به گزارش صدای حوزه و به نقل از مباحثات، محمدعلی علمی از طلاب حوزه علمیه قم طی یادداشتی به بررسی دغدغههای موافقان و مخالفان طب سنتی پرداخته است که در ادامه می خوانیم:
در هفتههای اخیر توفیقی دست داد و در جمع تنی چند از دوستان پزشک و همچنین برخی از طبیبان سنتی و همچنین دوستان آشنا با حکمت و فلسفه سعی کردیم که از منظرهای مختلف به کوریها و بینشهای جریان اصلی پزشکی و همچنین طبهای مکمل به خصوص با توجه به فضای ایران، بیاندیشیم. آنچه در ادامه میآید جمعبندی من از این مباحثات است:
عدم مغایرت طب مدرن با طب های مکمل
جریان اصلی و مدرن پزشکی نه تنها لزوما مغایرتی با طبهای مکمل ندارد، بلکه میتوان با استناد به تاریخ، تاثیر پذیری آن از برخی از طبهای دوران گذشته از جمله طب ایرانی، و نقش طب ایرانی در تکوین و رشد جریان اصلی و مدرن پزشکی را مشاهده و آشکار کرد. این مسیر میتواند با توجه به همافزایی علم، فلسفه و دین، و همچنین مباحث بینرشتهای کماکان ادامه پیدا کند و در آینده شاهد تصحیح و تکمیل بیش از پیش پزشکی باشیم.
تجربه روشمند
یکی از مهمترین سنجههای پزشکی مدرن تجربهی روشمند است؛ این سنجه در طب ایرانی هم به چشم میخورد؛ البته در طبیعیات و همچنین طب ایرانی-حکمی مسائل حکمت مبنا و تجربه مبنایی وجود دارد که میتوان هر دسته را به دقت سنجید و نسبتشان را با فیزیک و پزشکی جدید مشخص کرد. به نظر میرسد که کوریها و بینشهای دستآورهای حکمی و علمی گذشتگان قابل تشخیص و تفکیک است.
شرط سازمان جهانی بهداشت
سازمان جهانی بهداشت، طبهای مکمل از جمله طب یونانی-عربی که طب ایرانی-حکمی هم ذیل آن قرار میگیرد را مشروط بر اثبات و استفادهی روشمند در کنار جریان اصلی پزشکی به رسمیت شناخته است؛ و در بسیاری یا حداقل برخی از کشورهای دنیا به طبهای مکمل بها داده میشود، و از آنها در کنار پزشکی مدرن برای کاهش آلام و درمان بیماریها استفاده میشود.
بها ندادن به طبهای مکمل
آنچه که نارضیاتی طبیبان سنتی و… را در ایران فراهم آورده، بها ندادن به طبهای مکمل است. کسانی که به دنبال اثبات و استفادهی روشمند از طب ایرانی-حکمی هستند از چند جهت مورد ظلم واقع شدهاند. یک: شیادان و سودجویانی که به اسم طب سنتی و… منافع خود را تامین میکنند، و همچنین افرادی که چنین قصدی ندارند و واقعا میخواهند خدمت کنند، اما بخاطر جهل مرکب، ناخواسته خیانتشان بیش از خدمتشان است. دو: سیاستگذارانی که بستر مناسبی برای تحقیق و اثبات و استفادهی روشمند از طب سنتی را فراهم نمیآورند. سه: برخی از پزشکان جریان اصلی که بین جاهلان یا خائنان و دغدغهمندانِ دانا تفکیکی قائل نمیشوند و همه را به یک چوب میرانند، که خود این هم میتواند ناشی از خیانت یا جهل مرکب باشد.
جهل مرکب و یا شیادی برخی از طبیبان خود خوانده
آنچه که در ایرانِ امروز نگرانی برخی از پزشکان متعلق به جریان اصلی و مدرن را فراهم آورده، جهل مرکب و یا شیادی برخی از طبیبان خود خوانده است. کسانی که تن به تجربهی روشمند نمیدهند. و حاضر نیستند مدعیاتشان را چنانکه باید به اثبات برسانند. تا زمانی که چنین باشد تفاوت دارو و دارونما و همچنین عوارض داروها مشخص نخواهد شد. و هر ننه قمری میتواند ادعای طبابت کند. و این روند زیانهای جبران ناپذیری داشته و خواهد داشت.
لزوم تدارک بستری برای تحقیقات روشمند در زمینهی طبهای مکمل
در ساحت نظر باید بستری برای تحقیقات روشمند در زمینهی طبهای مکمل از جمله طب ایرانی-حکمی فراهم شود. اهالی این طب هم باید بتوانند بر اساس سنجههای قابل قبول، مدعیات و کارآمدیشان را اثبات کنند. چنانکه طب سوزنی چین تا حد قابل توجهی این کار را کرده و مقبول جریان اصلی پزشکی واقع شده است.
تفکیک طبیبان واقعی از طبیبان جعلی
در ساحت عمل میتوان با داشتن برنامههایی، از جمله مشخص کردن سازمان یافتهی طبیبان واقعی و تفکیکشان از طبیبان جعلی، و همچنین میزان تخصص و… در حیطهی طبهای مکمل؛ و همچنین با توجه به تریاژ برای تشخیص بیماریها، و بهترین روش یا روشهای درمان؛ به سمت استفاده از طبهای مکمل در کنار جریان اصلی پزشکی رفت. با این وصف طبهای مختلف باید به صورت روشمند و در کنار جریان اصلی پزشکی مورد توجه قرار بگیرند و همگی در قبال مسئولیتشان پاسخگو باشند. طرحهای اخیر مجلس بیش از آنکه در این راستا باشد، به نظر میرسد که قرار است سازمانی منفک از سازمان و وزارت بهداشت و جریان اصلی پزشکی را سامان دهد. در اینصورت نگرانیهایی از این دست که تجربهی روشمند کماکان کمرنگ باشد و جهل مرکب و خیانت پررنگ، به نظر میرسد کاملا بجاست.