به گزارش خبرنگار پایگاه خبری صدای حوزه، مدتی است بحث انتصابات فامیلی بر سر زبان هاست و جریانی خاص در حال متهم کردن دولت رئیسی به فامیل بازی می باشد. از جمله نقاط عطف این ماجرا هم حکم زاکانی برای دامادش و سپس انتخاب برادر داماد زاکانی به عنوان گزینه وزارت آموزش و پرورش بود که منجر به موج رسانه ای عمیقی علیه فامیل بازی در حاکمیت شد. بگذریم که جریان شکست خورده در انتخابات ۱۴۰۰، با توسل به زر و زور رسانه ای، سعی می کند هر میکروضعفی را تبدیل به ماکروضعف کند.
حساسیت جبهه انقلاب نسبت به انتصابات فامیلی
سطح بالای اعتراضات به توییت زاکانی مبنی بر اعلام بکارگیری دامادش حتی با این توضیح که او هیچ دریافتی از شهرداری نخواهد داشت نشان داد وجدان رسانه ای جبهه انقلاب بیدار است و نسبت به کمترین کج روی حساسیت نشان می دهد. در اشتباه بودن کار زاکانی تردیدی نداشتیم اما الان نگران موضوع دیگری هستیم که در همان روزهای اعتراض به زاکانی هم در گوشه ذهنمان بالا پایین می شد و آن ترس از افراط در عدالت ورزی و عدم رعایت عدالت در عدالت خواهی می باشد که اگر عدالت خواهی سطحی نگرانه پا بگیرد، تروخشک را با هم خواهد سوزانید و مردان خوب روزگار به راحتی آب خوردن و به اندک برچسبی غیرخودی خواهند شد و دایره حق، تنگ تر و تنگ تر خواهد شد به طوری که عملا کارکرد خود را از دست بدهد!
حقیقت اینست که اگر مبتذل و سطحی نگاه کنیم هیچ وقت، هیچ فرزند شخص معروفی نباید در هیچ سمتی عهده دار مدیریت و مسئولیت باشد!
استدالال ما خیلی ساده است؛ ملاک شایستگی و تقواست و اگر فرزند مسئولی بی هیچ دخالت نسبت فامیلی خود بتواند استانداردهای احراز یک پست را بدست بیاورد می تواند عهده دار مسئولیت نیز بشود اما مشکل دقیقا همین جاست که آیا در واقع یک فرزند مسئول عالیرتبه یا معروف می تواند بدون کمک از جایگاه پدر جلو برود؟! حتی اگر او خودش این را نخواهد این نسبت و عنوان همیشه همراه اوست اما به نظرم شاخص هایی هست که می تواند ثابت کند این همراهی نسبت فامیلی نتواسته در بالا رفتن آقازاده، موثر باشد که در ادامه به مواردی اشاره خواهم کرد.
دختر سردار سلیمانی نباید به شورای شهر تهران می رفت
از طرفی در مواردی مطلب مثل روز روشن است مانند حضور نرگس سلیمانی، دختر سردار شهید عزیزمان، در شورای شهر تهران که اتفاقا عملکرد خوبی هم داشته است اما همه می دانیم اگر نبود نسبت ایشان با آن شهید والا مقام هیچ شانسی برای حضور در شورای شهر تهران نداشتند و لذا از اساس نباید وارد این معرکه می شدند. اما در مواردی مطلب به این وضوح نیست و گاه می بینیم آقازاده ای واقعا کاربلد و متقی می باشد و به هیچ وجه روحیه سهم خواهی ندارد و در اثر کار و تلاش خود و به تدریج و نه یک شبه به مدارجی دست یافته است؛ آیا اینجا هم میتوان بر او خرده گرفت؟! به نظر می رسد رشد پله به پله و مرتبط با تخصص و همچنین نوع رفتار آقا و آقازده می تواند روشن کند که مسر ارتقای این آقازاده از عدالت خارج شده است یا نه؟ برخی آقاها، اساسا دوست دارند فرزندشان آقازاده باشد نه یک مهندس موفق یا طلبه جهادی و اصل مشکل خودشان هستند نه فرزندشان و گاه جناب آقازاده مثل سیریش به مناصب پدری می چسبد و با آبروی آقا، بازی می کند که اینها هر کدام گونه های متفاوت از خروج از جاده عدالت می باشند که برخورد متناسب را هم می طلبند.
مثل سورنا و منصور باشید!
بگذارید این بار از جنبه مثبت ماجرا، مثالی عینی و واضح بزنم؛ سورنا ستاری فرزند شهید منصور ستاری که این روزها با فیلم منصور، بیشتر با شخصیت بی نظیر آن شهید عزیز آشنا شده ایم نمونه ای می باشد از آقازده ای که بدون بهره برداری از این نسبت فامیلی و با اتکا به هوش و مدیریت شخصی خود توانسته در طول زمان و پله به پله مدارج رشد را طی کند و اکنون مردانه در پای حمایت از نخبگان ایرانی عرق بریزد و کم نیاورد! براستی تا بحال شنیده اید که کسی بگوید سورنا به واسطه جایگاه منصور، به جایی رسیده است؟
شاخص های عدالتخواهی عدالت ورزانه
خلاصه اینکه در عدالت خواهی و عدالت ورزی، امر موکول به سلیقه نیست و می توان شاخص هایی قابل رصد و احراز داشت تا ” عدالت در عدالت خواهی ” به گونه ای اثباتی محور اقدام قرار بگیرد. در عدالت خواهی هیچ نیازی به آنارشیسم و رویکردهای هرمنوتیک فلسفی نیست و می توان با مراجعه به شاخص های مورد قبول عرف و جامعه آنها را فهمید و بکار بست.
حواسمان که نباشد ناگهان می بینیم همان روشی را مبتلاییم که به قول سید مهدی قریشی، امام جمعه محترم ارومیه؛ امثال حرث بن نعمان فهری مبتلا بودند که حتی به پیامبر ص اعتراض می کردند که چرا پسرعموی خودت را مولای ما قرار دادی و در خدایی بودن این تصمیم تشکیک می کردند تا جایی که این فرد به صراحت به پیامبر اسلام ص می گوید:
” تو به ما دستور دادی تا به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی شهادت دهیم، ما هم شهادت دادیم، دستور به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی که ما همه اینها را پذیرفتیم، اما با اینها راضی نشدی، تا اینکه این جوان (اشاره به امام علی ع ) را به جانشینی خود منصوب کردی و گفتی هرکه من مولای او هستم، علی (ع) مولای اوست آیا این سخنی است از ناحیه خودت یا از سوی خدا؟! پیامبر ص هم فرمود: قسم به خدایی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است.
نعمان بن حارث فهری روی برتافت و گفت: أللَّهُمَّ إنْ کانَ هذا مِنَ الْحَقِّ فَأمْطِرْ عَلَینا حِجارهً مِنَ السَّماءِ أوِ ائْتِنا بِعَذابٍ ألیمٍ؛پروردگارا! اگر آنچه محمد درباره علی می گوید از جانب تو و برحقّ است؛ پس از جانب آسمان برسر ما باران سنگ ببار، یا به عذابی دردناک ما را گرفتار کن؛ همین جا آیه «سَأَلَ سائِلٌ بعذاب واقِعٍ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل شد. ( مجمعالبیان، ج۱۰، ص ۳۲۵ / الغدیر، ج۱، ص ۲۳۹ تا ۲۴۶)
مراقب توجیه گری به نام عقلانیت باشیم
مقتضای عدالت در عدالت خواهی رعایت ملاحظات معقول و واقعی می باشد و اگر بنا باشد هر فرزند مسئول یا فرزند فرد معروف را غاصب آن پست بدانیم، چندان فرقی با نعمان ها نخواهیم داشت. هشدار مهم دیگر هم اینست که بی شک افراط در این ملاحظات به محافظه کاری می انجامد که به گفته رهبر معظم انقلاب، قتلگاه انقلاب می باشد و به نام عقلانیت و اعتدال، شروع خواهیم کرد به ماست مالی و توجیه موقعیت آقازاده ها!
صحبت کوتاهی از حجت الاسلام قریشی پیرامون عدالت در عدالتخواهی به زبان آذری:
مثل همیشه یک تحلیل عالی، مدقانه و منصفانه، خداوند به قلمتان برکت بدهد حاج اقای برزکار عزیز.