به گزارش صدای حوزه، نهم دیماه گرچه تعیین تکلیف مردم ایران با چندین ماه آشوبگری و بیحرمتی به مقدسات مذهبی و انقلابی مردم بود و به خاتمه اردوکشیهای غیرقانونی ختم شد اما نقطه پایانی بر تبعات سیاسی و اقتصادی این فتنه انگیزی نشد. در حالیکه ایران در موقعیتها و ابعاد مختلف با سرعت قابل توجهی در حال پیشرفت بود، فتنه ۸۸ به مثابه ترمزی در مقابل حرکت رو به جلوی دولت و مردم قرار گرفت.
همچنین آشوب، بیثباتی و تنش توانست روند عقبنشینی امریکا در مقابل قدرت سیاسی، اقتصادی و هستهای کشورمان را متوقف کند و آنها را امیدوار کند تا در مقابل این وضعیت دست به اقدامات متعدد علیه کشورمان بزند. در این گزارش به حمایتهای سیاسی امریکا از فتنهگران و نقش آن در وضع تحریمهای بیسابقه علیه کشورمان پرداخته میشود.
ایستادگی در مسیر زیادهخواهی امریکا
در ادامه رویه ضدایرانی امریکا، این کشور تلاش داشت با پروندهسازی و بهانهجویی علیه برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان ایران را تحت فشار قرار دهد. این موضوع منجر به آن شد تا دولتمردان کشور در سال ۸۲ تا ۸۴ رویه امتیازدهی را در پی بگیرند. اما در نهایت حسن روحانی دبیر شورایعالی امنیت ملی وقت پس از چند سال مذاکره و عقبنشینی خواستههای غرب از ایران را همچون «دستور استعماری کاپیتولاسیون» معرفی کرد. شکست مذاکرات در اواخر دولت اصلاحات منجر به شکستن تعلیق و شروع فعالیتهای هستهای کشورمان شد.
امریکاییها همزمان با مذاکرات و تعلیق فعالیتها در دولت اصلاحات چندین قطعنامه در شورای حکام علیه کشورمان به تصویب رساندند و پرونده ایران را به شورای امنیت ارسال کردند. ایران در واکنش به قطعنامه ۱۶۶۹ شورای امنیت مجتمع آب سنگین اراک را افتتاح و در مقابل قطعنامه ۱۷۳۷ در دیماه ۱۳۸۵ سه هزار سانتریفیوژ را در نظنز فعال کرد.
همزمان با این اقدامات امریکا پیششرط خود برای حضور در مذاکره با ایران را تعلیق فعالیتهای هستهای کشورمان تعیین کرد تا ایران را وادار به عقبنشینی مجدد کند. اما ایران در سایه ثبات اقتصادی و سیاسی خود از موضع اقتدار گفتوگوها با آژانس را پیگیری میکرد.
این گفتوگوها باعث شد محمد البرادعی در اسفندماه سال ۸۶ رسماً اعلام کند که همه نگرانیها درباره برنامه هستهای ایران مورد بررسی قرار گرفته و آژانس دیگر نگرانیای از بابت فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران ندارد. اما مسیر صدور قطعنامه توسط شورای امنیت مسدود نشد تا آمریکا این پیام را صراحتاً مخابره کند که این پرونده نه یک پرونده فنی که زیاده خواهی سیاسی است.
ایران نیز با توسعه فعالیت هستهای خود و نصب و راهاندازی شش هزار سانتریفیوژ جدید یک بسته پیشنهادی مذاکراتی در سه حوزه سیاسی، امنیتی و اقتصادی به دبیرکل سازمان ملل، رئیس شورای امنیت، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خاویر سولانا، چین، روسیه و سفیر سوییس در تهران تحویل داد. ۱+۵ نیز یک ماه پس از این اقدام دیپلماتیک و فعالانه ایران، اقدام به تقویت بسته ۶ ژوئن و ارائه آن به مقامات کشورمان کرد.
بوش عقبنشینی کرد
این اتفاقات درحالی بود که جمهوریخواهان به رهبری دولت بوش در امریکا قدرت را در دست داشتند و پیششرط تعلیق فعالیتهای هستهای ایران را برای حضور در مذاکرات مطرح کرده بودند. اما حرکت قدرتمند و رو به جلوی ایران در سایه اتحاد داخلی باعث شد تا دولت تندروی امریکا مجبور به عقبنشینی از شرط و شروط خود شده و معاون کاندولیزا رایس یعنی ویلیام برنز در مقابل مسئول وقت مذاکرات یعنی سعید جلیلی در مذاکرات ژنو(۱) بنشیند.
خبرگزاری آلمانی دویچهوله پس از حضور برنز در مذاکرات نوشت: «سیاست دولت بوش در قبال ایران با یک چرخش حیرتآور مواجه شده است.» دویچهوله در ادامه تحلیل قابل تأملی از این ماجرا ارائه داده بود:«آگاهان میگویند شرکت ویلیام برنز در نشست ژنو به مفهوم «چرخشی حیرتآور در سیاست تاکنون دولت بوش در برابر ایران» است؛ سیاستی که بر امتناع از هرگونه تماس مستقیم با ایران استوار بود.
نامه «فدایت شوم» اوباما به رهبرانقلاب
افزایش قدرت هستهای ایران، نصب هزاران سانتریفیوژ و اراده مستحکم در مقابله با دشمنیها باعث شد امید دشمن از تغییر رفتار ایران ناامید شود. علاوه بر اینها پیشبینی برگزاری انتخاباتی پرشور در سال ۸۸ و رأی مردم به ادامه جریان انقلابی باعث شد باراک اوباما دو روز مانده به انتخابات در نامهای به رهبر معظم انقلاب اعتراف کند که خواهان همکاری با ایران برای حل مسائل منطقهای و جهانی است. اما زمزمههای فتنهانگیزی و بیثباتی در ایران این وضعیت را دگرگون کرد و عقبنشینی امریکا در برابر ایران را تا سالها به تأخیر انداخت.
اولینبار رهبرانقلاب در خطبههای معروف ۲۹خرداد۱۳۸۸ خبر از نامه رئیسجمهور امریکا دادند. ایشان در این خصوص فرمودند: «وقتی اعتراض بعضی از نامزدها را دیدند، ناگهان احساس کردند فرصتی برایشان پیش آمد. این فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موجسواری کنند. لحنشان از روز شنبه و یکشنبه(روزهای بعد از انتخابات) عوض شد و وقتی یواشیواش چشمشان افتاد به بعضی از اجتماعات مردمی که به دعوت نامزدها مثلاً در خیابانها پیدا شدند، امیدوار شدند، یواشیواش نقابهایشان کنار رفت و حقیقت خودشان را بنا کردند نشان دادن.
چند تا از وزرای خارجه و رؤسای دولتهای چند تا کشور اروپایی و امریکا حرفهایی زدند که باطن آنها را به انسان نشان میداد. از قول رئیسجمهور امریکا نقل شد که گفته ما منتظر چنین روزی بودیم که مردم به خیابانها بریزند. از آن طرف نامه بنویسند، اظهار علاقه به روابط کنند، ابراز احترام به جمهوری اسلامی بکنند، از این طرف این حرفها را بزنند. کدام را ما باور کنیم؟»
۱۰ سال بعد رهبرانقلاب در ۲۴ اردیبهشت ۹۸ و در دیدار مسئولان نظام به یادآوری این مسأله پرداخته و فرمودند: «اوباما که ظاهرش خیلی اتو کشیدهتر از اینها بود یک نامه فدایت شوم برای ما نوشت و بنده بعد از مدتی جوابی به او دادم، بلافاصله نامه دوم را نوشت، میخواستم جواب بدهم که فتنه ۸۸ پیش آمد و او با فراموش کردن همه آن حرفها و ابراز ارادتها، با خوشحالی به حمایت و دفاع از فتنه و فتنهگرها شتافت.»
تحریم آمریکا برای روشن ماندن آتش فتنه ۸۸ در تهران
روزنامه نیویورک تایمز نیز بعدها خبر داد عامل اصلی که ساکنان کاخ سفید را به سمت افزایش شدت تحریمها و ایجاد اجماع و صدور قطعنامه ۱۹۲۹ برد فتنه ۸۸ بود.
این روزنامه امریکایی با اشاره به تاریخچه اعمال تحریمهای امریکا علیه ایران به مرور سفر هیلاری کلینتون و مشاوران وی به عمان و تلاشهای آنها برای پیدا کردن کانالهایی برای مذاکره با ایران پرداخت و نوشت کلینتون، دنیس راس مشاور ویژه خود را در سال ۲۰۰۹ مکلف کرد با مقامات عمانی درباره چگونگی مذاکره با ایران دیدار و گفتوگو کند. اما چند هفته بعد اعتراضات ضددولتی در ایران، کاخ سفید را واداشت تا به جای تعامل با ایران، راهبرد فشار را پیگیری کند.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا چند سال بعد در کتاب خاطرات خود نوشت که پس از اعتراضها به نتیجه انتخابات در سال ۸۸، امریکا توانست کشورهای دیگر را برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران همراه سازد.
باید به این نکته توجه داشت که قطعنامه ۱۹۲۹ در سال ۸۹ و همزمان با یکسالگی فتنه ۸۸ برای حمایت از فتنهگران به تصویب رسید. در همان مقطع «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت امریکا در پاسخ به سؤال خبرنگار واشنگتن پست که پرسیده بود قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت علیه ایران چه اثر قابل توجهی دارد؟ گفته بود:«این قطعنامه در حمایت از جنبش سبز صادر شده است.»
«جان مک کین» سناتور معروف امریکایی نیز-خرداد ۸۹- پس از تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ در «بنیاد ملی دموکراسی» گفت:«بالاخره قطعنامه تحریمهای بیشتر علیه ایران به تصویب رسید…ما باید در کنار جنبش سبز بایستیم، لازم است که اهداف آنان را اهداف خود بدانیم. منافع آنان منافع ماست و تلاشهایشان، تلاشهای ما.»
افت شاخصهای اقتصادی پس از فتنه ۸۸
بی ثباتی و به طمع افتادن دشمنان برای ماهیگیری از آب گلآلود منجر به تزلزل در اقتصاد کشور شد. به این صورت که رشد اقتصادی شش و نیم درصدی سال ۸۷ در سال ۸۸ بشدت نزولی شد، همچنین ارزش کل صادرات ایران در سال ۸۸ نسبت به سال قبل از آن نزدیک به ۱۴ درصد کاهش یافت. علاوه بر تحریم نفت ایران توسط واشنگتن و اروپا، امریکا برای اولین بار تحریمهای ثانویه بانکی علیه ایران وضع کرد و نزدیک به ۶۰۰ فرد و نهاد و بانک ایرانی از جمله بانک مرکزی را در لیست تحریمها قرار داد.
فتنه ۸۸ همچنین باعث شد بهانه جدیدی به دست دشمنان مردم ایران بیفتد و تحریمهایی تحت عنوان نقض حقوق بشر توسط امریکا و اتحادیه اروپا وضع شود.
همه این موضوعات باعث شد غرب به پشتوانه بیثباتی داخلی و گروههای مورد اعتماد در ایران جنگ اقتصادی علیه کشورمان را رقم بزند و سالها مردم ایران با آن دست و پنجه نرم کنند.