اشاره
علی اکبر رائفی پور، جزو معدود افرادی است که در سنین جوانی، توانسته با بیان شیوا و دست گذاشتن بر روی مسائلی که هم مورد نیاز جوان امروز میباشد و هم از جذابیت برخوردار است، بدنه اجتماعی قابل توجهی را با خود همراه کند.
فعالیتهای او در موسسه مصاف شامل طیفی از تخصصهاست که البته به قول خودش، در همه این تخصصها صاحب نظر نیست ولی توانسته از ظرفیت متخصصین هر بخش به درستی استفاده کند. در طول ۱۲ سال فعالیت رسانهای و جدی او، برخی اظهارات و یا اقداماتش مورد انتقاد بوده که دلایل متعددی دارد.
اما رائفی پور اساسا از حاشیهسازی و جنجال منفی گریزان است و معتقد به گفتوگو در فضای عقلانی است؛ رائفی پور محبوب نسل جوان و پیشرو در عرصههایی دینی و اجتماعیست که روشنگریهایش، همگام با روحانییون انقلابی پیش میرود.
وی در روزهای گذشته و در خلال سفرش به قم، مهمان پایگاه خبری صدای حوزه بود و برای دومین بار پاسخگوی سؤالات چالشی ما در موضوعات مختلف، از ماجرای حمایتش از تتلو، تا نامه اش به رهبر معظم انقلاب و بودجه مؤسسه مصاف بود.
در این گفتگو از اسامی زیادی حرف به میان آمد، از رسول جعفریان و نوح یووال هراری تا صدرالساداتی و دهباشی، از آیت الله وحید و پناهیان و مرتضی آقا تهرانی تا تتلو و استاد احمد عابدی! همچنین از بودجه مصاف و روابطش با دولت ها پرسیدیم تا وضعیت مالی خودش؛ از اینکه طلاب را چگونه شناخته و مراجع علمی اش چه کسانی هستند تا اینکه چرا گاه بالای منبر می نشیند و سخنرانی می کند و یا اینکه چرا درباره همه چیز حرف می زند و همچنین چرا نودسیاسی استارت نخورد؟!
حاصل این گفتوگو در مقابل دیدگان شماست:
صدای حوزه _ آقای رائفی پور، تجربه و دیدگاه شما در مورد طلاب خصوصا طلاب جوانی که زیست امروزی دارند چیست؟
کتابی هست به نام یهودیت نوشته ایزیدور اپستاین که در آن مواجه تاریخی یهود با مسائل مستحدثه را بیان می کند و خیلی جالب مواجهه تدین با مسائل جدید را به تصویر می کشد، توصیه می کنم حتما طلاب این کتاب را بخوانند. البته نقد و ایرادات فنی به این کتاب داریم اما در کل، کتاب قابل استفادهای است.
مسائلی که ما امروزه یا در تاریخ معاصر با آن درگیر هستیم را دو هزار سال قبل، جریان دینی یهود با آنها درگیر بوده و تجربیات جالبی داشتهاند مثل مسئله اخباری گری و اصولی و .. بحثم سر این است که مطالعه این کتاب میتواند برای طلاب مفید باشد و ما باید از گذشته ادیان عبرت بگیریم.
ضرورت شناخت “هندسه دین”
من معتقدم باید هندسه دین را درست یاد بگیریم که در این صورت خواهیم فهمید نسبت هر مسئله و پدیده ای با محورها و مرکز مختصات دین چیست و کجا باید باشیم و چگونه عمل کنیم. دین به تعبیر معصوم علیه السلام مثل یک درختی است که اعتقادات و احکام و اخلاق، ریشه ها ،تنه و شاخ و برگ آن هستند لذا باید همه را با هم پیش برد، نمیشود هر کدام را جدا کرده و به برخی عمل کرده و بعضی را کنار نهاد و یا افراط و تفریط نمود که قطعا موجب انحراف میشود و با توجه به مسائل جدید و نسل جدید، طلاب هر لحظه باید با این سه محور مختصات خود را تنظیم کرده و بهترین و بهینه ترین نقطه را انتخاب کنند.
باید مساله شناسی بر اساس یک شناخت صحیح باشد؛ واقع بینانه این است که پدیدهای مثل رائفی پور نتیجه نیاز در جامعه است و حوزه باید به این مسئله توجه بکند؛ من با نشریه خیمه صحبت کردم و برخی مسائل را آن جا به صراحت بیان کردم. علیرغم این که مرا از هئیات برای سخنرانی خیلی دعوت میکنند اما تا جایی که میتوانم نمی روم و حقیقتا میل ندارم، چون معتقدم این جلسات توسط روحانیت اداره بشود بهتر است کما اینکه در ابتدای امر نیز سخنرانی هایم را از دانشگاه ها آغاز نمودم.
صدای حوزه – ولی قبلا در تهران در هیئت آقای محمد طاهری بودید و روی منبر هم نشستید!
بله عرض کردم هیئت می روم اما رویه اصلی بنده نیست ، آن جلساتی که من روی منبر می نشینم مجبورم ، چون یا صندلی نیست و یا فیلمبردار جلسه اصرار دارد به دلیل اینکه زاویه و یا اصطلاحا سطح و لِول دوربین را نمی توانند تغییر دهند با این وجود معمولا پله پایین منبر می نشینم و هرگز بنا ندارم سخنران ثابت هیچ هیئتی باشم چرا که اساسا معتقدم، روحانیت باید کارکرد خود را داشته باشد و نباید بچه مردم که به هیئت میآید، دو هوایی بار بیاید، من که پاسخ به شبهات را بیان میکنم، عملا میخواهم آنچه شاید روزی برای خودم شبهه بوده و با تحقیق برطرف نموده ام را به گوش مردم برسانم و در نهایت بدیهی است بنده مقلد هستم.
بارها گفته ام هرچه دارم از منبر ها و مطالعه شخصی است نه از آموخته هایم در دانشگاه.
نیازی در جامعه وجود دارد و بخشی از جامعه در اثر کار دشمن و یا بهروز نشدن روحانیت، به این قشر بدبین شدهاند؛ برخی لسان قوم را با لسان قم اشتباه گرفتند و مردم زبان حوزه را نمی فهمند، و زبان مترجمی هم وجود ندارد. شما می بینید یک برهههایی برخی از روحانیون به زبان مردم صحبت کردهاند و جوانان و مردم شیفته او شدهاند از جمله حاج اقا دانشمند، نقویان و پناهیان و … را ما دیده ایم. پس حوزه کمکاری کرده است و الا اگر کسی بنای ارتباط با مردم را داشته باشد توانسته و موفق هم شده است.
صدای حوزه – خب شما در موضوعاتی کار کردهاید که حوزه علمیه در سطح شما ورود به آن موضوعات نکرده است
سوال این است چرا حوزه ورود نکرده است؟ این سوال را باید از مسئولین حوزوی پرسید. مثلا در قضیه هوش مصنوعی چرا حوزه علمیه آنطور که باید ورود نمی کند در حالی که امروزه به یک بحث بسیار مهم و مورد نیاز جامعه تبدیل شده و البته با گذر زمان پر رنگتر خواهد شد ؟
صدای حوزه – البته حوزه چند سالی است که مسئله هوش مصنوعی را دنبال میکند
بله درست است، اطلاع دارم اما دیر و بسیار محدود ورود کرده است؛ من یک سال قبل با یکی از مجموعههای خبری حوزه در همین رابطه مصاحبه کردم، آن را منتشر نکردند. الان جامعه از کتابهای امثال نوح یووال هراری پر شده است ، خوب این کتاب ها در مخاطب سوال و شبهه بوجود می آورد ، حالا امثال بنده نمی توانند سکوت کنند و یا بنشینند تا جامعه منحرف شود!
اجازه بدهید مثالی بزنم در ماجرای فرق ضاله هم همین بود؛ بنده پررنگ ورود پیدا کردم ، به محض اینکه حوزه علیمه خودش را رساند و موسسات مختلفی مانند بهداشت معنوی و … زیر نظر حوزه و با استفاده از روحانیون تاسیس شدند ما به سنگر دیگری رفتیم و همین الان مواردی که با ما تماس می گیرند را به این موسسات ارجاع می دهیم.
نیازهای روز جامعه را بفهمیم
بنده یک زمانی در موتور جستجوی گوگل کلمه “آموزش زبان” را نوشتم و پیشنهادات گوگل جالب بود؛ گوگل بر اساس سرچ کاربران فارسیزبان عبارت “آموزش زبان ترکیهای” “آموزش زبان کرهای” و امثال آن را قبل از “آموزش زبان انگلیسی” پیشنهاد میداد! این نشان میدهد حسگرهای ما در جامعه فعال نیست و نمی توانیم نیازهای روز جامعه را بفهمیم و لذا عقب می مانیم و مخاطب را از دست می دهیم. چند درصد دغدغه جوان امروز را می فهمیم و نگران هستیم و برایش برنامه داریم و دغدغه کنترل آن را داریم؟
مگر معصوم علیه السلام نفرموده اند : علیکم بالاحداث ؟ پس چرا حوزه عملا هیچ ارتباطی با این نسل ندارد؟
خبرگزاری فارس یک بخشی دارد تحت عنوان “فارس من” که اگر از ۵۰ هزار امضا بگذرد از مسئول ارشد آن مساله مطالبه میشود و در صحن علنی مجلس پیگیری خواهد شد، در چند مورد محدود این اتفاق افتاده و ۵۰ هزار امضا را رد کرد است؛ جالب است یکی از موضوعاتی که مخاطبین به عنوان کمپین خواهان آن شدند، برگزاری کنسرت گروه کرهای BTS در تهران بود که از مرز ۵۰ هزار هم گذشت!
جالب است یکی دیگر از این موضوعات فارس من که در کمتر از دو روز۰ ۵ هزار امضا را رد کرد، دادن یک برنامه تلویزیونی به رائفی پور بود؛ در روزهای گذشته هم گزارش آپارات منتشر شده است که رائفی پور جزو پربازدیدترینهای جستجوهای مردم بوده است.
فرض بفرمائید من رائفی پور نیستم
چرا رائفی پور میتواند با مردم ارتباط برقرار کند؟ به نظرم، اول من “مسئله” مردم را خوب تشخیص داده و آنها را جواب میدهم که نیازشان است؛ دوم با لسان قوم صحبت کردم سوم دنبال هیچ شغل و پست دولتی و غیره هم نیستم و این مورد را در سالهای اخیر از خودم برای مخاطبان رفع اتهام کردهام.
در انتخابات لیستی نبوده که به سراغ ما نیایند؛ پستهای زیادی هم به بنده پیشنهاد میشود اما نمیروم، چرا؟ چون نمی خواهم مخاطبم بگوید او این حرف ها را میزد که رای ما را جمع کند ، نه عزیزم تک تک شما مردم برای من مهم هستید.
شخصیتهای فرهنگی و کار اجرایی
معتقدم ساختارها افراد را خواهد بلعید و اشخاص اثرگذاری خود را از دست میدهند؛ مثلا حاج آقای آقا تهرانی رفتند نماینده مجلس شدند امروز تاثیرگذاری شان چه قدر است؟ در جریان اتفاقات مجلس چقدر ایشان را پررنگ می بینید ؟ اصلا ایشان کجاست ؟ جایگاهش در بین مردم و جوانان یک استاد اخلاقی بود که برای مردم بسیار قابل استفاده بود اما الان این اثرگذاری کجاست؟
نکته مهم این است که بدانیم در کدام سنگر بیشترین اثرگذاری را داریم و اگر فردا روزی بنده تشخیص بدهم که در فلان پست و مسئولیت خدمت بیشتری می توانم به دین و کشورم انجام دهم تردید نکنید به آنجا خواهم رفت.
صدای حوزه _ به نظر شما چه کسانی باید وارد کارهای اجرایی شوند؟
باید نیاز سنجی بکنید و مشخص شود که کجا تاثیرگذاری بیشتر است، و این که آیا تو رفتی به جایگاه دیگری، کسی هست جای تو را پر کند یا نه؟ خیلی از خطباء مشهور در انتخابات مجلس ثبت نام کردند و رای اول را در تهران آوردند، اما آقای قرائتی وارد این گود نشد، و معتقدم که این تاثیر و بیان مطالب با زبان گویا را خداوند به حاج آقا قرائتی داده است و سالها است که تاثیر گذار است.
برنامه ای برای ورود به سیاست ندارم، چون جایی که الان قرار دارم تاثیرگذار هستم، و البته شاید یک روزی تصمیم بگیرم بخاطر اثرگذاری کارم، وارد سیاست شوم.
نود سیاسی
صدای حوزه _ اگر صدا و سیما از شما بخواهد نود سیاسی را اجرا کنید، قبول می کنید؟
بله شروطی دارم و اگر محقق شود قبول میکنم. شاقول قانون و منافع ملی را می گذارم وسط، به کسی هم رحم نمیکنم و با قانون بدون رودربایستی، از افراد سوال و مطالبه می کنم و البته خطوط قرمز صدا و سیما را هم میدانم.
حواسم هست که نباید در پازل دشمن بازی کنم، هر چیزی جایی دارد، گاهی مطالبه تند و گاهی مصلحت سنجیهای نادرست موجب تقویت دشمن است ، هرگز نباید از انصاف خارج شد.
اگر به نبرد چیزی بروم ریشهای اقدام میکنم و مبنای طرف مقابل را به چالش میکشم، من برای خود مبنا دارم و هر کجا وارد میشوم با مبنا فکر و مشورت است. مثلا در حال تاسیس مدرسه هستیم و اعلام کردیم ریالی از کسی دریافت نمیکنیم و این یعنی با تمام مدارسی که پول میگیرند جنگ به راه انداختهایم!
صدای حوزه _ نقاط قوت دیگر خود را در چه چیزی میدانید؟
مسئله مهمی که به آن توجه دارم این است که با توجه به مقتضیات جامعه ما و لوث شدن بسیاری از مطالب ایجابی چاره ای نیست که از “لا اله” شروع کنم بعد به “الا الله” میرسم، من از “یکفر بالطاغوت” شروع میکنم و بعد “یومن بالله” را مطرح میکنم.
مسئله بعدی آن است که امروزه کارهای بصری و جوانپسند، مورد اقبال جامعه است و من در حوزه رسانه، متخصص هستم و می دانم کجا باید از چه چیزی استفاده کنم تا مؤثر باشد.
مسئله دیگر این است که مطالب جدید باشند نه همان مباحث تکراری، و صد البته مفید فایده باشد و به درد مخاطب بخورد چون اساسا مطالب سطحی و به درد نخور و صرفا جذاب به سرعت ارزشمندی خود را در جامعه از دست می دهند. برخیها من را متهم میکنند که با جریان فراماسونری که موضوعی جذاب بود مخاطب جذب شد، باید گفت، بله موضوع جذابی بود اما من فقط مدت کوتاهی در این باره سخنرانی می کردم؛ از سال ۹۰ یک کلمه هم در این باره چیزی نگفته ام پس چرا هر روز به تعداد مخاطبانم افزوده شده است؟
با شیب ملائم مخاطبان را به سمت مهدویت سوق دادم؛ برخی که در این زمینه خرده میگیرند را با کمال احترام افرادی میدانم که هیچ چیزی از مخاطبشناسی بلد نیستند.
همانگونه که این جماعت اگر در زمان حضرت ابراهیم ع بودند خرده میگرفتند چرا بین خورشیدپرستان رفته و آنها را با حضورش تقویت کرده ، حضرت استدلال میکند که این رفتار من برای نزدیک شدن به مخاطب است که زمینه پذیرش حرف را فراهم کنم، اما او را متهم می کنند که تو تحت تأثیرات تعلمیات آزر بتپرست هستی!
من نسبت به انقلاب و دین تعصب جدی دارم
من نسبت به دین، روحانیت و مبانی انقلاب، تعصب دارم و در این ۱۳ سال بارها از سوی خودی ها مورد هجمه قرار گرفتم، اما با اینکه رسانه هم دارم، هیچ وقت جواب ندادم، چون به روی خودیها اسلحه نمیکشم و این را از سیره معصومین علیهم السلام و امامین انقلاب فراگرفتهام.
هیچ وقت از رهبری و مراجع و افراد شاخص انقلاب هزینه نمی کنم و معتقدم نباید سرمایههای دین و انقلاب را هزینه کنیم. در موارد مختلفی من مطلبی را از مراجع تقلید و علما و … شنیدم و همان را نقل کردم و مورد هجمه قرار گرفتم اما هیچ وقت نگفتم که این مطلب بنده نیست و من فقط ناقل هستم که مبادا ذره ای از این توهین ها به دامان این عزیزان بنشیند لذا خودم پاسخ داده ام.
رفتار حاکمیت با افراد تأثیرگذار
یک سوال دارم، آیا رائفی پور یا هر کس دیگری روی جوان ها تاثیرگذار است یا نه و آیا حوزه و حاکمیت نگران نیست جوان ها منحرف شوند؟!
من اگر جای حاکمیت بودم از افرادی که در بین مردم و جوانان تاثیرگذار هستند، دعوت می کردم و تقویت و کمکشان می کردم. کسی که تاثیر گذار است، باید مورد آموزش قرار گیرد، از مبانی معرفتی بگیرید تا امنیتی و حتی آموزش زبان خارجی اش، چرا نباید جایی باشد که اینها را آموزش بدهد، چرا اینها را نباید مورد حمایت های معیشتی قرار داد تا فردا روزی ندانسته توسط فلان مفسد اقتصادی حمایت مالی نشوند، چند بار چنین اتفاقاتی را درباره سخنرانان و مداحان معروف شنیده اید؟
چند بار باید آزمون و خطا بکنیم، ما مثل آن مجری و سلبریتی نیستیم که وقتی خطا کرد بگوییم به جهنم!
من یک رهایی و از همگسیختگی در کشور میبینم که باید هرکسی خودش را بالا بکشد و سیستم این کار را نمیکند؛ همین فرمان “آتش به اختیار” رهبر انقلاب به جوانان یعنی چه؟ یعنی سیستم عصبی در ارتباط با مغز قطع است و خودت تصمیم بگیر و عمل کن؛ به نظرم فرمایش ایشان فحش به مسئولین مربوطه بود اما نفهمیدند!
صدای حوزه _ سبک زندگی و روحیات طلاب را چگونه دیدید؟
بنده با فلان روحانی مسئول یا معروف کاری ندارم اما سطح زندگی عموم طلاب بسیار پایین است و من با خیلی از طلاب و روحانیون ارتباط و رفاقت دارم؛ مردم نمی دانند برخی ها با یک میلیون و شاید کمتر از آن امرار معاش میکنند.
مردم فکر میکنند همه روحانیون مانند فلان آخوند بالاشهر نشین نانشان در روغن است، روحانیونی را میشناسم که فرزندانشان سو تغذیه دارند، دوست طلبه ای دارم که برای امرار معاش کارگر اسباب کشی منازل است و در سن جوانی دیسک کمر گرفته است!
حوزه به سمت دانشگاهی شدن میرود
من سیستم آموزشی حوزه را از دانشگاه بهتر میدانم، اما متاسفانه حوزه دارد به سمت آموزش دانشگاهی میرود که به نظر درست نیست. هدف این است که طلبه “مُلا” بار بیاید که یک موضوع تعیّنی است و نه تعیینی، یک موضوع جوششیست نه کوششی؛ این غلط است که طلبه در امتحان نمرهاش ده باشد یا بیست، همان مدرک را به او بدهیم.
بحث “هم مباحثه”، قبل از تدریس و بعد از آن در حوزه که طلاب می نشینند و درس را مورد بحث قرار میدهند این خیلی عالیست. دکترای زبان ادبیات عرب، مغنی و سیوطی میخواند، درحالیکه در حوزه علمیه، شخص با دوم راهنمایی وارد حوزه میشود، همان اوایل این ها را میخواند. متاسفانه این تغییرات ، حوزه را از پویایی باز خواهد داشت و طلاب را بی سواد و غیر عمیق بار خواهد آورد.
صدای حوزه _شما در حال تحصیل دروس حوزوی هستید؟
بله بنده جسته و گریخته در حال تحصیل دروس حوزه هستم، یعنی آن چیزی را که لازم دارم می آموزم نه تمام دروس را چون برخی از آن ها را بی فایده می دانم حداقل برای من بی فایده است ، در عوض چیزهای دیگری برای آموختن هست که اساسا جایی در دروس حوزوی ندارد ، به حوزه کلام علاقه دارم و هر بخشی که میبینم مورد نیازم است را فرامیگیرم.
من در حوزههای مختلف دینی به صاحبان آن علم و متخصصین مراجعه می کنم؛ در مسائل مربوط به اختلافات فرقتین و فقه مقارن خودم را شاگرد آیت الله حسینی قزوینی می دانم، در تفسیر به حجت الاسلام نقی پور فر، در بحثهای تمدنی آیت الله سیدمهدی میرباقری و مباحثی که مرحوم سید منیر بیان می کرد را مورد مداقه قرار می دهم، در علم کلام، دکتر حسینی، در حوزه حدیث هم نیاز باشد ما به بخشی از مجموعه خودمان (به اسم افق) که از طلاب هم هستند میسپاریم و چکشکاری میکنند و بحث میکنیم.
در مباحث اخلاقی سه نفر استاد اخلاق داشتم: به مرحوم آیت الله حسینی زابلی مراجعه میکردم؛ زمانی در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام در خیابان کارگر، از محضر آیت الله خوشوقت استفاده میکردم و دورتر از آن هم آیت الله جاویدان بودند؛ بعضا هم نسخههای متضاد دریافت میکردم!
در یکی از سالها از من درخواست شد به لبنان بروم؛ اتفاقا سالی هم بود که در اینجا مجموعههای امنیتی خیلی اذیتمان کردند، یکی از اساتید گفتند برو و دیگری گفت نرو! من آن یکی که بیشتر برخلاف نفسم بود را در پیش گرفتم و نرفتم و الان میبینم کار درست را کردهام و سنگر اصلی اینجاست.
غلبه تمایلات رسول جعفریان در تحلیل تاریخی
صدای حوزه _ در تاریخ اسلام و تحلیل ها، به چه کسی مراجعه می کنید؟
روش و منهج مرحوم سید جعفر را میپسندم و فی المثل آقای رسول جعفریان را در مسیر ایشان نمیبینم و روش مندی علامه را ندارد به نظرم نگاه و تمایلات ایشان در تحلیل تاریخی او تاثیر میگذارد، هم ایشان و هم آقای سروش محلاتی هم همینگونه است.
من در اندازه ای نیستم که در مورد تاریخ نظر بدهم، اما ایشان را مورخ نمی دانم. من در حوزه یهودشناسی متخصص هستم، مثلا دیدهام که آقای جعفریان در همین مورد که بنده تخصص دارم خلاف بیّن نظر داده است.
تخصص من فقط در صهیونستشناسی و رسانه است
ما در موسسه ۱۹ معاونت داریم، از سلامت و تغذیه گرفته تا معماری اسلامی و شهرسازی و ادیان و … همه افراد هم از متخصصین این رشتهها هستند. مجموعه این معاونت ها و نظرات تخصصی این عزیزان به من یک جامعیت داد. من صبح در جلسه بخش پوشاک بودم، بعد راجع به فرقهها جلسه داشتیم، در ادامه یک بحث امنیتی در مورد طالبان و آذربایجان و بعد از آن هم مباحث خانواده؛ گاهی روزانه در پنج و شش جلسه شرکت میکنم.
من جز در بحث صهیونستشناسی و رسانه که تخصص داردم، خود را در مسائل دیگر متخصص درجه یک نمیدانم و مدعی هم نیستم اما فضای مجازی و زبان عمومی آن عرصه را کاملا می شناسم و این باعث شده مسائل را ذو ابعاد ببینم نه از زاویه دید محدود هر کدام از این متخصصین.
مثلا درباره طالبان از بحث کلامی و فقهی احناف دیوبندی بگیرید تا مسئله امنیت ملی ، مهاجرت ، طرح صهیونیستها برای خاورمیانه ، ژئو پلتیک منطقه ، نیاز آبی ایران ، شیعیان افغانستان و ده ها مسئله مهم وجود دارد که متخصصین حوزه های مذکور فقط از زاویه دید خودشان به مسئله نگاه می کنند و اینجا ما افراد جامع و میان رشته ای لازم داریم تا در بررسی این پدیده پیچیده و ذو ابعاد بهترین تصمیم را بگیرند.
پس لازم نیست در تمام این رشته ها متخصص درجه یک باشید، مهم فهم خوب و نسبی هر یک از این عرصه ها و نهایتا تصمیم درست و بهینه است.
صدای حوزه _ اما این تلقی در مورد شما وجود دارد که شما راجع به همه مسائل نظر میدهید و خود را متخصص میدانید!
مگر جایی هست که شما آخوندها نظر ندهید؟! (با لبخند)
شاید قدرت بیان و قدرت رسانهای من هست که اینگونه القاء شده است و اینگونه برداشت میکنند. الان اما کسی که جامعیت داشته باشد کم داریم و یا اصلا نداریم. بنده هم به خاطر نیازم به این رشتهها و تخصصها ورود کردهام. مثلا من به فلسفه علاقه دارم ولی آن، جزء علومی نیست که سبد علمی من بدان نیاز داشته باشد، دلیلی هم ندارم به سراغش بروم و وقتم را تلف کنم.
استثتائا در باره هوش مصنوعی چون این نیاز (مباحث فلسفی هوش مصنوعی) وجود داشت جلساتی در این باره گذاشتیم.
دکتری ندارم
من به سراغ هر دانشی نمی روم، آنچه را برای کارم نیاز داشته باشم بدست خواهم آورد. برای مثال آموختن ادبیات عرب بدرد من نمی خورد و وقتی برای آن نمی گذارم همانطور که دکترا نگرفتم، چون به درد من نمی خورد، دکترا میگرفتم که به من بگویند “دکتر”؟ خوب الان میگویند(خنده)!
هرچند دنبال این نیستم که به من دکتر بگویند. من از سال ۸۷ وبلاگی داشتم که همانجا نوشتم به من دکتر نگویید من دکترا ندارم. با دکترا قرار بود سخنرانی کنم؟ خوب سخنرانی میکنم! با دکترا قرار بود مشکلات مردم را حل کنم که الان مراجعه میکنند!
صدای حوزه _ شاید جهت تدریس در دانشگاه نیاز داشته باشید!
من در دانشگاه هم تدریس داشتهام. در دانشگاه امام صادق علیه السلام سال ۹۲_۹۳ تدریس داشتهام؛ ۵ واحد درس عمومی داشتند که خودم تدوین کردم، شامل تاریخچه استکبار، سوادرسانهای و دشمن شناسی. سالهای بعد هم دعوت کردند اما خودم نرفتم چون ملزم بودم هر هفته سهشنبه دانشگاه میبودم و فرض بفرمائید در آن روز مشهد بودم یا سوریه و لبنان و ..؛ دیدم از یک شهری به خاطر ۳۰ نفر بیایم تهران، به خودم و جمع بیشتری جفا میکنم.
صدای حوزه _ چرا کتاب نمی نویسید؟
برای این کار هم برنامه داریم اما مشکل فقط کتاب نوشتن نیست، معتقدم ما رائفی پور کم داریم؛ اینها باید تکثیر شوند و به نظرم بهتر است اینها از دل حوزه بیرون بیایند. چون مبانی دینی شان محکم است و البته بناست واحد قم مجموعه مصاف این کار را انجام دهد.
هیچوقت از رهبری و علما هزینه نمیکنم
صدای حوزه _ شما طلاب و روحانیون را حامی خود می دانید و یا منتقد خود؟
می شود یک نفر هم حامی باشد و هم منتقد ، اما متوجه منظور شما شدم، دو گروه هستند، آنهایی که هدف و اثرگذاری را می بینند حامی هستند و برخی ها هم منتقد.
یک زمانی آیت الله وحید خراسانی یک روایتی را بیان فرومودند و بنده با اتکاء به قول ایشان همان روایت را نقل کردم بدون اینکه سند آن را بررسی کنم. روایت هم مربوط به داستان مردی در سامرا بود که استخوانی در بین دست خود میگرفت و دعای باران میکرد و باران میبارید. انتقادهای بسیاری به سمت من روانه شد! حتی مهاجرانی هم حمله کرد.
اما شما دیدید که رائفی پور بگوید این روایت را حضرت آیت الله وحید بیان کرده است؟! اصلا چندبار شنیدید که بگویم رهبر انقلاب فلان موضوع را گفته و از ایشان اصطلاحا خرج کنم؟ این را نامردی میدانم.
من نسبت به حوزه تعصب و غیرت دارم، زمانی آقای دهباشی سر موضوع قرنطینه قم به روحانیت توهین کرد و تنها کسی که جواب دقیق و به موقع داد من بودم؛ که بعد از آن انواع توهینها را نثار من کرد و هنوز هم می کند! آیا ما گفتیم روحانیت از ما تشکر کند؟ البته هر کسی در مورد هرچیزی که حرف میزند یا سکوت میکند، باید حجت شرعی داشته باشد و لابد آقایان هم دارند.
برخی اهم و مهمها را متوجه نمیشوند، میگویند رائفی پور یک سری خطاها دارد، اولا چه کسی ندارد؟! ثانیا از چندتا سخنرانی این خطاها را دارد؟ ثالثا نیت او چیست ؟ الان آقای رئیسی انتخاب شدهاند، ظرف ۳ ماه ۶۰ غلط از سخنرانیهای ایشان گرفتهاند؛ بر روی هرکسی تمرکز کنید و نگاهتان ایراد بیرون کشیدن باشد همین آش است و همین کاسه ، هر چه بروز و ظهور بیشتر باشد قاعدتا احتمال وقوع خطا هم بیشتر می شود ، املا نانوشته که غلط ندارد.
بنده هم زیر ذرهبین هستم، هم از طرف اصلاحطلبان و هم از طرف اصولگراها روی بنده حساسیت زیادی وجود دارد؛ و فقط کافی است اعراب یک حدیث را اشتباه بخوانم! جالب اینجاست که قبل از من بسیاری افراد همان حدیث را غلط خواندهاند اما حساسیت روی بنده است.
مثلا در مورد حدیث مربوط به مرگ عبدالله (شاه سعودی)، حدیث را از آقای پناهیان که برای بنده ثقه است نقل کردم اما ایراد و انتقاد صرفا نثار بنده شد! لذا دیگر مانند سالهای قبل عمل نمی کنم و قبل از طرح بحث و بیان روایت، سعی میکنم همه جوانب آنرا بسنجم، حتی اگر آن را مرجع تقلید روایت کرده باشد!
صدای حوزه _ شما توئیتی نوشتید که در آن از لفظ “گاو” نسبت به برخی استفاده کردید، به نظر شما این ادبیات درست است؟!
برای این نوشتم که واقعا “گاوها” مشغول کار بودند! کسی که در آن اثنا (ایام حساس انتخابات) بین جبهه انقلاب اختلاف می اندازد، اگر روباه نباشد بدتر از گاو است! امام قدس سره در کتاب شرح جنود عقل و جهل میفرمایند صفاتِ حیوانی داریم ، خوکی ، گاوی ، شغالی و … باغ وحشی است برای خودش حماقت های انسان!
صدای حوزه _ اما این نوع ادبیات، طلبهای که از شما حمایت میکند را خلع ید میکند!
قبول میکنم اما برخی اوقات برای تفهیم مطلبی به مخاطب شوک لازم است؛ این همان بخش رسانهای است که عرض کردم و من یک رسانهای هستم و بهتر میدانم کدام کلمه را کجا استفاده کنم ، مشکل از گاو گفتن نیست مشکل این است که تمرکز روی بنده خیلی بیشتر از دیگران است!
در بین نزدیک به سه هزار سخنرانی یک بار در یک جلسه خصوصی در رابطه با خوابی که دیده بودم صحبت کردم که متاسفانه پخش شد، جالب آنجاست که آنچه گفتم با محکمات و مسلمات دینی ما هم کاملا سازگار است، از زمین و زمان حمله کردند. کار به نوشتن مقاله در صفحه اول روزنامه فرهیختگان هم کشید و نویسنده مقاله به بنده نسبت انحراف داد.
یک سوال، منبری ها و سخنرانی هایی در همین کشور داریم که فرمایشاتشان از رسانه ملی هم پخش می شود و عموما محتوای اصلی سخنانشان را نقل خواب و مکاشفه و … تشکیل می دهند ، این آقایان منتقد کجا هستند؟
خداوند در قرآن از حمار و کلب برای برخی استفاده کند عیبی ندارد و ما بگوییم ایراد است؟ رهبری به اسرائیل حرامزاده بگوید ایراد ندارد و ما بگوییم میشود ایراد؟! امام حسین علیه السلام ابن زیاد را “الدعی ابن الدعی” خطاب میکند ایرادی ندارد اما اگر ما بگوییم مشکلساز است! مطالب اینچنینی زیاد داریم اما دوست ندارم پشت این اسامی پنهان شوم و تا حال هم این کار را نکردم با اینکه الان دیدید این کار را بلدم!
پس خیلی مشکل از گاو گفتن نیست ، کما اینکه خیلی ها صبح و شب بدترش را می گویند ، مشکل اینجاست که عده ای مترصدند کوچکترین خطایی سر بزند تا آن را پیراهن عثمان کنند .
مردم ولی نعمت ما هستند
مردم در نگاه من، عوامِ کالانعام نیستند! مردم در ادبیات دینی ستون دین و ذخایر طلا و نقره عنوان شدهاند؛ مردم در کلام امام قدس سره ولیّ نعمت تعریف شدهاند و مردم در نگاه رهبر انقلاب، تجلی اراده خدا هستند.
اما دو سر طیف جامعه جزو مخاطبان من نیستند، یکی “خیلی حزباللهیها” و گروه دیگر “خیلی بیدینها” که کاری با آنها ندارم و وقتی هم ندارم برای آنها صرف کنم. طیف میانی جامعه مخاطبان اصلی من را شکل میدهند و نظرسنجیها هم همین را تایید میکند.
خبرگزاریهایی که علیه من مطلب میگذاشتند، در مورد تاثیرگذاری من نظرسنجی کردند و تلاش هم کردند تا رای من را بشکنند اما جزو بالاترینها بودم! این درحالی است که من از رسانههای رسمی حذف شدهام و شیطنت صورت میگیرد. با این حال الان رسانه نسبتا قدرتمند خودم را دارم. بنده عموم مردم و سواد اعظم جامعه را در نظر میگیرم و اظهار نظر این دو گروه کم جمعیت روی من اثر نمی گذارد و برایم مهم نیستند هرچند عموم رسانه ها در دست این دو گروه است.
البته اینکه مردم برایم مهم هستند هیچگاه بنده را به سمت جذب مخاطب به هر روشی نکشانده است ، قرار نیست به تسامح و تساهل بیفتیم ، بله می شود هم از مبانی و اصول دفاع جانانه کرد و هم مردم را مجذوب نگه داشت. آنهایی که می گویند نمی شود، خودشان بی هنر هستند و مهارت های لازم را کسب نکرده اند.
توسعه فعالیتها بر اساس نیاز جامعه
من بر اساس نیاز مردم برنامهریزی کردم و مجموعه را توسعه دادم. به بنده افرادی با تخصصهای گوناگون مراجعه میکردند و اظهار میکردند میخواهیم برای امام زمان عج الله فرجه کار کنم، چه کنم؟ این شد که در مجموعه خودمان، مثلا واحد مهندسی تاسیس کردیم که وظیفه آنها، طراحی و ساخت بناهای اسلامی و یا ساخت قطعاتی است که مردم بدان نیاز دارند و تحریم هم هستیم.
مثلا ما نگرانی داریم نسبت به منابع سوخت اطراف شهرها که اگر جنگی اتفاق بیافتد و اینها هدف موشک قرار بگیرند ما چه کار باید بکنیم؟ مثلا در همین مورد در موسسه توانستیم این مشکل را حل کنیم و این مسئله را به مسئولان ذی ربط انتقال دادیم.
ورود ما به حوزه تکنولوژی، اینگونه بود که به سراغ لبه علم دنیا رفتیم مثلا دستگاه CNC ما دقتش ده میکرون واقعی است، تحریمی است و داریم می سازیم و خیلی چیزها ساختیم و صدای آن را در نمی آوریم چون زیر ذره بین هستیم!
هنگام حمله به بنده از حزب اللهیها تا لیبرالها با هم متحد می شوند! این موضوع را هم پذیرفتهام، اتمسفر مملکت ماست و باید آرام آرام تغییر کند. اصلا پدیده تقطیع سخنرانی، به صورت ویژه با من شروع شد.
شما مطلبی را از بافت و زمینه و کانتکست آن جدا کنید یک تحریف بزرگ رخ داده است. ببینید مدل نقدی که روزنامه اصولگرای فرهیختگان علیه من نوشت اگر باب شود، قرآن و روایات هم زیر سوال میرود. هر سخنران و خطیبی، نسبت به مقتضیات مجلس و مخاطب سخن میگوید، مثل روایات که معصوم علیه السلام در پاسخ به یک سوال چند نوع پاسخ دادهاند که به نظر متناقض می رسد چرا ؟ چون افرادی با سطح سواد و احساسات متفاوت آن را پرسیده اند.
طلاب، مهارتهای لازم مثل سواد رسانه را برای زیستن در شرایط کنونی یاد بگیرند
صدای حوزه _ مهم ترین پیشنهادات شما برای طلاب چیست؟
طلاب مهارتها و آگاهی های لازم مثل آشنایی با سیره اهل بیت ، تفسیر قرآن ،سواد رسانه ، آشنایی با سیره شهدا و … برای زیستن در شرائط کنونی را باید یاد بگیرند. هر طلبهای که امروز چیزی را به دست آورده، به تلاش خودش بوده نه با دروس حوزه پس منتظر سیستم نمانند و خودشان پیگیری کنند.
جالب است طلبهای با بنده تماس گرفته بود و اعتراض داشت به یکی از سخنانم، هرچه میگفتم این حرف تقطیع شده است متوجه نمیشد! اقلا برای من “عقل” قائل شوید! من یعنی اینقدر نمیدانم که فلان صحبت اساسا نامعقول و به ضرر من است؟! و یا می تواند برای من در این جامعه مشکل بیافریند؟ خوب چرا باید آنرا بیان کنم؟
البته مهارت سخنرانی درست کار بسیار کار دشواری است. سخن باید به گونهای باشد که برای سه گونه مخاطب پیام رسانی کند ! دشمن ناامید شود، عموم مردم امید پیدا کنند و خواص هم دغدغه مند شوند؛ استاد این موضوع رهبر انقلاب است.
صدای حوزه _ آیا شما در جایی در مورد رمی جمرات در حرم امام رضا علیه السلام مطلبی را عنوان کرده بودید؟
بله در وبلاگی که قبلا در آن فعالیت میکردم و هنوز هم هست، خطاب به آیت الله مکارم اینگونه نوشتم: حالا که آن طرف این موضوع را تحریف کردهاند، بیاییم و به صورت نمادین در برخی نقاط مثلا در حرم امام رضا علیه السلام بصورت نمادین این کار را انجام دهیم.
اما این به آن معنی نیست که این جزوی از آداب زیارت ماست ، در ثانی همین الان در بسیاری از راهپیمایی ها یا نمایشگاه های موقت یا دائم در اقصی نقاط کشور بصورت نمادین رمی جمرات گذاشته اند ، ثالثا ما از مرجع بزرگوار کسب تکلیف کردیم مانند دیگر کارهایمان تا ببینیم نظرشان چیست.
من همه مراسمها را چه عید بیعت و چه مراسم نیمه شعبان و … را از مراجع تقلید استفتاء میکنم؛ همین امروز هم در قم خدمت آیت الله علوی گرگانی رسیدم ( آیت الله علوی گرگانی: فعالیتهای شما موجب خوشحالی ماست ) قبلا هم خدمت حضرات آیات نوری همدانی، مکارم، وحید استفاده کردم. البته از نظر من این دیدارها دیپلماتیک نیست و برای ارائه گزارش کارهایمان و عرضه دین ، بهرهمندی معنوی و استفتاء خدمت ایشان میرسم.
صدای حوزه _مقصر عقب ماندن طلبه ها از جامعه را چه کسی میدانید؟
خود حوزه؛ حوزه است که طلبه را تربیت میکند و در درجه بعدی خود طلاب را طلاب، با قرآن، سیره اهل بیت علیهم السلام و اساسا با ثقلین آشنا نیستند. کجا یاد گرفتند؟! اینها جزو دروس اصلی حوزه نیست. از ائمه علیهم السلام هم فقط ۲ امام را میشناسید (امام باقر و امام صادق علیهم السلام) آن هم صرفا موضوعات مرتبط با احکام! در قرآن هم بیشتر روی آیات الاحکام متمرکز هستید، نقش قرآن و اهل بیت در حوزه کجاست؟
در حوزه نقض غرض شکل گرفته است؛ وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید جز ثقلین چیزی به جا نمیگذارم، در حوزه طلبه قرار بود به ابزاری مجهز شود مانند ادبیات عرب که از ثقلین درست استفاده کند، اما الان به قدری درگیر این مباحث شده که هدف را فراموش کرده است. موارد متعدد پیش آمده که از طلبه ای در حضور بنده در مورد مسائل دینی و اعتقادی سوال میپرسیدند، بنده جواب سوال را میدانستم اما آن طلبه بلد نبود.
الان طلبه پایه ۴ را در ادارات دولتی و نظامی استخدام میکنند، در حوزه در این ۴ سال جز ادبیات چه آموخته است؟! اما میرود در فلان اداره و میشود حجت الاسلام فلانی!
این طلبه دیگر فرصت ادامه دادن تحصیلاتش را پیدا میکند؟ میشود یکی مثل حسن روحانی؛ وقتی یک عمامه به سر و مسئولی میآید از عاشورا درس مذاکره می گیرد و امام معصوم را قابل نقد میداند، معلوم است در حوزه علمیه تاریخ نخوانده است، اطلاعی از ثقلین ندارد و اساسا اصول و مبانی اعتقادی اش ضعیف است.
حوزه به اندازهای درگیر جزء شده که کل را فراموش کرده است. این حیلههای شرعی که در برخی روایات آمده، برای برون رفت از یک بحران است. اما امروز در جامعه و مسائل بانکداری و … جای اصل را گرفته است. قوانین بانکی ما در برخی موارد حتی با استفاده از حیل ربا ، از لحاظ شرعی هم درست نیست. هدف این بود که این پول به سمت تولید برود، آیا میرود؟
چه کسی باید جلوی این را بگیرد، طلبه پایه اول؟! ساختار و مباحث او را میبلعد. مگر ساختارشکن باشد و بشود علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی و … الان چند نفر مثل اینها داریم؟ چند طلبه تربیت شدهاند که در احکام، اعتقادات و اخلاق متخصص باشند؟ تمرکز اصلی بر روی احکام است.
صدای حوزه _ اتفاقا مدتی قبل حجت الاسلام محمدی شاهرودی مهمان ما بود و ایشان هم از کمبود طلبه متخصص در حوزههای مختلف از جمله کلام گلایه داشتند
ماجرای نامه به رهبر معظم انقلاب
زمانی خدمت رهبر انقلاب نامه نوشتم و حدود ۱۴ مورد و سرفصل را بیان کردم که (طبق بررسیهای من مهارت های لازم برای زیستن در جامعه کنونی است)، نیاز دارم اینها را یاد بگیرم، من را راهنمایی بفرمائید.ایشان دستور داده بودند تا جلسه با ایشان در دستور کار قرار گیرد ، بنده یک فعال فرهنگی تاثیرگذارم، چرا تا کنون نتوانستهام رهبر معظم انقلاب را ملاقات کنم؟
صدای حوزه _ شما رسانه دارید، اگر این را در رسانههایتان مطرح کنید پاسخ خواهید گرفت
این کار شایسته نیست، اتفاقا در شبکه افق یکبار مطرح کردم. در نامهای که نوشته بودم تاکید کردم که قصدم صرفا ارائه گزارش و دریافت رهنمود از محضر معظم له میباشد؛ از دفتر ایشان من را خواستند و گفتند: شما اول دینت را به حاج آقای احمد عابدی عرضه کن بعد! (حتما عموپورنگ، خانم الهام چرخنده علی دایی، استیلی و رامبد جوان این کار را کردهاند و این یک قاعده است!)
با این وجود من به این حرف گوش دادم و خدمت آقای عابدی زنگ زدم که ایشان با تعجب فرمود: این چه حرفیست به شما زدهاند!
دلایل بایکوت شدن در رسانههای رسمی
صدای حوزه _ دلیل این مسئله شاید این باشد که وقتی امثال شما وارد این چنین مباحث دینی می شوید، خوف این وجود دارد که در وسط راه منحرف بشوید؛ و مطرح کردن شما هم توسط رسانههای رسمی ریسک بالایی دارد.
پس با این استدلال همه فرصت ها را باید بسوزانیم؟! چرا که هر لحظه ممکن است یکی در آینده منحرف شود!
به فرض این استدلال غلط را بپذیریم پس چرا صدا و سیما هر روز در حال باد کردن سلبریتی هایی است که هشت سال برای مملکت رئیس جمهور تعیین می کنند و صبح و شب در حال انتشار اراجیف در بین مردم هستند ؟ این مطلب نشان میدهد که در حکمرانی مثل یک طفل رفتار میکنیم؛ اگر این فرضی که شما میگویید هست، باید حضور فرد مورد نظر را در رسانه مدیریت کرد نه اینکه کلا حذف کنیم.
کما اینکه در همین مسئله هم وحدت رویه ندارند ، عزیزانی هستند که تا دلتان بخواهد در مملکت حاشیه درست می کنند اما در رسانه ملی حضور دارند.
اتفاقا یکی از دلایلی که امثال بنده در رسانههای رسمی مثل صداوسیما بایکوت میشوم این است که در این مراکز فقط حلقه اطرافیان خاصی مورد توجه هستند، در این حلقهها نبودم، چگونه در صدا و سیما مطرح شوم؟ ما در مملکتمان تا دلتان بخواهد “چی” داریم! مثل قالیبافچی، جلیلیچی، زاکانیچی یا حلقه امام صادقیها، حلقه امام باقریها و …
تا از خودشان نباشی ناخودی هستی ولو بچه پیغمبر باشی!
صدای حوزه _ شما آقازاده نیستید؟!
پدر بنده سرهنگ بازنشسته است و پدرخانمم یک خیاط ساده است؛ من زیر بلیط هیچ کسی نیستم.
خیلی از نیروهای سالم هم آمدهاند تلویزیون، مطرح هم هستند، ایرادی هم پیدا نکردهاند. البته بنده معتقدم پشت پرده این اقدامات به دلیل تصمیماتی است که شبکه نفوذ می گیرد. به طور مثال کسی که مانع سخنرانی من در برخی سخنرانیها و صداوسیما بوده، مسئول میز اسرائیل در یکی از نهادهای امنیتی بود و از قضا جاسوس اسرائیل از آب درآمد!
همین آقای حسن فراهانی که اخیرا دستگیر شده است اولین کسی بود که سخنرانی های من را تقطیع میکرد. اسلحهخانه در منزلش کشف شده و الان به جرم قتل بازداشت است. همین آقا کلاسهایی را در قم برای طلبهها راه انداخت که ۴۰ روزه شما را حافظ کل قرآن میکنیم. و بعد به عنوان فرقه ضاله (متاریدینگ) شناخته شد، یعنی این فرد منحرف مبنای تشخیص این بود که بنده جایی سخنرانی بکنم یا خیر!
یک بُعد رائفی پور مدیریتش است که بدون هیچ حمایت دولتی و حکومتی مجموعهای با ۱۹ معاونت را در اوج کارآمدی مدیریت کند.
صدای حوزه _ یعنی هیچ حمایت دولتی و حاکمیتی از شما نشده است؟
والله العلی العظیم ریالی برخوردار نیستم، اگر یک ریال کمکی شده بود الان سندش همهجا منتشر میشد و امروز علم کرده بودند.
بودجه موسسه مصاف
صدای حوزه _ راجع به تأمین هزینههای مجموعه مصاف توضیح میدهید؟
هزینههای ما از کمکهای مردمی است؛ واحدهای مجموعه هم تفکیک شده و خودکفا هستند و باید خودشان هزینه خود را به دست بیاورند. البته برخی از واحدهای ما مطلقا نمیتوانند منبع درآمد داشته باشند و اگر به سمت درآمدزایی بروند، از اصل مطلب باز میمانند لذا آنها را خودمان حمایت می کنیم و الا بقیه خودکفا هستند.
صدای حوزه _ شما در کانالهایتان حتی تبلیغات هم نمیکنید، علت چیست؟
نمیخواهیم متهم شویم به جذب مخاطب با هدف درآمدزایی، تا این حد میخواهم ” لا اسئلکم علیه اجرا” را رعایت کنم. نکته جالب اینجاست که مثلا بازدید پست در کانال فلان خبرگزاری انقلابی با بیش از ۱ میلیون و دویست هزار دنبال کننده، ۲۰ هزار میباشد اما ما با ۲۰۰ هزار مخاطب، پستهایمان ۴۰ هزار بازدید دارد! این خبرگزاری است که بیش از ۴۵ میلیارد بودجه در سال دارد. چرا این رسانههای رسمی این سرمایه اجتماعی را ندارد؟
وجود و بودن ما و بازخورد فعالیتهایمان، مثل فحش به بعضی از نهادهاست! و ناکارآمدی شان را اثبات می کند، بخشی عمده ای از مخالفتها هم به دلیل همین حسادت ها است.
یک سوال جدی در برابر این نگرانی که میگویند شاید فلانی چپ کند، شاید گمراه شود و … در جواب میگویم من که جذب خود را انجام دادهام! و اساسا چندسال بگذرد شما آقایان تاییدیه و سرتیفیکیت را میدهید؟! ۱۳ سال از فعالیتهای من گذشته است، حالا در ۶۰ سالگی قرار است بگویند: خب فلانی ظاهرا مورد تایید است! این نگاه را نسبت به افراد داشتن که خیلی مضحک و احمقانه است.
این آقایان بر سر پل صراط پاسخ این فرصت سوزی ها را خواهند داد؟ تک تک جوان هایمان در حال پرپر شدن هستند ، این آقایان درد دین دارند؟ از خدا نمی ترسند؟
اگر همین فردا خدایی ناکرده من هم شروع کنم به مخالفت ، آنوقت این احمق ها می گویند برویم رائفی را جذب کنیم !
یک فردی که به اشتباه از مسیر خارج شده است، اگر بخواهد برگردد، جریان رسانهای تحت نظر دشمن چنان می زنند که دیگری جرات این کار را پیدا نکند و برای دیگران هم عبرت شود. الهام چرخنده چند سال باید طول بکشد که یقین پیدا کنند چادرش واقعی است؟ چرا در تلویزیون ما اثری از او نیست ؟ چرا او نباید در هیچ کدام از سریال های ما باشد ؟ کسی با خودش نمی گوید این آدم از کجا باید امرار معاش کند ؟ ما باید به دیگران اجازه و فرصت برگشتن بدهیم.
ماجرای حمایت از تتلو
صدای حوزه _ البته شما در مورد آن خواننده هنجارشکنی که الان در ترکیه میباشد همین حرفها را زدید!
هنوز هم معتقدم او را ما فراری دادیم؛ یکی از مسئولین قوه قضائیه به بنده گفت (البته خود او نیز در کلاب هاوس این مطلب را بیان کرد) ۵ سال زندان و ۱۰۰ ضربه شلاق در انتظارش بود؛ به او گفته بودند دو روز ممنوع الخروجی ات را برمی داریم یا می مانی و حکمت اجرا می شود و میروی زندان یا برو خارج !
خوب کدام آدم عاقلی می ماند؟ آنطرف که رفت دیگر عنانش در دست سرویس های امنیتی دشمن است و مجبور است باید ها و نباید هایشان را گوش کند و دیگر نمی توانید او را کنترل کنید در حالی که با شبکه های اجتماعی به سادگی بر جوانان و نوجوانان شما تاثیر خواهد داشت
صدای حوزه _ به نظر شما کسی با سابقههای نگفتنی را باید هرطور شده حفظ کنیم؟
اگر اینگونه باشد پس در توبه را باید بست، داستان حر را هم دیگر نگوییم! من نمیگویم تتلو را مجری صداوسیما کنیم یا یک یهودی تازه مسلمان را معاون فلان سازمان امنیتی کنیم.
تتلو الان که فرار کرده مخاطب و تأثیرگذاری ندارد؟! اگر اینجا بود می شد او را کنترل کرد، اگر اینجا بود برخی موارد را نمیخواند. زمانی عزل جغرافیایی و نفی بلد اثر داشت که صدا هم جغرافیایی بود اما الان صدای هر کسی به هرجایی میرسد. عده ای افراد را ناچار می کنند تا از ایران فرار کنند و در آنجا هم سرویسها هستند که روی فعالیت این افراد سوار میشوند.
من با خلق و خوی این جماعت آشنا هستم، از این دست افراد زیاد داریم؛ من با بسیاری از سلبریتی ها ارتباط دارم و حتی مشاور ازدواجشان بودم و خیلی از مسائل را خبر دارم.
صدای حوزه _ به نظر شما در این ساختار به این بزرگی این مسئله طبیعی نیست؟
نه، نفوذ است؛ جمهوری اسلامی مسیر حقی را دنبال میکند و خواسته اش فطری است و در این مسیر چه فردی احمق باشد و چه نفوذی باشد عملکرد یکسانی دارد! کسی که به دستور نفس اماره اش عمل کند و کسی که به دستور فلان سرویس امنیتی دشمن قطعا روزی در مقابل نظام خواهد ایستاد!
در راهپیمایی اربعین یکی از مسئولین قوه قضائیه من را دید و گفت چرا از تتلو حمایت کردی؟ گفتم من وقتی او زندان بود این حرف را زدم گفتم، تتلو هر روز ادعیه ماه مبارک را میگذارد و روی عرشه کشتی برای انرژی هستهای اجرا میکند، کوتاه بیایید و یک قلم عفو برایش بکشید، دیگر باید چکار کند؟!
البته من هیچ وقت تتلو را از نزدیک ندیدهام و هیچگاه هیچ درخواستی چه سیاسی و چه غیر سیاسی از او نداشتم و در مورد دیدارش با آیت الله رئیسی هم هیچ نقشی نداشتم. آن مسئول گفت، دو روز ممنوع الخروجیاش را برداشتند و به او گفتند که یا از ایران میروی و یا حکمت را اجرا میکنیم و او هم رفت.
خیلیها را این جوری کردند و از ایران فراری دادند، گوگوش ره هم اول انقلاب سعید امامی فراری میدهد!
سرانجام “اسلحه ذوالفقار“
صدای حوزه _ در مورد سعید امامی دو نظر کاملا متفاوت داشتهاید، الان او را نفوذی میدانید یا انقلابی مظلوم؟
اوایل نظرم این بود که او سرباز نظام بوده اما الان که اطلاعات دقیق تری یافته ام معتقدم او نفوذی بوده است، آیا این حرف قطعی و وحی منزل است؟ خیر! من که علم غیب ندارم، من بر اساس اطلاعات نظر میدهم و هرچه اطلاعاتم دقیق تر و درست تر باشد تحلیل بهتری ارائه می دهم.
صدای حوزه _ راجع به سلاحی که ساختید، چرا تست گرم انجام نگرفت؟
دولت تغییر می کرد و وزرا میرفتند و میآمدند و یک سری درخواستهایی این عزیزان داشتند که ما نمی توانستیم آنها را الزاما اجابت کنیم، مثلا این که خشابهای موجود ما ژ۳ میباشد این اسلحه را طوری تغییر دهید که با خشابهای ژ۳ سازگاری داشته باشد و یا لوله اسلحه ژ۳ را به آن بخورانید! من هم گفتم اگر تغییرات را اعمال کنیم دیگر آن اسلحه نخواهد بود، دومین مسأله این بود که متوجه شدیم سپاه و ارتش خریدهای خود را انجام دادهاند و برای این سلاح و هر سلاح دیگری فعلا مشتری وجود ندارد.
تست گرم را هم، وزرات دفاع به ما لوله آن را نداد و ما هم اجازه ساختش را نداریم و غیرقانونی است و ما اقدام به کار غیر قانونی نمی کنیم. ما حتی بیسیمهای معمولی کاگرهای ساختمانی که همه جا استفاده میشود را اجازه ندادم در مجموعه استفاده شود چون بیمارانی را میدیدم که شاید فردا روزی بگویند در دفتر فلانی اقلام نظامی کشف شده!
ما هم باید مراقب دشمن باشیم، هم مراقب خاله زنک های داخلی ، جنگیدن ما خیلی سخت است
صدای حوزه _ راجع به دستگاه سی ان سی چطور؟
در مورد دستگاه سی ان سی هم منتظر هستیم دانشگاهها باز شود و افرادی از دانشگاههای صنعتی شریف ، امیرکبیر و علم صنعت و … بیاوریم و با چشم خود ببینند و تست کنند.
ما ونتیلاتور ساختیم که رونمایی هم نکردیم؛ در دولت روحانی جواب ما را نمیداد همان زمان از ترکیه مشتاق دریافت آن بودند!
قرار بود این دستگاه در اوج کرونا به درد انسان ها بخورد ما هم وقتی دیدم دولت روحانی سنگ اندازی می کند تولید آنرا متوقف کردیم!
ترور شخصیت مهمتر از ترور بیولوژیک رائفی پور
صدای حوزه _ نگران ترور بیولوژیک هستید؟!
من نگران خودم و مرگ نیستم، اما نگران حق الناس هستم؛ چه افتخاری برای یک مجاهد بالاتر از شهادت؟ این آرزوی صبح و شب بنده است.
بارها تهدید شدم و هشدارهای زیادی هم به من داده شده، برایم مهم این است که دیگران به خطر نیفتند. دشمن اول تخریب شخصیتی میکند و بعدا میزند، تقطیع سخنان، توهین، تمسخر و … ؛ بخش عمده همینها، همان ترور شخصیتی و حمله دشمن است.
بنده آقای حسام الدین آشنا و برخی دیگر از مسولان دولتی را در حوزه تخصصی خودشان محترمانه به مناظره دعوت کردم در پاسخ آقای آشنا به ما اتهام فرقه زدند!!!
معمولا اینگونه است که اصلاح طلبان در مخالفت با فردی او را تمسخر و تحقیر می کنند و راستی ها او را منحرف از اصول معرفی می نمایند.
از نظر بنده ما باید چهار اصل را رعایت کنیم که عبارتند از مقبولیت، کارآمدی، ولایت مداری و عدالتخواهی. عده ای فقط یک بُعدی هستند، اصلاح طلبها دنبال مقبولیتند، اصولگرایان بیشتر ولایت را گرفتند، بهاریها عدالتخواهی را، تکنوکراتها هم کارآمدی را. سردار سلمیانی همه این چهار ویژگی را داشت و همین عامل موفقیت او بود و در دنیا و آخرت عاقبت بخیر شد. برای بنده هم همین مکتب و روش الگوی تصمیمات و اقداماتمان است.
برای من مبنا مهم است به همین دلیل برای جذب مخاطب دست و پا نمی زنم، مبانی انقلابی دارم و حاضرم در موردش بحث کنم، برای مثال در باره کتب شهید مطهری با آقای علی مطهری بحث و ارتباط دارم و مبانی و سخنان امامین انقلاب را خوانده و تدریس کردم. من عدالتخواه هستم اما عدالتخواهی همراه با بیاخلاقی و تندیهای غیر اصولی را هرگز قبول ندارم. همین کاری که امثال صدرالساداتی انجام میدهد و بیاخلاقیهایی که میکند را قبول ندارم و معتقدم روزی دامنش را خواهد گرفت.
صدای حوزه _ از وضعیت زندگی خودتان برایمان حرف بزنید؛ وضعتان توپ است؟!
بنده مستأجرم
من مستاجرم، اجاره نشین و خوشنشین هم نیستم! این که می گویند من برای سخنرانیها شرط پول می گذارم جزو بداخلاقیها است که به من نسبت میدهند، نمی دانم این جماعت از خدا نمی ترسند؟
به خانواده هم گفتم، از اتوبان رسالت (منطقه مرکزی تهران) بالاتر نخواهم رفت، هرچند من مسئول نیستم و ممنوعیتی برایم ندارد اما چون عدالتخواهم خود را ملزم به رعایت این موارد میدانم. الان در خانه بحث داریم که فرزندمان مدرسه دولتی برود؛ فرزندم مریض شد، بیمارستان دولتی بردم و از ارتباطاتم با اطبا و دکترها استفاده نکردم. چون میخواستم بفهمم مردم چه می کشند.
رائفی پور معصوم نیست و حتما ایراداتی داشته و خواهد داشت. هر کس نقدی دارد بر روی چشم من جا دارد و هرکس حتی به شخص من توهینی کرده می بخشم اما انهایی که به اسم نقد دانسته و یا نادانسته سنگ بر سر راه کارهایمان می اندازند و موجب می شوند زمان و فرصت های لازم برای هدایت جوانان از دست برود را هرگز نخواهم بخشید و حقی است که اگر این دنیا استیفا نشد در آخرت از آن نخواهم گذشت چون بحث شخصی نیست بحث فرصت هایی است که برای همه می سوزد.
صدای حوزه _ از اینکه وقت خود را در اختیار صدای حوزه قرار دادید متشکریم
عالییسس. خدا حفظش کنه
خدا طول عمر وعاقبت خیر رزقشون کنه.
عالی بود
با سلام و عرض تشکر و خداقوت
بسیار ارزسمند و سودمند
جزاءکم الله خیرا