اشاره؛
از دیرباز متولی اصلی پاسخ به شبهات دینی و اعتقادی، حوزههای علمیه بوده و هستند و از مهمترین بخشهای تبلیغی هر روحانی به شمار میرود. در عصر ارتباطات و با توسعه روزافزون رسانهها، خصوصا رسانههای جمعی، بر تعداد و عمق شبهات افزوده شده است شبهات که بیش از فقه و در مرتبه اول، کلام عهدهدار پاسخگویی به آنها است که در لسان دینی فقه اکبر نامیده میشود.
شاید بتوان حجت الاسلام و المسلین محمدی را “مرجع تقلید اعتقادی” حوزههای علمیه خواند که با تسط خود بر علم کلام و موضوعات متعدد کلامی، همچنین حضور پررنگ در رسانه ملی و دیگر عرصههای تبلیغی، بالاترین سطح تجربه در موضوع پاسخگویی به شبهات را داراست. خبرنگار صدای حوزه با وی در موضوع وضعیت فعلی حوزه در قبال پاسخگویی به شبهات و برخی موضوعات دیگر گفتوگویی داشته که در ادامه آمده است:
صدای حوزه_ به عنوان مرجع تقلید اعتقادی حوزه علمیه، با وجود اینکه با دنیایی از سوالات جوانان مواجه هستیم و ظاهرا ما طلبه ها خیلی مسلح به پاسخ این سوالات نیستیم؛ آیا حوزه علمیه مسیر درستی را در پیش گرفته است؟
ما باید ببینیم که رسالت حوزه چیست؟!رسالت حوزه تفقه در دین است.در قرآن و روایات این تفقه به ترتیب اولویت آمده است:
- فقه اکبر که عقاید کلام میباشد
- فقه اوسط که اخلاق و تربیت میباشد
- فقه اصغر که احکام و فقه مصطلح میباشد
به عنوان مثال، همایشی در مشهد بود که آقایان مدرس احکام بودند، به بنده گفتند ۱۵سال است که احکام تدریس میکنیم اما حتی از روی رساله هم برای مسئله گفتن اشتباه میکنیم.علت چیست؟ بنده در جواب گفتم منبعی که انتخاب میکنید منبع درستی برای مسئله گفتن نیست!
منبع جواهر که فقه کاملا استدلالی است و رساله ام که برعکس آن استدلالی نیست و هردو برای مسئه گفتن مناسب نیستند؛ شما باید یک کتاب نیمه استدلالی مانند العروهالوثقی را مبنا قرار دهید، در این صورت اشتباه نمیکنید.
از طرفی دیگر به نظر بنده مشکل عمده مردم، ریشهای است به اصطلاح خانه از پایبست ویران است.
عمده کار ما باید از روی عقاید، کلام و مبانی اعتقادی مردم باشد در این صورت اخلاق، تربیت، و احکام هم براین اساس درست میشود.
مرحوم حسنزاده آملی میفرموند ما در حوزه ۳نفر راهم نداریم که بتوانند کشفالمراد را تدریس کنند!!
طبیعتا در سطح حوزه اگر این چنین کسانی را نداشته باشیم اثرات مخربی خواهد داشت. ما اصول و ریشههارا رها کردیم!
هرجا شبههای دیدید بدون تردید با روش کلام و عقاید پاسخ دهید
نکتهی دیگر اینکه اصولا هرجا شما شبههای دیدید ولو اینکه شبههای است که ظاهرش فقهای میباشد حتما باید با روش کلام و عقاید پاسخ داد زیرا اگر شبه شد دیگر نمیشود با روش فقه به آن پرداخت.
برای مثال: یک زمانی است که سوال کاملا فقهای است مانند اینکه خمس به چه چیزهایی تعلق میگیرد؟! اما یک وقت هم هست که میپرسند در قرآن فقط یک آیه برای خمس آمده آن هم برای غنائم جنگی است! این دیگر شبه است و حتما باید از روش کلامی استفاده کرد در غیر این صورت پاسخ درستی داده نمیشود.
آنچه در فقه حجت است در کلام حجت نیست. پس هرکجا شبهه دیدید آن ماهیت کلامی دارد و کسی که این روش هارا بلد نباشد هم در فقه هم در تربیت و غیره…. خوب عمل نمیکند.
نکتهی بعدی اینکه اگر یک رصدی در رسانههای معاند یا یک تحقیق میدانی انجام دهید، خواهید دید که چند درصد سوال های مردم از جنس عقاید میباشد و چند درصد از فقه و احکام؟!
اکثرا هرکجا که معاند و مخالفی باشد شبهه و اشکالش در اعتقاد و کلام است!
از نظر بنده حوزه باید در این زمینه افرادی را تربیت کند که توانایی پاسخگویی به شبهات را به خوبی داشته باشند.
صدای حوزه_ دلیل اینکه کمتر در حوزه به این امر پرداخت شده است چیست؟
بنده برای این سوال پاسخی ندارم و باید از آقایان و مسئولانی که نقش اساسی و مهمی دارند پرسیده شود.
صدای حوزه_ آیا در راستای ساختارهای آموزشی حوزه و هدفمند کردن آن اقدامی صورت گرفته است؟
به طور جدی خیر.
خود ما در این زمینه اقداماتی را انجام دادیم اما حامی و حمایت کنندهای نداشتیم و برنامه ریزی اصولی وجود نداشت در نتیجه کار به خوبی پیش نرفت و رها شد.
مشکل اصلی ما در حوزه در خصوص روش و متد است!
اکثرا روش را بلد نیستند به دلیل اینکه آنرا نمیشود تدریس کرد و باید کارگاهی آموزش داده شود، در این زمینه حوزه باید وارد عمل شود زیرا بدون حمایت حوزه این امر غیرممکن است.
صدای حوزه_ توصیه شما برای طلبه هایی که میخواهند مانند شما موفق عمل کنند چیست؟مسیر و کتب مشخصی وجود دارد؟
این مسیر ۴لازمه دارد که باید از قبل آماده کرده باشند:
- داشتن معلومات لازم؛ باید مطالعاتی از قبل داشته باشند. با مثال خدمتتان عرض میکنم:
مانند آشپزی که میخواهد آشپزی کند و باید مواد اولیه لازم مانند برنج و روغن را داشته باشد
- آشنایی با روش ها؛ آشپز بهترین مواد اولیه را هم داشته باشد، وقتی آشپزی را بلد نباشد قطعا به نتایج خوبی نمیرسد.
ما این مورد را خیلی کم داریم. روش هایی که در حوزه تدریس میشود مال همان ۱۴۰۰سال پیش است.
تدریس یک علم جداگانه است و جای خالی روش های نوین در حوزه به وضوح دیده و حس میشود و کتاب های درسیام استانداردهای لازم را ندارند و البته استاد هم باید برای تدریس دوره دیده باشد که غالبا اینگونه نیست، متون و نحوه برگزاری کلاس هاهم مناسب نیستند.
- تمرین و ممارست؛ باید دوره ببیند، باید جلسههای پرسش پاسخ گذاشته شود و بیایند در صحنه زیر نظر استاد پاسخ بدن و تمرین کنند. معلومات انسان با تمرین و ممارست بیشتر میشود و در این جلسات بازخورد روش ها دیده میشود.
- قریحه پاسخگویی؛ مواردی مانند حافظه، هوش، سرعت انتقال، درک، خوش فهمی، همهی اینها به واسطهی همان ۳لازمهی قبلی رشد میکند و اگر فردی ۳لازمهی اولیه را دارا باشد، قریحه پاسخگویی کمکم به وجود میآید زیرا افراد غالبا این ویژگیهارا دارند و فقط باید پرورانده و رشد داده شود.
صدای حوزه_ موسساتی مانند آیت الله سبحانی و موسسهی امام صادق در زمینهی کلام قدیم فعالیت های زیادی داشتند. نظر شما راجعبه خروجی این موسسات چیست؟
بنده اطلاعی از این موسسات ندارم ولی خروجیهای قابل قبولی مشاهده نکردهام؛ ممکن است من اشتباه کنم یا اینکه باسواد هستند اما در بحث پاسخگویی، روش را بدرستی اجرا نمیکنند.
بنده در رادیو معارف فعالیت دارم، روزی به رادیو معارف پیشنهاد دادم بنده به سوالات قرآنی پاسخ دهم و در جایگاه منکه پاسخگویی به مباحث اعتقادی بود، فرد دیگری را جایگزین کنند؛ افرادی آمدند اما حقیقتا به پاسخهایشان نسبت به سوالات مردم نگاه کردم، نمره قابل قبولی نگرفتند و بنده به جایگاه قبلی خود برگشتم.
صدای حوزه_ نقدهایی در باب برنامهی زندگی پس از زندگی داریم، از جمله درتلقی رسانهای برداشت میشد که شما کاملا محتویات و سبک و سیاق این برنامه را تایید میکنید. بهرحال ممکن بود تکذیب شود یا مشخص شود گزارههای موجود در برنامه با گزارههای ما سازگار نباشد و نقد هایی به این برنامه وارد بود. بهتر نبود به نحو موجبه جزئیه تایید کنید؟
به چند مطلب باید دقت کنیم:
مطلب اول اینکه برنامه حدود ۷۵الی۹۰ دقیقه ضبط کرده بودند و از این مقدار برنامه دو الی سه دیالوگ را به بنده میگفتند و من بر اساس آن دیالوگها صحبت میکردم و کل برنامه را ما نمیدیدیم.
نکتهی دیگر اینکه به مجموع سخنان بنده اگر توجه کنید این مشکل حل میشود. برای مثال بنده عرض میکردم آنچه که آنجا دیدند علم حضوری بوده است و به دلیل غیرقابل انتقال علم حضوری باید به علم حصولی تبدیل کنند و آنچه که آنجا دیدهاند با ادبیاتی که برای این دنیا ساخته شده است قابل بیان نیست.
مطلب دیگر اینکه این چنین مسائل را به طور کامل در رسانه نمیشود بیان کرد و بنده گفتم آنچه که این افراد مشاهده کردند تنها ۱تا۵درصد از حقایق برزخ است.
و مشکل دیگری که وجود داشت آنهایی که تجربه منفی داشتند به هیچ عنوان بروز نمیدادند و حاضر به مصاحبه نمیشدند و آنهایی که حاضر به مصاحبه بودند، حاضر به پخش نبودند و آنهایی که حاضر به پخش بودند، قابل پخش نبود زیرا جنبههای منفی آن خیلی بود و قابل پخش در رسانه نبود بنابراین اگر میشد همهی آن حقایق گفته شود بحث کامل میشد اما به دلیل جلوگیری از اثرات مخرب بحث سانسور میشد.
نکتهی دیگر ایکه وجود داشت، در ازای ۱/۵ساعت صحبت تجربهگر فقط کارشناس ۳الی ۵ دقیقه وقت کارشناسی داشت در حالیکه اگر بنا بود منطقی عمل شود باید در ازای هر تجربهگر حداقل اندازهی صحبت هایش زمان کارشناسی باشد و توضییح داده شود.
این مشکل را من بارها بازگو کردم اما مسئلهای که وجود داشت این بود که مخاطبان برنامه میخواستن صحبتهای تجربهگر را بشنوند.
صدای حوزه_ به عنوان ناظر شرعی و اعتقادی، به طور کامل در برنامه حضور داشتید؟
خیر.
در طول این برنامه دومرتبه بنده در خدمتشان بودم و دیالوگ ها را میگفتند بنده هم توضییح میدادم و کل برنامه به صورت یکجا ضبط میشد. علی رغم میل باطنی، حتی آنچه که قرار بود پخش شود هم نمیدیدیم؛ البته نه فرصت بود و نه لزومی داشت.
آنچه که ما ورود داشتیم در حد همان دیالوگ هایی بود که خود تهیه کننده نقل میکردند.
نکته قابل عرض دیگر اینکه بعضی از کارشناس های برنامه هم سخنان خوبی بیان میکردند اما مرتبط با برنامه نبود و به طور کامل مورد تایید ما نبود.
صدای حوزه_ ممکن بودو اگر کاملش را میدیدید نظرتان تغییر میکرد؟
بله.
سال گذشته در مواردی بعد از اینکه فیلم را کامل دیدم مواردی را اصلاح کردم و توضییح دادم.