به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی طی یادداشتی به بررسی گونههای «سکوت» در حوزههای علمیه پرداخته است که در ادامه می خوانیم:
سکوت اعتراض (سکوت سیاسی)
بدون شک برخی از سکوتهای حوزه، سکوت اعتراض به سیاستهای حاکم بر جامعه است. البته برخی از این اعتراضهای حوزه دلسوزانه و از روی صداقت و برخی نیز از سر حسادت و کینه است.
البته برخی از معترضانِ سکوتکرده شاید ندانند امروزه سکوتشان فقط به رد یا نقد نظام و سیاست منتهی نمیشود بلکه به رد و نقد تشیع و بلکه اسلام نیز میانجامد. شکلگیری برخی از حرکتهای الحادیِ متفاوت بعد از مهسا امینی نشان از همین نکته دارد که تفکیک نظام از دین یا از تشیع هرچند به لحاظ ذهنی متصور و ممکن است ولی به لحاظ واقعی و اجتماعی نامعقول و ناممکن است.
سکوت در فشار (سکوت روانی)
در پی شکلگیری سکوتهای معنادار و معترضانه در حوزه، سکوت دیگری شکل گرفته و آن سکوت ترس است، ترس نه صرفا از ترس و هراس از نهادهای امنیتی بلکه ترس از شبکههای علماییِ داخل حوزه است که با لابیگریهای گوناگون افراد متفاوت از خود را از شبکههای خود میرانند و آنها را همه جوره در فشار قرار میدهند تا کسی در حوزه موضعی مخالف آنها نگیرد، و کسی هم اعلام رای موافق در همراهی با نظام نکند.
سکوت در حاشیهماندگی (سکوت تبعیض)
نوع سوم سکوت، سکوت فرهیختگانی است که اهل فضل و دانشاند، لیکن چون فرصتی در اختیارشان گذاشته نمیشود و دعوتی از آنها صورت نمیگیرد و برای حل مسئلههای نظام، نظرشان مسموع نمیشود، ناگزیر و از سر ناچاری حرف نمیزنند و یا نمیتوانند حرف بزنند.
در این بین مشکلی وجود دارد و آن عدم سکوت کسانی است که بیش از اندازه و در همه حوزهها حرف میزنند. برای به حرف آوردن برخی از اهل سکوت، باید برخی از حرافان را ساکت کرد.
سکوت خلوص (سکوت معنوی)
جریانات زیاد و فضلای بسیاری نیز در حوزه هستند که هم بسیار فاضلاند و هم برخوردار از دانش اجتماعی و هوش تحلیلی بالا هستند و هم در مقام کنشگری بسیار بیش فعالاند ولی خلوصشان و عشق گمنامیشان اجازه نمیدهد که خود را اعلان و آشکار کنند.
به عنوان فردی که تقریبا ۳۰ سال است در حوزه هستم و قریب به ۲۰ سال در دانشگاههای مختلف هم درس خوانده و هم درس دادهام، سطح پیشرفت علمی، پژوهشی و اجتماعی در حوزه را بسیار جلوتر و پیشرفتهتر و موثرتر از دانشگاه میبینم و تصورات قدیمی و کهنه از حوزهٔ امروز را اساسا صائب نمیدانم و ظرفیتهای بالفعل، و نه بالقوه، حوزویان را در مقام تئوریپردازی و کنشگری اجتماعی بسیار بالا و بیبدیل میبینم.
بیشتر بخوانید:
چرا مردم فکر می کنند روحانیت ساکت نشسته است؟!