به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام علیرضا محمدلو سردبیر پایگاه خبری-تحلیلی صدای حوزه طی یاداشتی به ضرورت مواجهه فعال حوزه علمیه پیرامون ابعاد علمی و نرم افزاری کرونا پرداخته است که در ادامه می خوانیم:
مساله واکسن، فارغ از ابعاد بهداشتی و مدیریتی، مسائل جدیدی را در صفحه علم و دانش پدیدآورده است. تا جایی که یکی از علمای بزرگوار و قریب مرجعیت آتی، صحبت از فقه کرونا به میان میآورد. از این منظر، باید اذعان کرد که کرونا می تواند فرصتی برای ابراز بالندگی و به روز بودن حوزه علمیه تلقی شود. همانگونه که در عرصه عملیاتی و اجتماعی، حضور میدانی و جهادی طلاب در بیمارستان ها باعث تغییر نگاه بخش زیادی از مردم نسبت به روحانیت شد، در بخش سیستمی و علمی نیز، حوزه باید فعال و پیشران عمل کند.
دین و حوزه علمیه اگر بخواهد تمام عیار در عرصه حکمرانی حضور داشته باشد، باید در سه سطح راهبری، نرم افزاری و میدانی(اجتماعی)، نقش لازم و مورد انتظارش را ایفا نماید. سطح راهبری را نظام اسلامی عهده دار است و همانطوری که اشاره شد در محور میدان نیز بدنه حوزه و طلاب بسیار قابل قبول عمل کردند. از نگهداری و خدمات رسانی به بیماران تا کف و دفن و احترام میت مسلمان را به جا آوردند و انصافا در خط مقدم بودند. اما در سطح نرم افزاری چه؟ چیستی کرونا و ابعاد و فروعات فقهی مساله و مبانی فلسفی اش که بالاخره طب اسلامی داریم یا خیر و حد و حدودش تا کجاست؟
در توضیح بیشتر مساله باید گفت؛اساس اینکه یک مساله در جامعه تولید شود و بعد در اختیار فیلسوفان و فقیهان قرار بگیرد، امر بسیار مبارک و ریل کاملا درستی در برخورد با مسائل مستحدثه است. در واقع درست ترین مسیر برای حل یک مساله و پیشگیری از تبدیل آنبه چالش یا خدای ناکرده بحران، ریلگذاری صحیح آن و مواجهه منطقی و کمهیجان با اتفاقات و رخدادهای اجتماعی است. یعنی فقیهان و فلیسوفان بعنوان نرم افزار و مغز جامعه بایستی سریعا و صریحا وارد مدیریت پروژه شده و با بررسی روشمند، ابتکار عمل را از دست بوقچی ها و اهالی داد و قال کممایه را بربایند.
ضرورت مساله اینجاست که در قضیه کرونا بالاخره تمام ساحتهای زندگی بشر درگیر شد. اقتصاد بسمت دیجیتالی شدن سوق پیدا کرد و تجارت رنگ و بوی بهداشتی و واکسنی گرفت. ماسک و واکسن و ونتیلاتور و داروهای خاص کرونا، جای بسیاری از تجارت های لوکس و غیرضرور را گرفت و حتی از نفت و بنزین و سوخت هم چه بسا در برخی مواقع سبقت گرفت.
سیاست ورزی سمت و سوی جدیدی یافت و تعاملات بین المللی و ارتباطات متکثر، چندلایه و چندمنظوره بر ژئوپلتیک ماقبل کرونا غلبه یافت. دیگر دوست و دشمن در سیاست هم تعریف جدیدی پیدا کرد و جهان کرونازده، روابط دیپلماتیک را هم متفاوت ساخت.فرهنگ عمومی هم بسمت کلبه های دیجیتالی الوین تافلری پیش رفت ولی تماما هم دیجیتالی نشد و تفریح و اوقات فراغت و دید و بازدید، چون فنری که جمع شده باشد، اهمیت و جایگاه ویژه ای یافت و بشر عصرجدید، متوجه ارتباطات واقعی با نزدیکان و همنوعان و همچنین قدردانی از طبیعت گردید.
این توصیف یعنی اینکه ابعاد ماجرای کرونا کاملا بین المللی و جهانی شد و یک اپیدمی واقعی شکل گرفت. حال در چنین وضعیتی با چنان ابعادی، روا نیست که ما سطح مساله را مبتذل کرده و بادوقطبی کاذب سنتی_مدرن، از ویژگی و مزایای هردو غافل شویم. حوزه علمیه نباید اجازه دهد که این مساله بجای مطرح شدن در دروس خارج و کرسی های آزاداندیشی، به یک دعوای کف خیابانی در فضای مجازی تبدیل شود.علمدار این قصه و راه حل مساله به عملکرد و مدیریت حوزه علمیه بازمیگردد.
ضروری است برای اینکه انشقاق میان طلاب به حداقل برسد و به چالش مکاسب و رسائلی تبدیل شود، حوزه و مدیرانش بایستی صراحت لهجه به خرج دهند. تردید و سکوت و رها کردن مباحثات طلبگی در فضای مجازی دردی دوا نمیکند که هیچ، باعث جا ماندن ساختار از بدنه طلاب خواهد شد.
مواجهه معقول و پارادایمی با مبانی و فروعات مشخص فقهی و اصولی و فلسفی زمانی محقق میشود که حوزه علمیه و آقای اعرافی با تمام توانش، این مسالهرا بطور جدی وارد ادبیات فلسفه علم و فقه نماید و علمای معاصر و صاحب لحیه نیز، با بررسی دقیق ابعاد مساله، وارد میدان حل مساله شوند.بالاخره مشخص شود که طب اسلامی و سنتی چه جایگاهی دارد و شبهات مطرح درباره طب مدرن چگونه قابلیت ارتفاع یا امکان جمع دارد.
با این وضعیت فعلی که درگاه حل مساله کرونا بلحاظ فقهی در حوزه علمیه، معلوم نیست، علاوه بر دوقطبی و انشقاق میان طلاب و متهم شدن ولی جامعه یا هرمنوتیکی شدن رفتار ایشان در مواجهه با کرونا و موضوع واکنس، سرانجام چیزی جز انزوا و انفعال علمی و مدیریتی حوزه را برداشت نخواهیم کرد.
پس تا دیرنشده تقاضا داریم برای مدیریت و حل مساله وارد میدان شوید و از درباب کرونا و مسائلش پیرامون بهداشت و اقتصاد و سیاست و فرهنگ و سبک زندگی و رسانه،اعلام و اتخاذ موضع بفرمایید. کرونا فرصتی است که نرم افزار بودن حوزه برای مدیریت نظام را تا حدودی اثبات کنیم والا که همان نگاه رسانه زده، سکولار و سنتی نسبت به حوزه در اذهان بخش وسیعی از جامعه خواهد ماند اگر عمق نگیرد! بلاشک برخورد و مواجهه فعال شما نتیجه بهتری از انعکاس سکوت و تردید به جامعه خواهد داشت و پرچمداران فیک و کم سواد و پرحاشیه را از میدان به در خواهد کرد!