به گزارش صدای حوزه، پایگاه تحلیلی اویل پرایس انگلیس در گزارشی به افزایش همکاریها و روابط میان ایران و چین اشاره کرد و نوشت: یکی از موضوعات کمتر مورد بحث قرار گرفته در رسانهها، همکاریهای پشت پرده ایران و چین در حوزه نفت است. در نگاه نخست به نظر میرسد که آنها چندان نقاط اشتراک قابل توجهی ندارند.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید نیست.
اختلافات مهم ژئوپلیتیک ایران و چین با ایالات متحده
این وبسایت تخصصی نفت و انرژی مینویسد: ایران و چین اگرچه از نظر مذهبی و حکمرانی با یکدگیر متفاوتند اما اگر شما با نگاهی عمیقتر بنگرید، آنها اشتراکهای دیگری دارند که باعث اتحاد منافع مشترک آنها میشود. نکته مشترک و کلیدی میان آنها اینست که دو کشور ایران و چین دارای اختلافات مهم ژئوپلیتیک با ایالات متحده هستند.
ایران از سالها پیش با تحریمهای اعمالشده به ویژه توسط ایالات متحده و در گام بعدی توسط قطعنامههای سازمان ملل متحد در مورد برنامه هستهای تهران روبهرو است. چین نیز به قرن کنونی به عنوان زمان تصرف جایگاه آمریکا به عنوان ابرقدرت مسلط دنیا مینگرد. این دولتها، در موضعگیری خود در برابر ایالات متحده از دیدگاهی مشترک برخوردارند.
موفقیت چشمگیر چین، بیش از هر چیز مدیون دیدگاه کشورهای غربی در ۷۵ سال گذشته است که خواهان خرید هر چیزی به پایینترین قیمت ممکن هستند. از آن زمان، کشور چین به مرکز تولید برای دنیا تبدیل شد و ثروت چشمگیری به دست آورد. همهگیری ویروس کرونا باعث شد که منطق برونسپاری کالاهای راهبردی به چین، مورد تجدیدنظر قرار گیرد. اما در شرایط کنونی به استثنای مواد غذایی، اکثر کالاها در کشور چین ساخته شده است.
همکاریهای مشترک تهران و پکن برای بیاثر کردن تحریمها
موضوع مورد توجه، دامنه همکاریهای مشترک تهران و پکن برای بیاثر کردن تحریمهای ایالات متحده در مسیر فروش نفت ایران است. بسیاری از کشورها پس از اعمال تحریمهای واشنگتن، فعالیتهای تجاری خود با ایران را متوقف کردهاند. تنها چند کشور همچنان دارای مبادلات تجاری با ایران هستند و در میان آنها، چین از جایگاه مهمی برخوردار است.
یکی از چند کشور انگشتشماری که سیاستهای تحریمی ایالات متحده علیه ایران را زیر پا میگذارد، چین است. آنها بنادر خود را بدون توجه به تبعات تحریمهای کاخ سفید به روی نفتکشهای حامل نفت ایران گشودهاند. این شرایط برای دو کشور ایران و چین به دلایل مختلف، برد-برد است.
توافق ۲۵ ساله ایران و چین در عصر مدرن
در ادامه این گزارش آمده است: این دو کشور در چند دهه اخیر با ایستادگی در برابر خواستههای ایالات متحده از شرایط مشابهی برخوردارند. از اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی و زمانی که ایران تلاش کرد تا توان نظامی خود را در حوزه فرامرزی افزایش دهد، چینیها با فروش موشکهای ضدکشتی توانستند به ایران قدرت تهدید مستقیم ناوگان نظامی ایالات متحده در تنگه هرمز را بدهند. در دهههای اخیر، دولت چین حامی ایران در رقابتهای ژئوپلیتیک بوده است و هماینک این دو کشور به دنبال یک توافق مشترک بلندمدت هستند که میتواند به توسعه چشمگیر حضور تجاری و نظامی چینیها در ایران منجر شود.
روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی مینویسد: این همکاری راهبردی و بلندمدت شامل ۱۸ قرارداد پیشنهادی است که رئوس آن در اختیار نیویورکتایمز قرار گرفته است. بدین ترتیب شاهد توسعه گسترده حضور چینیها در بانکداری، ارتباطات راه دور، بنادر، راهآهن و دهها پروژه بزرگ ایران خواهیم بود. در مقابل، چین به صورت دائم نسبت به واردات نفت ایران (بر اساس اعلام یکی از مقامات ایرانی و یک تاجر نفت با تخفیفهای هنگفت) در مدت ۲۵ سال اقدام خواهد کرد. در آینده قابل پیشبینی، چینیها میزان معینی از نفت ایران را خریداری خواهند کرد.
اعتیاد نفتی چین و افزایش خرید نفت ایران در ماههای اخیر
پایگاه اویل پرایس در بخش دیگری از گزارش خود پیامدهای احتمالی در سالهای پیش رو در حوزههای نفت و ژئوپلیتیک را مورد بررسی قرار داد و نوشت:
در بهار سال ۲۰۲۰ میلادی، اقتصاد چین تا حدود زیادی از پیامدهای ویروس کرونا نجات یافت. بدین ترتیب شاهد بازگشت سریع میزان نفت خریداریشده این کشور به میزان پیش از همهگیری برای تأمین تقاضای اقتصاد اژدهای زرد پس از آغاز مجدد فعالیتها بودهایم. نکته مهم اینست که این دو کشور تلاش کردهاند با همکاریهای مشترک، تحریمهای ایالات متحده را بیاثر کنند. در حقیقت، تحریمها نتوانستند این کشور اسلامی را از رؤیاهای هستهای خود دور کنند.
اویل پرایس در ادامه دلایل احتمالی این ناکامی را بررسی و عنوان کرد: شبکه بلومبرگ، در گزارش بازار نفت خود در روز ۱۱ ماه مارس و بر اساس اطلاعات بهدستآمده، جزییات کامل خرید نفت ایران توسط چینیها را منتشر کرده است. بر اساس اعلام کوین رایت، تحلیلگر موسسه کپلر در سنگاپور، در ماه مارس، میزان خرید نفت ایران توسط چینیها ۸۵۶۰۰۰ بشکه در روز بوده که بالاترین رقم در دو سال اخیر و ۱۲۹ درصد بیشتر از ماه قبل بوده است.
در این آمار، محمولههای نفتی منتقلشده از طریق کشتی به کشتی در خاورمیانه و یا در آبهای سنگاپور، مالزی و یا اندونزی برای مخفی کردن مبدأ نفت صادراتی آنها محاسبه شده است. چینیها نفت زیادی خریداری میکنند که بیش از ۱۲ میلیون بشکه در روز بوده و از منابع مختلفی تأمین میگردد. تقاضای نفت این کشور ۳۰ میلیون بشکه در روز است. به نظر میرسد پکن این میزان از تجارت مخفیانه خود را در میان تعدادی از سفارشهای تأمینکنندگانش مخفی میکند.
یکی از دلایل متقاعد شدن چینیها برای خرید نفت ایران، تخفیفهای جذاب تعیینشده از سوی این کشور به ویژه در دوره کنونی رشد قابل توجه قیمتها است.
در مقاله بلومبرگ اعلام شده که نفت صادراتی نفتکشهای ایران قیمتی ۳ تا ۵ دلار کمتر از شاخصهای شناخته شده بازار نظیر برنت دارند. با توجه به میزان خرید چینیها، این تخفیفها به سرعت به پول واقعی تبدیل میشود. اما این مبادلات، تأثیرات عمیقتری در مصرف چشمگیر نفت پکن وجود دارد.
رقابتی شدن بازار نفت در سال ۲۰۲۱ میلادی
این اعتیاد نفتی چه نقشی در رقابتی کردن بازار نفت در سال ۲۰۲۱ میلادی داشته است؟ نفت به یک کالای جهانی مورد مبادله تبدیل شده است. بنزین خریداریشده توسط شما از پمپبنزین، ممکن است از میادین عربستان سعودی، کانادا و یا کشوری دیگر تأمین شده باشد. شبکه گسترده انتقال نفت دنیا شامل نفتکشهای غولپیکر با ظرفیت جابجایی یک تا دو میلیون بشکه نفت در یک زمان است. این نفتکشها در مسیرهای حرکت خود با ریسک دزدی دریایی و یا ایجاد ممانعت از تردد توسط ناوگانهای نظامی روبرو هستند.
در سالهای اخیر، وقوع این دو اتفاق با افزایش روبرو شده است. بخشی از این اتفاقات به دلیل کسب درآمد بوده، اما در اغلب موارد، اعمال خواستههای ژئوپلیتیک دولتها سهم بیشتری داشته است. نکته مورد توجه اینست که شبکه جهانی توزیع نفت به شدت شکننده و در معرض آسیبهای شدید در آبهای کشورهایی نظیر یمن است.
در این منطقه، حوثیهای حمایت ایران که در حال جنگ با عربستان سعودی هستند، در دو سال اخیر، حملات پهپادی و موشکی مختلفی به سوی تأسیسات و زیرساختهای نفتی سعودیها داشته است.
براساس دادههای اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده میزان عرضه و تقاضای نفت در سال جاری و سال آینده از شرایط کموبیش متوازنی برخوردارند. در این شرایط، هرگونه توقف در جابجایی جهانی نفت میتواند تأثیراتی منفی بر کشورهای واردکننده به ویژه ایالات متحده بر جای گذارد. تولید کنونی نفت آمریکا ۱۱ میلیون بشکه در روز است. مصرف این کشور نیز حدود ۲۰ میلیون بشکه در روز میباشد. کسری ۹ میلیون بشکهای نفت مورد نیاز ایالات متحده باید توسط نفتکشها و از دریاهای با ریسک فزاینده عبور کرده و به پایانههای این کشور برسند. در این دریاها، بازیگرانی بالقوه و التهاب آفرین نظیر ایران و چین وجود دارند که خواهان نشان دادن تأثیرگذاری ژئوپلیتیک خود هستند.
سناریوهایی برای پیشبینی آینده
این گزارش در پایان با طرح سناریوهای مختلفی برای پیشبینی آینده نوشت: نخست اینکه چین یکی از برندگان تولید نفت ایران است. ظرفیت تولید نفت ایران ۳.۵ تا ۴ میلیون بشکه در روز میباشد. ایران در ماههای اخیر با تغییر دولت ایالات متحده روبرو شده و با حمایت شریک چینی خود در حال افزایش تولید نفت است.
ایرانیها نشان دادند که در دوره تحریم برای صادرات نفت خود، بسیار محتاط هستند. نفتکشهای ایرانی شبانه از بنادر خارج میشدند و ردیابهای خود را خاموش میکردند. با ایجاد مانع در برابر صادرات نفت ایران، چینیها بیشترین منفعت را کسب میکنند.
نکته بعدی این است احتمال کمبود نفت به تدریج افزایش یافته است. میزان تولید نفت ایالات متحده در شیب نزولی قرار دارد. در بسیاری از کشورهای عضو اوپک نیز به دلیل کاهش سرمایهگذاری غولهای نفتی در چند سال اخیر، شاهد کاهش میزان تولید نفت هستیم.
با توجه به رؤیاهای ژئوپلیتیک ایران و چین و تلاش برای افزایش تنشها در برابر ایالات متحده، ما با شرایط پیچیدهای همانند یک انبار باروت روبرو شدهایم که برای انفجار نیازمند یک جرقه نظیر مسئله تایوان در آینده نزدیک است.
سرانجام، اگر ریسک جنگ را به قیمت نفت بیفزاییم، باید نسبت به بازنگری ارزش داراییهای نفتی در کشورهای غیرمتخاصم اقدام نماییم. اقتصاد مدرن بر پایه محصولات نفتی و فرآوردههای نفتی بنیان گذاشته شده است و در دهههای آینده نیز این شرایط همچنان پابرجا خواهد بود.