زندگی سرشار از مسائل ساده و پچیده است. با کسب این مهارت بهتر می توانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ می دهند، از سر راه زندگی مان برداریم.
شکست یک راه حل پایان همه راه حل ها نیست ..
ما در زندگی روزمره خود به طور مداوم در حال حل مسئله هستیم. برخی از این مسائل ساده هستند، ولی برخی دیگر به فعالیت های فکری پیچیده ای نیاز دارند. مسائل مهم زندگی چنانچه حل نشده باقی بمانند، استرس روانی ایجاد می کنند که در نهایت به فشار جسمانی منجر می شوند. توانایی حل مسئله ما را قادر می سازد تا به طور مؤثرتری مسائل زندگی را حل کنیم.
حل مسئله اجزایی دارد که عبارتند از:
▪ تشخیص علل مشکلات و ارزیابی دقیق آنها
▪ درخواست کمک
▪ مصالحه (برای حل تعارض)
▪ آشنایی با مراکزی برای حل مشکل
▪ تشخیص راه حل های مشترک برای جامعه
ممکن است بپرسید که ضعف در توانایی حل مسئله چه مشکلاتی ایجاد می کند واقعیت آن است که تحقیقات بی شماری در سطح جهان نشان می دهند که ضعف یا ناتوانی در مهارت حل مسئله با مشکلات و مسائل مهم بهداشتی و اجتماعی مرتبط است. برخی از این مسائل عبارتند از خودکشی، اعتیاد، بی بند و باری، ابتلا به ایدز و بزهکاری. حجم وسیعی از تحقیقات نشان می دهد که هرچه فرد توانایی بیشتری در حل مسئله داشته باشد، به همان اندازه در زندگی خود موفق تر و سالم تر خواهد بود.
مهارت حل مسئله به افراد کمک می کند تا به صورت منطقی و منظم به حل مسائل و مشکلات خود بپردازند. در حل مسئله باید به نکاتی توجه داشت.
۱) رویکرد صحیح نسبت به مسئله
برخی از افراد زمانی که با مشکل یا مسئله ای مواجه می شوند، شروع به سرزنش دیگران می کنند. معمولاً این افراد اعتقاد دارند که:
▪ انسان قوی در زندگی خود دچار مشکل نمی شود.
▪ روبه رو شدن با مشکلات نشان دهنده ضعف و ناتوانی است.
▪ اگر انسان درست عمل کند، هیچ گاه در زندگی خود با مشکل روبه رو نمی شود.
▪ اگر مشکلی وجود دارد، حتماً مقصری هم وجود دارد، باید مقصر را پیدا و تنبیه کرد.
▪ مشکلات یا بعضی از مشکل ها را نمی توان حل کرد.
▪ در زندگی باید سعی کرد که اصلاً مشکلی پیدا نشود.
نکته مهم آن است که همه باورهای بالا اشتباه هستند و باعث می شوند فرایند حل مسئله از همان ابتدا به بیراهه برود. در فرایند حل مسئله اولین قدم آن است که نگرش درستی به مسئله داشته باشیم، یعنی با خود بگوییم: روبه رو شدن با مسئله در زندگی یک امر طبیعی است و هر کسی در زندگی با مشکل روبه رو می شود، مهم این است که بدانم حالا که با این مشکل روبه رو شده ام، چه کار باید بکنم تا این مشکل حل شود.
۲) تعریف دقیق مسئله
یکی دیگر از مراحل مهم حل مسئله که گاهی مورد غفلت قرار می گیرد، مرحله تعریف دقیق مسئله است. در واقع تا صورت مسئله به درستی روشن و آشکار نباشد، نمی توان آن را حل کرد. بیان کلی مشکلات به صورت مبهم و کلی برای حل مسئله کافی نیست، بلکه باید دقیقاً روشن کرد که مشکل چیست و چرا به وجود آمده است در بیشتر مواقع مشکلات روشن و قابل تشخیص نیست و فرد باید تلاش کند تا بتواند دقیقاً ابعاد مشکل یا مسئله را تعریف کند.
۳) پیدا کردن راه حلهای متعدد و فراوان
در این مرحله فرد باید تلاش کند تا برای مسئله، راه حل های متعددی به دست آورد. در این مورد لازم است فرد از تکنیکی به نام «بارش فکری» استفاده کند، به این معنا که هر راه حلی که به ذهنش می رسد را روی کاغذ بنویسد، حتی راه حل های غیرمفید و بی اهمیت. این تکنیک موجب سیال شدن ذهن می شود. برای پیدا کردن راه حل های زیاد و متنوع، فرد باید از منابع اطلاعاتی زیادی استفاده کند یعنی هر چه فرد اطلاعات زیاد و متنوعی در رابطه با مشکل خود به دست آورد، راه حل های بیشتری به ذهن او می آید. یکی از منابع اطلاعات می تواند افراد متخصص و با تجربه در زمینه همان مسئله باشد. مثلاً اگر مشکل فرد بهداشتی یا درمانی است، بهتر است اطلاعات دقیق را از پرسنل بهداشت و درمان مثل پزشکان یا پرستاران به دست آورد.
۴) ارزیابی و انتخاب راه حلها
بعد از این که فرد راه حل های زیادی به دست آورد، باید با استفاده از تفکر نقاد، آنها را ارزیابی کند. مهم آن است که هر کدام از راه حل ها ارزیابی، بررسی و سنجیده شود. بهتر است فرد از روش «اگر … آنگاه … خواهد شد» استفاده کند. این تکنیک باعث می شود قبل از آنکه فرد اقدامی کند، بتواند پیامدهای اقدامات خود را ارزیابی کند، سپس یکی از راه حل های مفید و کم هزینه تر را برای اجرا انتخاب کند.
۵) اجرای راه حلها
بعد از انتخاب بهترین راه حل، مراحل اجرای آن باید روشن شود. بهترین راه حل ها اگر اجرا نشوند، فایده ای نخواهند داشت. راه حل ها را برای حل مسئله به ترتیب اولویت باید اجرا کرد. نشانه بهترین راه حل، کم هزینه تر بودن، مفید تر بودن و نزدیک ترین راه برای حل مسئله است. اگر از یک راه حل امکان برطرف شدن مشکل میسر نشد، نباید ناامید شد بلکه باید راه حل های دیگر را امتحان کرد.
والدین باید برای تقویت مهارت حل مسئله در فرزندان اقداماتی انجام دهند، از جمله:
۱) کمک کنند تا فرزندان به کسب توانایی مهارت حل مسئله در زندگی خود بیشتر احساس نیاز کنند.
۲) برای تقویت مهارت حل مسئله در فرزندان باید به خصوصیات شخصیتی، احساسی و رفتاری آنان به طور ویژه توجه کنند.
۳) در طرح حل مسئله به شرایط زمان و مکان نیز توجه داشته باشند که آیا شرایط برای بیان آن مسئله آماده است یا خیر
۴) از طریق همدلی با فرزندان می توانند آنان را در حل مسئله کمک کنند.
۵) برای حل مسئله ضروری است اطلاعات دقیق و لازم را از منابع مطمئن به دست آورند.
۶) با ایجاد باور و نگرش مثبت در فرزندان می توان در حل مسئله گام های مؤثرتری برداشت.
۷) اگر فرزندان برای حل مسئله از آنها کمک خواستند، بلافاصله راه حل ارائه نکنند، بلکه ابتدا از او بپرسند خودت چه راه حل هایی به ذهنت می رسد و بعد به صورت غیرمستقیم او را در حل مسئله یاری کنند.
۸) از طرح مسئله از سوی فرزندان استقبال کنند.
۹) از به کار بردن جملاتی مانند «مشکل خودت است» و «به من ربطی ندارد» خودداری کنند.
۱۰) به فرزندان یاد دهند که همیشه اولین راه حل بهترین راه حل نیست و حتماً نیاز به بررسی بیشتر و دقیق تری دارد.
۱۱) به فرزندان آموزش دهند که همیشه کوتاه ترین راه، بهترین راه نیست.
۱۲) به فرزندان یاد دهند که در مواجهه با انبوهی از مشکلات به هم تنیده سعی کنند تا مشکلات را از نظر اهمیت و مهم بودن اولویت بندی کنند.
۱۳) به فرزندان بیاموزند که اگر راه حلی را انتخاب کردند ولی به نتیجه نرسیدند، مأیوس نشوند و به دنبال راه حل های دیگری برای حل مشکل باشند، چراکه شکست یک راه حل، پایان تمام راه حل ها نیست.
۱۴) اگر اجازه دهند فرزندان پاسخ سؤالاتشان را خود کشف کنند، در سنین بالاتر توانایی حل مسئله در آنها قوی تر خواهد بود.
۱۵) تمسخر راه حل های اولیه در فرزندان، کسب توانایی حل مسئله را در آنها به تأخیر می اندازد.