به گزارش صدای حوزه، در پی سخنرانی امروز رهبر انقلاب، مهدی جمشدی در یادداشتی با عنوان “حذف عامدانه” یا “اشاره در لفافه”؟!، به نکاتی اشاره کرده که در ادامه می توانید مطالعه بفرمایید.
۱. رهبر انقلاب در سخنرانی امروز خویش، با وجود همۀ برجستگیهای روانی و گستردگیهای رسانهایِ حادثۀ درگذشت مهسا امینی و شکلگیری موج اغتشاشها در برخی از شهرها، حتّی “کمترین اشاره”ای نیز به این واقعه نداشتند! چرا؟ بسیاری از ما انتظار داشتیم که در این باره، سخنی و خطی و جهتی از ایشان بشنویم و موضع ایشان را بدانیم، امّا تا پایان سخنرانی، ایشان به این مسأله نپرداختند. این “حذف آگاهانه” به چه دلیل بوده است؟
۲. فرضیۀ اوّل این است که ایشان بر این باور هستند که مسأله از “مجرای قانونی” در حال پیگیری هست و نیازی به موضعگیری ایشان نیست. یعنی از یک سو، مسأله در درون حاکمیّت از طریق نهادهای قانونی، در حال رسیدگی است و باید در انتظار نشست تا نتایج، مشخص شوند و از فضای ابهام، خارج شویم. از سوی دیگر، در خیابانها نیز نیروهای نظامی و امنیتی در حال مواجهه با جریان آشوب و اغتشاش هستند. بنابراین، باید همین مسیر “امتداد” یابد.
۳. فرضیۀ دوّم این است که رهبر انقلاب، موضعگیری آشکارِ خود را متوقف بر “مشخصشدن نتیجۀ تحقیقات” دربارۀ این مرگ کردهاند و نمیخواهند “پیشاپیش”، سخنی بگویند که به “روند طبیعی و تخصصی تحقیقات”، ناخواسته جهت بدهد یا بهانهای در اختیار جریان رواییِ دشمن قرار بگیرد تا مدّعی شوند که تحقیقات به گونهای رقم خواهد خورد که ایشان به صورت پیشینی، مطرح کرده است.
۴. امّا فرضیۀ سوّم بر این تصوّر تکیه دارد که از نظر ایشان، مسأله در “حد”ی نیست که “ایشان” به آن وارد شود و ورود مسئولانِ لایههای فروتر، کافی است. به بیان دیگر، لازم نیست همۀ سطوح حاکمیّت، درگیر مسأله شوند و آشکارا و علنی دربارۀ آن موضعگیری کنند، چراکه در این صورت، جبهۀ رواییِ دشمن القاء خواهد کرد که مسأله، بسیار “بزرگ” و “جدّی” انگاشته شده و نظام جمهوری اسلامی، خود را در برابر آن ناچار به واکنش دیده است. گاهی ندیدن و نگفتن ونپرداختن، بر کوچکی و کماهمّیّت دلالت دارد و در مقابل، مطرحکردن به برجستگیِ هرچه بیشتر آن خواهد انجامید.
۵. فرضیۀ چهارم که جالب است، این است که ایشان در قالب “استعارۀ دفاع مقدّس”، به صورت غیرمستقیم به این مسأله پرداختند و و رویکرد کلّی و اساسی و خویش را عرضه داشتند، از جمله اوّلاً، در جاییکه “دوگانۀ مقاومت/ تسلیم” را مطرح و راه پیشرفت را مقاومت دانستند؛ ثانیاً در آنجا که به تعیینکنندگی “روایت حقیقت” پرداختند و “روایتهای مخدوش و غلط و دروغ” را ملامت نمودند، ثالثاً، در آن جمله که به آفت “خضوع و خودکمتربینی در میدان فرهنگی در برابر دشمن” اشاره کردند. این درسآموختههای دفاع مقدس باید در امروز و اکنون ما نیز بهکار گرفته شوند تا به همان فتوحات و توفیقات دست یابیم.
۶. البتّه این مواجهۀ رهبر انقلاب، بهطور ضروری، “قابلاقتباس” برای ما نیست؛ یعنی نباید نتیجه گرفت که چون ایشان در این “مورد خاص”، چنین کردند، و ما نیز باید همین منطق را به کار ببندیم. ازآنجاکه “موقعیّتهای اجتماعی” در زمینۀ اصل و نوع “موضعگیریها” مؤثّر هست و نباید “برداشت یکسان و یکنواخت” از کنشگری داشت و برای همه، یک “الگو و قالب واحد” را توصیه کرد، در اینجا ما باید به وظیفۀ قطعی و حتمی خود که دفاع از “نظام جمهوری اسلامی” و “کلّیّت عملکرد نیروی انتظامی” و “حجاب الزامی و قانونی” است، عمل نماییم و آشکارا و صریح، با “جریان غیرانقلابی” و “نیروهای معتقد به اسلام رحمانی”، مرزبندی کنیم.