• امروز : چهارشنبه - ۵ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 24 April - 2024
کل اخبار 6240اخبار امروز 1

صدای حوزه امروز

مَدرس‌های بی‌استاد؛ مدرسه‌ یا خوابگاه؟ شهیدانه خوی؛ نمونه ای از گروه های کوچک مردمی در عرصه جهاد فرهنگی روایت نگاری از یک نماز بهاری آقای سروش محلاتی! تحریک گسل قم ـ نجف؛ به چه قیمت و هدفی؟! دیدگاه آیت الله فاضل نسبت به ماجرای درمانگاه قم و طلبه ای که فیلم خرید ماشینش منتشر شد و ماجرای چای دبش! اگر فهم درستی از گزاره های دینی ندارید، لااقل ساکت بمانید! گفتگو با امام جماعت مسجد ۲۴ ساعته دهکده المپیک تهران / بهترین منصب در کره زمین امامت مسجد است! پاسخ معاون تبلیغ حوزه به دغدغه های مبلغان فضای مجازی؛ لزوم افزایش حمایت از مبلغین و خروج از پراکنده کاری ها دهمین جشنواره هنر آسمانی حوزه علمیه با محوریت تبلیغ نوین، هوش مصنوعی! پیام تقدیر و تشکر انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم انتخابات چقدر ارتباط به اسلام و امام زمان (عج) دارد؟! امام محله‌ای که مسجد محوری در امور را به معنای واقعی دنبال می‌کند/ تشکیل گروههای سرود ویژه نوجوانان در مسیر جریان سازی جنس محتوای نامه های پیامبر(ص) به سران کشورها: تبلیغ با چاشنی عزت و تهدید! لزوم جدیت در مقابله مدبرانه با پدیده کشف حجاب

14
گفتگوی اختصاصی صدای حوزه با حجه الاسلام دکتر ترابی

نگاه اقتصادی متفاوت مدیر ایرانی حوزه علمیه در آلمان/ طلبه‌ای که خود محروم هست چطور رفع محرومیت کند؟

  • کد خبر : 9425
  • 24 فروردین 1400 - 17:24
نگاه اقتصادی متفاوت مدیر ایرانی حوزه علمیه در آلمان/ طلبه‌ای که خود محروم هست چطور رفع محرومیت کند؟
مرحوم آقای محققی نماینده آیت الله بروجردی در هامبورگ بودند، منبع درآمد ایشان درست کردن “کُره جغرافیایی” بود، کره‌های دست‌ساز را به دانشگاه‌ها و مدارس می‌فروختند و امرار معاش می‌کردند.

اشاره؛

مدرسه علمیه آیت الله بهجت، محلِ مصاحبه ما با حجت‌الاسلام دکتر حمیدرضا ترابی، از موسسین این حوزه علمیه و  مدیر فعلی حوزه علمیه هامبورگ (AIT) است. این مدرسه علمیه که جزو مدارس ممتاز حوزه علمیه قم محسوب می شود، در فضایی کاملا علمی و اخلاقی میزبان طلبه‌های نخبه و بعضا شوخ طبع است. دومی را می‌توان از متن برخی اطلاعیه‌های کاغذی مدرسه فهمید که به زبانی محاوره‌ای، صمیمی و طنز نوشته شده‌اند.

آقای ترابی بعد از سه سال از آلمان، بزرگترین اقتصاد اروپا به ایران آمده بودند و در بین قرارهای کاری فشرده و متعدد، زمان نیم ساعته ایشان به صدای حوزه، فرصت مغتنم ما شد تا برخی سوالات در حوزه اقتصاد و معیشت طلاب را با ایشان مطرح کنیم. البته قول مصاحبه مجازی تصویری از راه دور را هم از ایشان گرفتیم تا ادامه سوالات را با ایشان ادامه دهیم.

امثال دکتر ترابی، جزو نخبه‌های کم تعداد در حوزه علمیه هستند که هم صحبتی با ایشان می‌توان ساعت‌ها ادامه داشته باشد اما چه کنیم که از اواسط مصاحبه،  آلارم‌های “دیر شد دیر شد” دریافت می‌کردیم!

قبل از شروع مصاحبه و بعد از مطلع شدن از نام و برنامه‌های “پایگاه خبری صدای حوزه”، ضمن ابزار خوشحالی از فعالیت طلاب رسانه‌ای، اشاره کردند که “بهترین کار ممکن را می‌کنید” حال، ضمن ارائه چند ویدیو که بخش‌هایی از صحبت‌های ایشان را منعکس می‌کند، شما را به مطالعه کامل این گفتگوی تفصیلی دعوت می‌کنیم:

لزوم نگاه صحیح جامعه به موضوع کار

صدای حوزه ـ با سلام و تشکر از وقتی که در اختیار گذاشتید، امروزه به دلیل وضعیت بد اقتصادی در ایران و بالتبع وضع اقتصادی طلاب، مسائل معیشتی از دغدغه‌های عمومی حوزه‌های علمیه است، با توجه به تجربیات و مسئولیت شما در حوزه علمیه هامبورگ و حضورتان در کشور آلمان، که قدرت بزرگ اقتصادی اروپاست، نظرتان در مورد این مسیری که درباره معیشت طی شده و می‌شود چیست؟ پیشنهاد شما برای طلاب و حوزه‌های علمیه چیست؟

اولا من توضیحاتی در رابطه با “کار” ارائه دهم؛ آنها طیف وسیعی از فعالیت‌ها را به عنوان کار تلقی می‌کنند؛ شاید نزدیک صد مورد وجود دارد که ما آنها را کار نمی‌دانیم اما در کشورهایی مثل آلمان، آن را کار می‌دانند، لذا نتیجه این می‌شود که نرخ بیکاری ما دورقمی است و یک وضع نامناسبی می‌باشد.

مثلا اداره دستشویی و حمام آنجا یک کار محسوب می‌شود. فردی با یونیفورم مشخص و در ساعت مشخص مشغول کار در دستشویی عمومی می‌شود. دستشویی‌های عمومی معمولا یکی دو حمام نیز دارند؛ در این مجموعه یک یا دو نفر مشغول می‌شوند. برای پرداخت پول نیز از دستگاه استفاده می‌کنند.

این شغل‌ها لزوما ارتباطی با تحصیل افراد ندارد و مردم طبق علاقه‌مندی‌هایشان کار می‌کنند. خیلی از شغل‌ها که درآنجا کار محسوب می‌شود، ما کار نمی‌دانیم.

مثلا اخیرا من دیدم در شمال ایران یکی از این فروشگاه‌های معروف لباس، در ایران شعبه زده است، در آنجا بودیم و بچه‌ها گفتند: بابا ما می‌خواهیم دستشویی برویم. گفتم: آنجا آن خانم خیلی محترم رو می بینید، آنجا دستشویی است! گفتند: نه! گفتم: آره هست! بعد همین مثلا آقا یا خانم هشت ساعت کاری دارد و پس از اتمام ساعت کاری، لباسش را عوض می‌کند می رود و محترمانه در جامعه زندگی می‌کند. اینطور نیست که فردی که از این دست شغل‌ها دارد یک آدم از کار افتاده باشد.

 فرد  از کار افتاده که کار افتاده است به او کار نمی‌دهند او باید مورد حمایت قرار بگیرد.

ترابی

خانمی که شغلش بررسی دودکش‌ها بود

یک مثال دیگر عرض می‌کنم، شاید به مسائل حوزه بی‌ربط باشد؛ یک زمان در آلمان نامه‌ای به منزل ما آمد با این مضمون که شرکت در تاریخ فلان، برای بازدید و تمیز کردن لوله‌های بخاری منزلتان، خواهد آمد، هزینه این کار نیز صد یورو خواهد بود؛ اگر هم نمی‌خواهید، بیمه خانه شما باطل خواهد شد (اگر می‌خواهید بیمه  داشته باشید باید لوله بخاری پاک شود).

حضور سر ساعت مقرر نیز آرامش بخش است و انسان می‌تواند برنامه ریزی کند. در موعد مقرر خانمی آمد به همراه یک جعبه و ابزارهای استاندارد لازم، لباس کار پوشیده همراه با کارت شناسایی که مشخص می‌کرد کیست. او این یک فرد آموزش دیده بود مثل همه افراد شاغل. سپس لوله را از جهات مختلف بررسی و تایید کرد.

برای همین کار صد یورو به حسابشان واریز کردیم؛ در عوضش چه اتفاقی می‌افتد؟ آن‌وقت دیگر خفگی بر اثر گرفتگی لوله بخاری در آلمان وجود ندارد. به خلاف ما که آمار خسارات جانی فراوانی بر اثر  خفگی‌ داریم. به جای اینکه بنشینند حادثه پیش بیاید، حادثه را مدیریت می‌کنند.

همین یک کار را بررسی کنید ببینید چقدر اشتغال ایجاد کرده؟ آن ضررهایی هم که ممکن است در اثر نکردن این کار ایجاد شود  جلویش گرفته شده است.

نگهداری از کودک

یک رشته کاری، “نگهداری از کودک” است. نگهداری کودک چیست؟ در شرایطی که پدر و مادر کودک شاغل‌اند، هرکسی بتواند یک تا سه کودک را س۳ه الی ۵ ساعت در یک اتاق مشغول بازی نگهداری کند (صرفا نگهداری است یعنی لازم نیست آموزش به کودک دهند) این یک شغل است.

«پُست»، یک شغل بزرگ در آلمان

در آنجا “اطلاع‌رسانی” تولید پول می‌کند، چرا که همه موارد اداری در قالب نامه و پست ارسال می‌شود. قضیه پست یک شغل عظیم است. امور اطلاع رسانی “پیامکی” نیست برای همه آنها نامه ارسال می‌کنند. هر فرد یک شماره پستی دارد، که نامه‌هایش به آن ارسال می‌شود. در طول هفته‌ اگر شما صندوق پستی‌تان را نگاه کنید حداقل ۵- ۶ نامه دریافت کرده‌اید. چرخه “پست” کار ایجاد می‌کند.

یکی از مشکلات ما در جامعه ما کار درست فرهنگ سازی نشده و این کار حوزه است به نظرم ما باید به عنوان معلمان جامعه به مردم یاد دهیم که کار عار نیست و ما کار می‌کنیم.

برای طلاب ۳ نوع شغل داریم

صدای حوزه ـ حالا ما در همین قم طلبه های زیادی داریم که مثلا اسنپ کار می‌کنند، شما فرض کنید با این طلبه ها می‌خواهید صحبت کنید.

شغل‌های طلاب، سه قسم است. البته دسته‌بندی مشاغل طلاب باید تعریف شود و می‌توان موارد مختلف احصاء شود؛ در موارد یقینی بحثی نیست و در موارد اختلافی با استفاده از نظر بزرگان حوزه می‌توانیم به یک نظام مشاغل حوزوی دست پیدا کنیم.

در آخر حوزه به صورت رسمی اعلام کند که این تعداد شغل با این طبقه‌بندی وجود دارد؛ کارگاه‌هایی را هم برای مهارت‌افزایی طلاب به طور دائمی برگزار کند. باید یک گروه تخصصی بنشیند مشاغل اولیه درجه یک درجه دو درجه سه تفکیک کند و آموزش آنها را نیز طراحی و تدوین کنند.

شغل‌های اختصاصی طلاب

قسم اول، شغل‌های طلبگی محض است که از سنت های حوزه می‌باشد؛ منبر، وعظ، روضه، دعا و اذان گفتن درگوش نوزاد، امور اموات، جاری کردن عقد و … طیفی از کارهایی است که اصلا در شأن طلاب و روحانیون است و درست نیست کس دیگری آن‌ها انجام دهد.

متصدی این موارد باید فردی باشد که یک وزانت و دیانتی داشته باشد که مردم به آن فرد اعتماد کنند و در واقع مایه آرامش مردم باشد؛ این از کارهایی است که مستقیما با طلبگی در ارتباط است.

ترابی

شغل‌های مهارتی نزدیک به وظایف طلبگی

قسمت دوم مهارت‌های ضروری طلاب می‌باشد که فراگیری آن برای پیشبرد وظایف طلبگی نیز لازم است؛ مثلا مهارت پرسش و پاسخ، مهارت اجرای زنده در مدرسه ابتدایی، مهارت مشاوره و …

بعضی از دوستان‌مان در اروپا دفتر مشاوره دارند و اختلافات خانوادگیو امثالهم را حل می‌کنند؛ درآمدهای خوبی هم دارند و کل درآمد زندگیشان از مشاوره تامین می‌شود.

چرا نباید یک طلبه روزنامه نگار باشد؟ مگر روزنامه نگاری جزء کارهای ما نیست؟ این‌ها کارهای ماست، اصلا آیه نبأ برای چیست؟ می‌گوید اصلا اصل طلبگی با همین آیات ثابت شده، اینها اصل کار ماست. من جسارت نمی‌کنم به این قشری که به هر حال یک کار پرزحمتی را انجام می‌دهند، اما شما بهتر از بنده می‌دانید چقدر اخبار دروغ چقدر اخبار جعلی چقدر اخلاق غیرحرفه‌ای به این کار وارد شده است. اگر طلاب بیایند در این‌همه فضای رسانه‌ای که در دنیا وجود دارد فعالیت کند چقدر می‌تواند موثر باشد.

این دسته از شغل‌ها را نیز باید برشماریم و در طبقه‌بندی مشاغل طلاب جای دهیم.

شغل‌های قسم سوم

قسمت سوم (که شما در سوال اشاره فرمودید) مواردی است که ارتباطی با امور طلبگی ندارد.

به طور مثال طراحی سایت؛ سایت‌ها مدام کهنه می‌شوند و نیاز به بازطراحی دارند؛ یا حتی بسیاری از مجامع علمی تصمیم دارند در فضای مجازی نیز فعالیت داشته باشند و … دلایلی هستند که الان طراحی سایت جزو شغل‌هایی است که بازار کار خوبی دارد. اگر یک طلبه بتواند سایت طراحی کند به عنوان یک شغل درآمدزا، شغل خوبی است. در آلمان شرکت‌های بزرگ و کوچک نرم افزاری وجود دارد؛ یکی از دوستان‌ ما، رئیس یک شرکت نرم‌افزاری است با ۴۰-۶۰ نفر کارمند زیر مجموعه که نرم‌افزار تولید می‌کنند.

مثلا عکاسی شغل پردرآمدی است. شما در آنجا گاها برای یک عکس ممکن است به نسبت مدت زمان استفاده از عکس، تا ۸۰۰ یورو پرداخت کنید. اگر یک طلبه عکاسی بلد باشد یا هنرهای مشابه می‌تواند از این راه کسب درآمد کند.

تولید پیامک، تولید کلیپ‌های خوب و… به زودی سازمان‌های تبلیغاتی ما به این طرف خواهند آمد. یعنی قطعا تبلیغات آینده مثل آن سازمان تبلیغات اسلامی سال ۵۸ نیست که امور تبلیغی با یک پلاکارد انجام گیرد؛ فیلم باید تولید بشود حرف باید تولید شود و …امثال این موارد هم یک رقم کار است.

الآن یکی از شغل‌هایی که آنجا هست انگشتر فروشی است و بسیار هم مورد اقبال است؛ داروهای سنتی انقدر مورد اقبال است این داروهایی که در روایات ما آمده، مورد اقبال است همه این‌ها چیزهای عظیمی هست که

نوع دیگر کارها، کارهای بدنی می‌تواند باشد، برخی از طلاب را من سراغ دارم که طوطی پرورش می‌دهند، بعضی‌ها در دهات رفتند و در خانه‌شان مرغ و خروس دارند؛ یا مثلا صحافی می‌کنند.

چند روز پیش یکی از شهرستان‌ها بودم، یکی از دوستان گفت خانه‌مان در شهر بود اما الان به روستا مهاجرت کرده‌ام؛ گفتم: چکار میکنی؟ گفت دو کار انجام می‌دهم، چند تا دانش آموز مسجد محوردارم، دیگر این‌که مرغ و خروس و گاو تهیه کرده و زندگی سنتی در چند کیلومتری شهر دارم.

مثلا کارهای دیگری مثل تعمیرات؛ من رفیقی داشتم درب منزلش یک تابلو گذاشته بود با این مضمون که “روزهای پنجشنبه و  جمعه لوله‌کشی پذیرفته می شود” و از این راه امرار معاش هفته‌اش تامین می‌شد.

مردم مشتاق حضور روحانیت در مشاغل هستند

واقعا اگر مردم بدانند طلبه‌ای برق‌کشی ساختمان انجام می‌دهد، یا کابینت‌سازی می‌کند و امثال این موارد، یقین بدانید مردم با جان و دل به او رغبت می‌کنند؛ چون می‌دانند کار را متقن و منصفانه انجام خواهد داد. این موضوع چقدر باعث ارتباط گرفتن روحانیت با مردم می‌شود و این فضا را مردم تجربه می‌کنند.

یکی از دوستان را در چند روزی که ایران بودم دیدم و پرسیدم: آقا شما غیبت داشتید! گفت: حاج آقا ماشین بنده خراب شده بود و پول تعمیر آن را نداشتم؛ خانه‌ام در روستاست و نمی‌شد به شهر بیایم. گفتم: خب چکار کردی؟ گفت: خودم عقلم را رویو هم گذاشتم به هر زحمتی بود ماشینم را تعمیر کردم و الآن نیز دقیقا می‌توانم آن قسمت از ماشین را تعمیر کنم.

گفتم: شما این مهارت خود را به دوستان خودمان خبر بده، مطمئنا اگر عده‌ای که شما را می‌شناسند، بفهمند این توانایی را دارید، به شما مراجعه خواهند کرد. قطعا مردم می‌دانند که شما قطعه خراب به کار نخواهی برد و وقتی صداقت شما را ببینند باعث می‌شود روزی زندگی‌ شما نیز تامین شود.

چقدر مردم هستند مشکلات فنی روزمره‌ای دارند و نمی‌دانند به چه کسی مراجعه کنند؛ کسی که بتوانند به او اعتماد کنند.

الآن یکی از شغل‌هایی که بسیار مورد اقبال می‌باشد، انگشتر فروشی است؛ یا داروهای سنتی نیز مورد از همین موارد است.

شغل جالب نماینده آیت الله بروجردی در هامبورگ

مرحوم آقای محققی نماینده آیت الله بروجردی در هامبورگ بودند، منبع درآمد ایشان درست کردن “کُره جغرافیایی” بود، کره‌های دست‌ساز را به دانشگاه‌ها و مدارس می‌فروختند و امرار معاش می‌کردند.

صدای حوزه ـ بحث این است که بر اثر فشارهای معیشتی، طلبه‌های ما می‌روند به سمت این‌که گُل وقتشان را، مثلا صبح که بهترین وقت برای تحصیل است را می‌گذارند سر این کارها، یک سری دیدگاه‌ها هم هست که می‌گویند شما حوزه نیامدید برای این کارها، شما دنبال کار طلبگی خود بروید روزی خودش می آید، یک دیدگاه های این شکلی هم هست، طلبه‌ها احساس می‌کنند کار بدی دارند می‌کنند که کسب حلال می‌کنند.

اول این سوالی که فرمودید این را باید سه بخش بکنیم: یک طلبه هایی که الآن در حال تحصیل در قم هستند دو طلبه هایی که در شهرستان‌اند و هنوز تازه کارند زمینه ها هنوز فراهم نیست، سه آقایانی که بالاخره باید روی پای خودشان بایستند.

ترابی

بورسیه برای طلبه‌های در سال‌های اول تحصیل

مثل همه جای دنیا کسانی که مبتدی هستند، باید مورد حمایت قرار گیرند. در همه جای دنیا بورسیه یک امر شناخته شده‌ای هست برای کسی که در حال تحصیل می‌باشد (خصوصا در سال‌های اولیه تحصیل)؛ ولی این بورسیه اولا: نباید بی نهایت باشد، دوما: در سنوات این بورسیه باید بخشی از آموزش‌هایی که داده می‌شود، آموزش‌های توانمند‌سازی باید باشد.

ضرورت آموزش‌های لازم برای طلاب

به نظر بنده باید در حوزه آموزش‌های لازم به طلاب داده شود. آموزش‌های مرتبط با همان دسته‌بندی مشاغلی که عرض کردم؛ چه آن شغل‌هایی که بالاصاله برای طلاب است چه شغل‌هایی که وسط می‌باشد و چه آموزش شغل‌ها و مهارت‌هایی که دورتر از فضای طلبگی است. مسئله اساسی برای طلاب “آموزش” است؛

دست طلبه نباید در جیب مردم باشد

مهمتر از آموزش‌، رسیدن به این باور است که قرار نیست دست من در جیب مردم باشد. ما کار می‌کنیم، کار چیست؟ “امامت مسجد” کار است “مدیریت دانش آموزان” و “کلاس قرآن” کار است.

به طور مثال ما در آلمان برای آموزش قرآن اطلاع‌رسانی کردیم و ۲۵ کودک به همراه والدین خود آمدند، و متقاضی آموزش قرآن بودند. همین افراد مبلغی را ماهیانه برای کلاس می‌پردازند. این‌ها درآمد است شما عقاید درس می‌دهید، اخلاق درس می‌دهید، قرآن درس می‌دهید و اصلا بچه‌ها را مشغول می‌کنید، این‌ها همه کار محسوب می‌شود و آنها می‌فهمند این کار است.

امام جامعه‌ای که نمی‌تواند مسائل اقتصادی‌اش را حل کند!

قرار است آن روحانی که به عنوان امام در جامعه حضور پیدا کرده است، مدیریت کند. کسی که نتواند مسئله اقتصادی خودش را حل کند چه امامی است؟! او باید در امام بودن خودش شک کند.

یکی از دوستان من در طرح “امام محله” برای کسی که مسجد در اختیار دارد، ۷۰ ۸۰ مورد شغل و درآمد را احصاء کرده بود.

مثلا از سالن مسجد، به عنوان مکانی برای عزاداری‌ها، جشن‌ها و به عنوان مکانی برای ورزش‌ و جلسات مختلفی که می‌توان در آنجا برگزار شود می‌توان درآمدزایی کرد. شما یک “مکان” و  یک “سیستم” در اختیار دارید.

مثلا یکی از روش‌های درآمدزایی که در آلمان داریم مسئله عضویت است؛ اعضای مسجد به صورت افتخاری ماهیانه  به حساب مسجد واریز می‌کنند. مثلا صد نفر دراین مسجد عضو هستند و از این راه درآمدزایی می‌شود و همیشه در حساب مسجد یک مبلغی هست.

مسجد تجارت محور در فرانسه

به یک مسجد در فرانسه رفتم؛ گفتم: شما امورات مسجد را چطور می‌گذرانید؟ گفتند: تمام بچه‌های مسجد ما تاجر هستند و خمس‌شان را به مسجد پرداخت می‌کنند؛ هرکدام این‌ها ۲۰ الی ۳۰ هزار یورو سالیانه به مسجد خمس می‌دهند. گفتم: خب از کجا درآمدزایی می‌کنند؟ می‌آورند؟ گفتند: مسجد ما اساسا بر تجارت استوار است، امام جماعت این مسجد مدام ورک شاپ‌های آموزش تجارت برگزار می‌کند و افراد که به درآمدزایی رسیدند، در نهایت خمس‌شان را به مسجد پرداخت می‌کنند و امورات مسجد می‌گذرد.

اگر طلبه نتواند خودش را تامین کند، آدم موفقی نیست

یکی از مهارت‌های ما ارتباط‌گیری است، ما اگر نتوانیم ارتباط بگیریم با بازار ارتباط بگیریم با مردم ارتباط بگیریم با خانواده ها ارتباط بگیریم موفق نخواهیم بود. حتما کسی که نمی‌تواند خودش را تأمین کند قطعا این آدم موفقی نیست. یعنی آموزش‌هایی که به او داده شده برای اینکه او را کفایت بکند کافی نبوده است. اگر یک روحانی این روابط عمومی را ندارد مثلا نمی‌تواند مشاوره دهد، نمی‌تواند سوالات را جواب دهد، اینها یک ضعف است.

 الاسلام یعلو و لا یعلی علیه

روایت معروفی است که زیاد شنیده‌اید «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» معنای این روایت چیست؟ معناش این است که اگر اسلام را می‌خواهید بشناسید، اسلام آن چیزی است که “علو” دارد، اگر یک چیزی “علو” و “استیلا” نداشت نداشت، بدانید آن اسلام کامل نیست.

اینکه یک طلبه در میدان مانده که آقا من مسئله اقتصادی‌ام را چکار کنم؟! معلوم است اسلامی که عرضه می‌کند کامل نیست، در اسلام اقتصاد هست، همانطور که در اسلام سیاست و فرهنگ و خانواده و … هست. اگر این مجموعه کامل شود حتما  کفایت زندگی را می‌کند.

 حمایت در سال‌های اول به همراه آموزش

سال‌های اول حوزه باید از طلاب حمایت کند ولی در عین حال توانمندسازی را در نظر بگیریم، چون اینها قرار است یک جای جامعه به درد بخورند. باید مسئله آموزش را، مسئله اشتغال را جدی بگیریم چراکه که در آینده قرار نیست طلبه‌ها فقط در قم بنشینند و بنشینند و بنشینند تا یک محرمی بیاید یک ده روز بروند تبلیغ. البته در همین موضوع من یک وقتی آمار داشتم از ۳۰هزار طلبه ۵ هزار نفر فقط رفته بودند تبلیغ، بقیه کجایند؟!

خیلی‌ها اگر مهارت‌های لازم را داشته باشند خودشان فعال می‌شوند. وقتی که من قم بودم گاهی تا ۲۰۰ نفر با خودم می بردم شهرستان برای تبلیغ.  ۲۰۰ نفر را کجا می‌بردم؟ با آموزش و پرورش شهرستان، صحبت می‌کردم تمام و این بچه‌ها در مدارس می‌رفتند، خود مدرسه نیز این‌ها را تأمین می‌کرد. چقدر هم تحول مثبت ایجاد می‌شد.

من یادم است یک روزی در خیابان‌های رشت با چند تا بسته، از ماشین پیاده شدم؛ گفتم خدایا این بسته ها زیاد است چطور به درب خانه برسانم؟! همان لحظه زنگ مدرسه خورد و دانش آموزان آمدند، چهار پنج دانش آموز هر کدام یک بسته را گرفتند. بچه‌ها گفتند: حاج آقا کجا می خواهی ببری؟ و  وسایل من را برایم جابه جا کردند. می‌گفتند: الآن یک روحانی آمده بود در مدرسه، ما روحانی را دوست داریم!

یک روحانی خوش‌رو، خوش‌بو، خوش بیان، متناسب و آموزش دیده احتمالا برای این کار پول هم گرفته ولی خدمت کرده کار انجام داده است و اینگونه هم موثر واقع شده است.  در مقابل کار، پرداخت پول را همه منصفانه استمی‌دانند. این نوع طلبه سربار جامعه نیست.

نیاز به یک تحول فکری داریم

من فکر می‌کنم ما محتاج یک تحول فکری از درون خودمان هستیم. باید باور کنیم این را که باید در ازای کار پول بگیریم نه در ازای این‌که طلبه هستیم.  اینکه این روایت فرمود خداوند روزی اهل علم را متکفل شده است، درباره معنای روزی اهل علم، می‌گویند این وصف مشعر به علیت است یعنی از باب علم، کار علمی‌شان را انجام دهند، وظیفه علمایی خودشان را انجام دهند، حتما روزی‌شان تأمین می‌شود.

منتها مسئله این است که توان این کارها را داریم یا نداریم، از خداوند متعال مسئلت می‌کنم به ما توفیق دهد که طلبه طراز انقلاب اسلامی طلبه طراز آخر الزمان و یاران امام عصر عج الله فرجه الشریف باشیم که ما بتوانیم برای امام زمان عجل الله فرجه الشریف یک بیت المال‌های کوچکی درست کنیم.

اصلا امام باید از یک جامعه رفع محرومیت بکند، این امام محله، باید کلی یتیم و فقیر را تحت پوشش بگیرد، نه اینکه خودش جزء آدم‌های ناتوان منتظر کمک باشد. باید بتواند پول بفرستد برای امام مسلمین، امام مسلمین برای اداره جامعه باید از نماینده‌های خودش پول دریافت بکند، الآن سیر برعکس شده! الآن از بالا باید پول بیاید پایین، پول نفت بیاید، نخیر! از متن جامعه شما باید پولتان را برای امام بفرستید به امید آن‌روز.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=9425

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.