• امروز : سه شنبه - ۱۱ شهریور - ۱۴۰۴
  • برابر با : Tuesday - 2 September - 2025
کل اخبار 6550

صدای حوزه امروز

آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟ آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟ لزوم اتخاذ رویکرد کیفی در گزارش های تبلیغی / کار خودجوش شما در صدای حوزه بسیار باارزش است! پاسخگویی به روش مرکز خدمات! شروع فعالیت های فرهنگی با دختران اغتشاشگر/ یک سال در مسجد ممنوع‌المنبر شدم موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست! پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان! عدالت آموزشی و چالش‌های ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟ کانون‌های عظیم تبلیغی؛ مأموریت‌های سه‌گانه و واقعیت امروز خطر جایگزینی اجتماعی در کمین روحانیت حوزه علمیه و تابلوی ایست پست‌مدرنیسم

7
یادداشت؛

جمعیت، حلقه مغفول اقتدار ملی

  • کد خبر : 46749
  • 09 خرداد 1404 - 16:05
جمعیت، حلقه مغفول اقتدار ملی
نگاهی به تجربه کشورهایی چون ژاپن، کره‌جنوبی و آلمان، نشان می‌دهد کاهش نرخ زاد و ولد نه‌فقط یک چالش جمعیتی، بلکه تهدیدی برای کل ساختار ملی بوده است.

به گزارش صدای حوزه، حجت الاسلام محمدرضا بابایی یادداشتی با عنوان جمعیت، حلقه مغفول اقتدار ملی منتشر کرده است که در ادامه مطالعه مینمایید:

امروزه رقابت کشورها دیگر تنها به میدان جنگ محدود نمی‌شود و مرزهای نبرد به اقتصاد، فرهنگ و فناوری گسترش یافته‌اند. در چنین دنیایی یکی از عوامل بنیادین اقتدار ملی که بی‌صدا اما بسیار مؤثر عمل می‌کند جمعیت است. در عصری که برخی کشورها با جمعیت‌های سالخورده و در حال کاهش دست‌وپنجه نرم می‌کنند، درک رابطه میان ساختار جمعیتی و قدرت ملی از نگاه راهبردی حیاتی است. در حقیقت جمعیت، نه‌فقط یک عدد آماری، بلکه پیشران واقعی قدرت سخت و نرم، امنیت و پایداری یک ملت است.

«جمعیت، نخستین و بنیادی‌ترین سرمایه یک ملت است.» این جمله از آگوست کنت، پدر علم جامعه‌شناسی، بیش از هر زمان دیگری امروز معنا می‌یابد. در جهان پرشتاب معاصر، که رقابت دولت‌ها در میدان‌های اقتصادی، نظامی، فناورانه و فرهنگی جریان دارد، جمعیت به‌مثابه ظرفیت زیستی قدرت ملی عمل می‌کند. از منظر تئوریک، جمعیت را می‌توان بنیان هر دو وجه قدرت ملی دانست. هم قدرت سخت و هم قدرت نرم.

در بُعد قدرت سخت (Hard Power)، نظریه‌پردازانی چون جوزف نای و هانس مورگنتا به‌درستی تأکید کرده‌اند که توان نظامی، زیرساخت صنعتی و توسعه اقتصادی بدون سرمایه انسانی معنا نمی‌یابد. کشوری با جمعیت فعال و جوان، قادر است ارتشی بزرگ، آموزش‌دیده و پایدار بسازد. از سوی دیگر، نیروی کار پرتعداد و در سن اشتغال، موتور تولید داخلی را به حرکت درمی‌آورد، نرخ بهره‌وری را افزایش می‌دهد و تاب‌آوری اقتصادی در برابر تحریم‌ها یا شوک‌های جهانی را ارتقا می‌بخشد.

در سوی مقابل، قدرت نرم (Soft Power) که جوزف نای آن را «توانایی شکل دادن به ترجیحات دیگران از طریق جاذبه و نه اجبار» می‌نامد، بدون مشارکت فعال جمعیت جوان بی‌رمق خواهد بود. نسل جوان، خاستگاه نوآوری فناورانه، خلاقیت فرهنگی، و تحرک اجتماعی است. تجربه موفق کشورهای دارای «هرم جمعیتی متوازن» نشان می‌دهد که نوآوری و تأثیرگذاری فرهنگی – از صنایع خلاق گرفته تا برندهای جهانی – از جامعه‌ای جوان و پویا برمی‌خیزد. به بیان دیگر، جمعیت جوان، اکوسیستم خلاقیت را زنده نگه می‌دارد. به همین دلیل است که امروزه رقابت ژئوپلتیکی نه‌تنها بر سر منابع طبیعی، بلکه بر سر جذب نخبگان، حفظ سرمایه انسانی و تولید فرهنگی است. کشوری که از این گنجینه بی‌بهره شود، به‌تدریج صدای خود را در سطح بین‌المللی از دست خواهد داد، حتی اگر ثروت مادی یا قدرت نظامی داشته باشد.

نگاهی به تجربه کشورهایی چون ژاپن، کره‌جنوبی و آلمان، نشان می‌دهد کاهش نرخ زاد و ولد نه‌فقط یک چالش جمعیتی، بلکه تهدیدی برای کل ساختار ملی بوده است. این کشورها که از پیشرفته‌ترین نظام‌های اقتصادی و رفاهی برخوردارند، امروز با بحران‌هایی چون کاهش نیروی کار، بالا رفتن سن بازنشستگی، افزایش هزینه‌های تأمین اجتماعی و افت پویایی اقتصادی مواجه‌اند. در ژاپن، واژه‌هایی مانند انزوای سالمندان و دهکده‌های خالی دیگر مفاهیمی دانشگاهی نیستند، بلکه واقعیت‌های اجتماعی‌اند.

چین نیز که روزگاری با سیاست تک‌فرزندی به‌دنبال کنترل رشد جمعیت بود، اکنون با برنامه‌هایی چون معافیت‌های مالیاتی، حمایت از والدین، و ترویج خانواده‌های پرجمعیت، در تلاش برای بازگرداندن توازن جمعیتی است. این چرخش ناگهانی سیاست‌ها، گویای آن است که جمعیت نه تنها ابزار رشد، بلکه شرط بقاء اقتصادی و سیاسی در قرن ۲۱ است.

توماس هابز در رساله‌ی لویاتان گفته است «قدرت، حاصل جمع توانمندی‌های یک جامعه است.» این نگاه، هنگامی که موضوع امنیت ملی مطرح می‌شود، بیش از پیش اهمیت می‌یابد. امروزه مفهوم امنیت، دیگر محدود به مرزهای جغرافیایی یا ظرفیت نظامی نیست؛ بلکه در چارچوب امنیت انسانی (Human Security) و امنیت ترکیبی (Hybrid Security) بازتعریف شده است. در این چارچوب، جمعیت به عنوان یک عنصر ساختاری، نقش حیاتی ایفا می‌کند.

کشورهایی که با کاهش نرخ زاد و ولد، پیرشدن جمعیت و کاهش جمعیت فعال مواجه‌اند، نه‌تنها در حوزه نظامی دچار نقصان می‌شوند، بلکه تاب‌آوری فرهنگی، اجتماعی و حتی روانی آن‌ها نیز دستخوش افت می‌شود. توان دفاعی یک کشور، تنها با فناوری‌های پیشرفته تضمین نمی‌شود؛ بلکه با وجود نسل آماده‌، انگیزه‌مند و باانگیزه برای دفاع از کشور معنا پیدا می‌کند. کاهش جمعیت جوان، به‌ویژه در زمان تهدیدات فرسایشی و ترکیبی، می‌تواند امنیت ملی را تضعیف کند.

از سوی دیگر، جمعیت متعادل نقش یک سپر جمعیتی را ایفا می‌کند. به تعبیر برخی اندیشمندان علوم سیاسی، جمعیت فعال یک کشور نه‌تنها نیرو تأمین می‌کند، بلکه پویایی اجتماعی تولید می‌نماید. جامعه‌ای که در آن نیروی کار خارجی جایگزین جمعیت بومی شود، به‌مرور با تضعیف انسجام فرهنگی و کاهش عمق استراتژیک مواجه می‌شود. از این رو در شرایط ژئوپلتیکی امروز، کشورهایی که فاقد توازن جمعیتی هستند، برای حفظ سطح زندگی یا چرخاندن چرخ اقتصاد، مجبور به وام‌گیری جمعیتی از کشورهای دیگر می‌شوند. این امر، نه‌تنها خطرات اقتصادی دارد، بلکه نوعی وابستگی امنیتی و فرهنگی نیز ایجاد می‌کند که بازتولید اقتدار ملی را مختل می‌سازد.

لذا جمعیت صرفاً کمیتی عددی یا آمار نیست؛ آن‌چه یک ملت را از دیگری متمایز می‌سازد، نه فقط منابع زیرزمینی و زیرساخت‌های فیزیکی، بلکه توان انسانی آن است. هر سیاست‌گذاری کلان اقتصادی، دفاعی یا فرهنگی، بدون درک درست از تحولات جمعیتی، به مسیر اشتباهی خواهد رفت و بر خلاف تصور پیشین، نسل جوان آینده‌ساز ملت است، نه بار اضافی بر دوش آن.

اینک بیش از هر زمان، بازاندیشی در سیاست‌های جمعیتی، تشویق به فرزندآوری، و حمایت از خانواده، به‌مثابه اقدامی راهبردی در راستای اقتدار ملی، ضروری است. اگر در گذشته افزایش جمعیت را با چالش تأمین معاش می‌سنجیدند، امروز آن را باید با متر اقتدار، امنیت و آینده‌نگری ارزیابی کرد. جامعه‌ای که جمعیت را سرمایه نمی‌بیند، به‌زودی دیگر سرمایه‌های خود را نیز از دست خواهد داد.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=46749
  • نویسنده : حجت الاسلام محمدرضا بابایی

مطالب مرتبط

11شهریور
آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟
بررسی حال و آینده روحانیت شیعه در گفت‌وگو با حجت الاسلام اولیایی؛

آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟

10شهریور
آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟
جایگاه روحانیت در حال و آینده جامعه ایران در گفت‌و‌گو با حجت الاسلام پیروزمند؛

آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.