به گزارش خبرنگار صدای حوزه؛ هفته گذشته علی نیکزاد، نائب رئیس مجلس در جمع انجمن اصناف و بازاریان اردبیل مطالبی را عنوان کرد که علاوه بر واکنشهای متعدد منفی به موضوع، نشانههای واضحی از اتفاقات مهمی داشت که در پس سپهر سیاسی کشور در جریان است.
برشهای از صحبتهای نیکزاد در اردبیل:
- علیرغم اینکه بنده هیچ طمع از دولت سیزدهم نداشتم، ولی خود را فقط برای تصدی مقام معاون اول رئیس جمهور آماده کرده بودم، اما وقتی آنرا به من پیشنهاد ندادند، ماندن در کسوت نمایندگی مجلس را ترجیح دادم!
- رئیس جمهور دو ساعت با بنده در مورد وزارت راه و شهرسازی مذاکره جدی نمود تا این پیشنهاد را قبول کنم لیکن چون قانع به آن نبودم، دوباره تصدی وزارت کشور را به اینجانب پیشنهاد دادند، اما بعد از مشورت و پیغام با آقا که مصلحت ندانستند، از پذیرفتن آن نیز طفره رفتم و در مجلس ماندم.
- من دست بکار شده و در ساعات آخر تصمیم گیری، جناب دکتر عین اللهی را با جدیت ویژه برای وزارت بهداشت و درمان پیشنهاد داده و وارد لیست نهائی در دولت سیزدهم نمودم و واقعا اگر من نبودم دکتر عین اللهی امروز وزیر نمی شد و وزارت ایشان با پیگیری شخص بنده محقق گردید.
- الحمدالله ریاست بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را هم از آن یکی از فرزندان ترک زبان نمودیم
- مملکت الان متاسفانه با عدالت اداره نمیشود، لابیگری واقعیت انکارناپذیر امروز ماست، بعنوان مثال اگر من نبودم بحث منطقه آزاد صنعتی و تجاری استان اردبیل هرگز تصویب نمیشد، چون دیدارم با آقایان محسن رضائی که برای انتخابات آماده میشد، همچنین ملاقات با آیت الله آملی لاربجانی سبب شد تا این مصوبه عائد استان اردبیل هم گردید.
همین چند جمله کافی است تا به عمق سیاسیکاری و پوستاندازی جریان سیاسیکار و باندباز در نظام مقدس جمهوری اسلامی پی برد.
تا قبل از این، هرچند اهل فن میدانستند که فلانی چه قبایی را برای خود در دولت دوخته اما از عبارتهایی همچون “خود را فقط برای تصدی مقام معاون اول رئیس جمهور آماده کرده بودم” اقلا به احترام اخلاق حکومتداری، از بیان عمومی آن پرهیز میشد؛ اما سخنان آقای نیکزاد نشان میدهد دوران این محافظهکاریها و اخلاقمداریها برای این طیف به پایان رسیده است!
از دیگر حربههایی که در این سالها، مستمسک چپ، راست، اصولگرا، اصلاحطلب و هر جریان سیاستباز در کشور شده، مشورت با “آقا” و خبرهای یواشکی از دفتر “آقا” است! خبرها و استنادهایی که نه صحت و سقم آن معلوم است و نه مقام بیان روایت مشخص. “آقایی” برای ما ساختهاند که حامی برجام است و همزمان آن را خیانت میداند! هم سید حسن خمینی را نصیحت میکند و هم یواشکی اجازه ورود واکسن امریکایی میدهد! از آنطرف خلافا لقانون زاکانی را شهردار میکند و تکلیف وزراتخانه راه و شهرسازی را برای نیکزاد مشخص میکند!
طنز روزگار آن است، همین فرد که نماینده یک جریان لابیگر و سیاسیکار در حکومت میباشد، میتواند در یک سخنرانی همزمان تناقضی را سامان دهد که حتی خودش هم به آن نخندد! وی در بخشی از سخنرانی خود از لابیگری در جمهوری اسلامی انتقاد میکند و همزمان با افتخار میگوید: “من دست بکار شده و در ساعات آخر تصمیم گیری، جناب دکتر عین اللهی را با جدیت ویژه برای وزارت بهداشت و درمان پیشنهاد داده و وارد لیست نهائی در دولت سیزدهم نمودم!”
بماند که در یک اقدام غیر کارشناسی و به زور لابی، منطقه آزاد صنعتی و تجاری استان اردبیل را به تصویب رسانده که تبعات اقتصادی آن، همچون دیگر مناطق آزاد تجاری (که عملا تبدیل به ایدهای شکست خورده شدهاند) در سالهای آینده دامن اقتصاد این استان را خواهد گرفت.
به فرموده حضرت امام قدس سره مجلس باید عصاره فضائل ملت باشد. اما برخی از نمایندگان عصاره همه خصائل ملت هستند! مثلا قومگرایی خود را به وضوح پشت تریبون فریاد میزنند و میگویند: “الحمدالله ریاست بنیاد مسکن انقلاب اسلامی را هم از آن یکی از فرزندان ترک زبان نمودیم! “
یک سخنرانی، یک نشانه!
به نظر میرسد این سخنرانی، نشانهای از یک پوستاندازی در بدنه لابیگر در جمهوری اسلامی است و این گروه، وارد دور جدید فعالیتهای خود شده است. دورهای که در آن به وضوح دیگر زحمتِ ظاهرسازی انقلابی و رعایت صوری اخلاق اسلامی را نیز به خود نمیدهند و آشکارا خود را رئیس و قیم مردم میدانند. دورهای که از معذوریتهای رهبری و دفتر رهبری به خوبی سوءاستفاده خواهد شد و هر تصمیم درست و غلطی را منتسب به رهبری میکنند.
تنها امید برای رهایی نظام از این طیف مدیران و مسئولان، بعد از لطف الهی، اقدامات انقلابی دولت سیزدهم در کوتاه کردن دست این گروه از دولت است. هرچند به نظر میرسد تا سالها، تاریخ انقضای این گونه از مسئولین به پایان نخواهد رسید!