به گزارش صدای حوزه، دوگانه طب سنتی و طب مدرن، از سالیان قبل در جامعه ما مطرح بوده و جدل و مباحثه میان طرفداران این دو شاخه کهن و جدید علم طب، از آن بحثهایی است که هیچوقت رنگ کهنگی و تکرار به خود نگرفته. اما آنچه باعث شد این دوقطبی شدت بگیرد و از سطح متخصصان و فعالان به مردم سرایت کند و بهاصطلاح به کف جامعه بیاید، شیوع ویروس کرونا بود. کرونا درواقع بحث فرعی سالهای گذشته را به جدالی جدی بدل کرد و کار به جایی رسید که طرفداران این دو طیف در یک صفبندی آشکار، نجات بشر از شر ویروس هزارچهره را ماموریتی دانستند که فقط از عهده طب موردعلاقه خودشان ساخته است. در این میان، ماجرای هواداران طب سنتی، ماجرای دیگری بود. آنها مدعی بودند چنانچه امکانات و اختیارات مشابه طب مدرن در اختیار طب سنتی هم قرار بگیرد، متخصصان این حوزه میتوانند ظرف مدت کوتاهی، طومار ویروس منحوس کرونا را در هم بپیچند.
اینطور بود که جای خالی بیمارستان تخصصی طب سنتی در این دوره بیش از هر زمان دیگری به چشم آمد و مطالبه ایجاد چنین مرکزی، کمکم در میان بخشی از جامعه جدی و جدیتر شد. مدتی قبل، مخاطبان خبرگزاری فارس هم با ثبت پویشی با موضوع اختصاص یک بیمارستان برای اطبای طب سنتی در سامانه «فارس من»، به این جریان ملحق شدند؛ پویشی که حدود ۸ هزار نفر پای آن را امضا کردند. داغ شدن این مطالبه، بهانه خوبی بود برای اینکه سری به انجمن علمی طب سنتی ایران بزنیم. شما هم اگر مشتاقید از امکان تأسیس بیمارستان طب سنتی در ایران، مقدمات لازم و موانع موجود بر سر راه تحقق این ایده و همچنین تلاشهای صورت گرفته در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید، با گفتوگوی ما با دکتر «روشنک مکبرینژاد»، پزشک، متخصص طب سنتی، استاد دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رییس انجمن علمی طب سنتی ایران همراه شوید.
*در دوره سخت شیوع کرونا که برخی کشورها از طب بومی و سنتیشان برای کنترل این پاندمی تلخ بسیار کمک گرفتند، یک گلایه جدی مطرح شد که چرا ما با سابقه درخشان در حوزه طب سنتی، چنین رویهای اتخاذ نکردیم؟ چرا ما در کشورمان بیمارستان طب سنتی نداریم که در چنین مواقعی بتواند در کنترل بحرانهای حوزه سلامت ایفای نقش کند؟ به هر صورت، بخشی از جامعه ما به طب سنتی بیش از طب مدرن گرایش و اعتقاد دارند اما با این حال، حاضر نیستند به عطاریها و دکترنماهای این حوزه مراجعه کنند. این گروه انتظار دارند یک بیمارستان رسمی و معتبر با متخصصان کاربلد طب سنتی وجود داشته باشد تا در مواقع نیاز بتوانند به آن مراجعه کنند. آیا شما هم درخواستهایی از این دست، از طرف مردم داشتهاید؟
با وجود افزایش اقبال مردمی به طب سنتی در دوران کرونا، ما کمتر با این درخواست از طرف مردم مواجه بودهایم. اما خودمان از مدتها قبل چنین درخواستی از متولیان بهداشت و درمان کشور داشتهایم. چندین سال است متولیان دانشگاهی طب سنتی، پیگیر تأسیس بیمارستان طب سنتی هستند. ببینید، ادغام طب سنتی در نظام بهداشتی درمانی سلامت کشور که براساس سیاستهای کلی سلامت ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری است، باید در سطوح مختلف اتفاق بیفتد. سطح یک و دو، در حد ویزیت در کلینیکها و استفاده از توصیهها و راهکارهای طب سنتی برای پیشگیری از بیماریها در جامعه است. اما سطح سوم این ادغام، ورود طب سنتی به بیمارستانهاست که به چند شکل میتواند اجرا شود.
اول اینکه، فقط در حد مشاوره باشد. یعنی در همین بیمارستانهای موجود که براساس طب رایج اداره میشود، متخصص طب سنتی مستقر شود و طبق درخواست پزشک معالج به بیماران مشاوره بدهد. شکل دوم این است که یک بخش ویژه طب سنتی در بیمارستان ایجاد شود و علاقهمندان بتوانند برای ویزیت و درمان به آن مراجعه کنند. اما شکل سوم که شکل کاملتر و مطلوبترِ ادغام طب سنتی در نظام بهداشتی درمانی کشور است، این است که یک بیمارستان اختصاصی طب سنتی راهاندازی شود. اما یک نکته در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد و آن اینکه، ریلگذاری برای تأسیس بیمارستان طب سنتی باید در مسیر صحیحی انجام شود. به طور مشخص، این موضوع باید از مسیر قانونی و از طریق وزارت بهداشت پیگیری و اجرایی شود که ما هم به همین صورت پیگیر این موضوع هستیم.
*بیمارستان طب سنتی مطلوب شما – متولیان دانشگاهی و علمی طب سنتی – که از چندین سال قبل پیگیر راهاندازی آن هستید، چگونه بیمارستانی است؟ مشتاقیم در این باره بیشتر بدانیم.
ما در نظر داریم این بیمارستان، بهصورت integrative (تلفیقی) اداره شود؛ یعنی براساس همکاری طبهای مختلف. این بهترین حالت در ارائه خدمات به بیماران است که در دنیا هم مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه در بیمارستان تلفیقی، از همکاری طبهای مختلف (طب رایج، طب سنتی و دیگر طبهای مکمل مثل طب سوزنی) بهره گرفته میشود، بیمار بیشترین سود را میبرد. اصل ماجرا این است که در عرصه پزشکی، نباید تعصب داشت که در درمان بیمار فقط باید از یک روش خاص استفاده شود. با توجه به نیاز بیمار و نوع بیماریاش، باید از انواع روش ها استفاده شود. این، بهترین و ایدهآلترین شکل درمان بیمارستانی است که امیدوارم به آن برسیم.
*با این نگاه زیبا و غیرمتعصبانه از سوی شما، چرا ایده تأسیس بیمارستان طب سنتی در این سالها اجرایی نشده؟
به طور طبیعی، باید بسترهای لازم برای راهاندازی این مدل بیمارستان ایجاد شود و ضوابطش به صورت اصولی تدوین شود. باید بگویم روند پیگیری موضوع در چند سال اخیر، گرچه کند اما بسیار خوب بوده است. مسئولان وزارت بهداشت هم تا امروز همکاریهای بسیار خوبی با ما داشتهاند. شاید مشکلات و حساسیتهای موجود در جامعه باعث شده روند اجرایی شدن ساخت بیمارستان طب سنتی به تأخیر بیفتد. در هر صورت، امیدواریم این موضوع تسریع شود.
*سئوالم را به شکلی دیگر مطرح میکنم. چه موانعی در مسیر راهاندازی بیمارستان طب سنتی وجود داشته که حرکت شما را کند کرده است؟
ببینید، بزرگترین مشکل ما در این زمینه، افراط و تفریط است؛ یعنی هم تأیید مطلق طب سنتی و هم نفی مطلق آن، حرکت اصولی ما را واقعاً کند میکند. اتفاقی که میافتد، این است که بسیاری از مواردی که امروز در جامعه به اسم طب سنتی یا طب اسلامی وجود دارد، به حساب طب سنتی دانشگاهی گذاشته میشود. و خب، برخی از این موارد غیراصولی میتواند دیدگاه متولیان امر بهداشت و درمان و سلامت کشور را درباره طب سنتی تغییر داده و زحمات ما را هدر دهد. درواقع، این رفتارهای افراطی میتواند تلاشهای ما برای هدایت قطار طب سنتی در مسیر درست را خنثی کند و باعث شود این قطار یا از ریل خارج شود یا در بهترین حالت، حرکتش کند شود.
*خانم دکتر! حالا که بحث مهم راهاندازی بیمارستان طب سنتی در جریان است، خوب است بفرمایید چه کسانی واقعاً واجد صلاحیت و شرایط لازم برای فعالیت در این زمینه هستند؟ یعنی فعالیت اصولی و علمی در حوزه طب سنتی، مستلزم پشت سر گذاشتن چه مقدماتی است؟
الان تمام افرادی که به شکل آکادمیک در حوزه طب سنتی تخصص گرفتهاند، یا پزشک بودهاند یا داروساز. از این دو حالت خارج نیست و درواقع این، مقدمه کار است. یعنی مثل تمام رشتههای تخصصی حوزه پزشکی، ابتدا باید در رشته پزشکی عمومی تحصیل کنید و بعد در مرحله تخصص، طب سنتی را انتخاب کنید. درخصوص داروسازی سنتی هم، به همین شکل است و باید ابتدا داروسازی عمومی خوانده باشید و بعد، وارد حوزه داروسازی سنتی شوید. بنابراین تکرار میکنم؛ برای فعالیت در حوزه طب سنتی باید دید علمی و طبی داشته باشید. حالا این فعالیت، از یک معاینه ساده بیمار شروع میشود و تا ساخت دارو و تأسیس بیمارستان را در بر میگیرد.
حالا چرا این تاکید وجود دارد؟ چون کسی که قرار است سلامت و جان انسانها را به دست بگیرد، باید از سواد و علم کافی در حوزه پزشکی برخوردار باشد، بدن انسان را بشناسد و…
*بنابراین، کسی که میخواهد به صورت اصولی و علمی در عرصه طب سنتی فعالیت کند، هرگز نمیتواند طب رایج را نفی کند چون این دو، مکمل یکدیگرند…
دقیقاً همینطور است. ما همیشه میگوییم اگر شخصیتهای بزرگی مانند ابن سینا و زکریای رازی امروز حاضر بودند، حتماً از تمام مزایای طب رایج و روشهای تشخیصی و درمانی نوین به نفع درمان بیماران استفاده میکردند. چرا؟ چون انسانهای دانشمند، منطقی و اهل علم بودند. بنابراین اگر برخی از مدعیان طب سنتی تصور میکنند هرچه بیشتر طب رایج را نفی کنند، به اصالت طب سنتی نزدیکتر میشوند، باید بگوییم این یک دیدگاه غیرعلمی است.
اما متاسفانه با چنین رویکردی از طرف برخی فعالان طب سنتی مواجهیم و این افراد، این نگاه را به طرفداران خودشان هم منتقل کردهاند و باعث شدهاند آنها از طب رایج فاصله بگیرند. کم نبودند هموطنانی که با وجود ابتلا به کرونا، به دلیل توصیهها و فضاسازیهای این افراد، از مراجعه به بیمارستان خودداری کردند و بعد، وقتی خود را به پزشک رساندند که به اصطلاح کار از کار گذشته بود و با درگیری بالای ریه، دیگر عملاً هیچ کاری نمیشد برای آنها انجام داد. در موضوع واکسن هم با این مشکل مواجه بوده و هستیم. البته این مشکل، یک سوی دیگر هم دارد و آن، نفی مطلق طب سنتی توسط بخش دیگری از جامعه است…
*یعنی هم افراط در گرایش به طب سنتی و هم نفی مطلق این طب، آسیبزاست.
بله. چون طب سنتی هم، ظرفیتها و قابلیتهایی دارد که باید برای کمک به درمان بیماران از آن استفاده شود. این موضوع در تمام دنیا اثبات شده و موردتایید قرار گرفته است. حتی برنامه سازمان بهداشت جهانی هم این است که از تمام طبهای سنتی کشورها در راستای بهبود سلامت مردم استفاده کند.
ببینید، دوگانه طب سنتی و طب رایج، اختصاص به ما ندارد. دیگر کشورهایی که تاریخ کهن و به تبع آن، طب سنتی و بومی دارند هم، این چالش را داشتهاند و تنشهای میان طب سنتی و طب رایج را تجربه کردهاند. برای مثال، کشور چین که یکی از پرچمداران طب سنتی است و امروز طب سوزنیاش دنیا را گرفته هم، با این مشکلات دستبهگریبان بود اما توانست با برنامهریزی صحیح و به دور از تعصب، به جایی برسد که در کنار بهرهگیری از پیشرفتهای علم پزشکی، امروز طب سوزنی و طب گیاهیاش، یکی از مهمترین منابع درآمدش محسوب میشود. حتی این کشور در مهار کرونا هم از تمام این ظرفیتها در کنارهم استفاده کرد.
یعنی هم از روشهای تشخیصی بسیار دقیق استفاده کرد، هم از درمانهای طب چینی در کنار راهکارهای طب رایج برای درمان بیماران بهره برد، هم بهخوبی و در سطح بسیار گسترده از واکسیناسیون کمک گرفت و هم یک قرنطینه همهجانبه را اجرا کرد. یعنی بهجای اینکه طب سنتی و مدرن همدیگر را تضعیف کنند، به نفع سلامت مردم، همافزایی کردند و همین باعث شد چین با اینکه بهعنوان مبدأ کرونا معرفی شده بود، یکی از موفقترین کشورها در زمینه کنترل و مهار این ویروس باشد. خوب است ما هم از آنها الگو بگیریم.
*مدتی قبل، حرکتی در کشور شکل گرفت که هدفش ایجاد سازمان مستقل طب سنتی بود. با توضیحاتی که ارائه کردید، این سئوال به ذهنم رسید که در آن مقطع، موضع شما در انجمن علمی طب سنتی نسبت به آن حرکت چه بود؟
بله. در یک مقطع، گروهی از نمایندگان مجلس طرحی ارائه دادند مبنی بر تشکیل سازمان طب سنتی اسلامی و سازمان طب مکمل. در آن طرح، این دو سازمان، موازی با سازمان نظام پزشکی تعریف شده بود و جالب است یکی از موارد ذکر شده در آن، این بود که اعضای این دو سازمان نباید عضو سازمان نظام پزشکی باشند و نباید شماره نظام پزشکی داشته باشند! البته بعضی دغدغههای مطرحشده در آن طرح، دغدغههای درست و بجایی بود اما مسیر تحققش این نیست که یک سازمان مستقل از بدنه وزارتی سلامت کشور یا بدنه نظام پزشکی کشور تأسیس شود و اعضای آن، افرادی باشند که در حیطه پزشکی و پیراپزشکی متخصص نیستند اما اجازه داشته باشند طبابت کنند و وارد حوزه درمان مردم شوند. بنابراین ما با این طرح مخالفت کردیم چون معتقدیم هرکس میخواهد وارد حوزه درمان مردم شود، باید دانش کافی در زمینه پزشکی و بدن انسان داشته باشد و زیر نظر وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی باشد. این قید، میتواند از درهمریختگی و بینظمی در حوزه درمان کشور که سلامت جامعه را تهدید خواهد کرد، جلوگیری کند.
مشکل دیگر در این طرح، این بود که تعریف مشخص، دقیق و مستندی از طب اسلامی ارائه نکرده بود. بحث دیگر هم این بود که درمانهایی که به نام طب سنتی یا اسلامی مطرح شده بود، مستند به شواهد نبود و هیچ کار تحقیقاتی درباره آن انجام نشده بود… در آن زمان، از متخصصان و متولیان دولتی و غیردولتی حوزه سلامت ازجمله انجمن علمی طب سنتی درباره این طرح نظرخواهی و استعلام شده بود. در مجلس هم بحثهای مفصلی درباره آن انجام شد و در نهایت با مخالفتهایی که صورت گرفت، این طرح از دستور کار مجلس خارج شد.
*بنابراین شما با آن بیانیهای که جمعی از فعالان طب سنتی در اوایل شیوع کرونا منتشر کردند و مدعی شدند اگر جریان مقابله با کرونا به آنها سپرده شود، ظرف مدت چند روز بساط کرونا را جمع میکنند، موافق نبودید؟
خیر. اتفاقاً در همان روزها بسیاری از همین مدعیان طب سنتی به ما میگفتند: «چرا شما (انجمن علمی طب سنتی) در این زمینه بیانیه نمیدهید و درخواست نمیکنید ستاد کرونا را به شما بسپارند؟»… اما واقعیت این است که مواجهه با یک ویروس ناشناخته عالمگیر، با این رفتارهای هیجانی متعصبانه امکانپذیر نیست. ما همچنانکه با این شکل افراطی ادعای درمان کرونا با طب سنتی موافق نبودیم اما دست روی دست هم نگذاشتیم و خیلی زود به شکل اصولی در این زمینه وارد عمل شدیم.
*دقیقاً چه فعالیتی در رابطه با کرونا انجام دادید؟
در همان اوایل شیوع کرونا (بهار سال ۹۹)، از طریق ارتباطاتی که با متخصصان طب سنتی چین داشتیم، مقالات مرتبط با درمانهای طب سوزنی برای کرونا و پروتکلهای درمانیشان را دریافت و مطالعه کردیم. حتی دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت، چندین جلسه آنلاین با متخصصان طب چینی در شهر ووهان در همین زمینه برگزار کرد تا از تجربیات آنها استفاده کند. همان زمان هم طرف چینی تاکید میکرد آنها از طب سنتیشان در کنار طب رایج برای درمان بیماران مبتلا به کرونا استفاده کردهاند.
*نتایج این تعامل چه بود؟ ما از این همفکری با اهالی طب سنتی چین چه بهرهای در دوران سخت کرونا بردیم؟
مجموعهای از مطالعات تحقیقی انجام شد و در ادامه، حدود ۱۰۰ مورد کارآزمایی بالینی روی داروهای گیاهی برای کرونا برنامهریزی و اجرا شد. خوب است بدانید حدود ۱۷ مورد از این داروها مجوز سازمان غذا و دارو دریافت کرد و از این میان، ۷ داروی گیاهی برای کمک به درمان کرونا الان در داروخانهها موجود است. همانطور که میدانید، درمان قطعی برای کرونا وجود ندارد. بنابراین داروهای گیاهی هم مثل داروهای شیمیایی، تا حد امکان به کاهش عوارض کرونا کمک میکند. این ۱۰ داروی گیاهی تولیدشده هم، به بیماران در رفع تنگی نفس، رفع مشکلات گوارشی، تقویت سیستم ایمنی بدن و کاهش روزهای بستری کمک میکند.
از تجربیات متخصصان طب سنتی، در تغذیه بیماران مبتلا به کرونا هم استفاده کردیم. بهاینترتیب که براساس همکاری که با چند بیمارستان در تهران، مشهد، ساری و اصفهان داشتیم، نکاتی درباره تغذیه بیماران بخش کرونا به آنها انتقال میدادیم و این دوستان، برنامه غذایی بیماران مبتلا به کرونا را بر همان اساس تنظیم میکردند. از خود بنده در یکی دو بیمارستان مشورت خواسته شد و من هم برنامه غذایی بیماران بخش کرونای آنها را براساس دیدگاه طب سنتی اصلاح و برخی مواد مضر را از برنامه غذایی بیماران حذف کردم. اینطور بود که به بیماران کرونایی خوراکی هایی مثل سوپ بلدرچین، آب سیب، آب هویج، دمنوشهای گیاهی و… میدادند. برخی موارد موجود در آن برنامه غذایی را هم که هزینه بیشتری داشت را به خود بیماران اعلام میکردند تا در صورت تمایل در خانه آماده و مصرف کنند. البته همکاری ما با بیمارستانها در دوران کرونا، جنبههای مختلفی داشت و مقدمه مبارکی برای همکاریهای آینده شد.
*لطفاً بیشتر توضیح دهید.
در برخی بیمارستانها، همکاران ما در بخش کرونا حاضر میشدند و مشاوره تغذیهای میدادند. در تعدادی دیگر از بیمارستانها، همکاران ما در کنار متخصص عفونی حضور داشتند و وقتی بیماران برای معاینات تشخیصی درخصوص ابتلا به کرونا مراجعه میکردند، با مشاورههایشان به این همکاران کمک میکردند. خوب است بدانید متخصصان عفونی از این تجربه مشترک، بسیار راضی بودند و از ما درخواست کردند این همکاری درخصوص سایر بیماریها هم تکرار شود.
ما همین حالا هم با همکاری بیمارستانها، مشغول انجام چند کار تحقیقی در حوزه کرونا هستیم. مجموع این فعالیتها در سطحی بود که به راهاندازی «مرکز خدمات طب سنتی ویژه بیماران کرونا» منجر شد.
*مرکز خدمات طب سنتی ویژه بیماران کرونا، چه زمانی راهاندازی شد و چه خدماتی ارائه میکرد؟
با وجود مخالفتها و تنشهایی که وجود داشت، اولین مرکز خدمات طب سنتی ویژه بیماران کرونا، توسط دانشکده طب سنتی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با پشتوانه حمایتهای دانشگاه و شخص آقای دکتر «زالی» و دفتر طب ایرانی وزارت بهداشت در آبان سال ۹۹ راهاندازی شد و همچنان هم فعال است. ما حدود ۳۰ کارشناس را برای مشاوره کرونا با محوریت طب سنتی برای فعالیت در این مرکز آموزش دادیم و بعد از جلسات شبانهروزی، یک پروتکل درمانی هم به همین منظور تدوین کردیم. این ۳۰ کارشناس هر روز از ۸ صبح تا ۸ شب پاسخگوی تماسهای تلفنی مردم بودند و براساس آموزههای طب سنتی به مخاطبان در زمینه پیشگیری و کاهش عوارض کرونا مشاوره میدادند. علاوهبراین، یک پزشک متخصص طب سنتی و یک متخصص عفونی هم هر روز در مرکز حضور داشتند و ویزیت حضوری انجام میدادند.
در همین مرکز هم، همکاران ما با وجود ارائه مشاوره کرونایی به مخاطبان با محوریت طب سنتی، باز هم از استفاده از ظرفیتهای طب رایج، غافل نبودند. برای مثال، توصیه به سنجش سطح اکسیژن خون با دستگاه پالس اکسیمتر و گرفتن سیتیاسکن برای مشخص شدن درگیری ریه، توسط کارشناسان مرکز پیگیری میشد و هر زمان هم که شرایط تماسگیرندگان به صورتی بود که با مشاوره تلفنی قابل رفع نبود، آنها را به بیمارستان ارجاع میدادند. یک بار دیگر تاکید میکنم؛ طب سنتی معتقد است آنجا که پای سلامتی و جان انسانها در میان است، باید از تمام ظرفیتها و امکانات موجود کمک گرفت. این رویکرد اختصاص به کرونا ندارد بلکه همیشه و درباره تمام بیماریها وجود دارد.
*الان فرصت مناسبی است برای طرح یک پرسش اساسی. آیا طب سنتی آکادمیک با ادعای برخی فعالان این حوزه که مدعی هستند این طب برای تمام بیماریها از دیابت و اماس گرفته تا سرطان و کرونا درمان قطعی دارد، موافق است؟
خیر. این ادعا که طب سنتی برای تمام بیماریها درمان قطعی دارد، ادعای درستی نیست. متاسفانه مردم جذب این ادعاها و تبلیغات بیاساس میشوند، هزینههای فراوان مالی میکنند اما به نتیجه موردنظرشان نمیرسند و سرخورده میشوند. مثلاً میبینیم فرد مدعی طب سنتی ادعا میکند سرطان را به طور قطعی درمان میکند و به بیمار میگوید نه سراغ شیمیدرمانی برود و نه دارو مصرف کند. بیمار هم بیخبر از همهجا به او اعتماد میکند و روند درمانش را متوقف میکند. اما نتیجه این میشود که چند وقت بعد، حال بیمار رو به وخامت میرود و در مراجعه به بیمارستان مشخص میشود بیماریاش به شدت پیشرفت کرده یا متاستاز اتفاق افتاده است.
این شیوه به هیچ وجه از نظر ما مورد تأیید نیست. وقتی فرد با بیماری سرطان یا هر بیماری و ناراحتی دیگری؛ از کرونا گرفته تا فیبروم، درد مفاصل، کمردرد و… به ما مراجعه میکند، بعد از معاینات اولیه اگر لازم باشد، حتماً او را به بیمارستان ارجاع میدهیم تا پزشک متخصص هم او را ویزیت کرده و اقدامات تشخیصی لازم را انجام دهد. آنچه اهمیت دارد، این است که از فرصت طلایی موجود برای درمان بیمار، بهترین استفاده را ببریم.
*نظریهای وجود دارد که میگوید طب سنتی، بیشتر در زمینه پیشگیری از بیماریها کاربرد دارد و طب مدرن، بیشتر در زمینه درمان سریع بیماریها. این تقسیمبندی از نگاه شما مورد تأیید است؟
خیر. این تقسیمبندی درستی نیست. طب سنتی همانطور که در زمینه پیشگیری حرفهای زیادی برای گفتن دارد، در درمان بیماریها هم میتواند کمککننده باشد. این موضوع درباره طب رایج هم، صادق است. بنابراین طب سنتی کاملاً ظرفیت درمان بیماری را دارد و گاهی لازم است در کنار آن، طب رایج هم برای کمک به بیمار ورود کند. مثل بعضی جراحیها. اما در برخی بیماری ها هرچقدر هم به شکل اصولی با طب سنتی به بهبود بیمار کمک کنیم، تا جراحی موردنیاز برایش انجام نشود، مشکل او رفع نمیشود.
یا وقتی بیمار مبتلا به سرطان به ما مراجعه میکند، شرایط او و میزان پیشرفت بیماریاش خیلی تعیینکننده است. اگر بیمار در مرحلهای است که نیاز به جراحی یا شیمیدرمانی دارد، ما حتماً او را به پزشک متخصص ارجاع میدهیم. اما در همان حال در کنار اقدامات طب رایج، میتوانیم به بهبود حال او کمک کنیم. برای مثال، توصیههای غذایی طب سنتی میتواند کمک کند عوارض بیماری و عوارض شیمیدرمانی برای بیمار کمتر شود و بتواند زندگی راحتتری داشته باشد. مثلاً بیمار در جریان شیمیدرمانی با عوارضی مثل تهوع و بیاشتهایی دست به گریبان است. ما میتوانیم کمک کنیم این عوارض کمتر شود و بیمار در روند درمان، رنج کمتری متحمل شود. این همکاری میان ما و همکاران متخصص طب رایج، در حال حاضر هم وجود دارد و اتفاقاً بسیاری از کارهای تحقیقاتی ما هم در همین راستاست. بنابراین، متخصص واقعی طب سنتی، هرگز طب رایج را انکار نمیکند و به محرومیت بیمارش از مزایای این طب رضایت نمیدهد.
*متاسفانه رفتارهای افراطی در این زمینه، گاهی بسیار خطرآفرین و غیر قابل جبران است. برای مثال، مدتی است شنیده میشود برخی از طرفداران طب سنتی یا اسلامی، از انتقال همسر باردارشان به بیمارستان خودداری میکنند و همسرشان را مجبور میکنند با مشاورههای آنلاینِ برخی فعالان این حوزه، فرزندش را در خانه به دنیا بیاورد! و بدیهی است این رفتار، چه خطراتی میتواند برای مادر ونوزاد به همراه داشته باشد…
بله. مصداقش را در میان مراجعانم داشتهام. خانمی همراه عروس باردارش مراجعه کرده بود و با گلایه از پسرش میگفت: «ما را به ستوه آورده. نه رضایت میدهد همسرش برای معاینه پیش پزشک برود و نه اجازه میدهد برای اطلاع از وضعیت جنین، سونوگرافی بگیرد. از الان هم تاکید میکند باید زایمان عروسم در خانه انجام شود»…
خب، همین رفتارها باعث میشود یک نگاه غیرعلمی درخصوص طب سنتی برای مسئولان وزارت بهداشت و متخصصان و پزشکان کشور ایجاد شود و حرکت ما در تبیین جایگاه علمی و منطقی این طب در عرصه پزشکی کشور کندتر شود. درحالیکه کافی است این مدعیان دروغین بررسی کنند؛ فرزندان تمام متخصصان طب سنتی در بیمارستان به دنیا آمدهاند. اکثر متخصصان طب سنتی ازجمله ما و همکارانمان، واکسن کرونا تزریق کردهایم و به طور کلی، هر زمان نیاز باشد، از کمک طب رایج برای سلامتیمان استفاده میکنیم.
*برگردیم به موضوع جذاب بیمارستان طب سنتی. کنجکاوم بدانم نحوه فعالیت این بیمارستان چگونه خواهد بود. آیا تمام بخشهای موجود در بیمارستانهای فعلی، در آن بیمارستان هم ایجاد خواهد شد و متخصصان طب سنتی در زمینه تمام بیماریها، ویزیت و درمان انجام خواهند داد؟
لازم است تمام این موارد مورد تحقیق و بررسی قرار بگیرد. البته در ۱۴ سال گذشته که حرکت آکادمیک و تخصصی طب سنتی شکل گرفته، کارهای تحقیقی زیادی در این زمینه انجام و مقالات زیادی نوشته شده است و شواهد فراوانی از موفقیت طب سنتی در درمان بیماریها وجود دارد. اما چنانچه بیمارستانی برای طب سنتی ایجاد شود، ورود به عرصه درمان هر بیماری در آن هم، باید با مستندات علمی و پشتوانه تحقیقاتی صورت بگیرد.
البته باز هم تاکید میکنم بیمارستان طب سنتی موردنظر ما، یک بیمارستان تکبعدی نخواهد بود. ما در آن بیمارستان حتماً به صورت تلفیقی، از طب سنتی، طب رایج و تمام طبهای مکمل برای درمان بیماران استفاده خواهیم کرد. شما اگر الان به کشورهایی که پرچمدار طب سنتی هستند – مثل چین – بروید، میبینید در بیمارستانهایشان از همه این طبها در کنار هم برای درمان بیماران استفاده میشود. حتی در کشور آمریکا هم در برخی از بخشهای بیمارستان، این طبها به صورت تلفیقی به کار گرفته میشود.
*برای مثال، بیمارستان طب سنتی در حوزه بیماریهای عفونی با منشأ ویروسی که قرنهاست به یکی از مهمترین دغدغههای بشر در حوزه سلامت تبدیل شده، چه رویکرد و راهکاری خواهد داشت؟
با توجه به خاصیت سرایتپذیری ویروس، همیشه درمان بیماریهای ویروسی با سختیها و محدودیتهای بیشتری مواجه است. همانطور که گفتید، اغلب اپیدمیهایی که در سالیان گذشته بشر را به دردسر انداخته هم، منشأ ویروسی و عفونی داشته. با این حال، طب سنتی هم در کنار طب رایج میتواند به درمان بیماریهای ویروسی و عفونی کمک کند.
ببینید، عفونت برای بدن خطرناک است و در درجه اول باید تلاش کنیم این تهدید از بدن خارج شود. بنابراین هرجا عفونت وجود دارد، در قدم اول باید برای بیمار آنتیبیوتیک تجویز شود. در کنار آن، میتوان از درمانهای گیاهی هم برای تقویت سیستم ایمنی بدن استفاده کرد. شاید بپرسید چرا روی مصرف آنتیبیوتیک تاکید داریم؟ چون درمان با آنتیبیوتیک، هم سریعتر و هم کمعارضهتر است و ما به دلیل خطرناک بودن عفونت برای بدن، نیاز داریم آن را در سریعترین زمان از بین ببریم.
*خب خانم دکتر! تا تحقق ایده ساخت بیمارستان طب سنتی، علاقهمندان از چه طریق میتوانند از دانش متخصصان این حوزه برای مشاوره و درمان اصولی بهره ببرند؟ همکاران شما و متخصصانی که از دانشکدههای طب سنتی فارغالتحصیل میشوند، در چه مراکزی به مردم خدمترسانی میکنند؟
عزیزانی که دوره تخصص دانشکدههای طب سنتی و همچنین دوره طرح را به پایان میرسانند، هم میتوانند در سلامتکدههای وابسته به این دانشکدهها و هم در سلامتکدههای خصوصی فعالیت کنند و هم میتوانند به طور مستقل مطب دایر کنند. علاوهبراین، بعضی بیمارستانها هم این امکان را ایجاد کردهاند که متخصصان طب سنتی بتوانند در کنار متخصصان طب رایج به بیماران مشاوره بدهند.
اما واقعیت این است که طب سنتی آکادمیک، یک طفل نوپاست و تعداد متخصصان این حوزه نسبت به تقاضایی که در جامعه وجود دارد، بسیار کم است. شاید این همان خلأیی است که به سودجویان اجازه داده به میدان بیایند و از علاقه و اعتماد مردم به طب سنتی سوءاستفاده کنند. اولین ورودیهای دوره تخصصی طب سنتی که بنده هم جزو آنها بودم، پزشکانی بودند که دوره عمومی را به اتمام رسانده بودند و بر اساس علاقه و تحقیق، در سال ۸۶ شروع به تحصیل در این رشته تخصصی کردند. بنابراین رشته تخصصی و آکادمیک طب سنتی، یک رشته تازه تأسیس است و ظرفیت پذیرش دانشجوی محدودی هم دارد. ما در ابتدای راه هستیم و انشاءالله به تدریج به لحاظ کمی و کیفی جایگاه بهتری پیدا خواهیم کرد.
*با این حساب، اگر شرایط راهاندازی بیمارستان طب سنتی فراهم شود، آیا به لحاظ تأمین نیروی انسانی متخصص موردنیاز، قادر به پاسخگویی خواهید بود؟
بله. حتماً. ما برای راهاندازی بیمارستان طب سنتی، آمادگی لازم را داریم.
*با اشتیاق و اهتمامی که برای تأسیس بیمارستان طب سنتی در شما میبینیم، به نظر میرسد شما هم یکی از حامیان پویش مخاطبان فارس در این زمینه هستید. نظرتان درباره این حرکت چیست؟
به نظر من، حرکت مردم در راهاندازی این پویش، یک حرکت درست و بجاست. البته همانطور که اشاره کردم، نیازسنجی درخصوص تأسیس بیمارستان طب سنتی از سالها قبل توسط متخصصان دانشگاهی این حوزه صورت گرفته و با جدیت در حال پیگیری است. امیدوارم شرایط اجرایی شدن این طرح هم بهزودی فراهم شود.
*… و صحبت پایانی؟
ما در هر حوزه، باید به متخصص آن مراجعه کنیم چراکه بیشترین اشراف را نسبت به مسائل آن حوزه دارد و برای ارائه مشاوره، تمام جوانب را در نظر میگیرد. وقتی بحث سلامت و جان انسان مطرح باشد، این موضوع حساسیت بیشتری پیدا میکند. بر همین اساس از هموطنان عزیز درخواست میکنم در مسائل بهداشتی درمانی – چه در زمینه طب سنتی و چه طب رایج – به دور از تعصب و افراط و تفریط، به متخصصان این حوزه مراجعه کنند.