به گزارش صدای حوزه، “قلدری” ( Bullying) بر رفتاری دلالت دارد که طی آن، در یک رابطه طرف دارای قدرت، آشکارا از بیشتر بودن قدرت خود سوءاستفاده میکند، و با پرخاشگری سعی در ارعاب طرف دیگر دارد، در این فرایند یک فرد/گروه به صورت مداوم توسط فرد یا گروهی که از او قویترند مورد آزار قرار میگیرد.
یکی از مضحکترین و در عین حال عجیبترین واکنشها به جنگ اوکراین، اِعمال قلدری یکی از دانشگاههای ایتالیا در حذف واحد درسی مربوط به داستایوفسکی بود.
دانشگاه “میلان بیوکا” با اعلام علنی این تصمیم، آن را در ادامه سیاست تحریم روسیه توسط کشورهای همپیمان آمریکا و اقدامی به منظور جلوگیری از اختلافات در لحظات تنشهای بزرگ عنوان کرد!
قلدری آکادمیک
این یکی از بارزترین وجوه “قلدری آکادمیک” بود که متاسفانه در زیر پوست تمام کنشهای به ظاهر فرهنگی غرب به چشم میخورد.
این وضعیت زمانی حادتر و خطرناکتر میشود که آن را ذیل پروژه بزرگتر غرب در حذف تمامی فرهنگهای معارض بررسی کنیم که از قضا پروفسور “پاولو نوری” استاد این درس نیز به آن اشاره کرده و با محکوم کردن این اقدام به عنوان یک “دیوانگی” آشکار، آن را “نتیجه مسموم سیاست حذف فرهنگی” توصیف کرده است.
سیاست کتابسوزی با هدف حذف فرهنگی ملتها پیش از این توسط اسکندر مقدونی و نازیها در جریان جنگ جهانی دوم اجرا شده بود.
باید دید آیا دامنه این سیاست به روز شده به “مندلیف”، “تولستوی”، “چخوف” و دیگر بزرگان جهانی روس هم سرایت پیدا میکند یا نه.
متاسفانه تمامی شواهد و قرائن نشان میدهد که این تازه شروع منش سلبی غرب در برابر فرهنگ و هنر شرق است که اروپا از آن به مثابه نوعی مکانیزم دفاعی در برابر فرهنگهای غنیتر یا هم کفو خودش استفاده میکند و به شکلهای متنوعی عینیت مییابد.
حذف “والری گرگیف”، رهبر پرآوازه ارکستر روس از ارکستر فیلارمونیک مونیخ، آن هم به بهانه نزدیکی به ولادیمیر پوتین یکی دیگر از نمونههای این رفتار به ظاهر خیرخواهانه غرب بود که چندی پیش خبرگزاریهای جهان آن را مخابره کردند.
متاسفانه غربیها با نقض این اصل بدیهی که تحمیل هرگونه داوری و بازیگردانی (ذیل عناوین به ظاهر مشروعی چون حقوق بشر، کرامت انسانی و…) از بیرون نهاد علم بر علم، به تباهی آن منجر میشود، به عادت مألوف خودشان در اِعمال سلطه و بسط هژمونی قرون وسطاییشان بازگشتهاند و با این منطق علیل، به قول آن شاعر:
با سر و جان همه بازی کنند
تا همه جا دستدرازی کنند!