به گزارش خبرنگار صدای حوزه، دیروز سید مهدی صدرالساداتی، روحانی جوان پرحاشیه و معروف به فسادستیزی با انتشار پستی نوشت: “دادگاه ویژه روحانیت بخاطر شکایت مجدد سازمان اوقاف و امور خیریه به دلیل توهین به رئیس این سازمان در کامنتهای یکی از پستهایم، دوباره مرا محکوم کرد و این بار بخاطر هتک حیثیت و شئون روحانیت برایم حکم خلع لباس دائم روحانیت صادر کرد.”
این خبر، بعد از حسن آقامیری، خبرسازترین «خبر خلع لباس» این سالهاست که واکنشهایی را هم به دنبال داشت؛ حجتالاسلام سرلک با انتشار این خبر نوشت: “خلع لباس سید مهدی صدرالساداتی را بدون احساس نیاز به توضیح به افکار عمومی ناصحیح می دانم؛ البته ایشان را اهل گفتگو و مراعات انصاف در بیان همه نظراتش نمی دانم. نظام باید برای منتقدین، سازوکار بیان نظرات را تعریف کند و دامن زدن به القای فضای بسته ، خدمتی بزرگ به بیگانه است و باعث سرخوردگی نسل جوان خواهد شد.”
مهدی نصیری درکانالش نوشت: “اکنون بر همگان آشکار است که به نام اسلام و حکمرانی دینی هر روز چه ستمها و حق کشی ها که در حق جامعه و مردم ایران روا داشته می شود و چه مفاسد مالی و سیاسی که به نام دین توجیه می گردد.”
وحید اشتری با انتشار این خبر نوشت: “هرچه در توضیح بنویسم از عمق فضاحت ماجرا کم میکند”
حسن آقامیری نیز زیر پست صدالساداتی در کامنتی نوشت: “تبریک عرض میکنم خدا هست و مردم قضاوت میکنند که کدام رفتارها شان روحانیت رو تو کشور ما زیر سوال برده”
البته واکنشها آنگونه که انتظار میرود نبوده اما همچنان ادامه دارد و احتمالا در روزهای آتی بیشتر نیز خواهد شد.
«اقناع رسانهای» پاشنه آشیل قوه قضائیه خصوصا دادگاه ویژه!
برخورد با افرادی مثل آقامیری یا صدرالساداتی به دلیل برخورداری از «رسانه» نیاز به کمی ظرافتها و اقدامات رسانهای قبل و بعد حکم دارد؛ موانع قانونی قوه قضائیه و روند صدور حکم که در آن مسائل رسانهای دیده نمیشود باعث شده اقناع افکار عمومی خصوصا در رسانهها نسبت به صدور احکام چالشی با اختلال مواجه شود.
در این میان دادگاه ویژه روحانیت صورت مسأله را اساسا پاک کرده و هیچگونه پاسخگویی و روشنگری نداشته و ندارد و مدعیست منع قانونی دارد! مسألهای که طلاب را در سالهای اخیر، با انباشت سوالات بیپاسخ و گلایههای فراوان مواجه کرده است.
از طرفی سکوت سازمان اوقاف و امور خیریه هم مزید بر علت شده و ما همچنان در تعجبیم که آیا واقعا دلیل خلع لباس صدرالساداتی صرفا وجود کامنت هایی توهین آمیز خطاب به رئیس سازمان اوقاف در ذیل یکی از پست های صدرالساداتی بوده است که اگر اینگونه باشد پای خیلی ها را باید به دادگاه کشانید!! از سوی دیگر اگر بنا بر چنین سخت گیری هایی باشد، امثال حسن روحانی در جهت خلع لباس شدن هزاران بار اولاتر هستند نسبت به یک سلبریتی حوزوی!
اینها گره های رسانه ای هستند که باز نشده اند تا رسانه های معاند به حد کافی مجال تخریب و دست انداختن ساختارهای نظام را داشته باشند…
«خلع لباس» آری یا نه؟!
اما به راستی خلع لباس منجر به قهرمان سازی از افراد میشود؟! به نظر میرسد بعد از گذشت ۳ سال از آخرین خلع لباس جنجالی، فرصت خوبی برای بازخوانی این گزاره است.
هرچند فردی مثل آقامیری که از پایگاه مردمی خوبی برخوردار بود و خبر خلع لباسش مانند سکوی پرشی برای افزایش فالوورهای صفحه اینستاگرامش بود (که خود جای بحث جدی دارد که آیا این جوِ حمایت مردمی از او، تحت تأثیر فضاسازی رسانهای همچنین محبوبیت ذاتی رفتارهای اوپوزیسیونی بوده یا نه) اما بازخوردگیری از برخی سامانههای در دسترس، واقعیتهای دیگری را روشن میکند.
به عنوان نمونه با مراجعه به سایت Google Trends میتوان میزان جستجوی موضوعات توسط کاربران را بررسی کرد. این نمودار ۳ سال اخیر جستجوی سه شخصیت مطرح در گوگل است؛ نوار زرد: «رائفیپور» نوار قرمز: «پناهیان» و نوار آبی میزان جستجوی کلمه «آقامیری» در گوگل میباشد.
با توجه به خلع لباس وی اما آمار نشان میدهد کسانی که نام وی را جستجو کردهاند جز در برهههایی که خلع لباس شده یا با احلام(خواننده زن مبتذل) لایو برگزار کرده تغییری نداشته و روندی معمولی و پایینتر از افرادی چون حجت الاسلام پناهیان و رائفیپور دارد.
به این نکته نیز باید توجه داشت که طرفداران یک شخصیت، غالبا نام او را جستجو و اصطلاحا «گوگل» نمیکنند بلکه اخبار مرتبط با شخصیت محبوبشان را از صفحات شبکه اجتماعی فرد دنبال میکنند.
نکته مهم دیگر در این موضوع آن است که اگر فردی مثل آقامیری خلع لباس نمیشد، آیا هنجارشکنیهای وی (از جمله عکس با سگ، لایو با احلام، حمایت از تتلو، صحبتهای جنجالی و …) به اسم دین تمام نمیشد؟ اساسا آیا بهتر نشد که لباس بر تن ندارد و اینگونه رفتار میکند؟ آیا اقدامات خارج از عرف صدرالساداتی از جمله ماجرای ناپدید کردن خودش (!) و طرح عدالتخواهی افراطی و … مسیری مشابه آقامیری نیست؟! با احتساب هزینه فایده رفتار اینچنینی با افرادی مثل صدرالساداتی، خلع لباسشان ارزش این هزینه کردنها را دارد؟
به نظر میرسد این موضوعات، از جمله مواردیست که جای تأمل و بازخوانی دارد و تحلیل اهل فن را میطلبد.
قوه قضائیه تعارف ندارد
ما دقیقا نمیدانیم علت خلع لباس شدن صدرالساداتی چیست؟ چراکه فقط صحبتهای صدرالساداتی را خواندهایم و توضیحی از طرف دادگاه و ارائه کامل اسناد صورت نگرفته اما برخورد بیتعارف با فردی که حواشی متعددی داشته و در عین حال برادرش عضو مجلس خبرگان (سید روحالله صدرالساداتی) و پدرزنش نیز عضو شورای نگهبان (آیت الله مدرسی) بوده، جای تقدیر و تشکر دارد؛ اما مطالبه عموم طلاب، شفافیت، صراحت و سرعت در تنویر افکار عمومیست که امیدواریم با رویکرد تحولی حجت الاسلام والمسلمین اژهای این اتفاق مبارک هرچه زودتر رخ دهد.
گفتنی است صدرالساداتی در آخذین پست خود در اینستاگرام با انتشار عکس صدرالساداتی متنی را منتشر کرد که حاوی سخنانی درست و غلط بود…:
“عید فطر سال ۱۳۹۰ به دست رهبری معمم شدم … دو سه لباس آخوندی دارم که ۵ تا ۸ سال پوشیدمشان و چند تیکه پارچه مستعمل ارزش چندانی ندارد که به دیگری ببخشم تا او استفاده کند!
در مطالبه گری ابتدا خیلی از مذهبیون همراه من شدند و بعضی آقایان خواستند به من جایزه و پول و امکانات هم بدهند اما بعد از مدتی که نوبت به نقد خودشان رسید ، دستشان لرزید!
گفتند به اشرافیت ائمه جمعه گیر میدهی دیگر چه کار به خرجهای حوزه های علمیه داری؟ چه کار به برج سازی بنیاد مستضعفان داری؟ چه کار به ساز و کار مدارس خصوصی استوانه های نظام داری؟ چه کار به سدسازی سپ.اه داری؟ چه کار به روابط سرمایه داران با سخنرانان و مداحان معروف تلویزیونی داری؟ حالا همه اینها به کنار چه کار به امنیتی ها داری؟ چه کار به ساختار بیت داری؟ غرب زده ها را بکوب و انقلابی ها را مدارا کن!
جامعه مدرسین خواهان خلع لباس توست و ما دست نگه داشتیم ! پسر فلان مرجع و فلان امام جمعه و … شاکی شدند و خیلی مطالبی که نمیتوانم اینجا بگویم …
بنده یک وظیفه ای داشتم که بگویم همه اینها مستقیم و غیرمستقیم یک کلافی است که عدالت، اعتقادات و ارزشهای معنوی یک ملت را تباه میکند و با آرم دین مظلومان را به بردگی میگیرد! مطالب را در استوری های سیو شده و پست ها اشاره کردم که اینجا به یادگار میماند برای کسی که اهل تحقیق است.
ادعا نمیکنم بی خطا هستم و هیچگاه لغزشی نداشتم و حتما در جاهایی قصور و تقصیر داشته ام اما الان که به حال خود نگاه میکنم احساس سبکی میکنم و دیگر مثل سابق حریص بر تکرار مکررات نیستم. تاریخ نشان میدهد کدام قدمی برای مردم و برای خدا برداشته ایم و کدام ظالمیم؟! و خود خدا حکم خواهد کرد که کدام از ما به چه اندازه لیاقت نماد و نشان او را داشته ایم؟! بقیه اش بازی ست!
و این درس عبرتی است برای همگان ، مخصوصا طلاب…”
به کسی که فساد مسیولان رو افشا میکنه میگید عدالت طلب افراطی! مگر عدالت طلبی افراط دارد! شماهایی که ساواک فعلی رو در قالب دادگاه ویژه روحانیت حمایت میکنید. که خلاف قانون اساسی تشکیل شده و تابع قوانین کیفری نبوده و صرفا برای سرکوب روحانیون معترض هس. ضربه ای که فساد شما به اسلام میزنه امریکا نمیتونه بزنه