افتتاحیه گردهمایی آموزشی-توجیهی معاونین تبلیغ استانها و رابطین خواهر مدارس امین
بیانیه ی حوزه علمیه کرمان جهت برخورد قانونی با عوامل و مسببان این هنجارشکنی
امتدادهای کلامی و الهیاتی غزه!
آگهی انجام نماز و روزه و نوشتن وصیت نامه و خواندن زیارت عاشورا و خواندن اذکار مخصوص برای رسیدن به حاجات و انجام مشاوره توسط یک امام جماعت!
بحران جذب در حوزه؛ وقتی ۱۶۰ هزار طلبه، سفیران خاموشاند
اعتراض صریح مداح معروف به موازی کاری نهادهای تبلیغی و لزوم طرحی نو!
مسجدی که با ورزش و معنویت جوانان را جذب کرد
جایگاه روحانیت در حال و آینده نظام مرجعیت جامعه ایران/ روحانیت تقاص مسئولیتپذیری را میدهد!
جای خالی علمای بزرگ مسجدی در شهر مقدس قم!
تأملی در سیستم مدیریتی رسانه گریز، نظارت گریز و غیرشفاف حوزه!
نشست خبری همایش بین المللی علوم انسانی اسلامی و روز بزرگداشت علامه مصباح یزدی(ره) برگزار گردید
راه بازکن های خیرهسر و سازمانهای فرهنگی بیثمر!
پاسخ مرکز خدمات به برخی سوالات درباره بیمه تکمیلی بعد از پایان مهلت ثبت نام!
دو ویژگی اساسی روحانیت موفق / تمجید از برپایی درسهای اخلاق در مساجد قم
امروز، بیش از هر زمان، به چنین مدیرانی نیاز داریم؛ مدیرانی که شکافها را نپوشانند، مردم را تحقیر نکنند، از رسانهها نترسند، و مهمتر از همه، خود را هزینهی دین و حکومت بدانند، نه آنکه دین و حکومت را هزینهی رفاه خود سازند.
یکی از پررنگترین واژههایی که این روزها در ادبیات دولتمردان تکرار میشود، «وفاق» است. اما پرسش جدی این است که وفاق به چه معناست و در عمل چگونه اجرا میشود؟ آیا وفاق یعنی کنار گذاشتن اصول و ارزشهای مشترک جامعه، یا تقویت وحدت حول آنها؟
از ابتدا بارها بیان شده بود که هدف از نقدهای ارائه شده توسط حقیر اثبات حلیت یا حرمت موسیقی نیست (بلکه اصلاً خود را در جایگاهی نمیدانم که در این مسأله فتوا و نظر داشته باشم) و نقدها ناظر به عملکرد و روش بحث آقای فلاحتی است؛ از طرفی جنس دروغها و تحریفات و اشتباهات بهقدری واضح است که برای بررسی آن نیازی به تخصص نیست.
نکته مهم و نگرانکننده این است که برخی میخواهند با همین وضعیت موجود حوزه، تبلیغ را به اولویت اول حوزه تبدیل کنند؛ در حالیکه این نگاه از اساس اشتباه است!
اگر چه بحث ما در مشهد با آقای وکیلی در باب حلیت یا حرمت موسیقی بوده است لکن بنظر این تقابل، بسیار عمیق تر و گفتمانی تر از این هاست. چرا که در واقع، سخن پیرامون دو منظر فقاهی به نصوص دینی در بسیاری از مباحث اجتماعی اسلام میباشد.
آنچه دین را در یک جامعه زنده نگه میدارد، بیش از هر چیز، پیوند آن با زندگی روزمرهی مردم است. دینداری اگر از متن زندگی جدا شود و تنها به شکلی از نمایش مناسکی تقلیل یابد، دیگر نمیتواند کنش اجتماعی معناداری تولید کند.
همین یادداشت علاوه بر اشتباهات پیشین، در قریب به ۲۰ مورد به بزرگانی چون رهبرمعظم انقلاب، حضرت آیت الله جوادیآملی، علامه طباطبایی، میرزای قمی و... نسبتهایی اساساً کذب و دروغ داده یا اقدام به تحریف آشکار عبارات ایشان کردهاند که هرچند در برخی موارد ناشی از بیدقتی یا ضعف شدید علمی بود که از طلاب متوسط سطح هم توقع نمیرود اما بعضاً نشانههای روشنی از تعمد هم در آن دیده میشد.
اگر تا دیروز کارآمدی حوزه با شاخصهایی چون تربیت فضلای علوم دینی، گسترش معارف اهلبیت علیهمالسلام، حمایت معنوی از نظام، و تولید اندیشه دینی سنجیده میشد، امروز این معیارها برای داوریِ جامع کفایت نمیکند. در دوران نوینی که تهدیدات پیچیدهتر و عرصههای نبرد ترکیبیتر شدهاند، نهاد حوزه نیز باید با معیار «توان کنش در شرایط بحران» مورد ارزیابی قرار گیرد.
چالش اصلی اینجاست که دوران پساجنگ، همواره مورد توجه نیروهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی است و درصدد آناند که مسیر جدید جامعه را با اهداف و شعارهای خودشان همسو سازند.
طبق برداشت حقیر که مستنداتش را خواهم گفت ، آقای وکیلی تقریبا مروج آراء فقهی و حِکمی علامه طهرانی در مشهد میباشند.اصل این ارادت هیچ بدی ندارد بلکه خوب است اما نباید ارادت به یک عالم، مانع تفقّه و تفلسف صحیح یک اهل علم بشود .
ولی سخنان عبدی مثل خیلی جاهای دیگر دور از واقعیت و سیاه نمایی و حمله به حوزه و فقه سنتی و در یک جمله، عقده گشایی است.
اما حالا در اتفاقی بامزه، عجیب و تاریخی؛ همه دشمنان قسمخورده دنیای اقتصاد و نیلی و غنینژاد و خالقی و آخوندی همقسم شدند تا مدنیزاده وزیر اقتصاد شود!
مسئله مهم و مغفول این است که جوامع زنده نه با ساختمانها، که با رابطههای انسانی نفس میکشند و با پیر شدن جمعیت، این شبکهها بهتدریج از هم گسسته میشوند.