داستان راستان بوستان!
اولین نشست صمیمی مسئول دبیرخانه شورای عالی حوزههای علمیه با رسانههای حوزوی
تبارشناسی سکولاریسم در حوزههای علمیه
امپراطوری معاونت آموزش بر حوزه/ چرا تغییر سخت است و چگونه باید پیش برویم؟
تنظیمات دروس حوزه طوریست که هیچ احتیاجی به قرآن ندارند! + واکنش ها
زیر و بم اشتغال طلاب و چند نکته باریکتر از مو
چرا ما پزشک اطفال داریم اما آخوند اطفال نداریم؟/ منبر را به هرکسی ندهید
لزوم ارائه مدل اجرایی دقیق جهت ورود هیأت های مذهبی به اقتصاد
اولین دیدار همسر با لباس روحانیت یا مزاحمت یک آخوند برای یک زن متأهل؟!
حکمت متعالیه در خدمت انقلاب
تبارشناسی تربیت چهرههای انقلابی در گفتمان حوزههای علمیه
از مدرسهی عرفان تا کوچههای انقلاب/ زنانی که تاریخ را در حاشیهی تاریخ نوشتند
حمله طلبه ها به حوزه علمیه دروغ است/ دعوا بر سر مسجد نیست و اداره آن در اختیار اشرفی اصفهانی است
جامعه الزهرا تصمیم بگیرد: تبلیغ اولویت اول است یا دوم؟!
اما در فرهنگ غربی، بهشت و جهنم انسان در دنیا ترسیم میشود. جهنم او هنگام سختیهای زندگی است و خوشیهای دنیا، بهشت اوست. درنتیجه تمام تلاش او این است که از ساعات جهنمی زندگی خودش کم کند و به لذتهای آن افزون کند؛ به هر قیمتی! مگر قوانین جامعه و احساسهای ناراحتکننده درونی مانع او شوند.
نکته مشترک در داستان اغلب فیلمهای ابرقهرمانی، یک پیام فرامتنِ کاملا سیاسیست! پیامی که با جا به جایی اسم ابرقهرمان مورد نظر با نام آمریکا به دست خواهد آمد.
اما مسأله و پیام اصلی انیمیشن، پذیرش هیولای درون است و این چیزی است که بهصراحت در فیلم بیان میشود: هنگام گفتوگوی پدر و دخترش در آستانهٔ انجام مناسک طرد هیولای درون. جایی که پدر به میلین نصیحت میکند که هیولای درونش را بپذیرد و با آن زندگی کند.
محمدهادی همایون میگوید اگر ما از اکنون خود را مجهز به دانش و بینش تمدنی مبتنی بر آموزههای قرآنی و روایی نکنیم، در مقاطع پیش رو به ویژه آخرالزمان به مشکل برمیخوریم.
فارغ از هر نوع عوامزدگی و تفسیر به رای، هالیوود از بدو تاریخ خود، مبتنی بر «ایدئولوژی» بوده و تا همین امروز، حتی با شدت بیشتر، به تولید محصولاتی با کارکرد اثرگذاری عقیدتی و اعتقادی بر مردمان سراسر دنیا، ادامه می دهد.
یکی دیگر از دلایل تسخیر سینمای هالیوود توسط یهودیان این بود که در آن زمان، نخبگان فرهنگی عمدتاً پروتستانی، فیلم را به عنوان یک پدیده سطح پایین و دونِ فرهنگی قلمداد میکردند و سرمایهگذاران عمده غیر یهودی نیز آن را یک مد گذرا در نظر گرفتند.
در سالهای اخیر سیر نزولی اکران و فروش فیلمهای خارجی به ویژه عناوین هالیوودی در کشور چین، صنعت سینمای غرب را با چالش از دست دادن بزرگترین مارکت سینمایی جهان مواجه ساخته است.
شخصيتسازي در سينماي هاليوود جدا از قابليتهاي دراماتيك، داراي ابعاد ايدئولوژيك است. اين درحالي است كه در سينماي ايران پرداخت به مسئله شخصيت و قهرمان مورد بي توجهي قرار گرفته است.
برای از بین بردن و کم کردن بار منفی نگاه به سربازان آمریکایی، تا به حال کارهای فرهنگی زیادی صورت گرفته است و اتاقهای فکر زیادی دست بهکار شدند و در نهایت همهالیوود، در فیلمهای ژانر آخرالزمانی و تخیلی، از این سربازان به اصطلاح اعاده حیثیت میکند و آنها را با نجات دنیا، از شر گذشته کثیفشان نجات میدهد.
صنعت سریال سازی در کره جنوبی چنان قدرتی گرفته که دیگر عجیب نیست اگر موج کره ای وارد ادبیات سیاسی و دیپلماتیک مقامات کشورهای مختلف شود.
"یک مکان ساکت ۲" نشان میدهد که هالیوود به عنوان دستگاه پروپاگاندای غربی هنوز دغدغه دشمنی با بیگانگان و رقبای ایدئولوژیکش را در سر دارد اما این بار میخواهد با حربه بهتری غیر از سلاح گرم یعنی رسانه مسیر مقابله و نابودی بیگانگان خود ساخته را نشان دهد
ادبیات این کنترل بسیار ساده است: «احساسات شما وقتی برانگیخته میشود که رسانه بگوید!» اگر موضوعی مورد توجه رسانهها واقع شود، برای مخاطبان مهم است و اگر موضوع دیگری مرکز عملیات رسانهای باشد، دیگر آن موضوع در افکار عمومی اهمیت خود را از دست خواهد داد.