به گزارش صدای حوزه، علی رغم اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره از هرگونه تنش زایی با همسایگان خود دوری جسته، اما این راهبرد هیچ گاه مانع بی پاسخ ماندن رفتارهای خصمانه و غیردوستانه این کشورها از سوی کشورمان نبوده است. در جریان تنش مرزی بین ایران و آذربایجان (قفقاز) نیز که در این روزها شاهد آن هستیم به جرات میتوان گفت که برگزاری رزمایش فاتحان خیبر در مرز آذربایجان پاسخ قاطع ایران به برخی اقدامات و اظهارات مخرب مقامات این کشور بود. برگزاری این مانور نشان داد که ایران با وجود تاکید بر اصل حسن همجواری هیچ گاه اجازه نمیدهد تا کشورهای همسایه از جمله آذربایجان با حمایت دیگر کشورها از جمله ترکیه و نقش آفرینی بازیگر سومی به نام اسرائیل به جولانگاه اقدامات خصمانه علیه کشورمان تبدیل شود.
به نظر میرسد که مقامات آذربایجان همچنان از پیروزی این کشور در جنگ با ارمنستان و بازپس گیری سرزمینهای اشغال شده سرمست هستند و همین سرمستی باعث شده تا امروز شاهد بروز تنش مرزی و وضع عوارض ۱۳۰ دلاری برای عبور کامیونهای ایرانی در مسیر جادهای واقع در منطقه قره باغ که مسیر دسترسی ایران به ارمنستان است و حتی دستگیری ۲ راننده ایرانی باشیم؛ البته با توجه به اهمیت منطقه قفقاز و حضور بازیگرانی همچون ترکیه و رژیم صهیونیستی در کنار آذربایجان میتوان ادعا کرد که این تنش زایی اهداف گسترده تری را در دل خود دارد.
با این اوصاف به منظور بررسی عوامل پیدا و پنهان تنش بین ایران و آذربایجان گفتگویی بین امیرمحمد کولانی دبیر واحد بین الملل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، فاطمه علیزاده دبیر کمیته بین الملل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و علیرضا آخوندی مسئول پیشین میز قفقاز دفتر بین الملل و جهان اسلام بسیج دانشجویی دانشگاه تهران شکل گرفته که در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
*اهمیت منطقه قفقاز در چیست و بروز تنش در آن چه تبعاتی برای کشورهای منطقه به ویژه ایران دارد؟
کولانی: منطقه قفقاز به دلیل واقع شدن در جغرافیایی ویژه از اهمیت بالایی برخوردار است. این منطقه از جنوب و از طریق ایران به خلیج فارس و اقیانوس هند، از شمال به روسیه و از غرب به اروپا متصل است. این منطقه ذخایر بسیار عظیمی از انرژی همچون نفت را در خود جای داده است. این منطقه به لحاظ سیاسی در یکی از مناطق مهم قرار دارد که همسایگی با قدرتها و تمدنهای جدید و قدیم از این قبیل است. منطقه قفقاز به لحاظ موقعیت ارتباطی و مسائل فوق الذکر همواره مورد توجه قدرتها بوده است. به طبع منطقهای که از چنین جایگاه ویژهای برخوردار است تحت نفوذ برخی قدرتهای فرا منطقهای قرار میگیرد، علی الخصوص که دولتهای غربگرا نیز در این منطقه بر سر کار باشند. با توجه به وابستگی اقتصادی و فرهنگی کشورها در این منطقه به یکدیگر، طبیعتا این کشورها مستقیماً بر یکدیگر تأثیر خواهند گذاشت. ایران نیز از تنشهای این منطقه تاثیر خواهد پذیرفت؛ شاهد این ادعا ارتباط اقتصادی نزدیک ارمنستان با جمهوری اسلامی ایران است که متأسفانه به دلیل کارشکنیهای جمهوری باکو مختل شده است.
علیزاده: قرار گیری منطقه قفقاز در محدودهی استراتژیک از جهان آن را به مرکز ارتباطات نقاط مختلف جهان تبدیل نموده است؛ همچنین همسایگی با روسیه اهمیت این منطقه را دوچندان کرده است، از طرفی کشف منابع سرشار انرژی در این منطقه پس از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی سبب شده است که نگاه ابر قدرتها به منطقه قفقاز پررنگ شود. جمهوری آذربایجان از ذخایر سوختی ومنابع طبیعی قابل توجهی برخوردار است و بدیهی است این کشور میتواند با اتکا به این ثروتها بر تاثیر منطقهای و بین المللی خود بیفزاید. منطقه قفقاز دستخوش تحولات عمیقی است که این تحولات نشأت گرفته از حضور قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است.
آخوندی: منطقه قفقاز از نظر ظرفیت تجاری از قدیم حائز اهمیت بوده است. در دو قرن اخیر با کشف نفت اهمیت این منطقه چندین برابر شد. در حال حاضر منطقه قفقاز در مسیر کریدور جنوب به شمال (هند-ایران-روسیه و اروپا) و یکی از مسیرهای شرق به غرب قرار دارد. همچنین خطوط لولهای که نفت باکو و ترکمنستان را به اروپا انتقال میدهند نیز بر اهمیت این منطقه افزوده است. در صورت ایجاد تنش در منطقه و ناامنی تمام کشورهای این منطقه اعم از ایران، ارمنستان، روسیه، آذربایجان و گرجستان همگی دچار بحران میشوند و در زمینه ترانزیت کالا و انرژی با بحرانهای جدی رو به رو خواهند شد که دامنهی آن به اروپا هم خواهد رسید. مخصوصا که به زودی فصول سرد سال از راه خواهند رسید.
اخیراً شاهد اختلافاتی بین ایران و آذربایجان بوده ایم، علت این اختلافات چیست؟ چه نتیجهای به دنبال خواهد داشت؟ در پشت پردهی این ماجرا چه کسانی دخیل هستند؟
کولانی: دلیل اول توسعه طلبیها و بلند پروازیهای دولت ترکیه و شخص آقای اردوغان است. دولت ترکیه با رؤیای احیا امپراتوری نوین عثمانی علاوه بر شمال آفریقا، شرق اروپا و غرب آسیا نگاه ویژهای به منطقه قفقاز و آسیای میانه دارد. ترکیه با برجسته نمودن اشتراکات فرهنگی و قومیتی و همچنین حمایتهای اقتصادی و امنیتی توانسته است کشوری نظیر جمهوری آذربایجان را به شکل استعمارگونهای به خود وابسته کند. دولت اردوغان به دنبال ایجاد تفرقه بین ایران و آنسوی رود ارس است. رویای دو دولت، یک ملت اردوغان سرابی ست که نوعثمانیها در آنکارا برای ملت جمهوری آذربایجان که ریشه و اصل خود را ایران میدانند ترسیم کرده است.
دلیل دوم صهیونیسم است. متأسفانه دولت باکو بدلیل ضعفهای عمیق اقتصادی، سیاسی و امنیتی علاوه بر اتکا به «جمهوری اردوغان» خود را وابسته به رژیم اسرائیل کرده است. رژیم صهیونیستی پس از فروپاشی شوروی و با هدف نزدیکی به مرزهای ایران روابط آشکار و نهانی را با دولت علی اف برقرار ساخت که ثمره و نمود آنرا در جنگ اخیر بین دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان ملاحظه کردیم. فتنه انگیزی بین ملل مسلمان جزو راهبردهای غیر قابل کتمان اسرائیل است، که متأسفانه برخی دولتهای اسلامی از این مسأله غافل هستند.
علیزاده: باید گفت: تنشها میان ایران و آذربایجان طی هفتههای اخیر در حالی افزایش پیدا کردهاست که روابط میان این دو همسایه، به ویژه پس از جنگ آذربایجان و ارمنستان در سال گذشته با مشکلاتی روبه رو شد و قرائت شعر اردوغان؛ رئیس جمهور ترکیه در سفرش به آذربایجان با نارضایتی و واکنش ملت ایران روبرو شد که سبب شد جمهوری اسلامی ایران اردوغان را متهم به تشویق گرایشهای پانترکیستی و تنشهای قومی در ایران کند.
طی سی سال گذشته، ایران از طریق ارمنستان به قرهباغ دسترسی داشت، اما پس از جنگ ۴۴ روزه، تغییر وضعیت مداومی ایجاد شد، در دست گرفتن کنترل مرزها توسط نیروهای آذربایجان در مسئله عبور کامیونهای ترانزیتی نمونهای از این تغییرات است، اگر چه تامین امنیت مرزی که ایران از طریق آن به ارمنستان دسترسی دارد، به عهده نیروهای روس است، اما اخذ هزینههای گمرکی توسط آذربایجان و بازداشت برخی از رانندگان که به شکل غیرقانونی از ارمنستان وارد آذربایجان شدند، باعث ایجاد و اوج گیری مناقشات شده است.
اما رژیم صهیونیستی در این میان با حضور خود در منطقه قفقاز و نفوذ خود در میان مقامات این کشور باعث تشدید اختلافات میان ایران و آذربایجان شده است. یکی از مهمترین اهداف رژیم صهیونیستی در باکو این است که خودش را از تنگنای تنفسی نجات دهد. به نظر میرسد همکاری بین باکو و تلآویو همکاری جدید نیست، اما افزایش آن به دلیل موفقیتهایی است که مقاومت در حوزههای مختلف پیدا کرده است. رژیم صهیونیستی، باکو را مکانی برای خروج از محاصره خود توسط مقاومت میداند، بنابراین تلاش میکند که با سرمایهگذاری بر برخی مراودات نظامی، ارتباطات خود با باکو را افزایش دهد. البته تاکنون این ارتباطات دستاورد قابل توجهی برای مردم آذربایجان نداشتهاست.
آخوندی: به تنشهای اخیر میتوان از دو بعد امنیتی و اقتصادی نگاه کرد. از منظر اقتصادی آذربایجان و ترکیه سال هاست به دنبال اتصال مستقیم نخجوان و سرزمین اصلی آذربایجان از یک راه مستقیم هستند که بتوانند علاوه بر به دست گرفتن کریدور شرق به غرب و نیز اتصال کشورهای شورای همکاری کشورهای ترک زبان بتوانند علاوه بر حذف کشورهای واسطهی ایران و گرجستان، مناسبات اقتصادی و امنیتی خود را به سطح بالاتری ارتقا داده و خود را به عنوان یک ابرقدرت جدید مطرح کنند. به همین علت پس از جنگ دوم قره باغ و به علت موضع ضعف ارمنستان آذربایجان با استفاده از این فرصت بندی مبنی بر ایجاد یک کریدور بین المللی در جنوب ارمنستان برای اتصال نخجوان به سرزمین اصلی آذربایجان را در قرارداد گنجاند. اما الهام علیف این را خوب میداند که نه ارمنستان این بند را اجرا خواهد کرد و نه ایران اجازه قطع شدن مرزهای خود با ارمنستان را خواهد داد؛ لذا بعد از جنگ شروع به گفتمان سازی در مورد بازپسگیری منطقهی زنگه زور (استان سیونیک در جنوب ارمنستان و مرز ایران) کرد. همچنین به علت نامشخص بودن مرزهای ارمنستان و آذربایجان در تقسیمات شوروی سربازان این کشور شروع به پیشروی آرام در داخل خاک ارمنستان به سمت غرب کردند. با ضعف نیروهای نظامی ارمنستان و عدم مقاومت در برابر نیروهای آذربایجانی، این نیروها به جادهی گوریس- قاپان وارد شدند که جادهی ترانزیتی ایران و ارمنستان است و بخشی از آن در تقسیمات شهرستان لاچین در قره باغ قرار گرفته (این شهرستان طی قرارداد آتش بس چند ماه پیش به نیروهای آذربایجان واگذار شد) در نتیجه برای فشار به ایران نیروهای آذربایجان اقدام به اخذ مالیات از رانندگان ایرانی در این جاده و زندانی کردن دو تن از آنها به بهانه ارسال کالا به قره باغ کوهستانی که هنوز تحت کنترل نیروهای ارمنی و صلحبانان روس است کردند. این حرکت مشخصا برای تحت فشار قراردادن ایران از نظر اقتصادی برای محاصرهی آن و افزایش قدرت خود آذربایجان و ترکیه است. زیرا آنها در مقابل کریدور نخجوان به آذربایجان که از خاک ایران میگذرد برگ برندهای ندارند.
از نظر امنیتی نیز رد پای اسرائیل در این بحران مشهود است. از همان ابتدای تشکیل کشور مستقل آذربایجان اسرائیل نفوذ خود را در این کشور شروع کرد. صهیونیستها با ایجاد روابط پایدار اقتصادی و فرهنگی با علیف توانستند آذربایجان را به تنها کشور با اکثریت شیعه تبدیل کنند که روابط رسمی با اسرائیل دارد. از همان زمان صهونیستها با نفوذ در نهادهای فرهنگی آذربایجان و تحریفات تاریخی و رسانهای توانستند در غفلت جمهوری اسلامی جای پای محکمی برای خود در آذربایجان ایجاد کنند و این برگ برندهی بزرگی برای اسرائیل بود. زیرا آنها توانسته بودند در یکی از همسایههای ایران مستقر شوند که پیشبرد اهداف نظامی آنها کمک میکرد که این مسئله را در قضیه سرقت اسناد هستهای ایران و حمله پهباد اسرائیلی به نطنز شاهد آن بودیم. حال با آزادسازی مناطق مرزی جمهوری آذربایجان با ایران اسرائیلیها به بهانه بازسازی مناطق تخریب شده در حال ایجاد پایگاههای جدید برای خود در مرز ایران هستند که این مسئله از چشم نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی دور نمانده است. در صورت متشنج شدن فضا بین دو کشور اسرائیل میتواند حمایت افکار عمومی آذربایجان که سی سال تحت پروپاگاندای رسانههای این کشور نسبت به ایران بدبین شده اند را بیشتر به دست آورد و حضور امنیتی خود را در مرزهای ایران گسترش دهد.
بدین صورت در صورت عملی شدن نقشه آذربایجان و ترکیه و از دست رفتن مرز ایران با ارمنستان ایران دیگر نمیتواند روی کریدورهای عبوری که تا کنون سرمایه گذاری هنگفتی روی آنها شده حساب کند و از نظر اقتصادی تحت فشار قرار میگیرد؛ لذا ایران به هیچ وجه اجازه تغییر در مرز هارا نخواهد داد.
تغییرات ژئوپولتیک در منطقه قفقاز با چه اهدافی دنبال میشود و چه تاثیری بر منطقه قفقاز و ایران به ویژه از بعد اقتصادی، امنیتی و استراتژیکی خواهد داشت؟
کولانی: همانگونه که عرض شد دو رژیم در ترکیه و اسرائیل بدنبال اهداف شومی همچون تغییر در ژئوپلتیک منطقه هستند؛ ترکیه خواهان احیاء امپراتوری سابق عثمانی ست و اسرائیل بدنبال تکه تکه شدن کشورهای منطقه است تا بتواند با آنان به راحتی مقابله کند. هردو نیز بدنبال تبدیل شدن به هژمونی این منطقه هستند که البته دغدغه فعلی رژیم صهیونیستی بقا میباشد و در صورت تامین آن میتواند به دنبال هدف بزرگتری برود. پس در مجموع باید گفت ترکیه بدنبال هژمونی ست و اسرائیل بدنبال بقا و مقابله با دشمن مقتدر خود، ایران است.
اقدامات این دو رژیم علاوه بر ایجاد بی ثباتی در منطقه میتواند منجر به اخلال در تجارت بین کشورها در این منطقه شود. بعنوان مثال کشور ارمنستان تا همین جنگ اخیر تنها راه ارتباط زمینیای که داشت از طریق ایران بود و اکثر نیازهای حیاتی خود – ازجمله انرژی – را از جانب ایران تامین مینمود، حال با قطع ارتباط زمینی ارمنستان با ایران این کشور محصور در خشکی با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد؛ متقابلا ایران هم از سود تجارت با ارمنستان محروم خواهد شد. البته امید است با برخورد حکیمانه و مقتدرانه کشورمان این مشکل حل شود.
علیزاده: با توجه به تغییرات ژئوپلیتیک موجود، قطعا نباید به عواقب ژئوپلیتیکی اقدامات آذربایجان بیتوجه بود چرا که باریکه اتصال نخجوان و باکو در صورت ایجاد تنش و تهدید ژئوپلیتیک مرزی ایران مورد تهدید قرار میگیرد.
با توجه به حمایتهای ترکیه از آذربایجان در جریان جنگ با ارمنستان و همچنین تصمیم اخیر این کشور برای برگزاری رزمایش مشترک با آذربایجان به نظر شما ترکیه چه اهدافی را در منطقه قفقاز دنبال میکند؟
آخوندی: ترکیه سال هاست به دنبال افزایش قدرت خود و به نوعی تبدیل شدن به یک قطب در جهان است. در این راستا هم اردوغان دو استراتژی ملی گرایی ترکی و اسلام گرایی را همزمان پیش میبرد. در راستای ملی گرایی ترکی اردوغان به دنبال اتصال زمینی با سرزمین اصلی آذربایجان و ارتباط گرفتن با بقیه کشورهای ترک شرق خزر از طریق دریا میباشد. حتی نام این کریدور را هم کریدور توران گذاشته اند که اهداف اردوغان از پیگیری این موضوع را نمایان میکند. در واقع ترکیه از سالهای قبل نفوذ نرم و اقتصادی خود را در این کشورها افزایش داده و ایجاد این کریدور تکهی گمشده پازل اردوغان برای ایجاد اتحادیه توران بزرگ است.
علیزاده: ادعایِ ترکیه درباره حمایت از کشور آذربایجان و همبستگی با این کشور در راستای تحقق رویای اردوغان برای ایجادِ امپراطوری عثمانی از طریق اتحادِ ترکیه، آذربایجان و تسخیر بخشهای آذری زبان ایران که تا مرکز ایران نیز سکونت دارند، به شمار میرود. باید گفت که اصولا کشور آذربایجان فعلی، تا حدود ۲۰۰ سال پیش جزئی از خاک ایران بوده و اساسا ارتباطی چه به لحاظ جغرافیایی و چه به لحاظ نژادی و مذهبی؛ با کشور ترکیه و ترکهای سنی مذهبِ باقی مانده از حکومتِ عثمانی ندارد.
این واقعیت در حالی است که اردوغان رئیس جمهور ترکیه با همدستیِ الهام علی اُف، رئیس جمهور آذربایجان میخواهند کشور آذربایجان، که شاخهای از ایران است را به عنوان بخشی از امپراطوری سابق عثمانی، و ملت آن را شاخهای از نژادِ ترکهای عثمانی نمایش دهند تا به این ترتیب رویای خود را برای تجمیعِ ترکهای منطقه تحتِ رهبری کشور ترکیه و احیای امپراطوری عثمانی البته در سطح کوچک و کاریکاتور وار، محقق کردهاند و ایران را تجزیه کنند.
با توجه به سیاست تنش زدایی ایران در منطقه ارزیابی شما از استراتژی جمهوری اسلامی در مقابله با سیاست تنش زایی آذربایجان چیست و آن را چقدر در مهار تنش موثر میدانید؟
کولانی: سیاسَت کشورمان در مقابل فتنه انگیزیها و تنش زاییها در منطقه قفقاز برخورد توأمان حکیمانه و مقتدرانه بوده است. خویشتنداری مقامات کشوری و لشگری کشورمان همراه با نمایش اقتدار نظامی تحت عنوان رزمایش «فاتحان خیبر» رویکرد مثبتی ست که باید ضمن ادامه یافتن، همراه شود با برقراری ارتباط قوی با سایر همسایگان و ذینفعان ازجمله فدراسیون روسیه.
علیزاده: جمهوری اسلامی ایران تنها به دلیل تصمیمات سران جمهوری آذربایجان و نفوذ بیگانگان در تصمیمات آنهاست که مجبور شده تا به جای چانهزنی سیاسی و دیپلماسی برادری و همزبانی، به مانور نظامی ارتش و سپاه روی بیاورد. پر واضح است که ایران نمیتواند این حجم از تغییرات در موقعیت و سیاستهای باکو را نادیده بگیرد. اگر آذربایجان در تصمیمات خود کوتاه نیاید، چیزی جز تنش بیشتر در انتظار روابط بین دو کشور نخواهد بود.
آخوندی: سیاست تنش زدایی ایران شاید تا حدی آذربایجان را برای رسیدن به اهدافش مردد کرده باشد. اما جلوی این کشور را نگرفته و هر روز شاهد افزایش اقدامات ضد ایران در این کشور هستیم. از دست گیری روحانیون شیعه به جرم جاسوسی برای ایران تا دستگیری رانندههای ایرانی و تهدید به ایجاد آشوب در استانهای شمال غربی ایران توسط عوامل حکومت علیف. به نظر میآید تا زمانی که ایران قدم محکمی برای مقابله با این اقدامات برندارد هر روز آذربایجانیها جریتر میشوند.
ارزیابی شما از آینده تحولات قفقاز و مناقشه بین ایران و آذربایجان چیست و چه پیشنهادی برای عبور از این مناقشه دارید؟
کولانی: آینده این مناقشات بستگی به نوع بازی بازیگران منطقه دارد. بنده امیدوارم با پیگیری دستگاه سیاست خارجی کشورمان در ارتباط با برقراری رابطه با کشورهای منطقه و همچنین نیروهای مسلح کشورمان با نمایش اقتدار در مقابل فتنه انگیزیهای ترکیه و جمهوری آذربایجان در مرزهای شمالی این مناقشات را پایان دهند. در بلندمدت نیز رفع اخلافات و سوءتفاهمات مابین ایران و جمهوری آذربایجان، برقراری ارتباطات سیاسی، اقتصادی و خصوصاً فرهنگی با کشورهای این منطقه با هدف ایجاد وابستگی این منطقه به کشورمان در حوزههای مختلف، اثبات صد درصدی اقتدار ایران به همسایگان و رقبای منطقهای و همچنین خشکاندن ریشه صهیونیزم در مناطق همسایگی ایران منجر به ختم بخیر شدن این مناقشات خواهد شد.
علیزاده: اتفاقات اخیر و تحولات آذربایجان نشان میدهد که یک عزم و اراده جدی از سوی بازیگران فرامنطقهای مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد که قصد دارند اتحاد و هماهنگی بین اقوام و مذاهب را در منطقه به هم زده و به نفع خودشان همه چیز را تغییر دهند. ایران به همه طرفهای درگیر و بازیگران منطقه نشان داد هیچ کس اجازه ندارد خیال تغییر در مرزهای بینالمللی را در اندیشه خود بپروراند.
در خصوص فعالیتهای رژیم صهیونیستی ایران موضع خود را مشخص کرده که حضور هرگونه فعالیت از سوی نیروهای صهیونیستی را تاب نیاورده درواقع اگر از این تاریخ به بعد عناصر رژیم صهیونیستی در این منطقه رویت شوند با واکنش شدید ایران روبرو خواهند شد و همچنین در رابطه با گروههای جداییطلب قومگرا (داخل ایران) که بخشی از فعالیت خود را در خاک جمهوری آذربایجان انجام میدادند، همانطور که با تجزیهطلبان ایرانی در داخل خاک عراق برخورد شد با همین شیوه با این افراد در سایر مناطق هم برخورد خواهد شد. این اقدامات بدین معنی است که همان میزان که ایران در مسائل داخلی کشورهای همسایه دخالتی ندارد، به همان میزان کشورهای همسایه هم باید به این مهم در ایران احترام بگذارد.
آخوندی: در حال حاضر ایجاد جاده جایگزین در ارمنستان و تاسیس پایگاه نظامی در جنوب این کشور برای محافظت از جاده و همچنین مقابله پیشرویهای آذربایجان و ترکیه در جنوب ارمنستان و یا در صورت ادامه بستن مسیر بیله سوار نخجوان و ایجاد عوارض سنگین در این مسیر میتواند پاسخ مناسبی به این اقدامات باشد. اما جمهوری اسلامی باید هشیار باشد و تنش را به قدری بالا نبرد که منجر به درگیری نظامی و ایجاد بحران در منطقه شود. زیرا تنها کشوری که از این اوضاع سود میبرد اسرائیل است.