به گزارش صدای حوزه، کاربر “یه بنده خدا”، طی یادداشتی به بررسی دو مدل از مدیریت انسان (درون و بیرون) که همان کنترل با دوربین و… در مقابل تقوا است پرداخته است که در ادامه مطالعه می نمایید:
تمام تلاش انبیا بر این بوده است که انسان به جایگاهی برسد که خودش بتواند خودش را کنترل کند و در مسیر فطرت حرکت کند. در این شیوه، تمرکز بر خودسازی است یعنی مدیریت درونی که در اصطلاح اخلاقی به آن «تقوا» و «ورع» گفته میشود. +فیلم
در این دیدگاه لازم نیست زور بالای سرت باشد و یا دوربین در محل فعالیتت بگذارند تا خطا نکنی، بلکه چون بر نفْسَت مسلّط هستی، در موقعیت خطا و جرم، خودت را حفظ میکنی حتی اگر به ضررت تمام شود. اینکه رفتگر زحمتکشی میلیاردها پول را پیدا میکند و میتواند به راحتی برای خودش بردارد بیآنکه کسی بفهمد، اما خودش به دنبال صاحب پول میگردد -چه بسا هزینهای هم از جیب خودش بپردازد- خروجی و ثمره این تفکر و تربیت است. این برنامه میخواهد «انسان» بسازد؛ نه «حیوان باهوش دست آموز».
اگر بشر باوری به این تعلیمات فطری نداشت، در هنگام تعارض منافع خود با افراد، اگر #نظارت و #جزا نباشد، ترسی از تضییع و پایمال کردن حقوق دیگران ندارد و برای اینکه بتوان او را مدیریت کرد، باید نظارت شدید و دوربینهای زیاد و … وجود داشته باشد و گرنه برای جلب منفعت خودش، چه بسا از کشتن دیگران هم ابایی نداشته باشد…
ساعت ۲۱ و ۳۴ دقیقه ۱۳ جولای سال ۱۹۷۷ جریان برق شهر نیویورک قطع شد و بخش بزرگی از این شهر در تاریکی فرو رفت. وسعت غارت به حدی بود که پلیس بیش از سه هزار غارتگر را دستگیر کرد. این رویداد پر معنا مدتها از لحاظ کشف علل و اسباب تحت بررسی جامعه شناسان بود که چرا در نیمه دوم قرن ۲۰ و در شهر نیویورک که مقر سازمان ملل است چنین قانون شکنی روی داده بود. این وضعیت، تمدن و قانونمندی بشر معاصر را زیر سؤال برد.
برای کاهش جرم و جنایت، آخرین راه وضع قوانین سخت است -آن هم برای کسانی که به هیچ چیز پایبند نیستند- امّا راه اصلی و درست پیشگیری از جرم، تربیت انسانهای #خودساخته است…