به گزارش صدای حوزه همایش دو روزه «کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹؛ زمینهها و پیامدها» با حضور موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، موسی نجفی، خسرو معتضد و تعدادی دیگر از استادان و پژوهشگران حوزه تاریخ در پژوهشکده تاریخ معاصر آغاز شد و پس از دو روز به کار خود پایان داد.
در ادامه خلاصه ای از سخنرانی استاد عبدالله شهبازی که در روز نخست به ایراد سخنرانی پرداخت، آمده است:
تغییرات در جامعه سنتی ایران به شکل غیرطبیعی رخ داد
ما در این مسیر یک سیری را میبینیم که شامل سنّتها و تحولات و مجالس مختلف است. این تحول در جامعه که یک جامعه سنتی بود، با کودتا، یعنی به شکل غیرطبیعی و دستکاریشده آغاز شد. وقتی یک موضوعی غیرطبیعی و دستکاریشده است واکنشهای مختلفی هم برای آن وجود دارد.
من در اینجا شرایط جامعه را در چهار بخش توضیح میدهم تا مشخص شود که تحولات رخداده در این زمانه قائم به یک فرد، یعنی رضاخان، نبود، بلکه مجموعهای در پشت او وجود داشتند. این مجموعه نیروی فکری حکومت رضاخان بهشمار میآمدند و بحثهایی مثل اینکه شبیه کوروش شود و چیزهای دیگر، تحت تأثیر القائات و آموزشهایی بود که آنها به او میدادند. نتیجه این القائات این بود که رضاخان بتواند بانی تحولاتی شود که بهدقت درباره همه آنها فکر شده بود.
وابستگی خارجی رضاخان
اولین ویژگی، وابستگی در سیاست خارجی است که توضیح مفصلی دارد. بالاخره ما از کشورهای خوششانس خاورمیانه هستیم که شرایط بهتری از بسیاری از کشورهای دیگر داشتیم. بنابراین خیلی از این کشورها مثل انگلیس کمک کردند تا تغییر قدرت رخ دهد.
دیکتاتوری نظامی پهلوی اول
دومین ویژگی، دیکتاتوری نظامی است که خرده فرهنگ ایجاد میکند. دیکتاتوری رضاخان با دیکتاتوریهای بسیاری از کشورهای دیگر تفاوت داشت. حکومت او یک نظام بهشدت توتالیتر بود که فرضا شاید در آمریکای لاتین ایجاد شده باشد. در این نظام که درواقع یک سربازخانه بزرگ و نظامی بود، همه شخصیتهای بزرگ یا اعدام شده بودند یا خانهنشین.
حذف ساختارها و سنتها
سومین خصوصیت نظم پادگانی و رویکردهایی بود که در این راستا با حذف ساختارها و سنتهای مدنی گذشته یک دیوانسالاری جدید ایجاد کرد و این دیوانسالاری منطبق بر وضعیت جامعه نبود. در واقع این دیکتاتوری و تمرکز تا به امروز هم وجود داشته و شاید خیلی هم نفوذ کرده باشد». این فرهنگ از اوایل دوره قاجاریه شروع شد و با علاقه به کشور تفاوت داشت.