به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام والمسلمین امیدی، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی موسسه امام خمینی(ره)، در مصاحبه با صدای حوزه پیرامون اهمیت فضای مجازی و نسبت آن با فرهنگ و سبک زندگی گفتگو کرد و به طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی پرداخت. مشروح این گفتگو تقدیم می گردد.
به نظر شما فضای مجازی از چه درجه اهمیتی در زیست کنونی جامعه برخوردار است؟
ما اگر بخواهیم راجع به محیط زیست انسان نکاتی را مطرح کنیم باید بگوییم دو قلمرو برای آن قابل ترسیم است؛ یک قلمروی فیزیکی و جغرافیایی و یک قلمرو معنوی، اطلاعاتی و ارتباطی.
در قلمرو اول که بحث محیط زیست فیزیکی و جغرافیایی است، بیشترین تلاش افراد و دولتها در این جهت صورت گرفته است تا از لحاظ کمی و کیفی در گذشته آن را توسعه دهند. دولت هایی که به دنبال افزایش قلمروی جغرافیایی محیط زیست بودهاند و دانشی که در تلاش بود تا از لحاظ کیفی محیط زیست فیزیکی انسانی را بهبود ببخشد، در همین راستا دیده می شود.
اما قلمرو دوم که امروزه دچار آن هستیم، مسئله قلمرو معنوی، ارتباطی و اطلاعاتی است؛ این بخش در گذشته بسیار اهمیت داشته است و به عنوان فرهنگ و دین مورد توجه بوده است؛ اما امروزه در قالب فضای مجازی اهمیت مضاعفی پیدا کرده است.
هویت سازی، شخصیت بخشی، الگودهی به افراد، بخش مربوط به فرهنگ سازی و مباحثی که در زمینه ایجاد تحرک اجتماعی، جنبش سازی، حتی ایجاد جنبش های اجتماعی، شبکه سازی و نهایتاً انقلاب رنگی و تغییر نظام های سیاسی است همه در همین ساحت می تواند اتفاق بیفتد و از این جهت است که فضای مجازی اهمیت فوق العاده دارد.
تاثیر فضای مجازی بر تغییر فرهنگ، دیانت و سبک زندگی جامعه را چگونه می بینید؟
در گذشته، خانواده در اسلام به عنوان رکن مهم تحول اجتماعی شناخته میشد. خانواده میتوانست در انتقال فرهنگی و انتقال ارزشهای دینی، ایجاد و تعریف سبک زندگی بسیار موثر باشد؛ متاسفانه امروز فضای مجازی بر کارکرد خانواده برتری پیدا کرده است.
امروز میبینیم که همین فضای مجازی، مروج یک فرهنگ است که استانداردهای تربیتی لازم را ندارد و نوعی از ادبیات دینی را القا میکند که سردی است و اساساً در زمینه اجتماعی حضور جدی ندارد و چارچوب شریعت را هم رعایت نمیکند و حتی چارچوب های اخلاقی هم برایش اهمیت زیادی پیدا نمی کند.
سبک زندگی که فضای مجازی ارائه می دهد نوعی راحتطلبی و سازشکاری در آن موج می زند و آن مسئولیت فردی و اجتماعی مورد انتظار در آن مورد اهمیت قرار نمیگیرد.
به این جهت، در اهمیت فضای مجازی همین کافی است که مقام معظم رهبری میفرمایند: من اگر رهبر نبودم مسئولیت فضای مجازی را به عهده میگرفتم.
دیدگاه شما در مورد طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی چیست؟
دو نکته در بحث داخلی نمیتوان از آن غفلت کرد؛ اول اینکه ما نباید در فضای مجازی فقط به فکر امنیتی سازی مسئله باشیم؛ یعنی نگاه امنیتی نباید بر این طرح غالب باشد؛ بایستی عدالت را به عنوان یک محور در نگرش این طرح مورد توجه قرار داد و به این مسئله که انسانها یک سری آزادیهای مشروع دارند که حق طبیعی ایشان است باید به نحو عادلانه مورد توجه قرار بگیرد. به نظر می رسد که اگر ما این طرح را ابتدا با نگاه امنیتی پیاده کردیم باید یک بار دیگر برگردیم و آن را با نگاه عدالت محور از نو تنظیم کنیم.
به نظر شما این طرح تا چه انداره می تواند به گسترش فضای امن و عدالت محور در فضای مجازی منجر شود؟
ما در رابطه با بحث قانونی فضای مجازی، تاکنون خلأ قانونی داشته ایم و این طرحی که ارائه شده است تاحدی می تواند این خلأ قانونی را مرتفع کند و واقعاً تا حدی فضای مجازی را برای ما امن کند و تردیدی در این نیست اما الزاما هر جا که امنیتی برقرار میشود اینطور نیست که عدالت هم محقق شده باشد و جاهایی لازم است که مجدداً بررسی شود و رویکرد عدالت دیده شود و در باب عدالت آن تأمل جدیدتری در رابطه با آن صورت گیرد.
در تقابل بین رضایت عمومی ناشی از برخورداری از «آزادی های ظاهری و گسترش عدالت» و «امنیت سایبری» کدامیک از اهمیت بیشتری برخوردار است؟
ما اگر بخواهیم از آزادیهای فضای مجازی استفاده کنیم نیاز به امنیت داریم و اگر بخواهیم امنیت را برقرار کنیم نیاز داریم که آن شاخصه های مرتبط با آزادی مشروع را رعایت کنیم؛ بنابراین یک تلازم دوسویه بین این دو برقرار است.
اگر قرار باشد که آزادی مورد اهتمام جامع نباشد این میتواند برای جامعه خسارت باشد. از طرف دیگر اگر آزادی ها مورد احترام قرار بگیرد اما آن فضای امنی که لازمه ی فعالیت آزادانه است، مد نظر قرار نگیرد، خود آزادی هم دچار اختلال می شود به همین دلیل نیاز است که هر دو را با هم و به تناسب نگاه کرد.
اساسا ورود قوه مقننه به این عرصه با رویکرد قانونگذاری کنترلی را تا چه حد ضروری و همچنین مفید می دانید؟
قوه مقننه باید کار تقنینی و نیز کار نظارتی ای که در قانون اساسی برای آن مشخص شده است را پوشش دهد؛ اما اصل این طرح باید در شورای عالی فضای مجازی شکل میگرفت. این شورا باید کارشناسانی را مشخص میکرد تا جزئیات این طرح به صورت تخصصی مورد تأمل قرار گیرد.
دلیل آن هم این است که رئیس شورای عالی فضای مجازی رئیس جمهور است و میتوانست در ادامه چنین طرحی را به صورت یک لایحه برای مجلس بفرستد؛ مجلس کلیات آن لایحه را تایید کند، بعد وارد جزئیات شود. در این صورت این طرح به نام خود مجلس تمام نمی شد؛ زیرا مجلس کارهایی دارد که نیاز است بر آنها متمرکز شود.
اگر این کار از طریق درست، یعنی از طریق شورای عالی فضای مجازی دنبال می شد، یک کار قویتری شکل می گرفت و منسجمتر پیش می رفت.
آیا این طرح می تواند منویات مقام معظم رهبری در مورد فضای مجازی را تامین کند؟
به نظر می رسد که این طرح تا حد زیادی منویات مقام معظم رهبری را مدنظر قرار داده است؛ اما چهار نکته را باید متذکر شوم که نگاه مقام معظم رهبری خیلی فراتر از این طرحی است که مجلس دنبال می کند؛
نکته اول در رابطه با حاکمیتی بودن این طرح است. مقام معظم رهبری غیر از اینکه برای دستگاه حاکمیت وظایفی را می شناسد و تعیین می کند، معتقد است که خود مردم و نخبگان جامعه نیز باید در این فضا حضوری جدی داشته باشند. اکنون وقتی به این طرح بهتر نگاه میکنیم، نمیبینیم که جایی برای مردم و نخبگان در آن تعریف شده باشد.
نکته دوم این است که مقام معظم رهبری به مسئله عدالت هم توجه دارند. آزادیهای مدنی و عدالت دو نکته بسیار مهم در کنار امنیت است؛ امنیت اهمیت خود را دارد اما رهبری جامع نگاه میکند و این نگاه جامع مقام معظم رهبری در این طرح به خوبی دنبال نشده است.
نکته سوم این است که رهبر انقلاب قانون گذاری را بر اعمال سلیقه ترجیح میدهند. به همین جهت چون این طرح به میزان کافی شفاف نبود، نمی توان از دل آن قانون شفافی را خارج کرد. اگر این طرح شفافیت لازم را داشته باشد میتواند به اندازه کافی موثر باشد، در غیر اینصورت ممکن است برخوردهای سلیقهای با کاربران صورت پذیرد.
نکته چهارم این است که باید ببینیم چه نسبتی بین این طرح و سیاستهای کلان نظام برقرار است؟ مهم است که مناسبات میان این نوع سیاست ها و سیاست های کلان را دقیق رصد و برقرار کنیم.
بنابراین باید این چهار نکته مطابق نگاه مقام معظم رهبری در این طرح دیده شود تا طرح کامل و جامع تری تصویب شود.
آیا این طرح بنابر گفته مخالفین آن باعث سلب آزادی های مشروع مردم جامعه می شود یا خیر؟
نظر من این است که این طرح حقاً و انصافاً فضای مناسب برای کاربران داخلی در برابر پیام رسان های خارجی را حفظ می کند و آزادی های آنان را سلب نمیکند؛ تنها مشکلی که در این میان وجود دارد این است که کاربرانی که می خواهند از فضای مجازی و پیامرسان های داخلی استفاده کنند احساس می کنند در این طرح مقداری نگاه امنیتی غلبه دارد که اگر از طرف طراحان، نگاه عادلانه در کنار امنیت و حفظ آزادی ها مد نظر قرار گیرد، این طرح توفیق بیشتری خواهد داشت.
به نظر شما جزئیات این طرح تا چه اندازه مبتنی بر آموزه های اسلامی و دینی بوده و می تواند به گسترش معارف دینی و جلوگیری از گسترش فساد و فحشا کمک کند؟
از نظر قانون بررسی انطباق طرح با آموزههای اسلامی بر عهده شورای نگهبان است؛ آنها وظیفه دارند که این مسئله را تبیین کنند و تشخیص دهند، اما اجمالا اگر نگاهی به طرح داشته باشیم میتوانیم بگوییم که بعضی از موارد به نظر می رسد که با استثنائاتی که در آن در نظر گرفته شده است فیلتر شکن هایی که برای مردم عادی ممنوع است، برای مسئولین و دستگاههای حکومتی ممنوع نیست که به نظر میرسد این عادلانه نیست و از نظر عدالت اسلامی موجه نیست.
البته قبول داریم که برخی مراکز اطلاعاتی و امنیتی لازم است که در موارد خاص از این فیلتر شکن ها استفاده کنند؛ اما وقتی شما بسیاری از مراکز دولتی را از این مسئله مستثنا می کنید آنگاه باعث می شود که بدبینی به وجود بیاید و مشکلات جدی رخ دهد.
پس به نظر می رسد در اینجا یک نوع قانونی اعمال میشود که اگر شمول و فراگیری آن مورد توجه واقع نشود می تواند خلاف عدالت را نتیجه دهد.
به نظر شما چرا اپوزیسیون و دشمنان نسبت به مطرح شدن این مباحث، موضع گیری صریح داشته اند؟ دلیل مخالفتشان چیست؟
من سه مسئله اصلی را دلیل مخالفت آنها می دانم؛
یک دلیل این است که آنها نگران هستند که شبکههای اجتماعی معارض و مخالف نظام مسدود شود؛ بالاخره کسی که سرمایه گذاری زیاد با هزینه های سرسام آور برای جذب کاربران به صورت گسترده انجام داده است از مسدود شدن بستر ارتباطی خود با مخاطبانش نگران است.
نگرانی دوم آنها آن است که اطلاعات پشتیبانان آنها از لحاظ مالی و سیاسی برملا شود و در نهایت آن کسانی که به صورت فعال با آنها در ارتباط هستند توسط مراکز اطلاعاتی و امنیتی شناسایی شوند.
نکته سوم در رابطه با نگرانی اپوزیسیون، تلاش آنها برای نفوذ فرهنگی و در مرحله بعد نفوذ سیاسی است. طبیعتاً کسانی که در عرصه فرهنگی فعالیت دارند و امروز از نظر فرهنگی بی بند و بارند و مروج این هستند که تحرکات سیاسی علیه نظام ساماندهی شود، نسبت به این طرح حساس هستند؛ خصوصا وقتی می بینند که ظرفیت تقابلیشان در مسائل فرهنگی که در فضای مجازی در اختیارشان است، دارد از دست می رود، طبیعتاً مخالفت می کنند.
نگرانی عموم جامعه نسبت به این طرح چیست؟
در این جا چند مسئله باید گفته شود؛
مسئله اول اینکه زمانی این طرح رسانهای شد که مردم با مشکلات شدید معیشتی در کنار تورم و تحریم ها دست و پنجه نرم میکردند و این احساس برای آنها وجود داشت که در کنار آن مشکلات، از طرف مجلس هم یک سری محدودیتها در فضای مجازی برای آنها در حال شکلگیری است.
مسئله دومی که در این موضوع قابل طرح است این است که مردم نگران بودند که آن کسب و کارهایی که در شرایط کرونایی در فضای مجازی شکل گرفته است دچار محدودیت و اختلال شود. بالاخره بخشی از مردم این دغدغه را داشتند که با چنین طرحی، کسب و کار و معیشتشان در فضای مجازی دچار مشکل شود.
مواردی داشتیم که چنین افرادی به ما مراجعه میکردند و نگرانی خود را برای ایجاد مشکل در کسب و کارشان در اثر ارائه این طرح، با ما درمیان می گذاشتند.
مسئله سوم این است که این طرح حتی برای خود نمایندههای مجلس نیز خیلی شفاف نبود و یکی از مسائلی که مطرح بود این بود که دبیر وقت مجمع تشخیص مصلحت نظام، هم گفتند که باید جزئیات این طرح به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه شود و تبیین گردد که آیا با سیاستهای کلی نظام انطباق دارد یا خیر که این ابهام، برای مردم نگرانی ایجاد کرده بود.
بخشی از نگرانی مردم نیز مخالفت دولت و وزیر ارتباطات وقت با این طرح بود که ادعا می کرد این طرح تبعات منفی زیادی دارد و منجر به گران شدن اینترنت می شود؛ هرچند که دلیل آن را بیان نکرد؛ اما بالاخره این مخالفتها در مردم اثر خود را گذاشت.
پیشنهاد شما برای نحوه اطلاع رسانی و اقناع عمومی برای این طرح چیست؟
اولاً لازم است که این طرح کامل شود و یک بار دیگر با نگاه عدالت محور به آن توجه شود؛ اکنون بُعد امنیتی به خوبی دیده شده است اما یک بار دیگر لازم است که بر اساس رویکرد عدالت محور، این طرح بازبینی شود تا همه کاربران، چه مسئولان نظام و دولت و چه مردم عادی به صورت یک دست در برابر این طرح قرار بگیرند و تفاوت و تمایزی وجود نداشته باشد.
پس از اینکه این بازنگری صورت گرفت نیاز است که در صدا و سیما، وضعیت امروز فضای مجازی کشور برای مردم کاملاً تحلیل شود و آسیب ها و آفات فضای مجازی برای آنها روشن شود.
اینکه گفته میشود هر طرحی که ارائه می شود باید یک پیوست فرهنگی داشته باشد به همین معناست که باید فضای مجازی امروز کشور و اتفاقات و خطرات آن به سمع و نظر مردم برسد تا نسبت به پشت پرده های فضای مجازی آگاه شوند.
مسئله دیگر بیان پیشینه طرح است؛ خود مجلس یازدهم شروع کننده این مسئله نبوده است بلکه در مجلس های قبل، این طرح کلید خورده بود؛ پیشینه این طرح باید تحلیل شود و نیز باید اهداف طرح به درستی ترسیم شود که ما در این طرح به دنبال چه هستیم و بر اساس موادی که در این طرح آورده ایم چه مسائلی را مد نظر داریم.
نکته بعدی این است که جایگاه طرح در سیاست های کلی نظام مشخص شود.
نکته بعد این است که مضامین طرح باید به درستی تبیین شود. مواد و تبصره هایی که ذیل فصل های مختلف آن است برای مردم روشن شود و حتی در رسانه ها گفتمان سازی شود.
نکته بعدی این است که باید نسبت به شبهات مرتبط با طرح یک پاسخگویی عالمانه وجود داشته باشد.
به نظر می رسد اگر این چند نکته ای که گفته شد مد نظر قرار گیرد، مسئولین مرتبط می توانند این طرح را به نتیجه مطلوب برسانند.
مطالب مرتبط:
طرح حمایت از حقوق کاربران در فضای مجازی اینترنت را محدود نمیکند