به گزارش صدای حوزه، ایرج توتونچیان از معدود اقتصاددانی است که در دهه 60 در تدوین قانون بانکداری بدون ربا در کنار مجلسی ها و فقهای آن روز حضور داشته و البته به عنوان معاون اقتصادی و بین الملل وزیر اقتصاد طی سال های 60 تا 64 حامی و مدافع تصویب این قانون بوده است.
در طول حدود چهار دهه تدریس و پژوهش در حوزه اقتصاد در ایران و کشورهای اسلامی (مانند کویت، عربستان، مالزی و اندونزی)، آثار مهمی درباره بانکداری اسلامی به رشته تحریر در آورده است.
یکی از این آثار، کتاب «پول و بانکداری اسلامی و مقایسه آن با نظام سرمایه داری» بوده که عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی را نیز کسب کرده است.
استاد توتونچیان که سابقه طولانی در تدریس و پژوهش اقتصاد، بانکداری اسلامی دارد و از همان اوایل پیروزی انقلاب تا کنون برای تحقق بانکداری اسلامی واقتصاد پویا تلاش می کند، آنچه می خوانید گزیدهای از یادداشت ایشان است با عنوان «اقتصاد اسلامی توهم یا واقعیت»:
اقتصاد قوی و پیشگیری از نفوذ
شهید مطهری درباره تسلط و نفوذ غیرمسلمان بر مسلمان مینویسند: «اسلام میخواهد که غیرمسلمان بر مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر می شود که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نبوده و دستش بهطرف غیرمسلمان دراز نباشد، والّا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، ولو آنکه اسم بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد، اسیر و برده اوست و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست.»
این جملات بدون ابهام به سه موضوع مهم تاکید دارد:
اول) نظام اقتصاد اسلامی برای ملت مسلمان
دوم) مستقل بودن و غیر وابسته بودن این نظام به سایر نظامات
سوم) تفاوت بینش بین جامعه مسلمان و غیر مسلمان
تقلید کورکورانه از اقتصاد غرب
آیا جامعه مسلمان می تواند بدون نظام اقتصاد اسلامی اسیر و برده نباشد؟ و اگر بخواهیم از بند اسارت و بردگی غرب که آثار شوم خود را در کشور ما در جنبه های مختلف مانند نظام بانکی و سیطره دلار و تنزل کرامت انسانی رسوخ داده است و سالها نسبت به آنها بی توجه بوده ایم و کورکورانه و نا بخردانه به تقلید از برنامه های اقتصادی غرب (و در تصمیم گیریهای ناشیانه به آنها تعمیق بخشیده ایم) خلاص شویم آیا نباید به طراحی نظام اقتصادی با استناد به روح اسلام و الهام از قرآن و سنت پیامبر اسلام (ص) بپردازیم؟
آیا نمی توان مشکلات پیچیده و خود کرده در این سال ها را ناشی از تقلید از اقتصاد لیبرالی غرب دانست؟
آیا در قرآن و روایات و احادیث مشهور قاعده ـ الگو و دستور العمل اقتصادی وجود ندارد؟ آیا می توان پذیرفت که این منابع فقط حاوی دستوراتی برای عبادات فردی و عبودیت خداوند است و مسلمانان در سراب فلاح و رستگاری رها شده اند؟
تاکنون دو نظام اقتصادی شناخته شده در دنیا وجود دارد: یکی نظام سرمایه داری و دیگری نظام سوسیالیستی (وگفته میشود بعد از آن کمونیستی) اولا کدام دویی است که سه نشود. سومی که مع الاسف سال های طولانی است مغفول واقع شده نظام اقتصاد اسلامی است.
در جامعه ما اقتصاددانان مسلمانی هستند که اقتصاد اسلامی را چیزی جز توهم و خیال پردازی عده ای دیگر نمی دانند. گروهی از این دسته را که باید آنها را روشنفکران غربی دانست که از دستورات و سیاست های نظام سرمایه داری هم در دانشگاه و هم در امور اجرایی حمایت می کنند و دستورات و قواعد سرمایه داری برای آنها حرف آخر را می زند.
نفی اقتصاد اسلامی؛ نتیجه مطالعات سطحی
البته این نوع جانبداری و تبلیغ را نمی توان از جمله مصادیق آزادی بیان دانست زیرا ناشی از مطالعات سطحی این گروه است. مع هذا ما آنها را به باز شدن و تعمیق میدان دید علمی به مطالعه در دستورات اسلام برای تنظیم نظام اقتصاد اسلامی صمیمانه دعوت میکنیم.
برای تدوین نظام اقتصاد اسلامی و نیز تامین مالی اسلامی چه باید کرد؟
علاوه بر برداشت از تعالیم اسلامی در مورد انسان که محور و بازیگراصلی اقتصادی است فقط دو مفهوم بهره (ربا) و دستمزد را که جزو بخش هنجاری هر نظام اقتصادی است بر این مبنا که عدالت هدف غایی این نظام است تغییر باید داد و کسی نمی تواند متعرض آن شود مگر افکار متحجر و غربزده و مقلدین نظام سرمایه داری که باید اعتراف کرد که از سخت ترین کار دنیا (تفکر و تعقل) دست بر داشته اند.
ثالثا اگر این جناح از اقتصاددان ها توانایی استخراج مبانی لازم برای طراحی نظام اقتصاد اسلامی را ندارند تفکر عالمانه ایجاب می کند که بیطرف باقی مانده و نظام مورد بحث را نفی نکنند. اعتراف به ندانستن عیب نیست آنچه که عیب یک اقتصاددان است سؤال نکردن و تحقیق نکرده ابراز عقیده کردن است. این توصیه ما نه از موضع ضعف است بلکه از موضع قوت است.
جامعه ما که متشکل از تک تک آحاد مردم می باشد از یک «جامعه پویا و انعطاف پذیر و اهل تعامل» فاصله زیادی دارد. پویایی و انعطاف پذیری انسان را خطر پذیر نیز می کند. تعامل و کار دسته جمعی با حفظ اصل تقسیم کار با ایجاد سینرژی مثبت، روند توسعه اقتصادی را تسهیل می کند.
امام به ما آموخت که در هر عرصهای میتوان طرحی نو دراندازیم
شرایط پویایی افراد عبارتند از بهره مندی توامان از دو فضیلت جسارت و دانائی. همچنانکه نقش امام راحل در این مورد مثال زدنی است. ایشان قبلا انقلاب را در جای دیگر تجربه نکرده بودند ولی در ایران این ظرفیت شگفت آور را بهوجود آورند.
ما اگر مقلدین راستین ایشان بودیم می بایستی که از صفات برجسته ایشان نیز بهره مند می شدیم و طرحی نو در می انداختیم و در جامعه بین الملل جایگاه خاص هویت اسلامی ایران را از نظر اقتصادی به دنیا عرضه می کردیم.
در این مقطع حساس تاریخی و نیز به منظور تنویر افکار عمومی توصیه می شود که برای روشن شدن اذهان عمومی و نسلهای آینده موضوعاتی از قبیل (اقتصاد اسلامی و…) همواره در فضای آزاد ـ علمی مطرح شوند.
برای اولین قدم میمون نویسنده این سطور اعلان آمادگی می کند که با هر اقتصاددان دیگری که نظام اقتصادی اسلام را یک نوع توهم و خیال پردازی میداند در چنین فضایی ولی به دور از فضای سیاسی مناظره داشته باشد.
والسلام علی من اتبع الهدی