به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه، به گفته کارشناسان یکی از مهمترین مسائل پیش روی کشور در حال حاضر مسئله جمعیت است و اگر اکنون حاضر تدابیر لازم در این رابطه اتخاذ نشود، در آینده نزدیک، خطرات بزرگی در عرصه های مختلف در کمین کشور خواهد بود. بر همین اساس نیز مجلس شورای اسلامی قانونی حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را در سال جاری تصویب کرد و دولت سیزدهم نیز پس از ابلاغ، در حال اجرای مواد این قانون است.
با توجه به اهمیت مسئله جمعیت و دغدغه های رهبر انقلاب که در سال های اخیر بارها تکرار شده است، پایگاه خبری صدای حوزه با تشکیل میز جمعیت، به صورت ویژه به این موضوع پرداخته است و در این راستا سلسله مصاحبه ها و نشست هایی را با برخی مسئولین و صاحب نظران حوزوی و نیز با همکاری اندیشکده حکمرانی دینی در رابطه با نقش حوزه و روحانیت در حل بحران جمعیت ترتیب داده است. گفتگو با آیت الله سید صمصام الدین قوامی، مدیر بنیاد فقهی مدیریت اسلامی و استاد درس خارج حوزه، یکی از این سلسله مصاحبه هاست که مشروح آن در ادامه تقدیم می گردد.
صدای حوزه _ به نظر شما چالش اساسی در موضوع جمعیت، مشکل فرهنگی است یا اقتصادی؟ چه راه حلهایی برای این چالش میتوان پیشنهاد داد؟
فرزندآوری سیره معصومین، عامل قدرت در جغرافیای سیاسی و حکمرانی دینی است و هرچه جمعیت یک کشور زیادتر و جوانتر باشد آن کشور پرقدرتتر، فعالتر، مولدتر، ثروتمندتر و همچنین دارای فرهنگ نو و قویتری است. خود این جمعیت هم یک عامل فرهنگی و هم یک عامل اقتصادی است و اقتصاد و فرهنگ تقریباً توأم با هم دیگر هستند؛ همانطور که در یکی از سال های گذشته رهبر معظم انقلاب نام سال را اقتصاد و فرهنگ گذاشتند.
فرهنگ، زیربنای اقتصاد است؛ اگر اقتصاد را مطرح میکنیم به این معنا نیست که این عامل مهم تر از فرهنگ است؛ بلکه اقتصاد، اقتصاد فرهنگی است و اگر فرهنگ مردم اصلاح شود اقتصاد آنها نیز درست می شود؛ یعنی ثروتمندی را به همراه دارد و یک اقتصاد مولد و سالم و پویا و بالنده و غنی می شود؛ در نقطه مقابل، فرهنگ اسراف و فرهنگ مصرف گرایی و تبذیر به وجود میآید که باعث بروز اختلال در اقتصاد میشود.
اصولاً ابرقدرتها به علم و اقتصاد خود تکیه می کنند و ابرقدرت میشوند. در ایران نیز همین گونه است. یک کشوری با این همه منابع و معادن انسانی و غنی نیاز به جمعیت فراوانی دارد و باید در این زمینه فرهنگ سازی کنیم.
صدای حوزه _ از منظر اسلام جمعیت چه جایگاهی دارد؟ به خصوص در حکومت اسلامی نقش جمعیت و جوانی نیروی انسانی در چه درجهای از اهمیت قرار دارد؟
نظام ما یک نظام دینی مبتنی بر آرمانهای دینی و مردمی است؛ در چنین جامعه ای جمعیت جلوه دیگری دارد. از نظر سیاسی معمولاً یک کشور پیر، کشوری است که کُند و غیر فعال است و چابک نیست. کل کشور را می شود به یک انسان توصیف کرد، که اگر این انسان پیر باشد به یک گونه است و اگر جوان باشد طور دیگری است؛ یک کشور جوان قدرت بازدارندگی در مقابل دشمنان دارد. گاهی ما با موشک های نقطه زن بازدارندگی ایجاد می کنیم و گاهی با همین نیروی انسانی جوان! اگر همه پیر شوند حتی امکانات زیاد نیز قابل استفاده نیست.
جمعیت جوان، قدرت تولید کشور از نظر سیاسی را بالا می برد؛ همچنین در تعاملات و ارتباطات دیپلماتیک، انگیزهها بالاست؛ ضریب وفاداری و آیندهنگری نیز بیشتر است، زیرا جوان ها بیش تر نگاهشان به آینده است و مسنترها بیشتر به گذشته نگاه می کنند؛ لذا آینده یک کشور با جمعیت جوان بهتر ساخته می شود.
حوزه علمیه والد نظام است؛ یعنی نظام جمهوری اسلامی که برخاسته از اسلام و انقلاب است، محصول حوزه علمیه است؛ زیرا حوزه علمیه و روحانیت پرچمدار شدند و با رهبری یک فقیه، انقلاب به پیروزی انجامید.
طبق یک قانون گفته می شود که علت موجبه علت مُبقیه است؛ یعنی آن چیزی که باعث ایجاد یک انقلاب می شود باعث بقای آن نیز است. حال حوزهای که این نظام را ایجاد کرد باید به این کار ادامه دهد و اگر میخواهد برای بقای نظام کار کند باید بداند که یکی از عوامل بقا همین جمعیت است؛ وقتی کسی بمیرد یا پیر شود دیگر بقایی وجود ندارد.
وقتی پیری اتفاق افتاد، حالت فرسودگی و افسردگی و ملالت را به دنبال دارد که ضد نشاط است؛ لذا حوزه علمیه نمی تواند ببیند که فرزندش رو به پیری و فرتوتی می رود.
اگر حوزه میخواهد انقلاب بقا داشته باشد، بقای انقلاب به جوانی و تولید و تکثیر نسل آن است. لذا حوزه علمیه وظیفه ملی و انقلابی و دینی دارد که در جهاد فرزندآوری دائماً حضور گرمی داشته باشد و طلاب و نظام آموزشی و انگیزشی حوزه را به سمتی ببرد که اولاً خود طلاب که نماد حوزه هستند، فرزندآور شوند و وقتی برای تبلیغ به جایی می روند یا کتاب مینویسند و مقالات و همایش دارند، فرزندآوری را تبلیغ و ترویج و فرهنگسازی کنند.
گفتمان سازی و فرهنگ سازی نوعاً از حوزه شروع میشود لذا حوزه در این زمینه نقش بیبدیلی دارد و باید در برنامههای خود به دنبال این مسئله باشد که مثلاً چگونه می شود کشور را به سمت فرزندآوری بیشتر برد، به صورتی که صرفاً یک تبلیغ خاص نباشد؛ یعنی در حقیقت یک پژوهشگاهی به منظور بررسی علت پیر شدن جامعه وجود داشته باشد و بررسی کند که چرا ازدواج به اندازه کافی اتفاق نمی افتد؟
بحث اشتغال و مسکن اینجا خیلی مهم است؛ پس ما باید جامعه را به سمت اشتغال زایی و تولید و کارآفرینی ببریم، همانطور که مقام معظم رهبری در چندین سال و مدام موضوع تولید و موانع تولید را عنوان میکنند.
در برخی از موارد به تذکرات رهبری توجهی نمیشود؛ در موضوع فرهنگ فرزندآوری نیز ایشان یک بار گفتند که چندین مرتبه تذکر داده ام اما آنطور که باید توجه کافی نشده است و نارضایتی خود را اعلام کردند. معلوم می شود که رهبر انقلاب یک نوع تنهایی دارد و سیستم با او همراه نیست تا مسئله تولید نسل را به پیش ببرند.
البته در این زمینه دولت نیز باید حمایت کند. اگر موارد و علل را شمارش کنیم متوجه میشویم که مثلاً ازدواج آسان به ازدواج سخت تغییر کرده یا طلاق سخت به طلاق آسان تبدیل گشته است و متاسفانه با جابجایی این دو مورد، طلاق توافقی و ازدواج سفید پدیدار شده است. در نتیجه کم کم خانواده تشکیل نمی شود و جامعه به سمت انحراف می رود.
حوزه باید تک تک این موارد و مشکلات را تحلیل کند، زیرا حوزه جزء نهادهای تاثیرگذار است.
در این باره بخوانید:
صدای حوزه _ با توجه به اهمیت افزایش جمعیت، حوزه علمیه چه سیاستها و برنامههایی در رابطه با قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت میتواند داشته باشد؟
الحمدلله حوزه مدیریت خوبی دارد و افراد تاثیرگذاری مانند آیت الله اعرافی و آیت الله حسینی بوشهری و دیگر نیروهای خوب و جوان در کنار ایشان حضور دارند. این ها هر کدام وظیفه ای دارند؛ اولاً خود حوزه علمیه یک زنگ خطری که برایش وجود دارد، این است که استقبال برای ورود به حوزه کم شده است؛ این نظام گزینش حوزه باید فعال باشد و این طور نباشد که بنشیند تا طلبه بیاید بلکه باید خود برود و از آموزش و پرورش طلبه کشف کند.
البته باید دید که چرا الان ورودی های حوزه کاسته شده است؟ اگر استقبال نسل جدید در حوزه کم شود، خود حوزه نیز پیر می شود. بنابراین نظام تبلیغی و اطلاع رسانی حوزه باید قوی تر شود و از ظرفیت های خود استفاده کند و نظام گزینشی حوزه را تقویت کند.
متاسفانه در کتاب هایی که به عنوان کتاب سال حوزه انتخاب میشوند و نیز در پایان نامهها، کمتر به موضوع جمعیت پرداخته شده است؛ در حالی که موضوعات تکراری بسیار زیاد است.
وقتی در نظام پایان نامههای حوزه که پایان حوزه می شود این موضوع مهم که آن همه رهبری به آن تاکید می کنند کمتر دیده می شود، باید بیایند و پایان نامه ها را به این سمت سوق دهند و کتاب هایی را برگزینند که منویات رهبری را که خود نیز حوزوی است، پررنگ کنند.
باید دید چرا در پژوهش به سمت مسائل مورد نظر نظام و رهبری کمتر توجه می شود؟ حضرت آیت الله اعرافی نکته خوبی گفته اند مبنی بر این که تحقیقات را به سمتی می بریم که نیازهای نظام را برطرف کند؛ با توجه به این بیان، شایسته است به موضوع جمعیت توجه بیش تری شود.
حوزه یک معاونت تهذیب دارد که یک بُعد آن نیز خانواده است؛ این معاونت نیز باید خیلی فعال شود و به مسئله فرزندآوری بیشتر توجه کند؛ وقتی خویشاوندان یک طلبه میبینند که آن طلبه یک یا دو فرزند بیشتر ندارد، می گویند که وقتی این ها خودشان به سیاست فرزندآوری بیش تر عمل نمی کنند، چرا ما عمل کنیم؟
قانون اساسی به این نکته تاکید می کند که اصل و اساس خانواده است، پس تمام قوانینی که ناشی از قانون اساسی است باید کاری کند که به موضوع خانواده رسیدگی شود.
در موضوع فرزندآوری، بانوان حرف اول را میزنند؛ یعنی اگر زن خانواده نخواهد، فرزندآوری رخ نخواهد داد. وقتی خانم ها فقر و مشکلات بهداشتی را می بینند، زیر بار فرزندآوری نمی روند. این موارد همگی موانع فرزند آوری هستند.
حالا معاونت تهذیب در این زمینه باید بسیار فعال شود و درس های اخلاق به آن سمت برود حتی اگر به صورت مستقیم این موضوع بحث نمی شود به صورت کنایهای گفته شود. باید کاری کرد که خانواده ها تحکیم شوند زیرا تشکیل خانواده یک بحث است و تحکیم آن نیز بحث دیگر و توسعه خانواده نیز بحث دیگری است.
حوزه باید در این زمینه فعالیت کند و فقه فرزندآوری را در آموزش خود بیاورد. ما کتاب نکاح و کتاب اولاد داریم اینها خوب است ولی یک مرکز تخصصی ویژه همین موضوعات ضروری است.
ما هر چقدر هم زحمت بکشیم اما کشور ما پیر شود نتیجه ای ندارد و شکست می خوریم و در جهان امروز نمی توانیم دوام بیاوریم.
اساس حوزه علمیه بر فقاهت است و فقه ما باید به سمتی برود که فرزندآوری در آن مورد اجتهاد قرار بگیرد و یک بحث حاکمیتی روی آن شکل بگیرد؛ همانطور که ما در همه زمینهها انجمن داریم، انجمن جمعیت، انجمن خانواده و انجمن نیروی انسانی شکل بگیرد و این انجمن ها وقت بگذارند و همایش های حوزوی برگزار کنند و بخش رسانه ای حوزه این موضوع را در سطح کشور ترویج کند و این درس ها را در رادیو معارف منتشر کند. لذا تک تک معاونت ها باید راهبرد اصلی خود را بر موضوع جوانی جمعیت بگذارند.
اگر طلبهها درد معیشت نداشته باشند و تامین باشند، زودتر ازدواج می کنند و فرزنددار می شوند، سپس الگو میشوند و جامعه نیز از آنها تبعیت میکند.
صدای حوزه _ با توجه به اینکه مدیر حوزه علمیه عضو ستاد ملی جمعیت است، چگونه میتوان از این ظرفیت و فرصت برای انتقال نگاه اساتید و کارشناسان حوزه علمیه به این ستاد استفاده کرد؟
رئیس حوزه باید با دست پر به ستاد ملی جمعیت برود؛ وقتی ورودی های حوزه علمیه در حال کاهش است و طلبه های حوزه جهت تامین اقتصاد خود به کارهای غیر حوزوی متمایل شده اند، این طلبه دیگر نمی تواند پژوهش کند و درس بخواند در حالی که اصلی ترین کار یک طلبه تبلیغ و امامت جامعه است؛ وقتی پشتوانه یک طلبه از نظر علمی و معیشتی و فرهنگی محکم نباشد در این صورت رئیس حوزه نمی تواند ادعا کند که یک حوزه جوان دارد و در این صورت حوزه نمیتواند از نهادهای دیگر برای جوان شدن مطالبه کند.
ما وقتی خودمان بدهکار می شویم چگونه مطالبه گری کنیم، در حالی که در درون خودمان معضلاتی داریم؟ به نظر بنده رئیس حوزه که شخصیت بسیار عالی و فرهیخته ای است و تیم جوانی دارد، باید در ابتدا مشکل جمعیت حوزه را حل کند؛ اگر ما یک حوزه مولد جوان و رشید داشته باشیم، خود به خود جامعه نیز تاثیرپذیری پیدا می کند؛ مثل فرزندانی که به پدر خود نگاه میکنند و از او الگو میگیرند، حوزه نیز پدر جامعه و نظام است.
در واقع حوزه برای معضل های مختلف از جمله جمعیت باید راه حل هایی ارائه دهد که خود آن راهحل را تجربه کرده باشد و با این پشتوانه تجربی، نفوذ بیشتری خواهد داشت.
صدای حوزه _ تعامل، همکاری و همگرایی حوزه با نهادهای حاکمیتی در رابطه با افزایش جمعیت، به چه میزان میتواند موثر باشد؟
حوزه باید عامل و اهل عمل باشد نه فقط نظر ارائه دهد؛ حوزه زمانی میتواند مقتدای نهادهای دیگر باشد که تاثیرگذار باشد. از نظر روانشناسی گفته میشود کسی که میخواهد تبلیغ کند خود باید عامل باشد؛ مانند شهید حاج قاسم سلیمانی که هر چه می گفت عمل می کرد و علت محبوبیت این شهید بزرگوار نیز همین است که مرد عمل بود.
البته گاهی در بعضی از بخشها زمزمه هایی شنیده می شود که با حضور طلبه ها در نهادهای مختلف مخالفت می کنند؛ مانند برخی از معلمان که معترض میشوند که چرا طلبه ها وارد آموزش و پرورش و مدارس شدهاند در حالی که نمی دانند حضور طلبه ها در آموزش و پرورش یکی از راه های اصلاح جامعه و نیز تبلیغ فرزندآوری می باشد.
متاسفانه ممکن است در بعضی از نهادها روحانی زدائی وجود داشته باشد و توطئه قدیمی اسلام منهای روحانیت مطرح شود. ما باید جواب عملی دهیم و نقش اصلی خود را بازی کنیم و مرد میدان بودنمان را قویتر کنیم؛ همانطور که امثال شهید بهشتی و شهید سلیمانی بیان میکنند، امام جلو می رود و به بقیه می گوید بیایید. لذا این خلأ را باید پر کرد و حوزه این ظرفیت را دارا است.
یک توطئه دیگری که الان اتفاق افتاده است این است که میگویند حوزه باید از سیاست دور شود و مانند زمان آیت الله بروجردی شود؛ این یک تبلیغ ناروا و نارسا می باشد. میخواهند بگویند که از وقتی حوزه وارد سیاست شد از نظر علمی و منزلت اجتماعی افت کرد. این صحبتها را برخی محصولات خود حوزه نیز بیان میکنند و میگویند که ما نباید در امور سیاسی دخالت کنیم چرا که همین باعث میشود که حوزه از جایگاه مقتدا بودن سقوط کند و از قدرت تاثیرگذاری آن کاسته می شود.
حوزه باید با این موضوع مقابله کند و انقلابی بودن و سیاست ورزی خود را حفظ کند زیرا نظام بدون حوزه باقی نمی ماند و به نظام غربی یا شرقی یا شاهنشاهی تغییر مییابد. اگر بنا بر این است که یک نظام دینی باقی بماند حوزه باید بسیار قوی عمل کند؛ در این صورت نهادهای دیگر به صورت خودکار از آن تبعیت می کنند.
اگر ما شبکه امامت را راه اندازی کنیم و نهادهای دیگر در کوچکترین نقاط با امام محل هماهنگ و فعال شوند آن وقت تبعیت بیشتر می شود و به مسائل مهم و بالاتر خواهد پرداخت؛ در نتیجه اگر ما خودمان عامل باشیم آن وقت نهادهای دیگر نیز از ما تبعیت می کنند.
مثل همان چیزی که در موضوع کرونا شاهد هستیم که تعداد مرگ و میرها مدام اطلاع رسانی می شود، چرا در موضوع جمعیت این طور نیست و مدام گفته نمی شود که جمعیت ما چقدر است و کشورهای دیگر نسبت به ما چقدر جمعیت جوانی دارند، تا از این طریق جامعه نسبت به فرزندآوری و موضوع جمعیت حساسیت پیدا کند؟
دیگر مصاحبه های میز جمعیت صدای حوزه:
ضرورت تدوین فقه و قضاء جمعیتی/ موضوع جمعیت نیازمند ایجاد بسیج عمومی در حوزه است
مشوق های طرح جمعیت باید کارآمدتر باشد/ بُعد فرهنگی موضوع جمعیت کمتر از بُعد مالی نیست