به گزارش صدای حوزه، تهاجم فرهنگی غرب و خطر اثرپذیری روزافزون جامعه ایرانی به خصوص قشر جوان از آن مسألهای بود که از قبل از انقلاب با روشنگریهای افراد مختلفی چون علی شریعتی، شهید استاد مرتضی مطهری، امام خمینی و… با آن تقابلاتی شد و همواره دغدغهمندان فرهنگ اسلامی و سنت ایرانی بدان هشدار و انذار میدادند.
در دو دهه اخیر نیز رهبری معظم، حضرت آیتالله خامنهای نسبت به این مقوله حساس تذکرات وافری را اعمال داشتهاند و دائماً قشر انقلابی و مسئول نسبت به کشور را به مقابله با تهاجم فکری و فرهنگی غرب فراخواندهاند.
در گفتوگویی که با فؤاد ایزدی، استاد مطالعات غربشناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران داشتیم در مورد اولویتهای این جنگ فکری و قالب آن سخنانی به میان آمد که بخشهایی از این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
تقابل با تهاجم فرهنگی غرب کار راحتی نیست
ایزدی در ابتدا با اشاره به اهمیت چالش با فرهنگ غرب گفت: مقابله با تهاجم فرهنگی غرب کار راحتی نیست، اگر کار راحتی بود، الآن کشور باید شاهد پیروزیهایی در این حوزه بود، اما متأسفانه اینطور نیست و همین مسأله یکی از آن دلایلی است که رهبری دائما به موضوع جهاد تبیین و جنگ نرم اشاره دارند؛ لذا اصلا و ابدا مقابله با تهاجم فرهنگی غرب کار راحتی نیست.
وی افزود: مردم ایران و فارسیزبانان در مواجهه با غرب تفاوت جدی با سایر ملل آسیایی یا حتی مسلمان دارند. اولاً به غیر از ایران، افغانستان و تاجیکستان فارسی زباناند که آنان خود در رسانههایشان از محتوای غربی بهره میبرند و ضعف رسانهای و نداشتن جذابیت برای مخاطب حال حاضر هم مزید بر علت دوری از رسانهها شده است.
از سویی دیگر مردم در داخل کشور هم چندان به رسانههای ملی اعتماد و نگاه مثبتی ندارند بنابراین تغذیه رسانهای آنان توسط رسانههای فارسی زبان معاند با حمایت کشورهای غربی انجام میگیرد.
ایزدی گفت: به طور مثال در کشورهای عربی با رسانههای مختلفی که هریک گرایش خاصی را دنبال میکنند، مواجه هستیم که هرکدام اثرگذاری خود را دارد و این حجم گسترده رسانهها موجب میشود مردم با انتخابهای گوناگونی روبهرو شوند.
در چنین شرایطی یک شهروند عرب عامی از دانش و اطلاعات بینالمللی بهتری نسبت به یک شهروند ایرانی برخوردار است و علت هم این است که او با یک طیف عظیمی از شبکهها و پایگاههای اطلاعرسانی سروکار دارد که قدرت تحلیل بهتری را در اختیار او قرار میدهند.
استاد مطالعات غرب شناسی اذعان داشت: در کشورهای شرق آسیا، نظیر هند و پاکستان نیز وضعیت تقریبا به همین شکل است. مردم به دلیل آنکه اغلب انگلیسی میدانند (بالاخص قشر تحصیلکرده)، دسترسی بهتری به منابع خبری دارند، لذا در کشور هند یا پاکستان هم یک شهروند عادی آشناییاش در قبال دنیا و به خصوص غرب از یک شخص معمولی ایرانی بیشتر است.
وی گفت: همانطور که بیان شد، دوری مردم از رسانههای ملی و داخلی، آنان را به سمت رسانههای فارسی زبانی میکشاند که هدفشان تغییر ذهنیت مردم ایران نسبت به جامعه و حاکمیت سیاسی کشور است. اغلب مخاطبان فارسیزبان که در معرض رسانههای غیرملیاند، خواه ناخواه ذهنیتشان به سمت تحلیل و جانبداری آنان سوق پیدا میکند.
در این شرایط برای مقابله باید به سمت روندی رفت که از ابزارهای جدید و نوین و ابداعات تازه استفاده شود، چون شرایط ما شرایط خاص و متفاوتی است.
راهکارهایی در مقابل تهاجم فرهنگی
این استاد مطالعات غربشناسی بیان داشت: در این وضعیت شاید راهکارهای مختلفی را بتوان پیشنهاد کرد که بنده به دو تا از مهمترین آنها اشاره میکنم. اول از همه مردم ما باید شناخت صحیحی از جهان داشته باشند. به اصطلاح مردم ایران باید بینالمللی بشوند.
ایرانیان باید به آن مقطع برسند که بدانند جهان چه شکلی است؛ نه آنکه این جهان را با تفسیر و میل رسانههای معاند بشناسند. جهاد تبیین درباره تهاجم غرب یعنی هرچقدر مردم ایرانی به واقعیتهای جهانی فهم داشته باشند، در برابر تهاجم فرهنگی غرب هم مقاومت بیشتری از خود نشان خواهند داد.
چرا که یکی از عمده فعالیتهای رسانههای ضدایرانی این است که با برجستهسازی مشکلها در ایران، عیب و نقص را مختص این کشور القا کنند، در صورتیکه مخاطب باید بداند مشکل و نقص در همه جای جهان وجود دارد.
رسانه معاند در پی این است که مشکلات را با اختصاص دادن به ایران، مسبب آن را حاکمیت ایران معرفی کند، اما اگر مردم بینالمللیتر نگاه کنند، درخواهند یافت که خیلی از این مشکلات نه تنها در همه کشورها وجود دارد، بلکه ایران در کنترل برخی از این نواقص موفقتر بوده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: یکی دیگر از موضوعات مهم در مسأله تقابل با تهاجم فرهنگی غرب، سبک تبلیغاتی ماست. در زمان جنگ سرد سبکهای مختلف تبلیغاتی از سوی هر یک از بلوکهای غرب و شرق دنبال میشد. پس از انقلاب رسانهایهای انقلابی از آنجا که بلوک شرق را در تقابل با غرب میدیدند سبک شرقی را در تبلیغات رسانهای اخذ کردند.
اما نکته قابل توجه این است که سالهاست ما به این فهم رسیدهایم که این نوع سبک رسانهای چندان مطلوب کشور و شرایط ایران نیست. ما در مورد سبک تبلیغاتی و رسانهای باید به سمت بومی سازی برویم و فعالیتهای رسانهای ما با توجه به ظرایف و ظرفیتهای فرهنگی کشور صورت بگیرد.
بیشتر بخوانید:
ضرورت تغییر رویکرد رسانهای از حالت انفعالی و پدافندی به حالت تهاجمی و آفندی