نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر
طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان!
عدالت آموزشی و چالشهای ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی
آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟
کانونهای عظیم تبلیغی؛ مأموریتهای سهگانه و واقعیت امروز
خطر جایگزینی اجتماعی در کمین روحانیت
حوزه علمیه و تابلوی ایست پستمدرنیسم
جامعه از کارِ حوزه بیخبر است
تجلیل مدیران حوزههای علمیه کشور از حماسهآفرینی ملت ایران و تاکید بر حمایت تام از نظام و رهبری
گردهمایی خانوادگی برگزیدگان گروههای تبلیغی استان آذربایجان شرقی
تصمیم های خردی که به وقتش اتخاذ نشده اند!
روحانیت در خط مقدم خدمت/ روحانی و مداح رامشیری نماد خدمت شدند
روایت شیخ اسماعیل رمضانی از عصر هوش مصنوعی و لزوم تغییر سبک آخوندی!
نقش علما در دفاع از امت اسلامی بیهمتاست/ غزه هرگز شکست نخواهد خورد
در چنین بزنگاه اندیشهساز و تاریخساز، سکوت مجمع محققین و مدرسین نهتنها پرسشبرانگیز، بلکه رسواگر نیز هست. این سکوت، سکوتی از سر تعقل یا درنگ نیست؛ بلکه سکوتی ناشی از فقدان افق و ناتوانی گفتمانی است. مجمعی که روزگاری داعیهدار عقلانیت انتقادی در حوزه بود، اکنون حتی توان موضعگیری دربارهی افقهای بلند و تمدنی آیندهی جمهوری اسلامی را ندارد. این نشانهی چیست؟
یک مدیر پنج میلیون تومان رشوه می گیرد و همه نهادهای نظارتی با قدرت و قوت تمام، مقابله و مجازات می کنند ولی یک مدیر دیگر از سرِ ناشی گری دویست میلیارد تومان به بیت المال ضرر می زند و آب از آب تکان نمی خورد.
هیچ وقت دولتهای ظالم طرف اصلی نیستند؛ دولتی که یک سلاح کشتار جمعی دارد و نقشه برای نابودی دشمنانش میکشد و این وسط عدهای آدم بیگناه کشته میشود، گویی اصلا دولتهای استعماری اصلا از این اقدامات نمیکنند و اتفاقا در برابر ظلم میایستند!
تکنولوژی های دیجیتال در حال تربیت نسلی حواس پرت و دیجیتالزده است که توجهش جای تمرکزش را گرفته است.
ساختاری که خیلی از ورودی های نوجوان و خروجی های جوانش به نوعی دچار بحران کارکردی می شوند و در عرصه اجتماعی یک نوع چالش هویتی را تجربه می کنند که کیستند، آیا نیازمند یک آسیب شناسی در نسبت آموزش و هویت اجتماعی نمی باشد؟
فیلمی که اخیرا شبکه معلوم الحال و معاند من و تو در رابطه با سرودخوانی یک روحانی در مجلس عروسی پخش کرد، تامل برانگیز بود و واکنش های متعددی را در فضای اینستاگرام به دنبال داشت.
منصور یعنی پیروز و این فیلم بیشتر از اینکه درباره مراحل فنی ساخت یک هواپیما باشد، درباره انسانی است که باور داشت میتواند و یاورانی در این راه پیدا کرد که او را بهرغم تمام ناملایمات و سنگاندازیها تا نقطه پیروزی همراهی کردند. وقتی هواپیمای آذرخش از زمین بلند میشود، منصور ستاری زمینگیر شده و روی ویلچر نشسته است، اما شکوهی که در همین تناقض ظاهری وجود دارد، از یک باور و امید مکتبی برمیخیزد.
چند ساعت پس از این، برخی از دوستانِ طلبه دربارۀ این متن به من تذکر دادند که خوب است نام ایشان و لفظ مرجع از متن حذف شود. من نیز هر دو کار را انجام دادم، اما در همین مدت کوتاه، همان «نسخۀ اولیۀ یادداشت»، منتشر شده بود...
جایزه جهانی بهترین معلم، یک جایزه نفیس است که توسط بنیاد «وارکی» وابسته به یونسکو به معلمی اهدا میشود که سهم قابل توجهی را در این حرفه داشتهاست؛ «ثریا مطهرنیا» آموزگار کردستانی اهل بیجار در جمع ۱۰ معلم برتر جهان، نامزد این رقابت شد.
«گورکن»، ما را به یاد فیلمهای ضد ایرانی در سطح «بدون دخترم هرگز / محصول 1991 امریکا» میاندازد! سوال اینجاست فیلمی مثل «گورکن»چگونه پروانه تولید گرفته است؟! در ادامه، چگونه مجوز پخش و اکران گرفته است؟!
رعایت نکردن فرم نقد و فراموش کردن سوادرسانه ای در بیان انتقادات باعث شد که طیف اصلاح طلب، فرصت را برای بازسازی سیاسی خود مساعد دیده و با پوشش و برچسب حریت و استقلال مرجعیت موج دوم را نعل تازه زنند.
در حرکت حضرت معصومه سلامالله علیها به سمت ساوه و قم در همدان نیز تصمیم به قتل ایشان گرفتند و این تهدید ادامه داشت تا اینکه بالاخره یهودیان در ساوه به مقصود خود رسیدند و همراهان حضرت را به شهادت رساندند و خود ایشان را هم زخمی کردند.
قصد آن داشتند که بهتدریج، از ظرفیّتِ مرجعیّت برای «بازیسازی سیاسی» و «بازسازیِ سیاسیِ» خویش بهره ببرند و مرجعیّت را هزینه و هیزمِ آتشِ فتنۀ خویش سازند، امّا گمان نمیبردند که کسانی به بازی وارد شوند که دلنگران «حریم» و «اعتبارِ» مرجعیّت شیعه هستند