• امروز : پنج شنبه - ۱۳ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 2 May - 2024
کل اخبار 6244اخبار امروز 1

صدای حوزه امروز

اما و اگرهای بودجه دولتی حوزه علمیه مَدرس‌های بی‌استاد؛ مدرسه‌ یا خوابگاه؟ شهیدانه خوی؛ نمونه ای از گروه های کوچک مردمی در عرصه جهاد فرهنگی روایت نگاری از یک نماز بهاری آقای سروش محلاتی! تحریک گسل قم ـ نجف؛ به چه قیمت و هدفی؟! دیدگاه آیت الله فاضل نسبت به ماجرای درمانگاه قم و طلبه ای که فیلم خرید ماشینش منتشر شد و ماجرای چای دبش! اگر فهم درستی از گزاره های دینی ندارید، لااقل ساکت بمانید! گفتگو با امام جماعت مسجد ۲۴ ساعته دهکده المپیک تهران / بهترین منصب در کره زمین امامت مسجد است! پاسخ معاون تبلیغ حوزه به دغدغه های مبلغان فضای مجازی؛ لزوم افزایش حمایت از مبلغین و خروج از پراکنده کاری ها دهمین جشنواره هنر آسمانی حوزه علمیه با محوریت تبلیغ نوین، هوش مصنوعی! پیام تقدیر و تشکر انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم انتخابات چقدر ارتباط به اسلام و امام زمان (عج) دارد؟! امام محله‌ای که مسجد محوری در امور را به معنای واقعی دنبال می‌کند/ تشکیل گروههای سرود ویژه نوجوانان در مسیر جریان سازی جنس محتوای نامه های پیامبر(ص) به سران کشورها: تبلیغ با چاشنی عزت و تهدید!

5
17 اسفند 1362:

سالروز آسمانی شدن سردار خیبر محمدابراهیم همت

  • کد خبر : 5529
  • 17 اسفند 1399 - 15:10
سالروز آسمانی شدن سردار خیبر محمدابراهیم همت
هفدهم اسفندماه سالروز شهادت سردار «محمد ابراهیم همت» فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) است.

به گزارش صدای حوزه، محمدابراهیم همت، دوازدهم فروردین سال ۱۳۳۴ در خطه ذوق‌پرور اصفهان و «قمشه» به دنیا آمد.

پیش از تولد به زیات امام حسین (ع) رفت

قبل از این‌که متولد شود، مادرش در دوران بارداری به زیارت امام حسین (ع) رفت. محمدابراهیم در سایه محبت‌های پدر و مادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران کودکی را سپری کرد. این دوران نیز همانند زندگی بسیاری از کودکان هم سن و سال او طبیعی گذشت. با رسیدن به هفت سالگی وارد مدرسه شد. در دوران تحصیل از هوش و استعداد فوق‌العاده‌ای برخوردار بود به طوری که توجه همه را به خود جلب می‌کرد. ابراهیم از همان سنین کودکی و هنگام فراغت از تحصیل به ویژه در تعطیلات تابستان با کار و تلاش فراوان مخارج تحصیل خود را به دست می‌آورد و از این راه به خانواده زحمت‌کش خود نیز کمک می‌کرد. او با شور و نشاط و محبتی که داشت، به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دو چندان می‌بخشید.

پس از اتمام دوران ابتدایی و راهنمایی، وارد مقطع دبیرستان شد. او در دوران تحصیلات متوسطه اشتیاق فراوانی به رشته داروسازی نشان می‌داد. گرچه وضع مالی پدرش در آن حد نبود که بتواند برای فرزند علاقه‌مندش بعضی لوازم پزشکی را تهیه کند، با این حال از آنچه برایش مقدور بود، دریغ نمی‌ورزید. خود ابراهیم نیز با مبلغ اندکی که از کار در مزرعه یا جای دیگر به دست می‌آورد، توانسته بود بخشی از امکانات مورد نیازش را فراهم کند.

در سال ۱۳۵۲ دیپلم گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد. خانواده‌اش آرزو داشتند نامش را در لیست پذیرفته‌شدگان دانشگاه ببینند ولی چنین نبود. وقت اعلام نتایج، اسم ابراهیم در صدر اسامی ذخیره‌ها قرار داشت. پس از پایان مهلت ثبت نام و انصراف برخی از دانشجویان، انتظار می‌رفت که این‌بار ابراهیم به دانشگاه راه یابد ولی در کمال تعجب دیده شد که اسامی تنی چند از ذخیره‌ها که رتبه آنها پایین‌تر از وی بود، اعلام شده ولی از نام او نشانی نیست.

اعتراض به ناعدالتی در کنکور

پس از آن، ابراهیم تلاش بسیاری کرد. اعتراض کتبی نوشت و جر و بحث زیادی کرد ولی به دلیل نفوذ صاحب منصبان آن زمان در آموزش عالی راه به جایی نبرد و حق او ضایع شد. فقدان موفقیت ابراهیم در ورود به دانشگاه نتوانست خللی در اراده او به وجود آورد. در همان سال، پس از قبولی در امتحانات ورودی «دانشسرای تربیت معلم اصفهان» برای تحصیل عازم این شهر شد و دو سال بعد، با اتمام تحصیل، به خدمت سربازی رفت. اگر چه راضی نبود زیر پرچم رژیمی که مخالف آن بود دو سال عمر گرانب‌های خود را تلف کند. بنا به گفته خودش، تلخ‌ترین دوران جوانی او همان دوران سربازی بود. در همان مدت توانست با برخی از جوانان روشنفکر و انقلابی مخالف رژیم ستمشاهی آشنا شود و به تعدادی از کتاب‌هایی که از نظر ساواک ممنوعه به حساب می‌آمد، دست یابد. مطالعه آن کتابها که به طور مخفیانه و توسط برخی از دوستان برایش فراهم می‌شد، تاثیری عمیق و سازنده در روح و جان او گذاشت و به روشنایی اندیشه‌اش کمک شایانی کرد.

در سال ۱۳۵۶، پس از بازگشت به زادگاه و آغوش گرم و پرمهر خانواده، شغل معلمی را برگزید. او در روستاهای محروم و طاغوت‌زده مشغول تدریس شد و به تعلیم فرزندان این مرز و بوم همت گماشت. ابراهیم، در روزگار معلمی با تعدادی از روحانیون متعهد و انقلابی آشنا شد و در اثر همنشینی با علمای اسلامی مبارز، با شخصیت ژرف حضرت امام خمینی آشنایی بیشتری پیدا کرد و نسبت به آن بزرگوار معرفتی عمیق در وجود خود ایجاد کرد. هر روز آتش عشق به امام در کانون جانش شعله‌ور می‌شد. او سعی وافری داشت تا عشق و علاقه به امام را در محیط درس گسترش دهد و جان دانش‌آموزان را که ضمیرشان به صافی آب و آیینه بود، از عشق «روح‌الله» لبریز سازد.

اخطار ساواک به محمد ابراهیم

او در خصوص امام و احکام مترقی اسلام همواره به بحث می‌نشست و دانش‌آموزان را به مطالعه کتاب‌های سودمند و روشنگر ترغیب می‌کرد. همین امر سبب شد که در چندین نوبت از طرف ساواک به او اخطار داده شود اما روح سرکش و بی‌باک او به همه آن اخطارها بی‌توجه و بی‌اعتنا بود. او هدف و راهش را بدون تزلزل و تشویش پی می‌گرفت و از تربیت شاگردان لحظه‌ای غفلت نورزید.

با گسترده شدن امواج خروشان انقلاب، محمد ابراهیم نیز فعالیت‌های سیاسی خود را علنی کرد. حضور او در پیشاپیش صفوف تظاهرکنندگان و سفر به شهرهای اطراف برای دریافت و نشر اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب و ضبط و تکثیر نوارهای سخنرانی ایشان و سایر پیشگامان انقلاب، خاطراتی نیست که به سادگی از اذهان مردم شهر و اعضای خانواده و دوستانش محو شود. وقتی انقلاب به پیروزی رسید و اماکن اطلاعاتی ساواک شهر «شهرضا» به دست مردم انقلابی فتح شد، پرونده سنگینی از محمدابراهیم به دست آمد. در این پرونده بیش از ۲۰ گزارش و خبر مکتوب در تایید نقش فعال وی در تظاهرات و شورش علیه رژیم شاه به چشم می‌خورد که در صورت عدم پیروزی انقلاب، مجازات سنگینی برای او تدارک دیده می‌شد.

 تیمسار «ناجی» دستور قتل همت را صادر کرد

تیمسار «ناجی»، فرمانده نظامی وقت اصفهان، دستور داده بود که هر جا او را دیدند با گلوله مورد هدف قرار بدهند. محمد ابراهیم در طول مبارزات و فعالیت‌ها در قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه «قمشه» نقش چشمگیری داشت. او ضمن عضویت در شورای فرماندهی سپاه، مسئولیت واحد روابط عمومی را به عهده گرفت و فعالیت‌های خود را بعدی تازه بخشید.

به دنبال حوادث کردستان، به شهرستان پاوه عزیمت کرد و مسئولیت روابط عمومی سپاه آن‌جا را بر عهده گرفت. پس از یک سال خدمت در کردستان، به همراه حاج احمد متوسلیان، به مکه مشرف شد.با شهادت «ناصر کاظمی» به فرماندهی سپاه پاوه منصوب شد و تا آغاز جنگ تحمیلی در این سمت باقی ماند.

وقتی محمد ابراهیم فرمانده شد

با شروع عملیات رمضان، در تاریخ ۶۱/۴/۲۳در منطقه شرق بصره، فرماندهی «تیپ ۲۷ محمدرسول‌الله(ص)» را بر عهده گرفت و بعدها با ارتقای این یگان به لشکر، تا زمان شهادتش، در سمت فرماندهی آن لشکر انجام وظیفه کرد. در عملیات مسلم‌بن‌عقیل(ع) و محرم در سمت فرماندهی «قرارگاه ظفر»، سلحشورانه با دشمن متجاوز جنگید. در «عملیات والفجر مقدماتی»، مسئولیت «سپاه یازدهم قدر» را که شامل «لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص)، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا بود»، بر عهده گرفت. سرعت عمل و صلابت رزمندگان لشکر ۲۷ تحت فرماندهی او در «عملیات والفجر ۴ » و تصرف ارتفاعات کانی مانگا هرگز از خاطره‌ها محو نمی‌شود.

اوج حماسه‌آفرینی این سردار بزرگ در «عملیات خیبر» بود. در این مقطع، حاج همت تمام توان خود را به کار گرفت و در آخرین روزهای حیات دنیوی‌اش، خواب و خوراک و هرگونه بهره مادی از دنیا را برخود حرام کرد و با ایثار خون خود برگی خونین در تاریخ دفاع مقدس رقم زد. سرانجام، فاتح خیبر – سردار بزرگ اسلام حاج محمدابراهیم همت- در روز ۱۷ اسفندماه سال ۱۳۶۲ در «جزیره مجنون» به دیدار معبود خویش شتافت و به جمع دوستان شهیدش ملحق شد. روحش شاد و یادش گرامی.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=5529
  • منبع : ایسنا

مطالب مرتبط

05دی
حاج قاسم گفت دیگر وقت شهید شدنت است
به بهانه شهادت سیدرضی موسوی؛

حاج قاسم گفت دیگر وقت شهید شدنت است

27فروردین
سرداری شجاع و سیاستمدار
سیره سیاسی امام حسن(ع):

سرداری شجاع و سیاستمدار

14اسفند
سانسور انفجار نمازجمعه شیعیان پیشاور در رسانه ها/ وقتی خونی از خونی دیگر رنگین تر است
واکنش های کاربران مجازی به حادثه تروریستی نمازجمعه پیشاور؛

سانسور انفجار نمازجمعه شیعیان پیشاور در رسانه ها/ وقتی خونی از خونی دیگر رنگین تر است

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.