• امروز : پنج شنبه - ۱۰ آبان - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 31 October - 2024
کل اخبار 6306اخبار امروز 1
13
در گفتگو با حجت الاسلام حسن غفاری فر مطرح شد؛

دلایل تایید صلاحیت بنی صدر، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی/ اتصال همه روشنفکران به دفتر تبلیغات

  • کد خبر : 14619
  • 12 خرداد 1400 - 18:39
دلایل تایید صلاحیت بنی صدر، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی/ اتصال همه روشنفکران به دفتر تبلیغات
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اگر رشد مردم نیازمند شهادت سید الشهدا نیز باشد، این اتفاق باید بیفتد، گفت: تایید صلاحیت بنی صدر، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی به دلیل وجود اقبال مردمی به آن ها بود و سبب آگاهی و رشد مردم شد.

به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام حسن غفاری فرد استاد حوزه و دانشگاه با حضور در پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه ضمن بازدید از این مجموعه با مدیر مسئول صدای حوزه به گفت و گو پرداخت.

این استاد حوزه و دانشگاه در این گفت و گو به مسئله مصلحت سنجی در نگاه امامین انقلاب و تطبیق آن با عملکرد شورای نگهبان پرداخته، به دلایل انحراف برخی از نخبگان از مسیر انقلاب اشاره کرد و به این سوال پاسخ داد که چرا رئیس جمهورهای گذشته جمهوری اسلامی با نظام مشکل پیدا کرده اند؟

آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفت‌وگو است: 

صدای حوزه: با توجه به وجود مشکلات عدیده اقتصادی پیش بینی می شود مشارکت مردم در انتخابات پیش رو پایین باشد؛ از طرف دیگر با رد صلاحیت برخی از ثبت‌نام کنندگان این احتمال بیشتر شده؛ به نظر شما آیا مردم حق دارند که در انتخابات شرکت نکنند؟

بنده ادعاهای موجود در سوال شما را قبول ندارم؛ نسل کنونی مانند نسل های گذشته احساسی برخورد نمی کند.

حضور مردم در انتخابات در حال حاضر مانند دهه های اول انقلاب نیست بلکه شکل حضور آنها متفاوت شده است؛ چه کسی می تواند بگوید که مردم فعال نیستند؟ وقتی تبلیغات انتخاباتی در گوشی و جیب آنهاست.

امروزه ده ها شبکه تلویزیونی و صدها و بلکه هزاران کانال و شبکه مجازی در خصوص انتخابات صحبت می کند، در حالی که در گذشته تنها دو کانال تلویزیونی وجود داشت و هر نامزد تنها دو نیم ساعت را برای صحبت کردن با مردم در اختیار داشتند مثلاً در انتخاباتی که آقای هاشمی رفسنجانی پیروز شد، آقای توکلی به عنوان رقیب دو نیم ساعت در تلویزیون صحبت کرد که البته نیم ساعت دوم آن نیز با این تهدید که باید اصلاح شود، توسط مدعیان آزادی بیان پخش نشد.

در گذشته حتما باید صدای کاندیداها به کف خیابان و بین مردم می رسید اما در حال حاضر این خود مردم هستند که بخش اعظمی از حرف های کاندیداها را می زنند.

 رای دهندگان به روحانی نمی توانند دم از تحریم انتخابات بزنند

اما در خصوص اینکه آیا مردم حق دارند که در انتخابات شرکت نکنند، باید گفت از یک جهت چنین حقی وجود ندارد؛ خودکرده را پشیمانی نیست اگر مردم در دور اول شناختی نسبت به آقای روحانی نداشتند با رکود اقتصادی وحشتناک به وجود آمده در دور دوم این شناخت را پیدا کردند و نباید به این دولت رای می دادند.

مردم ما فهیم هستند اما گاهی فراموشی می کنند؛ وقتی در دور اول آقای روحانی، تولید تعطیل و سخت ترین شرایط معیشتی به وجود آمد، چرا دوباره به او رای دادند؟ هم اکنون نیز احتمال رای آوری آقای همتی که از عامل این وضعیت موجود مردم است وجود دارد و باید نسبت به آن نگران بود.

نخبگان فاسق؛ متهمان ردیف اول مشکلات کشور

اما گذشته از نقش مردم مقصر اصلی نخبگان فاسق هستند؛ این نخبگان هستند که جریان ها را تغییر می‌دهند، کسانی که می‌گویند اگر دیگ انقلاب برای من نجوشد، بهتر همان که سر سگ در آن بجوشد.

شخصیت‌هایی مانند سامری، بلعم باعورا و قارون همگی شخصیت‌های انقلابی هستند که بعدها رنگ عوض کرده و در مقابل پیامبران ایستادند؛ در دوران ائمه معصومین، نخبگان سبب ایجاد فرقه های جدید شدند باید توجه داشته باشیم که همین فرقه سازی در جریان انقلاب نیر توسط برخی از نخبگان صورت می پذیرد.

بحران نخبگان از زمانی شروع می‌شود که در عین ادعای توانمندی، از راه آمده خسته می شوند؛ آقای هاشمی رفسنجانی زمانی در خطبه های نماز جمعه برای جنگ لشکر درست میکرد اما پس از مدتی در همین نماز جمعه به آرمان‌های انقلاب پشت کرد.

پس از رسیدن درصد غنی سازی به ۲۰ درصد و تشدید تحریم‌ها احمدی‌نژاد کم آورد و گفت هر کس به دنبال غنی سازی ۵۰ درصد است، خودش به دنبال آن برود؛ از همین ایام محافظه کاری، رابطه با آمریکا و غرب آغاز شد؛ اگرچه احمدی نژاد همچنان سخنرانی های انقلابی می کرد، ولی در سر بزنگاه ها تصمیم دیگری می گرفت.

البته همه نخبگان مشکل‌ساز نیستند، تنها نخبگانی مشکل می آفرینند که ادعای توانمندی نیز دارد؛ شهید صیاد از فرماندهی ارتش کنار می‌رود اما گرد و خاک ایجاد نمی‌کند یا علمای همچون آیت الله امامی کاشانی و آیت الله خزعلی استعفا می‌دهند اما از انقلاب طلبکار نمی‌شود.

قبل از اینکه احتمالاتی مانند نفوذ پیش بیاید، یکی از علل مهم برای کنار رفتن نخبگان، خستگی است؛ انقلاب شتاب فراوانی دارد و هرکس که با این شتاب همراه نباشد قافیه را می بازد؛ حاج قاسم سلیمانی با این شتاب همراه بود و رهبر انقلاب فرمود: اگر حاج قاسم امروز نیز بود، باز هم به او مسئولیت می دادم.

نخبه ای که با شتاب انقلاب همراه نباشد، کنار می رود

 اما شخصیت های دیگری که دارای این شتاب نیستند مثل آقایان رحیم صفوی و محسن رضایی دیگر در دایره مسئولیت تعریف نمی‌شود؛ البته این دو نفر و افراد دیگری مانند آقای ولایتی برای نظام مشکل ساز نمی شوند چراکه عاقل فرهیخته هستند و ادعایی ندارند.

گذشته از نخبگان، امروز رهبری انقلاب و مردم از نشاط بسیار بالایی برخوردار هستند؛ وقتی کسی به گونه ای تربیت می شود که برای امامت امت ظرفیت پیدا می کند قابلیت هایش افزایش پیدا کرده و فیض الهی نیز شامل او می شود برای همین کم نیاورده و همیشه با نشاط است.

صدای حوزه: قبل از اینکه مردم در انتخابات انتخاب بد داشته باشد، این شورای نگهبان است که صلاحیت کاندیداها را تایید می کند. نظر شما چیست؟

علت تایید صلاحیت آقای روحانی در دور دوم، آقای بنی صدر در دوره اول و آقای احمدی‌نژاد در دوره دوم این است که بر اساس منطق امامین انقلاب که از منبع اهل بیت و پیامبر اکرم گرفته شده مردم باید به رشد و آگاهی برسند و چون نمی توان تصمیم درست را به مردم تحمیل کرد، امام و رهبری در این موارد، عقب نشینی کرده اند.

در حالی که شهادت شهید بهشتی بسیار سخت و جانگداز است اما می ارزد که با این شهادت، مردم در خصوص شخصیت بنی صدر آگاهی پیدا کنند؛ بنی‌صدری که سه ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری با محبوبیتی که در میان مردم داشت، عملاً به این منصب رسیده بود‌.

فرزاد حسنی در برنامه کوله پشتی از آقای هاشمی میپرسد شنیده‌ام که شما به قم رفته و با جسارت با امام صحبت و با ایشان در خصوص حذف بنی صدر کل کل کرده و بحثی میان شما و امام در گرفته است هاشمی‌رفسنجانی در جواب می‌گوید: که امام در نجف بوده است!

هاشمی بعد از هشت سال از خوانده شدن وصیت نامه امام که در آن مخالفت خود با بنی‌صدر را علنی کرده بود، دروغ گفت؛ اما به هر حال حتی اگر امام در آن روز مخالفت خود را بیان نکرده باشد، این مخالفت به طور صریح در وصیت نامه ذکر شده است.

در سال ۸۸ نیز این صحبتی از بنی‌صدر پخش شد که ادعا می کرد در قم با آیت‌الله خمینی دیدار کردم و ایشان به من گفت: تو ضد روحانیت و مارکسیست هستی و نباید کاندید شوی.

مصلحت سنجی ها تنها با هدف رشد مردم صورت می گیرد

امامی که از او صحبت می‌کنیم بر این باور بود که حتی اگر رشد مردم نیازمند شهادت سید الشهدا نیز باشد، این اتفاق باید بیفتد؛ امام خمینی اعتقاد داشت که اگر بر برخی موارد ورود پیدا کند، گفته خواهد شد که نعلین پوشها، چکمه پوش و دیکتاتور شده اند.

در ماجرای تایید صلاحیت آقای خاتمی و آقای احمدی‌نژاد در دور دوم هم، نظام به دنبال همراهی با مردمی بود که بر اساس نظرسنجی های معتبر به دنبال ادامه ریاست جمهوری این دو نفر بودند.

آقای هاشمی همزمان با انتخابات دور دوم آقای خاتمی به دیدار رهبر انقلاب می‌رود و از او می‌خواهد که آقای خاتمی رد صلاحیت شود و به جای او شخص دیگری تایید گردد و با ۱۰ الی ۱۵ میلیون رئیس جمهور شود، رهبر انقلاب در جواب می گوید: پس از رای مردم و حرف امام چه میشود؟

چرا احمدی نژاد در دوره دوم تایید صلاحیت شد؟ چون احمدی نژاد در این دور ۲۴ میلیون رای داشت اما همین آقای احمدی نژاد در سال ۹۶ رد شد و ۴۰ میلیون نفر پای صندوق‌های آمدند و همین نشان می‌دهد که احمدی‌نژاد ۹۶ دیگر آن احمدی‌نژاد ۹۲ نبود.

البته در سال ۹۶ احمدی نژاد به میزانی که امروز شخصیت خود را نمایان کرده شناخته نشده بود و به همین دلیل برخی به دنبال حفظ ظرفیت و تبدیل احمدی نژاد از تهدید به فرصت بودند اما وقتی شخصیت خود را به طور کامل نمایان کرد به طور کلی از صحنه حذف شد

احمدی‌نژاد ظرفیت اندکی که در سال ۹۶ داشت را امسال از دست داد و بنابراین دیگر دلیلی برای مدارای نظام با وجود نداشت.

در دوره اول ریاست جمهوری آقای روحانی همه اتفاق نظر دارند که اسناد ارتباط او با اسرائیل و رفت و آمد هایش به انگلستان برای شورای نگهبان احراز نشده بود؛ در آن زمان ما فکر می کردیم که همانطور که در نقاط مختلف جهان نفوذی داریم چه بسا آقای روحانی نفوذی نظام در بین استکبار باشد.

شورای نگهبان وظیفه مصلحت سنجی ندارد اما گاهی ضرورت پیدا می کند که رهبر انقلاب این شورا را هدایت کند، شورای نگهبان حقیقتاً سرباز واقعی نظام است که اسرار نظام را در دل خود دارد و در عین حال فحش می خورد؛ البته یکبار شورای نگهبان و در مجلس به رهبر انقلاب نامه نوشته که مصلحت سنجی بکند یا نه؟ و این مصلحت سنجی علنی شد.

رهبر انقلاب زمانی در مقابل ۲۸ نماینده تهران عقب‌نشینی می‌کند اما همین رهبر به تحصن ۱۰۰ نفر از نمایندگان مجلس محلی نمی‌گذارد و حتی در مقابل آنها می‌گویند کسی از صدای کلفت شما نمی ترسد؛ تفاوت رفتار رهبر انقلاب به این دلیل است که در مورد اول طرف مقابل پشتوانه رای مردمی وجود دارد اما در مورد دوم چنین پشتوانه ای وجود ندارد.

قبل از شهادت سردار سلیمانی این استدلال رهبر انقلاب که مردم همچنان پای مقاومت و انقلاب ایستاده اند، حتی برای نزدیکان رهبری قابل پذیرش نبود چون خاص تفاوت بین اعتراض مردم نسبت به تضییع حق خود و اعتراض نسبت به اصل نظام را نمی توانستند تشخیص دهند اما این شهادت رشد بالایی را در میان مردم و خواص ایجاد کرد.

کلیت نظام در مقابل مردم سر تسلیم فرود می آورد و حقیقتاً به دموکراسی واقعی و شرعی اعتقاد دارد تجربه نیز نشان داده که با این روش مردم رشد پیدا کرده اند به عنوان مثال علی لاریجانی که مرجعیت را علیه رهبر انقلاب بسیج می‌کرد اکنون مورد عاق مرجعیت قرار گرفته است.

وقتی احمدی‌نژاد بحث حضور زنان در ورزشگاه‌ها را مطرح کرد، روزنامه جمهوری مخالفت مراجع را تیتر اول کرد اما وقتی حسن روحانی این کار را عملاً انجام داد، این روزنامه سکوت کرد؛ حوزه نیز نه تنها سکوت کرد بلکه فتوا به جواز داد.

دم همه مدعیان روشنفکری به دفتر تبلیغات اسلامی وصل است

در دفتر تبلیغات که زیر نظر رهبر انقلاب است به واسطه یکی از شیخ های نشست دوره ای کارهای روحانی تایید شد تا دفتر تبلیغات نقش اصحاب امام حسن در نخیله را ایفا کند؛ نویسنده کتاب حضور زنان در ورزشگاه جزو ۱۵ نفر اصلی نشست این دوره است.

امروز دم همه مدعیان روشنفکری به دفتر تبلیغات اسلامی وصل است؛ این دفتر برای هاشمی رفسنجانی یکسال نشست اخلاق می گیرد و هزاران نفر را با پول در لیست خود نگه میدارد.

امام المسلمین باید با بازوهای فشلی مانند دفتر تبلیغات، اهداف خود را به پیش ببرد برای همین تلاش می کند تا زمینه قبول نظر خود را در مردم به وجود بیاورد اما نهایتاً با رای لمن لا یطاع مواجه می شود.

ایران امروز پایگاه تشیع و دین است و به راحتی نمی‌توان از آن عبور کرد بنابراین باید ناز ملت را کشید تا راه بیفتد که اگر این ملت راه بیفتد کارستان می‌کند.

حسن روحانی در این مدت ۲ ساله بی رحمانه ترین مدیریت را نسبت به مردم ایران اعمال کرده و به جرأت می‌توان گفت رهبران فاسد و قبل از انقلاب نیز مانند او عمل نکرده اند؛ این دولت به دست خود دلار را گران می کرده و در روز ارتش پیام کودتا می‌دهد مردم را خسته کند؛ مردم هنوز به رشد کامل نرسیده اند اما مردمی که پای این انقلاب شهید شدند، چقدر قیمتی هستند.

باید رئیس جمهور مثل رئیس قوه قضاییه منصوب از طرف امام جامعه باشد

صدای حوزه: این شبهه وجود دارد که در تاریخ انقلاب همه روسای جمهور پس از پایان دوره ریاست خود با نظام دچار مشکل شده‌اند در این دوره نیز هر کس انتخاب شود، در آینده چنین مشکلی پیدا خواهد شد؟

تاریخ تشیع در کجا مثل امروز این همه اختیار به ولی فقیه داده است؟ در گذشته امام معصوم را کنار گذاشته بودند چه برسد به ولی فقیه. ولی در عصر آل بویه فقها یک قدم بالا آمدند. آیا میزان حضور فقیه در حکومت در عصر آل بویه قابل مقایسه با عصر صفویه بود؟ میزان حضور فقها در حکومت صفویه آیا به میزان عصر مشروطه بود؟ میزان حضور فقها در حکومت مشروطه با الان یکی است؟ یکی از چالش های ما که بایستی با فهم اجتماعی حل شود و نه با دستور یا انقلاب اجتماعی و یا با انقلاب سیاسی این است که قدرت و اختیار زیادی به رئیس‌جمهور داده ایم. بزرگترین چالش ما این است که شخصیتی که در قانون اساسی برای رئیس جمهور ترسیم شده برابر اختیاراتش نیست. این موضوع را حضرت آقا هم تصریح کرده‌اند. ایشان نگفته‌اند برابر نیست بلکه گفته‌اند اختیاراتش خیلی زیاد است.

من خدمت یکی از مراجع بسیار بزرگ که یکی از فعالان زمان انتخابات قانون اساسی بود این موضوع را شنیدم که مطرح می کرد: ما هنگام تدوین قانون اساسی اشتباه بزرگی مرتکب شدیم. اشتباه کردیم که دست رهبری را بستیم و همه بودجه را دادیم به دست رئیس جمهور. رهبر در این مملکت هیچ کاره است! این هوش و ذکاوت امام رحمه الله و حضرت آقا بود که توانستند انقلاب را مدیریت کنند؛ نه اختیارات نوشته شده در قانون اساسی. زیرا قانون اساسی همه بودجه را در اختیار رئیس جمهور گذاشته است. ۱۵ الی ۲۰ درصد از بودجه در مجلس به بحث گذاشته می‌شود و ۸۰ درصد بقیه در مجلس نمی آید. پس چالش این است که یا باید اختیارات رئیس جمهور پایین بیاید یا باید شرایط ریاست جمهوری را بالا ببریم که این بسیار خطرناک است و عملاً نمی توانیم کسی را پیدا کنیم. مثل اینکه دو رهبر داشته باشیم.

باید به گونه ای باشد که رئیس جمهور مثل رئیس قوه قضاییه منصوب از طرف امام جامعه باشد و همانگونه که رئیس قوه قضاییه باید پاسخگوی مجلس باشد رئیس جمهور هم پاسخگوی مجلس باشد. ثمره این امر این است که فشار احزاب بر قوه‌قضائیه حیث عزل و نصب  نمی‌تواند زیاد باشد. اگر رئیس‌جمهور از سوی رهبری برگزیده شود، احزاب نمی‌توانند او را وادار به شرکتِ تعاونی سازی دولت کنند اما فشار احزاب و مجلس می توانند در تصمیم گیری های اجتماعی دولت را در فشار اجتماعی قرار بدهند.

این مشکل تا زمانی که رئیس جمهور از سوی رهبر انقلاب منصوب نشود، پابرجا خواهد بود و برای تحقق آن مردم باید مطالبه‌گری کنند؛ این موضوع از زمان آل بویه تاکنون جلو آمده و در هر مرحله با تجارب تاریخی که به دست آورده ایم متوجه اشتباهات شده ایم؛  همین روند سبب رشد شده است، این مسیر تا جایی ادامه پیدا خواهد کرد با ارتقاء شعور و عقلانیت مردم، ولی فقیه توان پاسخگویی به مطالبات مردم را نداشته و احساس حقیقی نیاز به امام معصوم علیه السلام به وجود خواهد آمد.

صدای حوزه: بابت وقتی که در اختیار صدای حوزه قرار دادید از شما ممنون هستم

من هم بابت تلاش های این مجموعه و دعوتتان تشکر میکنم.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=14619

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 2در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۲
  1. با سلام و ادب
    برخی از مخاطبینِ در این گفتگوی انتقادی، که یا زیر مجموعه دولت اعتدال بودند یا ارادتمند به رئیس دولت و به پدر معنوی سر در خاک تیره فرو کرده، ما را بابت این مصاحبه؛ به واسطه امکانات در اختیار، تهدید و احضار کردند اما حاضرنشدند دو خط مستدل و مستند ما را در ذیل همین مصاحبه مستند و مستدل نقد کنند

    • امیدواریم همه این قبیل منتقدین جسارت حضور در میز نقد صدای حوزه رو داشته باشند تا همراه حضرتعالی شنونده انتقاداتشون به مصاحبه شما استاد گرامی باشیم

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.