به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام علیرضا محمدلو، سردبیر پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه طی یادداشتی به بررسی انتخابات ۲۸ خرداد و حواشی آن پیرامون مشارکت و علت یابی عدم حضور عده ای از مردم در این اتفاق مهم سیاسی پرداخته است که در ادامه می خوانیم:
احمدی نژاد نیامد ولی مردم آمدند. حتی کروبی و خاتمی هم آمدند. اما نکته ای که حائز اهمیت است، آن بخشی از جامعه می باشد که تحت تاثیر بیماری کرونا و تخت بیمارستان و یا دلخور از وضعیت معیشتی و بی کفایتی دولت نشد یا نخواستند که شرکت کنند.
این طیف از مردم، قطعا خوانش احمدی نژادی از نظام را قبول ندارند. منطق یا من یا هیچ در نگاه مردم یک منطق سوخته و بازنده است. یک اندیشه رادیکال و دیکتاتوری روشن است.
آنچه که گویا و گفتنی است، رای ندادن درصدی از مردم، به معنای قبول نداشتن نظام نبود و غالب تریبون آزادها و نظرسنجی هایی که صحبت های مردم را پشتیبانی میکرد و انعکاس می داد، حاکی از این بود که مردم از شخص محوری و ناکارآمدی خسته اند.
غالب نظرسنجی ها و گفت و گوهای شفاهی گسترده هم نشان می داد که مخالفین مشارکت در این دوره، برای دوره بعدی ریاست جمهوری، تغییر در وضعیت معیشتی را شرط حضور می دانستند. توهمات ووخودشیفتگی احمدی نژادی ها سرانجام نداشت و این مصادره به مطلوب ها و سبقت گرفتن از اپوزیسیون هم او را به تاریخ انقضای قطعی اش، بیش از پیش نزدیک تر میکند.
احمدی نژاد، صدای شفاف رادیکالیسم و دیکتاتوری
احمدی نژاد، همانقدر که بوی پوپولیسم می داد، اخیرا صدای شفاف رادیکالیسم و دیکتاتوری هم شد. رجزهای قبل انتخاباتی و توهمات پساانتخاباتی اش نیز ره به جایی نخواهد برد و این لکه سیاه از پیشانی اش پاک نخواهد شد که از کروبی هم عقب ماند.
فیلسوفی که گفت، دوخط موازی همدیگر را قطع می کنند، اگر خدا بخواهد، چه بسا اگر در دنیای سیاست چنین میگفت باورپذیرتر و قانع کننده تر بود. اما اینبار خدا نخواست بلکه خودشیفتگی و بتوارگی درونی شان، ایندو را به چنین روزی مبتلا کرد.
احمدی نژاد و میرحسین موسوی که سایه همدیگر را با تیر میزدند و دوخط کاملا موازی و متباین از هم بودند، در ریل دنیای سیاست، به تلاقی و توافق کلان رسیدند. هردو دیگر نظام را قبول ندارند و انتخابات را تحریم کردند. با این تفاوت که افول میرحسین، سال ۸۸ بود و سقوط احمدینژاد، سال ۱۴۰۰.