آیا روحانیت توانسته با تحولات جامعه همگام شود؟
آیا سرمایه اجتماعی روحانیت رو به افول است؟
لزوم اتخاذ رویکرد کیفی در گزارش های تبلیغی / کار خودجوش شما در صدای حوزه بسیار باارزش است!
پاسخگویی به روش مرکز خدمات!
شروع فعالیت های فرهنگی با دختران اغتشاشگر/ یک سال در مسجد ممنوعالمنبر شدم
موسیقی عرفانی یا عرفان موسیقی؛ مسأله اینست!
پاسخ انجمن اساتید انقلابی سطوح عالی حوزه علمیه قم به بیانیه تسلیم جبهه اصلاحات
نقدی بر نقد بی پرده خانم اسماعیل زاده به صحبت های استاد پناهیان در باب امر به معروف و نهی از منکر
طلبه خبرنگاری که شیفته آموختن بود / روزت مبارک محمد جان!
عدالت آموزشی و چالشهای ساختاری در حوزه علمیه از منظر استاد وکیلی
آیا انبیای الهی مشاهده این همه رنج و مصیبت مردم مظلوم غزه را تحمل می کردند؟
کانونهای عظیم تبلیغی؛ مأموریتهای سهگانه و واقعیت امروز
خطر جایگزینی اجتماعی در کمین روحانیت
حوزه علمیه و تابلوی ایست پستمدرنیسم
خانوادهها گاه در انتقال درست ارزشها کوتاهی کردهاند، نظام آموزشی نتوانسته خود را با نیازهای جدید تطبیق دهد و بخشی از روحانیت نیز از درک تحولات اجتماعی بازمانده است.
در تشکیلات دوستان مشهدی و تصوف حوزوی شان، اصل بر تسلیم محض شاگرد عرفان از استاد است. اصل بر تقدم فرامین استاد عرفان بر شرع است. اصل بر عدم نقادی و چون و چرا کردن میباشد. چنانچه در نقد پیشین برخی مصادیق را نقل نمودم.
این بیانیه که محتوای آن بی شباهت به نامه جام زهر برخی از نمایندگان مجلس ششم به مقام معظم رهبری نبود و در استمرار فشارهای خارجی نوشته شده، مطالبی تکراری بود که با توجه به تجربه های شکست خورده سال های اخیر، تعجب خوانندگان را از نویسندگان آن صدچندان می کند چون حداقل همگان دیدند که رژیم غاصب صهیونیستی و ارباب آمریکایی او، نه زبان مذاکره می فهمد و نه با گفتمان تنش زدایی دست از خباثت خود بر می دارد بلکه در میانه مذاکره حمله نظامی می کند و بر خلاف همه قوانین بین المللی تأسیسات هسته ای را هدف قرار می دهد.
در آستانه روز خبرنگار، اگر می خواستم لیست خبرنگارانی را تهیه کنم که واجد خصیصه هایی چون تعهد، اخلاص، تلاش برای بهتر شدن و رویکرد حرفه ای و در عین حال علاقهمند و حساس به مبانی دینی و انقلابی باشند، یقیناً نام "محمد رستملو" در بالای آن لیست قرار می گرفت.
وجود استقبال فراوان طلاب از کلاسهای ایشان و اثبات سطح علمی بالا، تلاش برای اخذ مجوز رسمی با مخالفتهای غیرمستند و فشارهای غیردانشی مواجه شده است. در حالی که دروس کممخاطبتر و با سطح پایینتر بهراحتی رسمی میشوند، درس پرمحتوای ایشان بدون دلیل علمی معتبر، از رسمیت محروم مانده است.
در این اوضاع هولناک اگر انبیای الهی همچون حضرت موسی(ع)، حضرت عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) حضور داشتند آیا مشاهده این همه رنج و مصیبت را تحمل می کردند؟ یا صرفا نظاره گر این نوع رویداد های خشن و غیر انسانی بودند و هیچ گونه واکنشی از خود نشان نمی دادند؟
نکته مهم و نگرانکننده این است که برخی میخواهند با همین وضعیت موجود حوزه، تبلیغ را به اولویت اول حوزه تبدیل کنند؛ در حالیکه این نگاه از اساس اشتباه است!
اگر حوزه علمیه نتواند کارکرد تصویرسازی از دین را بهدرستی ایفا کند، برای او رقیب بیرونی ایجاد میشود. به باور من، بازسازی دینی در جامعه شروع شده، اما نه توسط روحانیت!
با رشد دولت مدرن، بسیاری از کارکردهای سابق از دست رفت. طبیعتاً هنگامی که جامعه به این نهاد احساس نیاز نکند، منزوی شدن برای او امری طبیعی بهحساب میآید.
ذهنیت اولیه کسانی که وارد حوزه میشوند، یک ذهنیت تبلیغی است. اما هنگامی که افراد وارد میشوند، در مییابند که مسیرشان ساده نیست. در طلبگی نیز باید از خیلی چیزها بگذرید. یک سری اتفاقات در جوانی هست که وقتی طلبه میشوید، از آنها میگذرید. این گذشت به طور غیرارادی رخ میدهد.
پایداری، تاب آوری، مقاومت، هوشیاری، وحدت، انسجام، آشکارسازی و تأکید بر مبانی و نظریه انقلاب اسلامی، ایستادگی در برابر استکبار، مبتلا نشدن به وادادگی، تبیین و روایت گری درست، تقویت مبانی معرفتی و ایمان، ارتباط قوی تر با مردم و جوانان و جذب فعالتر، راه پیش روی ما است.
تبلیغ دین، مسیری است که جز با اخلاص و مجاهدت پیموده نمیشود. اما آنچه این مسیر را گاه دشوارتر و در عین حال ارزشمندتر میسازد، فراق از خانه و خانواده و همراهی دلهایی است که در پس پرده، سهمی بزرگ در این رسالت مقدس دارند.
کافیست طی یک رصد یک هفته ای مجموعه ای از قوانین و آیین نامه های دست و پاگیر شناسایی و ابطال یا اصلاح شوند تا حس وجود یک اراده قوی برای اصلاح معایب سیستمی حوزه جان بگیرد...