داستان راستان بوستان!
اولین نشست صمیمی مسئول دبیرخانه شورای عالی حوزههای علمیه با رسانههای حوزوی
تبارشناسی سکولاریسم در حوزههای علمیه
امپراطوری معاونت آموزش بر حوزه/ چرا تغییر سخت است و چگونه باید پیش برویم؟
تنظیمات دروس حوزه طوریست که هیچ احتیاجی به قرآن ندارند! + واکنش ها
زیر و بم اشتغال طلاب و چند نکته باریکتر از مو
چرا ما پزشک اطفال داریم اما آخوند اطفال نداریم؟/ منبر را به هرکسی ندهید
لزوم ارائه مدل اجرایی دقیق جهت ورود هیأت های مذهبی به اقتصاد
اولین دیدار همسر با لباس روحانیت یا مزاحمت یک آخوند برای یک زن متأهل؟!
حکمت متعالیه در خدمت انقلاب
تبارشناسی تربیت چهرههای انقلابی در گفتمان حوزههای علمیه
از مدرسهی عرفان تا کوچههای انقلاب/ زنانی که تاریخ را در حاشیهی تاریخ نوشتند
حمله طلبه ها به حوزه علمیه دروغ است/ دعوا بر سر مسجد نیست و اداره آن در اختیار اشرفی اصفهانی است
جامعه الزهرا تصمیم بگیرد: تبلیغ اولویت اول است یا دوم؟!
از کل صادرات ایران، فقط ۵ تا ۱۰٪ محصول نهایی است! این یعنی ما در باشگاه خام فروش ها جای داریم! و کالاهای با ارزش 1دلار می فروشیم و محصولاتی با ارزش های 100 دلاری می خریم!!
سناریو این فیلم اگرچه به لحاظ دراماتیک بودن و خط تعلیق، دارای کشش بالا و جذابیت ویژهای است اما سوال اینجاست که چه انگارهای را در متن و فرامتن خود به ذهن مخاطب متبادر میکند؟ گره زایی و گره زدایی جذاب و پرکشش، هنر فیلمنامه و کارگردان است اما به چه قیمتی؟ آیا جز این است که تقابل دین و زندگی را به تصویر کشیده است و شریعت را مانع یا دست کم مقابل حیات مطرح کرده است؟
ماجرای فوت (مشکوک) مهسا امینی دختر کرد و سنی سقزی و فتنههای پس از آن نیز بی شباهت به ماجرای پیراهن عثمان نیست (که اگر نبود بصیرت و استقامت تودههای میلیونی مردم انقلابی پای کار، معلوم نبود قبیله گرایان قدرت طلب چه بلایی بر سر این کشور میآوردند و چه سرنوشت شومی در انتظار انقلاب و ایران اسلامی بود!).
دخترک زیبای مسلمان، چون پنجه آفتاب خود را «غول چراغ جادو» می داند. ازبس، خود را در آینهی کثیف رسانه تماشا کرده است از خود میترسد و گمان میکند،هویت او همان است که رسانه نشان میدهد!
مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی – علیه السلام – را مطرح و وضعیت موجود را با حکومت مولا – علیه السلام – مقایسه می کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (1402) انجام داد.
این روزها تحلیلهای گوناگونی از وضعیت اسفبار منافقین شنیده و یا دیدهاید. البته نه از سوی خودباختگان و وطنفروشان که انگار نه انگار خبری هست!
حجت الاسلام حمید برزگار؛ مدیر مسئول پایگاه خبری تحلیلی صدای حوزه طی یادداشتی به بررسی جنجال خبری اخیر پیرامون موقوفه امینی و عروس حجت الاسلام خاموشی پرداخته است
به نظر می رسد نه تنها در مورد عفاف و حجاب نباید با دید محدود و کوتاهمدت نگریست، بلکه بایستی به مثابه «تمدن اسلامی» به عنوان فرصت عالی بدان نظر داشته و این مسأله را مثل مسئله پیشگامی علمی در برخی عرصهها، جزء افتخارات مملکت و حکومت اسلامی به جهان ارائه داد.
یکی از ویژگی های رسانه ای بودن شور اشتراک گذاری است؛ به عبارتی مردمان عصر ما تب اشتراک زندگی شان را دارند؛ از ضروریات صفحه(پیج) باز کردن در شبکه های مختلفی همچون اینستا، توئیتر و... نیز کانال و گروه این است که محتوا و مطلبی را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
حوزه علمیه (علیرغم تکثر آن ازجمله حوزه خواهران و برادران، حوزههای مستقل برخی استانها و ...) که ماهیتی سازمانی دارد و در موارد متعددی از شأن تعلیم و تربیت طلاب فراتر رفته و در غیبت زعیم واحد مقتدر برای نهاد روحانیت، سعی داشته شئون روحانیت را ازجمله در تعامل با نظام جمهوری اسلامی ساماندهی نماید. از همین رو تفاهمنامههای متعددی با بخشهای مختلف حاکمیت طراحی نموده است و در مسیر مواجهه فعالتر با نظام قرارگرفته است. از دیگر بخشهایی که میتوان در این قالب برشمرد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است که علیرغم جایگاه تاریخی خود، امروز گویی در حاشیه قرارگرفته است.
اتحادیه عرب که در اواخر سال 2011 و تنها چند هفته پس از آغاز ناآرامی در برخی شهرهای سوریه در نشستی شتابزده و مشابه نشست فوق از حیث وضعیت و مشارکت کنندگان و محل انعقاد نه تنها عضویت سوریه را تعلیق کرد بلکه از معارضین سوری دعوت به عمل آورد تا با شرکت در در نشست اتحادیه چشم انداز خود را برای مرحله انتقالی بعد از اسد مطرح کنند تا به رسمیت شناخته شده و کرسی سوریه در اتحادیه عرب تحویل آنان گردد! تصمیمی که با موافقت اکثر اعضا اتخاذ گردید و جز سوریه، لبنان و یمن که با آن مخالفت کردند و عراق که از رای دادن خودداری کرد، مخالفی نداشت.
آیا تایید یک فرد یا یک مجموعه بخاطر سوابق، عصمت ابدی میآورد؟ تا روز قیامت اگر آنها غلطی مرتکب شدند، کسی نباید حرفی بزند و همه باید چشم بربندند؟ با این ملاک شما برخی از این منحرفین که روزگاری در جبهه حق و مورد تایید بودهاند، باید عصمت سیاسی داشته باشند!
مشخص نیست جوامع مشابه ایران با چه معیاری وضع دینی بهتری دارند؟ ازسویی جوامع مشابه ایران ابهام دارد و مشخص نیست کدام جامعه مد نظر ایشان است با این حال برای نمونه مالزی، عراق یا ترکیه یا عربستان یا پاکستان در باب خمس و روزه و حضور در مساجد و حجاب چه وضعی دارند؟ از لحاظ اخلاقی و اعتقادی چطور؟ خوب بود آقای عبدی که توانسته هم آمار ایران را بهدستآورد هم آمار جوامع مشابه را برای حرف خودش استنادی پیدا میکرد تا باز بیان ایشان حدس و گمان تلقی نشود!