نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر
طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان!
عدالت آموزشی و چالشهای ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی
آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟
کانونهای عظیم تبلیغی؛ مأموریتهای سهگانه و واقعیت امروز
خطر جایگزینی اجتماعی در کمین روحانیت
حوزه علمیه و تابلوی ایست پستمدرنیسم
جامعه از کارِ حوزه بیخبر است
تجلیل مدیران حوزههای علمیه کشور از حماسهآفرینی ملت ایران و تاکید بر حمایت تام از نظام و رهبری
گردهمایی خانوادگی برگزیدگان گروههای تبلیغی استان آذربایجان شرقی
تصمیم های خردی که به وقتش اتخاذ نشده اند!
روحانیت در خط مقدم خدمت/ روحانی و مداح رامشیری نماد خدمت شدند
روایت شیخ اسماعیل رمضانی از عصر هوش مصنوعی و لزوم تغییر سبک آخوندی!
نقش علما در دفاع از امت اسلامی بیهمتاست/ غزه هرگز شکست نخواهد خورد
در چنین بزنگاه اندیشهساز و تاریخساز، سکوت مجمع محققین و مدرسین نهتنها پرسشبرانگیز، بلکه رسواگر نیز هست. این سکوت، سکوتی از سر تعقل یا درنگ نیست؛ بلکه سکوتی ناشی از فقدان افق و ناتوانی گفتمانی است. مجمعی که روزگاری داعیهدار عقلانیت انتقادی در حوزه بود، اکنون حتی توان موضعگیری دربارهی افقهای بلند و تمدنی آیندهی جمهوری اسلامی را ندارد. این نشانهی چیست؟
به نظر بنده به جای سرزنش این بخش از طلاب غالبا جوان، بهتر است برخی مراکز و ساختارهای حوزوی را سرزنش کنیم که هنوز نتوانسته اند فکری برای زندگی مستقل و عزتمندانه طلاب بکنند که مجبور نباشند مبالغ سرریز شده از دولت را مصرف کنند!
آنچه که در این رابطه محل تامل و بررسی است این نکته خواهد بود که چرا از پله دوم شروع می کنید و به پاسخگویی و ماستمالی کردن ماجرای لو رفته می پردازید. صحبت سر اصل گفته ها و دیدگاه های شماست.
منتقدان دیپلماسی دولت، بجای استفاده از ادبیات تند بهتر است با رویکردی کاملا «کارکردگرا» و معطوف به نتیجه و منافع ملی از «دستاورد»های این دیپلماسی سوال کنند.
رئیس جمهوری در ماههای اخیر اقدامات و ادبیات متفاوتی را در پیش گرفته است که میتواند به فرضیههای ناخوشایندی منجر گردد.
سخن احمد، همان معنای عقبماندگی تفکر از فرهنگ است که نه فقط در هند و ژاپن بلکه در ایران و حتی در شهرهای مذهبی ما هم در حال صیرورت است. هر مقدار سیر فرهنگ سریعتر و شتابندهتر از سیر تفکر و اندیشه باشد، عملا نوعی از جوکریسم فرهنگی (جنبشهای فرهنگیِ بیسر و بیمعنا) بوجود خواهد آمد.
آنچه که به اوج گیری احساسات و بالارفتن میزان خطای انتخاباتی کمک می کند، کلیدواژه هایی است که بار جنگ روانی و تولید روایت غالب را در عرصه جمع آوری رای مردمی به دوش می کشد. این واژه ها دارای ظرفیت کلیشه سازی، انگاره سازی و تاریخ سازی هستند و توان مدیریت حافظه مردمی را دارند.
چرا بخشی از مردم، طلاب و روحانیون را از جنس خود نمی دانند و با وجود رویکردهای انتقادی بسیاری از طلاب و فضلا، آنان را دچار نوعی "ماست مالی مزمن" در مواجهه با خطاهای دولتی و حکومتی می دانند؟ چرا میزان گلایه و ناراحتی از طلاب و روحانیونی که به اصطلاح کاره ای هم نیستند در حدی می باشد که این قشر با کنایه های تلخ و زننده در کوچه و خیابان روبرو هستند؟!
حال سوال اینست چه کسی این اطلاعات غلط را به ایشان رسانده بود تا حدی که علی رغم دقت فوق العاده ای که همیشه از ایشان دیده شده است، این آمار را اعلام می کنند. به نظر می رسد با توجه به مصاحبه نوبخت با برنامه نگاه یک سیما در بهمن ماه 1399 که در ایرنا هم منعکس شد، منبع این خبر جناب معاون رییس جمهور و رییس سازمان برنامه و بودجه بوده است.
گفتنی است برخی تحلیلگران سیاسی تلاش کرده اند نظریه ترمیدور انقلاب ها را بر انقلاب اسلامی ایران نیز تطبیق دهند و از آغاز دوران بازگشت انقلاب به سازگاری با واقعیت ها در مقابل آرمان های انقلابی حرف بزنند.
در اوایل انقلاب نظر امام خمینی ره بر عدم ورود نظامیان در امر سیاست و همچنین عدم ورود روحانیون در مناصب سطح بالای دولتی نظیر ریاست جمهوری بود که دومی بعدها تعدیل شد و امام ره به حضور روحانیون در مناصب کلیدی متمایل شدند. اما داستان عدم ورود نظامی ها در سیاست به همان قوت باقی ماند...
آقای روحانی از کدام گفتار یا رفتار دولتمردان آمریکایی احساس کرد آنها دنبال توبه هستند؟ و اگر توبه ای در کار نیست -که نیست- چرا روحانی اصرار دارد آدرس خلاف واقع به مردم بدهد؟
آقای رئیس جمهور، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از رفراندوم نمی هراسد و با این تکنیک نخ نما و پوپولیستی که بیشتر به فرار رو به جلو شبیه است تا راه حل مسائل کشور، سعی نکنید خود را تبرئه و مدل نظام را سیبل نفرت و اتهام قرار بدهید که این آنفولانزای نیویورکی دامن خودتان را گرفته است. اگر باور ندارید این روزها به صف های مرغ در کف خیابان ها نگاهی بیندازید...