آقای جبرائیلی بهتر نبود ابتدا عذرخواهی میکردی و بعد مواضع قبلی را تکرار می کردی؟!
راهکارهای پیشنهادی جبرائیلی به دولت با چاشنی تخریب دولت سیزدهم!
دردودلی از یک مبلغ پرتلاش به بهانه انتشار تصاویر بازارگردی دختر و داماد پزشکیان در قزاقستان
آلزایمر در اطلاعرسانی سریع و صریح!
“مسجد هراسی” و “توبیخ نذریدادن” با طعم حمایت از مستأجر!
امروز ارتباط با جوانان کم رنگ شده است/ نسلی که وارد حوزه می شود، باید مشاوره های لازم به آن ها داده شود!
فیلم کامل مصاحبه صدای حوزه با حجت الاسلام مرتضی آقاحسینی
بازگشت نیمبند تبریزیان
میرزای نائینی و تأسیس عقلانیت دینی در حکمرانی
بازگشت نائینی به متن ولایت؛ از مشروطه تا تمدن اسلامی
نائینی و حکومت مردمی
نشست علمی پیرامون اندیشه سیاسی میرزای نائینی
قدردانی از خدمات تاریخی و اثرگذار تیپ امام جعفر صادق علیهالسلام/ تأکید بر همکاری و تدوین برنامه مشترک
فقه الجهاد/ امنیت و آسایش در پرتو مبارزه و اِعمال قدرت
واقعیت ماجرا آن است که شهید رئیسی هم مثل مرادش مقام معظم رهبری، از ابتدای دولت حرفهای کارشناسی همه طیفها را شنونده بود چرا که هر کدام نکات و دغدغههای درستی در ضمن تذکرات و پیشنهادات خود دارند.
نگاهی به تجربه کشورهایی چون ژاپن، کرهجنوبی و آلمان، نشان میدهد کاهش نرخ زاد و ولد نهفقط یک چالش جمعیتی، بلکه تهدیدی برای کل ساختار ملی بوده است.
حقیقت این است که مسئله کمبود جمعیت را نمیتوان با بخشنامه و مشوق مالی حل کرد، مگر آنکه ابتدا افکار عمومی برای پذیرش تغییر آماده شود.
اگر کسی تمام این سخنرانیها و نشستها و مسابقات و... را که بیشتر شبیه رقص سرخپوستی دور آتش است جمعبندی و الک کند، بعید میدانم به اندازهی یک برگهی A4 راهکار مشخص به درد بخور ته آن بماند. میگویی نه برو متر کن!
یادداشت تازه ما، نگاهی است به یک واقعیت مهم: «جامعه ما بیش از همیشه به طبیبهای خیابانی نیاز دارد.» عالمانی که فقط بر منبر ننشینند، بلکه در دل زندگی مردم، با زبان ساده و گوش شنوا، معنویت را در ترافیک و پیچوخمهای روزمره جاری کنند.
پس از هر فرمایش و ارشاد مقام معظم رهبری درباره حوزه، مطالب بسیاری منعکس می¬شود که همه به دنبال تحقق منویات ایشان هستند و جلسات و تشکیلات و مصوبات متعددی شکل می¬گیرد.
در چنین بزنگاه اندیشهساز و تاریخساز، سکوت مجمع محققین و مدرسین نهتنها پرسشبرانگیز، بلکه رسواگر نیز هست. این سکوت، سکوتی از سر تعقل یا درنگ نیست؛ بلکه سکوتی ناشی از فقدان افق و ناتوانی گفتمانی است. مجمعی که روزگاری داعیهدار عقلانیت انتقادی در حوزه بود، اکنون حتی توان موضعگیری دربارهی افقهای بلند و تمدنی آیندهی جمهوری اسلامی را ندارد. این نشانهی چیست؟
حوزههای علمیه، بهویژه در سنت تشیع، نهادهایی تاریخمند هستند که اغلب به مثابه نهادهای «معنا ساز» در برابر نظمهای قدرت و علم سکولار ایستادهاند.
بیشترین حوزه تأثیر حوزه های علمیه در دینداری مردم، تأثیر بر سبک زندگی و اخلاق فردی و اجتماعی بوده است
بازخوانی تجربه این صد سال، از زمان تأسیس تا امروز، میتواند ما را در بازتعریف مسیر آینده حوزه و نسبت آن با تمدنسازی اسلامی در گام دوم انقلاب یاری دهد.
الگوی حوزه چند ویژگی کلیدی دارد که میتواند الهامبخش مردمیسازی سایر نهادها باشد.
مرور یک قرن حیات حوزه علمیه قم نشان میدهد که این نهاد، نهتنها پاسدار شریعت و معارف دینی بوده، بلکه به فاعل تاریخی در تحولات سیاسی و تمدنی نیز تبدیل شده است. قرن دوم حیات حوزه، قرن ایفای نقش تمدنی در مقیاس جهانی است و تحقق این رسالت، نیازمند بازنگری در نظام آموزشی، ارتباطات بینالمللی، و توانمندسازی نخبگان حوزوی است.
واکاوی آینده روحانیت و بایدها و نبایدهای آن مسأله ای است که باید بدان پرداخته شود. اما در این بین، برخی به اسم بررسی آینده روحانیت، جایگاه امروز روحانیت و اعتبار اجتماعی آن را زیر سؤال برده و بر اساس چنین تصور و ذهنیتی از بازسازی روحانیت سخن به میان می آورند.