به گزارش صدای حوزه، شیخ فرهاد فتحی طی یادداشتی به نقد های عباس عبدی نسبت به آیت الله اراکی با عنوان پاسخ به یک عقده گشایی واکنش نشان داده است که در ادامه مطالعه می نمایید:
اخیرا آقای اراکی فرمودند که باید روحانیت وارد فضای مجازی شوند و عباس عبدی از بزرگان اصلاحات نقدی نسبت به ایشان نوشتند، البته از نظر من نقد نیست و عقده گشایی است.
اینکه حوزه در فضای مجازی ورود به موقع نداشته و فرصت های زیادی از دست رفته، اینکه هنوز هم درک درستی از آن ندارد، اینکه فعالیت مجازی که امروز سختترین و مهمترین مساله است هنوز جایگاه مناسبی درنگاه حوزه و حوزوی ها ندارد، اینکه برخی حوزوی ها خودحق پندار هستند و خودشان را نماینده ی خدا و دیگران را نماینده ی شیطان و دشمن میدانند و اولویت ها را گم کرده اند، اینکه نگاه فعالین مجازی حوزوی نوعا مثل شماها جناحی است و درک درستی از کار رسانه ای ندارند و با یک طیف مشغولند و کلی نقد درست دیگر در زمینه ی مجازی به حوزه و حوزوی ها وارد است.
ولی سخنان عبدی مثل خیلی جاهای دیگر دور از واقعیت و سیاه نمایی و حمله به حوزه و فقه سنتی و در یک جمله، عقده گشایی است.
محضر جناب عبدی باید بگویم شما در یادداشت اخیرتان حدیث نفس کردید، جنابعالی مصداق همین نقدهایی هستید که گفتید، شما خودتان سالها یک طرفه منبر رفتید و هنوز هم یک طرفه حرف میزنید و هیچوقت در جایی مثل کلاب هاوس که معرکه ی آرای مختلف بود، نتوانستید وارد اتاق های مختلف شوید و از افکارتان دفاع کنید و اساسا اصلاح طلبان در کلاب هاوس جرات نداشتند با مخالفان جدی سخن بگویند و همیشه اتاق هایشان یک طرفه بود، وقتی از ظریف تا زیباکلام و فائزه هاشمی به کلاب دعوت میشدند، استیج رو طوری آماده میکردند که مخالفین نتوانند حضور پیدا کنند ولی اتاق ما در کلاب هاوس که جزء چنداتاق شلوغ بود، اکثر گویندگان از مخالفین انتخاب میکردیم و تنها اتاقی بودیم که از آتئیست و مسیحی تا برانداز و اصلاح طلب به راحتی حضور پیدا میکرد که بزرگانی از اصلاحات مثل شمس الواعظین به این مساله در مورد حقیر تاکید کردند.
پس بنده به عنوان یک روحانی ثابت کردم که از همه ی اصلاح طلبان تحمل بیشتری نسبت به شنیدن نقد و سخن مخالف دارم و اصلاحات برخلاف شعارهایشان همیشه از مخالف فراری بوده و هستند و دوست دارند همه مثل آنها فکر کنند.
فرمودید ملاک فالور و لایک است و روحانیت چنین نیستند، اگر ملاک تاثیرگذاری فالور و لایک باشد، تعداد روحانیت این شکلی از شما بیشتر است، تعداد فالور و لایک بنده بدون هیچ حمایتی از شمایی که سالهاست اصلاحات ازتون حمایت جانانه میکند بیشتر است، نه تنها از شما بلکه از خیلی از اصلاح طلبان هم بیشتر است.
گفتید فقه سنتی ظرفیت برای دنیای جدید ندارد، باید بگویم شما هم مثل برخی حوزوی ها که ازشون گلایه کردید، اطلاعی از ظرفیت فقه سنتی ندارید وگرنه میدانستید فقه سنتی، پویا است و جمودی که میبینید ربطی به فقه ندارد و به تفکرات مذهبی های سوپر مربوط است.
میگویید ببینید در ۴۷ سال چه کردید. ایرادی ندارد بیایید ببینیم چه کردیم. افتخار همه ی شما به ۸ سال دوره ی خاتمی و دوره ی اول روحانی است. آیا خاتمی و روحانی طلبه ی این حوزه است یا خیر؟! یا اگر طلبه ای مثل شما اصلاح طلب باشد خوب است ولی اصلاح طلب نباشد متحجر است؟! این همان خودحق پنداری است که از آن گلایه دارید، متاسفانه شما اصلاح طلبان هرکس مثل شما فکر نکند او را طالبان و متحجر و بیسواد و دور از وادی و مردم معرفی میکنید و بعد گلایه میکنید که چرا انقلابی های سوپر همه را دشمن میدانند؟! چون مثل شماها خودحق پندار و نادان هستند.
اینکه امثال ما حوزه را نقد میکنیم و یا با انقلابی های سوپر درگیریم این به معنای تایید شماها نیست؛ وضع شما هم مثل این عزیزان قابل دفاع نیست و شما نمیتوانید نقش منتقد را بازی کنید و دست پیش بگیرید، شما سالها از رانت رسانه ای اصلاح طلبان برخوردار بودید و نوشته هایتان را پخش کردند و بالای مجلس نشاندند ولی هیچ آورده ای برای جامعه نداشتید.
گفتید دیگر فرصتی نیست و سالها یک طرفه از رسانه ها سخن گفتید، اولا فرصت باقیست و ما در همین سالهای اخیر ثابت کردیم از کلاب هاوس تا ایتا مردم استقبال دارند ثانیا این مساله یک طرفه منبر رفتن مختص روحانیت نیست و شما هم گرفتارش هستید، اگر شما منکر این سخن هستید بفرمایید دوستانتان همین یادداشت ما رو در جایی که یادداشت شما منتشر شده، منتشر کنند تا مخاطب قضاوت کند.
و در نهایت مریضی هایی مثل خودحق پنداری، یک طرفه سخن گفتن، برچسب زدن به مخالف، نفهمیدن اقتضائات زمان، مختص به قشر خاصی نیست و شما هم به آن مبتلا هستید، مثلا بنده که با کف جامعه در ارتباطم وقتی نوشته های شما را میخوانم فکر میکنم نن جونم پیرم داره داستان نقل میکند و با خود میگویم اینا چرا اینقدر شوت و از جامعه دورند.
در نهایت بنده شما رو که مدعی گفتگو با مخالف هستید به یک گفتگوی زنده دعوت میکنم تا ثابت شود تفکرات شما هیچ نسبتی با واقعیت ها ندارد.