تأملی در سیستم مدیریتی رسانه گریز، نظارت گریز و غیرشفاف حوزه!
نشست خبری همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی و روز بزرگداشت علامه مصباح یزدی(ره) برگزار گردید
راه بازکن های خیرهسر و سازمانهای فرهنگی بیثمر!
پاسخ مرکز خدمات به برخی سوالات درباره بیمه تکمیلی بعد از پایان مهلت ثبت نام!
دو ویژگی اساسی روحانیت موفق / تمجید از برپایی درسهای اخلاق در مساجد قم
آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟
آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟
لزوم اتخاذ رویکرد کیفی در گزارش های تبلیغی / کار خودجوش شما در صدای حوزه بسیار باارزش است!
پاسخگویی به روش مرکز خدمات!
شروع فعالیت های فرهنگی با دختران اغتشاشگر/ یک سال در مسجد ممنوعالمنبر شدم
موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست!
پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات
نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر
طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان!
یکی از پررنگترین واژههایی که این روزها در ادبیات دولتمردان تکرار میشود، «وفاق» است. اما پرسش جدی این است که وفاق به چه معناست و در عمل چگونه اجرا میشود؟ آیا وفاق یعنی کنار گذاشتن اصول و ارزشهای مشترک جامعه، یا تقویت وحدت حول آنها؟
متوجه هستم که سلام فرمانده در میان دهه نودیهای قشر مذهبی و انقلابی «تثبیت هویت» میکند. اما بر این باورم در قشر غیر مذهبیها «ایجاد و بازآفرینی هویت» میکند... و دومی برای امتداد انقلاب لازمتر است.
نمیتوانیم انکار کنیم «سلام فرمانده» به اصطلاح رسانهایها «گرفته» یا فراگیر شده و نشان داده که «امکان» مقاومت فرهنگی در برابر ساختههای مبتذل امثال ساسی مانکن که به شکل طراحی شدهای، نسل جدید را هدف گرفته، وجود دارد.
اگر نخبگان جامعه نسبت به امکان افزایش جمعیت کشور توجیه نشوند، قطعاً سیاستگذار در این امر ناکام خواهد بود. پس بهتر است به گرههای ذهنی آنها توجه کرد و تمام تلاشها جهت پاسخگویی به آنها به کار بسته شود.
حجت الاسلام اسفندیار: بخشی از فضلای حوزه که به دانشگاه یا پژوهشگاه ها روی آوردند، در تفکیک جامعه دانشجویان و جامعه ای که ما در آن هستیم دچار اشتباه شده اند؛ گمان می کنند همین جامعه دانشجویی، رسالت حضور اجتماعی شان را محقق می کند.
خداوند متعال به صراحت تمام تاکید میکند که تمرکز «أَلَدّ الخِصام» یعنی دشمن ترین دشمنان دین، در وهله ی اول بر روی مسئله ی کشاورزی است.
این روزها زیاد شنیده میشود: «چرا روحانیت هیچ موضعی نمیگیرد؟ چه شد آن کفنپوشی؟ چرا به درد فقرا و مردم مظلوم نمیرسید؟!»
گروهی که امروزه بیشتر به روحانیت معروف شدهاند و شاید «عالمان دین» بهترین تبیین هویتی برای آنان باشند، خصیصهای تمایز بخش با سایر اصناف اجتماعی دارند که هنگام بحث از «حضور روحانیت در مناصب» باید به آن توجه کامل داشت و با توجه به این تمایز به صدور حکم پرداخت.
اما در فرهنگ غربی، بهشت و جهنم انسان در دنیا ترسیم میشود. جهنم او هنگام سختیهای زندگی است و خوشیهای دنیا، بهشت اوست. درنتیجه تمام تلاش او این است که از ساعات جهنمی زندگی خودش کم کند و به لذتهای آن افزون کند؛ به هر قیمتی! مگر قوانین جامعه و احساسهای ناراحتکننده درونی مانع او شوند.
نظریه ولایت فقیه را می¬توان مترقی¬ترین تئوری حکومتی اسلام در عصر غیبت دانست که امروزه با مشاهدۀ تجربیات عراق، لبنان و کشورهای اسلامی دیگر، به کارآمدی و موفقیت این نظریه باید بیش از پیش ایمان آورد. اما چرا پس از 40 سال هنوز خلأهای جدی و مشکل ساز در این نظریه وجود دارد؟
در کشور ما به دلیل فقدان حکمرانی سایبری و وجود فضای مجازی ول، ذهنها و قلبهای مردم با تصویر سازی دشمنان در حال بمباران اطلاعاتی است و عمده محتواهای تولید شده، اخبار و پیامهای جعلی و ساختگی در بستر این فضا میباشد.
هنگامی که جماعت احمقها از حرکت و عملکرد یک جریان سیاسی و یا اجتماعی به خشم آمده و زبان به بدگویی بگشایند میتوان و باید نتیجه گرفت که جریان یاد شده در مسیری درست و عاقلانه حرکت میکند.
نکتهای که رهبری فرمودند مبنی بر اینکه مطالبه، مخرج مشترک با سخن دشمن نداشته باشد یک معنای بسیار دقیق و ظریف دارد! دشمن میگوید فلان مشکل در دولت وجود دارد، فلان ایراد و اختلال در آن نهاد وجود دارد و ....