آقای جبرائیلی بهتر نبود ابتدا عذرخواهی میکردی و بعد مواضع قبلی را تکرار می کردی؟!
راهکارهای پیشنهادی جبرائیلی به دولت با چاشنی تخریب دولت سیزدهم!
دردودلی از یک مبلغ پرتلاش به بهانه انتشار تصاویر بازارگردی دختر و داماد پزشکیان در قزاقستان
آلزایمر در اطلاعرسانی سریع و صریح!
“مسجد هراسی” و “توبیخ نذریدادن” با طعم حمایت از مستأجر!
امروز ارتباط با جوانان کم رنگ شده است/ نسلی که وارد حوزه می شود، باید مشاوره های لازم به آن ها داده شود!
فیلم کامل مصاحبه صدای حوزه با حجت الاسلام مرتضی آقاحسینی
بازگشت نیمبند تبریزیان
میرزای نائینی و تأسیس عقلانیت دینی در حکمرانی
بازگشت نائینی به متن ولایت؛ از مشروطه تا تمدن اسلامی
نائینی و حکومت مردمی
نشست علمی پیرامون اندیشه سیاسی میرزای نائینی
قدردانی از خدمات تاریخی و اثرگذار تیپ امام جعفر صادق علیهالسلام/ تأکید بر همکاری و تدوین برنامه مشترک
فقه الجهاد/ امنیت و آسایش در پرتو مبارزه و اِعمال قدرت
واقعیت ماجرا آن است که شهید رئیسی هم مثل مرادش مقام معظم رهبری، از ابتدای دولت حرفهای کارشناسی همه طیفها را شنونده بود چرا که هر کدام نکات و دغدغههای درستی در ضمن تذکرات و پیشنهادات خود دارند.
یکی از پررنگترین واژههایی که این روزها در ادبیات دولتمردان تکرار میشود، «وفاق» است. اما پرسش جدی این است که وفاق به چه معناست و در عمل چگونه اجرا میشود؟ آیا وفاق یعنی کنار گذاشتن اصول و ارزشهای مشترک جامعه، یا تقویت وحدت حول آنها؟
از ابتدا بارها بیان شده بود که هدف از نقدهای ارائه شده توسط حقیر اثبات حلیت یا حرمت موسیقی نیست (بلکه اصلاً خود را در جایگاهی نمیدانم که در این مسأله فتوا و نظر داشته باشم) و نقدها ناظر به عملکرد و روش بحث آقای فلاحتی است؛ از طرفی جنس دروغها و تحریفات و اشتباهات بهقدری واضح است که برای بررسی آن نیازی به تخصص نیست.
نکته مهم و نگرانکننده این است که برخی میخواهند با همین وضعیت موجود حوزه، تبلیغ را به اولویت اول حوزه تبدیل کنند؛ در حالیکه این نگاه از اساس اشتباه است!
اگر چه بحث ما در مشهد با آقای وکیلی در باب حلیت یا حرمت موسیقی بوده است لکن بنظر این تقابل، بسیار عمیق تر و گفتمانی تر از این هاست. چرا که در واقع، سخن پیرامون دو منظر فقاهی به نصوص دینی در بسیاری از مباحث اجتماعی اسلام میباشد.
آنچه دین را در یک جامعه زنده نگه میدارد، بیش از هر چیز، پیوند آن با زندگی روزمرهی مردم است. دینداری اگر از متن زندگی جدا شود و تنها به شکلی از نمایش مناسکی تقلیل یابد، دیگر نمیتواند کنش اجتماعی معناداری تولید کند.
همین یادداشت علاوه بر اشتباهات پیشین، در قریب به ۲۰ مورد به بزرگانی چون رهبرمعظم انقلاب، حضرت آیت الله جوادیآملی، علامه طباطبایی، میرزای قمی و... نسبتهایی اساساً کذب و دروغ داده یا اقدام به تحریف آشکار عبارات ایشان کردهاند که هرچند در برخی موارد ناشی از بیدقتی یا ضعف شدید علمی بود که از طلاب متوسط سطح هم توقع نمیرود اما بعضاً نشانههای روشنی از تعمد هم در آن دیده میشد.
اگر تا دیروز کارآمدی حوزه با شاخصهایی چون تربیت فضلای علوم دینی، گسترش معارف اهلبیت علیهمالسلام، حمایت معنوی از نظام، و تولید اندیشه دینی سنجیده میشد، امروز این معیارها برای داوریِ جامع کفایت نمیکند. در دوران نوینی که تهدیدات پیچیدهتر و عرصههای نبرد ترکیبیتر شدهاند، نهاد حوزه نیز باید با معیار «توان کنش در شرایط بحران» مورد ارزیابی قرار گیرد.
چالش اصلی اینجاست که دوران پساجنگ، همواره مورد توجه نیروهای سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی است و درصدد آناند که مسیر جدید جامعه را با اهداف و شعارهای خودشان همسو سازند.
طبق برداشت حقیر که مستنداتش را خواهم گفت ، آقای وکیلی تقریبا مروج آراء فقهی و حِکمی علامه طهرانی در مشهد میباشند.اصل این ارادت هیچ بدی ندارد بلکه خوب است اما نباید ارادت به یک عالم، مانع تفقّه و تفلسف صحیح یک اهل علم بشود .
ولی سخنان عبدی مثل خیلی جاهای دیگر دور از واقعیت و سیاه نمایی و حمله به حوزه و فقه سنتی و در یک جمله، عقده گشایی است.
اما حالا در اتفاقی بامزه، عجیب و تاریخی؛ همه دشمنان قسمخورده دنیای اقتصاد و نیلی و غنینژاد و خالقی و آخوندی همقسم شدند تا مدنیزاده وزیر اقتصاد شود!
مسئله مهم و مغفول این است که جوامع زنده نه با ساختمانها، که با رابطههای انسانی نفس میکشند و با پیر شدن جمعیت، این شبکهها بهتدریج از هم گسسته میشوند.