فرهنگ کلان گفتارها: نهادهای گفتار جمعی ساز! تصویرسازی منفی و مستمر اینترنشنال از حوزه و روحانیت جزئیات برنامههای آموزشی حوزه علمیه قم طلبه های بااستعداد نباید در قرض و بدهی بمانند / شیخ طوسی ۱۲ برابر سایر طلاب شهریه می گرفت! +خاطرات پیادهروی اربعین با شهید سیدمصطفی خمینی وسط این سیستم اداری فشل، چطور برترین حوزه را انتخاب می کنید؟! اندر لزوم تبیین حداکثری اقدامات شورای نگهبان گاهی هم نزد من میآمد و مقداری شکایت میکرد… آداب طرح نظر جدید در حوزه های علمیه! تجاری سازی، بسته بندی و قسط بندی امر دینی! امام جمعهای که با دخترش پشت تریبون نماز جمعه رفت اما و اگرهای بودجه دولتی حوزه علمیه مَدرسهای بیاستاد؛ مدرسه یا خوابگاه؟ شهیدانه خوی؛ نمونه ای از گروه های کوچک مردمی در عرصه جهاد فرهنگی روایت نگاری از یک نماز بهاری
تک از طرف عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات و پاتک از طرف یک طلبه بی ادعا
حوزه علمیه (علیرغم تکثر آن ازجمله حوزه خواهران و برادران، حوزههای مستقل برخی استانها و ...) که ماهیتی سازمانی دارد و در موارد متعددی از شأن تعلیم و تربیت طلاب فراتر رفته و در غیبت زعیم واحد مقتدر برای نهاد روحانیت، سعی داشته شئون روحانیت را ازجمله در تعامل با نظام جمهوری اسلامی ساماندهی نماید. از همین رو تفاهمنامههای متعددی با بخشهای مختلف حاکمیت طراحی نموده است و در مسیر مواجهه فعالتر با نظام قرارگرفته است. از دیگر بخشهایی که میتوان در این قالب برشمرد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است که علیرغم جایگاه تاریخی خود، امروز گویی در حاشیه قرارگرفته است.
آیت الله حسینی بوشهری: صدا و سیما با این همه امکانات و تشکیلات طویل و عریض، لازم است در انعکاس صدای حوزه و مراجع عظام تقلید -دامت برکاتهم- به صورت قویتری عمل کند، تا مردم گمان نکنند روحانیت ساکت نشسته است. این صحبت های دیرهنگام دبیر شورای عالی حوزه های علمیه، نشان از یک مشکل ،باگ و نویز در ایصال صدای حوزه به جامعه دارد.
حوزههای علمیه و روحانیت در جهان جدید بیشازپیش نیازمند کاستن از شکافهایی است که مانع از گفتگوی نزدیک با مردم شده است؛ چراکه یافتن زبانی مشترک با مخاطبان، یکی از مهمترین ابزارهای لازم برای انجام مأموریتهای طبیعی روحانیت است و بدون آن تقریباً میتوان همه تلاشهای تبلیغی حوزه و روحانیت را دچار بحران و اشکال قلمداد نمود.
امروز روحانیون، مشکلات معیشتی بسیاری داشته و کمترین میزان دریافتی، مربوط به طلاب و فضلای ماست؛ اما بیشترین حضور و جانفشانی و با مردم و در کنار آنان بودن را از روحانیون می بینیم.
«مطالبهگری در تمامی سطوحش»(ملتمسانه و نرم تا پرخاشگرانه و سخت) لازمه نسبت میان مردم و چنان نقشی است که روحانیت بر عهده گرفته است؛ از این روی هرگز نمیتوان توسط آن، «منزلت اجتماعی» روحانیت را محک زد.
اینکه حمله به روحانیت با چاشنی تخریب هدفمندی یارانه ها صورت میگیرد و بلکه بالعکس با تخریب روحانیت، طرح دولت برای بهینه کردن یارانه ها و اتصال درست خدمات به نقاط نیازمندی جامعه را به چالش میکشند، یک عملیات روانی موازی است که کلید حل معما همان جهاد تبیین و اتصال شفاف واقعیتها با ذهنیتهاست.
این روزها زیاد شنیده میشود: «چرا روحانیت هیچ موضعی نمیگیرد؟ چه شد آن کفنپوشی؟ چرا به درد فقرا و مردم مظلوم نمیرسید؟!»
گروهی که امروزه بیشتر به روحانیت معروف شدهاند و شاید «عالمان دین» بهترین تبیین هویتی برای آنان باشند، خصیصهای تمایز بخش با سایر اصناف اجتماعی دارند که هنگام بحث از «حضور روحانیت در مناصب» باید به آن توجه کامل داشت و با توجه به این تمایز به صدور حکم پرداخت.
نگارنده بر این باور است که هرچند لایه عموم مردم، بهصورت مستقیم مورد هجوم ادراکی قرار گرفته است، اما تا زمانیکه دو لایه دیگر در این هجوم، بهعنوان خاکریز ذهنی، مدافع باشند، ضربات کمتری به ادراک عموم مردم وارد خواهد شد.
اساسا وقتی در جنگ شناختی، تصویرسازی حرف اول را میزند، محیط بانی و رصد دشمن، ایجاب میکند که نقطه ثقل تهاجمات را درست تشخیص دهیم تا موضع درستی اتخاذ نماییم.
اگر روحانیون در کارهای گوناگون - مثل اوّل انقلاب که در کمیتهها و یا نهادهای دیگر حضور داشتند - دخالت نمیکردند؛ یک گوشه در همان مسجد میماندند و یک وقت هم مثلاً ریشی میجنباندند و انتقادی هم از اوضاع میکردند، یقیناً عدّهای به اینها علاقهمند میشدند؛ ولی بدانید عزیزان من! وقتی انسان وارد این میدان شد، همیشه اینگونه است که یک عدّه را با خود موافق میکند، یک عدّه را مخالف.