به گزارش صدای حوزه، طرح و اثری که به میدان هنر راه پیدا نکند، رسالت خودش را انجام نداده، به همین دلیل است که میگویند هنری که دیده نشود، عقیم میماند. شاید با همین ایده بود که دیوارنگاره میدان ولیعصر (عج) به عنوان بزرگترین عرصه نمایش اثر هنری پایتخت، در بهمن ۱۳۹۱ ایجاد شد.
این دیوارنگاره، خلافآمد جریان هنری کشور و گالریها شنا کرد و به جای اینکه منتظر مخاطب و بازدیدکننده باشد، خودش سراغ مخاطبان رفت. در گام دوم، به جای انتقال تجربیات و منویات درونیاش، موضوعاتی را مقابل دیدگان مخاطبان قرار داد که عمومیت بیشتری دارند و در مناسبتها، امکان برقراری پیوند میان مخاطب و اثر هنری را مهیا میکنند.
دیوارنگاره به طول تقریبی ۴۷ متر و عرض ۱۸ متر، رفتهرفته به جزء ثابتی از شهر تهران بدل شد و در پارهای اوقات حتی توانست موج رسانهای ایجاد کند. با این حال، طرحهای اکرانشده روی این دیوارنگاره، همواره محل بحث و اختلافنظر بوده است. در اوایل سالهای فعالیت، یکی از اساسیترین اشکالات این دیوارنگاره، نادیده گرفتن «زنان» به عنوان بخش عظیمی از جامعه ایران بود که البته با بالا گرفتن انتقادها، این نقیصه برطرف شد.
ضعف در ایدهپردازی، تکنیک و اجرا، نتیجه دایره بسته طراحان دیوارنگاره میدان ولی عصر
این سیر تکوین، رفتهرفته بر غنای دیوارنگاره افزود و طرحهایی را به نمایش انظار گذاشت که با غرور ملی، نشاط اجتماعی یا حزن جمعی همراه بود. با این حال، فرآیند فراز و فرود دیوارنگاره خیلی زود نمایان شد. نمودار سینوسی دیوارنگاره پس از سالهای آغازین فعالیتش بیانگر یک واقعیت مهم بود؛ ضعف در ایدهپردازی، تکنیک و اجرا. این سهگانه ناشی از یک خلأ جدی بود؛ دایره بسته طراحان که همگی زیر نظر «خانه طراحان انقلاب اسلامی» فعالیت میکنند.
خانه طراحان انقلاب اسلامی که از زیرمجموعههای سازمان هنری رسانهای اوج است، طی یک دهه اخیر که از راهاندازی دیوارنگاره میدان ولیعصر میگذرد، تمامی فرآیند تولید و اکران اثر روی این دیوارنگاره را بر عهده داشته است. گارد بسته مسئولان این مرکز برای مصاحبه و شفافسازی پیرامون شیوه ایدهپردازی، فرآیند طراحی، انتخاب آثار و هزینهها ـ اعم از طراحی تا چاپ و نصب ـ موجب شکلگیری فرآیندی انحصاری شده است و همین انحصار، افول تدریجی آن را رقم زده است.
به عنوان نمونه، جدیدترین طرح دیوارنگاره میدان ولیعصر که به عید فطر اختصاص دارد، کلیشهای، ضعیف و فاقد ایدهپردازی و خلاقیت است. حتی خلق کاراکترها هم در حد کارتونهای کودکانه متوقف مانده. حال اینکه دیوارنگاره مذکور توسط «محمدرضا دوستمحمدی» طراحی شده و او پیشتر سابقه طراحی آثار استاندارد و چشمنوازی را در کارنامه دارد.
باید از مسئولان خانه طراحان انقلاب اسلامی پرسید که چرا درهای این خانه به روی دیگر طراحان بسته است و طرحها بر اساس روابط انتخاب میشوند، نه ضوابطی همچون فراخوان عمومی؟!