به گزارش خبرنگار پایگاه خبری-تحلیلی صدای حوزه، حجت الاسلام دکتر علیرضا محمدلو، سردبیر پایگاه خبری صدای حوزه و پژوهشگر رسانه، میهمان برنامه بعدازظهر سه شنبه امواج شبهه رادیو گفتگو بود. متن گفتگوی این برنامه که با موضوع رفتارشناسی رسانه ای دشمن، الزامات وحدت از دیدگاه رهبری و بایسته های رسانه ای آن از رادیو پخش شد، در ادامه تقدیم می گردد.
مجری: معنای وحدت چیست؟ آیا وحدت به معنای این است که عدهای از عقاید خود دست بکشند و حذف شوند و در عقاید مذهبی دیگر هضم شوند؟
حجت الاسلام محمدلو: از دیدگاه رهبر انقلاب وحدت یک مسئله تاکتیکی و صرفاً یک امر نمایشی و فرمالیته نیست بلکه وحدت جزء ایمان ماست.
ما گزارههایی را در دین داریم که نسبت به هم ضریب هایی دارند؛ برخی از آنها اصول و برخی فروع هستند؛ اما گزارههایی را هم داریم که جزء اصول دین نیست اما راهبردی هستند و قوام شریعت به آنها است، مانند مسئله امر به معروف و نهی از منکر که بنا بر برخی روایات، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر نسبت به سایر عبادات مانند نسبت قطره به دریا است.
از دیدگاه مقام معظم رهبری، وحدت اسلامی مسئلهای راهبردی و جزء ایمان و اعتقاد ماست. ایشان در مورد وحدت تعبیر اوجب واجبات را دارند که پیش از آن فقط در مورد مسئله حفظ نظام این تعبیر را به کار برده بودند. بنابراین نگاه، وحدت تبدیل به یک دکترین و استراتژی دائمی شده است.
پیامبر اکرم(ص) هم از نقطه شروع تا پایان عمر مبارکشان دغدغه وحدت داشتند و نوعی پلورالیزم را در مقام عمل تئوریزه کردند.
رهبر انقلاب معتقدند که اختلاف نظرها به جای خودش؛ اما ما می توانیم کنار هم باشیم و دعوا نداشته باشیم؛ هر کسی منطق و عقیده خود را داشته باشد. وقتی که ایدئولوژی به کف میدان و کوچه و بازار بیاید و هیجان چاشنی آن شود می تواند مشکل آفرین شود. بنابراین وحدت یک امر ایدئولوژیکِ در ساحت عمل است اما پرداختن به امر نظری و مبانی مانعی ندارد.
مجری: اینکه گفته میشود نمی گذارند مسلمانان وحدت داشته باشند به چه معناست؟ چه کسانی و با چه ابزاری مانع وحدت می شوند؟
حجت الاسلام محمدلو: مقام معظم رهبری بیانی دارند مبنی بر اینکه «یکی از عواملی که وحدت را خدشهدار میکند مفاهیم مشتبهی است که دائماً در فضای ذهنی مردم پرتاب می شود؛ هر کس هم به گونه ای آن را معنا می کند؛ یک عده از این طرف، یک عده از آن طرف، در نتیجه جنجال و اختلاف غیرلازم درست می شود».
همانطور که قبلاً گفتم ایرادی ندارد که در فضای نظری و نخبگانی که امتداد اجتماعی ندارد، هر مذهبی اعتقادات خود را مطرح کند و از آن دفاع کند.
در اروپا و آمریکا یکی از مباحث نظری مسئله پلورالیسم دینی و معرفتی است. یک نظریه پرداز غربی به نام جان هیک، در مصاحبه با یکی از اندیشمندان ما می گوید: دلیل اینکه ما مسئله پلورالیزم را مطرح کردیم این بود که ما در جوامع خود تشتت آرای بسیار بالایی داشتیم، در حدی که در نتیجه این آراء مختلف، جنگ خیابانی رخ می داد. ما برای حل مسئله بحث پلورالیسم معرفتی را مطرح کردیم.
باید دقت کنیم آنها در باطل خودشان یک مخرج مشترکی گرفتند و به یک نقطه اشتراک رسیدند؛ اما ما در جهان اسلام با حداکثر اشتراکاتمان با حداقل مخرج مشترک ها روبرو هستیم! سوال این است که چگونه میشود که نقطه قوت ما تبدیل به نقطه ضعف می شود؟
شیطنت های رسانه ای در تقابل با وحدت
برخی شبکه های خارجی که از نظر ساختار، نخبگانی هستند بحثهایی را با چاشنی احساسات مطرح میکنند که باعث میشود اقلیتهای مذهبی تحریک شوند و در نقش اپوزیسیون، نظرات مخالف را به آن رسانه منتقل کنند؛ سپس آن رسانهها نظرات مخاطبان خود را به عنوان صدای اهل سنت ایران بازتاب می دهند و بهره رسانهای خود را می برند.
یک پاسخ برای اینکه «چه اتفاقی می افتد که نقطه قوت به نقطه ضعف تبدیل می شود؟» این است که بین ساحت حکومت و ساحت مردم واسطه هایی مانند رسانه ها قرار گرفته است؛ حال چون رسانههای داخلی همسو، تکلیف جهاد تبیین خود را انجام نمیدهند و رسانههای خارجی مخالف هم مأموریت خود را دنبال میکنند؛ وقتی این رسانه های غیرمسئول واسطه می شوند، بین ادبیات اصیل با ادبیات جامعه گسست ایجاد می شود.
مقام معظم رهبری بیان داشته اند که مهمترین مسئله جهان اسلام امروزه فلسطین است. وقتی این حرف را بزرگترین رهبر شیعی دنیا مطرح می کند، تکلیف مشخص است.
تعارفات نابه جا در رسالت ها
وقتی رهبر انقلاب گزارههایی را راهبردی میدانند اما در سطح نخبگانی و رسانهای و روشنفکری این مسئله تقلیل پیدا میکند؛ نشان از یک فاجعه در انتقال داده از مبدا به مقصد است؛ ما دچار یک تعارف و محافظه کاری در بحث ماموریت ها و رسالت ها نسبت به راهبردها شدهایم.
آنگاه که وحدت یک امر راهبردی می شود، ۲۰ شبکه در ماهواره ۲۴ ساعته علیه وحدت مسلمانان از زاویه های مختلف فعالیت میکنند و هر کجا که مخاطبی داشته باشند به تولید محتوا می پردازند؛ اما ما چند شبکه در راستای وحدت داریم تا جهاد تبیین را به انجام رسانند و حمله های گسترده آن رسانه ها را با پاتک های خود پاسخ دهد؟
در عرصه های مختلف این تعارف دیده می شود. برای مثال در عرصه آموزش یکبار نشده که ما در مدارس خود برای همیشه مسئله وحدت را تمام کنیم؛ در نتیجه دانش آموزان نوجوان ما تحت القاء انحرافات رسانهای، در قالب حمایت از مذهب خود با یکدیگر درگیری لفظی و فیزیکی پیدا می کنند.
ما عادی سازی روابط برخی کشورها با اسرائیل را تقبیح می کنیم؛ اما چه خوب است که ما خود را مسئول بدانیم که آیا ما زمینههایی برای نزدیکی امت و دولتهای مسلمان ایجاد کردهایم؟ در فضای فرهنگی و رسانهای برای این مسئله چه کاری کردهایم؟
مجری: چطور از رسانه استفاده کنیم که هم شبهه را پاسخ دهیم هم این مسئله نخبگانی و نظری را کف میدانی و عمومی نکنیم؟
حجت الاسلام محمدلو: اولاً باید توجه داشت که تهدید های امروزی از سنخ تهدید خاموش است؛ شاید الان برای فرزند من مسئله نباشد اما در آینده نه چندان دور این مسئله گریبانگیر او خواهد شد. پایههای فکری شخص باید در سنین ۱۳ تا ۱۷ سالگی بسته شود. بنابراین نمیتوانیم با این توجیه که نوجوان ما اکنون با این مسئله درگیر نیست اصل مطلب را به او انتقال ندهیم و بدان نپردازیم.
ثانیاً در پاسخ به این سوال که «رسانه ها باید چه کار کنند؟»؛ به نظر من در سه ساحت باید بحث خود را مطرح کنیم: شبکه سازی، جریان سازی و گفتمان سازی؛ البته اگر فرصت این برنامه اجازه دهد که همه این سه ساحت را تشریح کنیم!
در عرصه شبکه سازی ما ضعف بسیاری داریم زیرا غالباً به صورت انفرادی عمل میکنیم؛ آدم خوب های ما نگاه هم افزا ندارند؛ به عنوان مثال یک کانال و رسانه ندارند که افکار خود را ضریب دهند و جهاد تبیین داشته باشند؛ در حالی که در طرف مقابل، این شبکه سازی را جدی می گیرند و ثمره آن ها را هم برداشت می کنند. باید رسانه های جریان اصلی را در نتیجه این شبکه سازی تولید کنیم و به سمت جریان سازی پیش برویم. در سطحی دیگر می توانیم در سایه رسانه های جریان اصلی، به سمت ایجاد و تاسیس رسانه های آلترناتیو و جایگزین و عمومی تر حرکت کنیم تا نتایج جریان آفرینی را در گفتمان عمومی و فرهنگ اجتماعی مشاهده کنیم.
همبستگی اجتماعی، نقطه قوت ماست
از دیدگاه علوم اجتماعی، یک انسجام اجتماعی و یک انسجام سیستمی داریم؛ در برخی از دولت ها مانند آمریکا، انسجام اجتماعی قوی ای وجود ندارد اما به خاطر انسجام قوی سیستمی نقص های نبود انسجام اجتماعی جبران می شود.
سرمایه ما در این دو قطبی، بنا به گفته امام خمینی(ره) سرمایه اجتماعی مردمی است؛ ما هر چند از نظر انسجام سیستم فرهنگی و اقتصادی دچار مشکلاتی هستیم اما انسجام اجتماعی خوبی داریم و دلیل آن هم اهرم هایی است که می تواند انسجام و قدرت را تولید و تقویت کند.
ما وحدت را اهرمی میدانیم که در زمینه تولید قدرت توانمند است، این تولید قدرت، پایه برای رسیدن به ساحت های مختلف تمدنی می شود.
اما چگونه می شود که این قدرت دارد برعکس عمل میکند و تبدیل به نقطه ضعف می شود؟
یکی از دلایل عمده آن این است که نخبگان ما احساس مسئولیت نمیکنند در نتیجه در فتح سنگر به سنگر این وحدت -که به منزله اهرم تولید قدرت است- را دشمن از ما می گیرد.
لینک مرتبط جهت مشاهده خبر در پایگاه خبری رادیو گفت وگو: http://radiogoftogoo.ir/NewsDetails/?m=170522&n=928230
پایان خبر/
مطالب مرتبط: