به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام والمسلمین وحید نجفی طی یادداشتی به موضوع جمعیت و بحران پیری آن پرداخته است که در ادامه تقدیم می گردد.
کاهش جمعیت و احساس خطر از روند کاهش فرزند آوری خصوصاً با توجه به تصویر خوفناک از آینده و وضعیت سالخوردگی پیش رو بسیار جدی شده است، اما همچنان خطاهای جدی در سطح سیاستگذاری و انتخاب راهبردها مشاهده میشود که در این خصوص چند نکته را میتوان برشمرد:
کاهش تمایل به فرزند آوری، لازمه قطعی مدرنیزاسیون
۱- اگرچه نقد گذشته مطرح و پذیرفته شده، اما ظاهراً واکاوی گذشته دقیق نبوده و تحلیل آن خطاهایی دارد. سیاستگذاری در ایران سبب یکی از شدیدترین نرخهای کاهش جمعیت در جهان شد، اما سیاست بسیار مؤثر در این امر را نباید در سیاستهای وزارت بهداشت جست. بلکه میتوان کاهش تمایل به فرزند آوری را با توجه به انواع تجربههای جهانی، لازمه قطعی مدرنیزاسیون دانست و سرعت کاهش نرخ فرزند آوری را مرهون سرعت بیحساب مدرن کردن در کشور دانست. برای روشن شدن این امر باید به شعور عمومی توجه کرد و آن را جدی گرفت.
تغییر سبک زندگی روستایی به زندگی شهری، فرزندان را از ایفای نقش در تولید اقتصادی جدا کرده و به مصرفکننده صرف بدل ساخت و تنها همین امر برای عقب نشستن خانوادهها از داشتن فرزندان زیاد کفایت میکند حتی اگر به توسعه آپارتماننشینی، توسعه تحصیلات تکمیلی، توسعه تحصیلات زنان و … توجه نشود.
۲- اگر نخبگان جامعه نسبت به امکان افزایش جمعیت کشور توجیه نشوند، قطعاً سیاستگذار در این امر ناکام خواهد بود. پس بهتر است به گرههای ذهنی آنها توجه کرد و تمام تلاشها جهت پاسخگویی به آنها به کار بسته شود. به عنوان مثال هنگامی که تصویر خشکسالیهای گسترده و قطعی بودن مهاجرتهای عظیم در داخل کشور تصویر ذهنی برخی از نخبگان شده است، سخن گفتن از لزوم افزایش جمعیت کشور، مخالفانی جدی خواهد داشت که با احساس دلسوزی و وظیفه تلاشهای طرف مقابل را ناکام خواهند کرد.
۳- قطعاً پذیرش لزوم یا ترجیح افزایش جمعیت در کشور قیودی دارد و تمام مدافعان سیاست تکثیر نسل آن را قبول دارند و باید توجه کرد که آیا قیود سخن آنها در فضای گفتمانی مورد توجه قرار گرفته است یا به دلیل عدم وضوح آن قیود، سخنانشان مورد نقد و انکار قرار میگیرد؟ آیا ایران امکان داشتن جمعیت میلیاردی را دارد؟ پس قطعاً منظور مدافعان افزایش جمعیت فرزند آوری بیحساب و کتاب برای هر خانواده نیست و باید این قیود را روشن ساخت.
البته شاید برخی تصور کنند به دلیل موانع پذیرش افزایش نرخ خانوار در برخی خانوادهها، بهتر است ابهامی باقی بماند تا خانوادههای دیگر جبران کننده این امر باشند، اما نباید وجاهت منطق افزایش نسل را مخدوش رها نمود.
مشوق های مالی نیاز به محاسبه دقیق هزینه های یک فرزند از تولد تا استقلال
۴- اگر شعور عمومی به شکل جدی مورد توجه قرار گیرد، توقع سیاستگذار از مؤثر بودن سیاستهای تشویقی مالی کاهش مییابد. محاسبه هزینههای یک فرزند از ابتدای تولد تا زمان استقلال در برخی کشورها انجام و به شکل عمومی اعلام شده، اما در کشور ما که چنین محاسبهای تبیین نشده، خانوادهها به اعداد و ارقام دقیق نیاز ندارند و با یک محاسبه ساده میتوانند بفهمند که مشوقهای مالی مطرحشده (حتی فارغ از خدشه به اعتماد و قطعی تلقی نکردن آن) به هیچ عنوان جبرانکننده هزینههایشان نخواهد بود. پس تلقی سیاستگذار از این نوع مشوقها تنها باید در حد رفع برخی موانع از پیش پای خانوادهها باشد.
داشتن گفتمان و اندیشه متفاوت با توجه به فرهنگهای مختلف در سیاست گذاری جمعیت
۵- با توجه به تفاوتهای فرهنگی افراد جامعه، میتوان محورهای مؤثر بر اندیشه و تصمیمگیری آنان را محاسبه نمود و دریافت چه نوع گفتمان و اندیشهای میتواند مشکل کاهش نرخ فرزند آوری را درمان کند. اگر به میزان جمعیت فعال و مؤثر در دفاع مقدس نگریسته شود، بهوضوح تمرکز بر گفتمان امنیتی کنار خواهد رفت خصوصاً اگر توجه شود که مسئله جمعیت برخلاف مسئله امنیت با حضور درصدی از جمعیت کشور درمان نخواهد شد حال مخاطرات امنیتی هرچقدر هم جدی و گسترده ترسیم شوند.
کما اینکه اندک توجهی نشان میدهد، رفاهطلبی نیز عامل بسیار جدی در کاهش نرخ جمعیت است و گفتمان مرتبط با آن تأثیر معکوس دارد. در این فضا مؤثرترین گفتمان مبتنی بر حس فداکاری والدین برای خوشبخت نمودن فرزندان تکیه دارد و باید توجه کرد که بعد خانوار چقدر در شخصیت فرزندان و آینده آنان مؤثر است.
نکات دیگری نیز قابلطرح است که مجال سخن بیشتر در اینجا فراهم نیست و ان شاء الله سیاستگذار با تجمیع تجربههای دیگران و درک عمیقتر از مسئله، بتواند مسیر درستی را مدنظر قرار دهد.