• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
کل اخبار 6317اخبار امروز 0
7
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مطرح کرد:

موضوع انقلاب، تغییر “کشور” و “ایران” نیست بلکه ایران به مثابه قلمرو و ظرف تحقق انقلاب است

  • کد خبر : 21388
  • 19 مرداد 1400 - 11:31
موضوع انقلاب، تغییر “کشور” و “ایران” نیست بلکه ایران به مثابه قلمرو و ظرف تحقق انقلاب است
حجت‌الاسلام مهاجرنیا: نظام اسلامی ناشی از انقلاب اسلامی در ایران، تنها دیدگاهی است که حاکمیت مطلق را حق الهی می‌داند که مستقیماً به ملت و انسان‌ها واگذار می‌شود نه به دولت.

به گزارش صدای حوزه، حجت‌الاسلام محسن مهاجرنیا، عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در چهارمین نشست از هفتمین دوره‌ سلسله نشست‌های دوره‌ای کرسی‌های آزاداندیشی- که با موضوع “فرایند تحقق انقلاب اسلامی” به صورت مجازی برگزار می‌شود، گفت: در هر انقلابی ما با دو هدف سلبی و ایجابی مواجهیم. یک نظام ساقط می‌شود و یک نظام جایگزین آن می‌شود به همین جهت باید مشخص شود که انقلاب، چه نظامی را ساقط کرده است؟

هدف از انقلاب اسلامی چه بود؟

وی در ادامه با طرح پرسش‌هایی شش‌گانه عنوان کرد: آیا انقلاب اسلامی به دنبال فروپاشی ایران تحت حکومت پادشاهی بود؟آیا ملت ایران می‌خواستند چنین کشوری و چنین دولتی را محو کنند؟ آیا هدف انقلاب مردم ایران، حذف حاکمیت شاهنشاهی بود؟ آیا انگیزه انقلاب اسلامی، تنها فروپاشی حکومت شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله بود؟ و نظام جدید در قانون اساسی جمهوری اسلامی، چه نظامی را بازسازی کرده است؟ نظام کشور؟ نظام دولت؟ نظام حاکمیت؟ نظام حکومت؟ یا ترکیبی دوگانه یا چندگانه؟

به گفته مهاجرنیا پاسخگویی به پرسش‌های فوق، نیازمند تبیین معنای پنج اصطلاح اساسی؛ “ایران”، “کشور”، “دولت”، “حاکمیت” و “حکومت” است که به دلیل همانندی‌ها و به کارگیری‌های نزدیک به هم یا به جای همدیگر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، گاهی خواننده را با ابهام مواجه می‌کند.

اصلاح کشور در ادبیات سیاسی

وی ادامه داد: در ادبیات سیاسی، مقصود از اصطلاح کشور، سرزمین، قلمرو، مملکت و محدوده‌ جغرافیایی با طول و عرض و مساحت مشخص است که در آن یک ملت زندگی می‌کنند و هویت و موقعیت آن در سازمان ملل متحد مورد شناسایی قرار گرفته‌ است. مرزهای بین‌المللی آن تفکیک شده است و توسط همسایگانش شناسایی و محترم شمرده می‌شود و دارای یک حکومت مرکزی است. تعداد جمعیت، پایتخت، قومیت‌ها و فرهنگ‌ها، زبان، خط رسمی، مبدأ تاریخ، پرچم رسمی و پول ملی از مشخصه‌های یک کشور است. بنابراین اصطلاح “ایران” عنوان مصداقی یک کشور است که در لغتِ فارسیِ باستان و فارسی دری از دو کلمه “ایر” به معنای نجیب و با پسوند جمع “ان” به ‌معنی نجیبان یا پسوند نسبت به معنی “سرزمین نجیبان” است.

دولت، معادل معنای کشور است

به گفته این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مقصود از دولت، در شایع‌ترین تعریف، معادلِ معنای “کشور” است با این تفاوت که کشور بیشتر بار جغرافیایی دارد و دولت تجسم معنوی و شخصیت حقوقی و سیاسی یک ملت است. دولت حاصل چهار عامل اساسی؛ جمعیت، سرزمین، حکومت و حاکمیت است که به مثابه مؤلفه‌های هیئت ترکیبی آن محسوب می‌شوند و حاکمیت هم به معنای قدرت برتر و حق انحصاری مطلقِ غیرقابل تقسیم در “قانون‌گذاری”، “سرپرستی” و “داوری” که یک عنصر معنوی است که در اختیار حکومت‌ها قرار دارد.

حکومت

وی افزود: حکومت به عنوان عنصر سوم دولت، بر اساس عام‌‌ترین تعریف، عبارت است از بالاترین نظامی که در محدوده یک کشور و دولت ایجاد می‌شود و تحت آن همه کشور و شهروندانش، سازمان‌دهی و اداره می‌شود. معمولاً سازمان و تشکیلات حکومت دارای سه رکن نهادی با عنوان قوای؛ مقننه، قضائیه و مجریه است.

نظام‌سازی در قانون اساسی جمهوری اسلامی

وی درباره موضوع نظام‌سازی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران گفت:تأمل در قانون اساسی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که موضوع انقلاب تغییر “کشور” و “ایران” نیست بلکه ایران به مثابه قلمرو و ظرف تحقق انقلاب است. پذیرش هویت و موجودیت ایران از اصول موضوعه انقلاب اسلامی است به همین دلیل در اصل اول قانون اساسی کلمه “ایران” دوبار مضاف‌الیه “حکومت ایران” و “ملت ایران” و در اصل ۱۵۵ “دولت جمهوری اسلامی ایران” در اصل ۱۲ تعبیر “دین رسمی ایران”، اصل ۱۵ و ۱۹ “مردم ایران” و اصل ۱۸ “پرچم رسمی ایران”، اصل ۴۱ و ۴۲ “تابعیت کشور ایران” اصل ۴۳ “اقتصاد جمهوری اسلامی ایران” و در اصل ۵۷ “قوای حاکم در جمهور اسلامی ایران” و در اصل ۱۰۷ “بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران” و در اصل ۱۱۵ “رئیس جمهوری باید ایرانی‌الاصل وتابع ایران باشد” اصل ۱۵۱ “نظام جمهوری اسلامی ایران” اصل ۱۷۷ “قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران” همه اصول فوق نشان می‌دهند که انقلاب اسلامی با حفظ هویت و تمامیت ارضی کشور ایران، به دنبال تغییر کشور ایران نبوده است و قانونگذاری جزئی مربوط به کشور در محدوده اختیارات حاکمیتی است.

انقلاب اسلامی تنها دیدگاهی که حاکمیت مطلق را حق الهی می‌داند

عضو هیأت علمی گروهسیاستپژوهشگاه در ادامه به موضوع حاکمیت پرداخت و گفت: عنصر حاکمیت در عرصه “قانون‌گذاری”، “سرپرستی” و “داوری” که یک عنصر معنوی است، در اختیار حکومت است. اما اینکه منشأ آن چیست؟ توافقی وجود ندارد. جمعی آن را امری طبیعی و گروهی عطیه الهی می‌دانند که مستقیم به حکومت داده شده است. برخی آن را دستاورد زور و پاره‌ای از افکارآن را محصول حق اعطایی ملت به دولت می‌دانند. نظام پادشاهی در ایران آن را موهبت الهی می‌دانست که به صورت توارثی خاندان‌های شاهنشاهی منتقل می‌شود. نظام اسلامی ناشی از انقلاب اسلامی در ایران، تنها دیدگاهی است که حاکمیت مطلق را حق الهی می‌داند که مستقیماً به ملت و انسان‌ها واگذار می‌شود نه به دولت، و ملت از طریق مجاری قراردادی، کارگزاری و “حق اعمال حاکمیت” را به دولت واگذار می‌کند.

حاکمیت ملی

وی همچنین خاطرنشان کرد: در اصل ۵۶ قانون اساسی تصریح شده است “حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته‌ است. هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند” و در اصل ششم تصریح شده است که حق خدادادی ملت از طریق انتخابات به حکومت واگذار می‌شود. این امر در اصطلاح سیاسی با عنوان “حاکمیت ملی” شناخته می‌شود. خودآگاهی انقلابی ملت ایران به اینجا رسیده بود که دو ضلع حاکمیت، یعنی “حاکمیت خداوند” و “حاکمیت خدادادی ملت” را باور کرده بود اما بر اساس حق خدادادی، به ضلع سوم یعنی “حاکمیت شاهنشاهی” اعتراض داشت. بنابراین موضوع اعتراضِ انقلاب اسلامی مستقیما “حکومت غیرقانونی شاه” بود.

حکومت در تعریف عام

حجت‌الاسلام مهاجرنیا در ادامه افزود: حکومت در تعریف عام عبارت است از بالاترین نظامی که تحت آن یک کشور یا یک اجتماع سازمان دهی و اداره می‌شود و در اصطلاح معاصر به ساخت قدرتی اشاره دارد که در سرزمین معیّن بر مردمانی معیّن قدرت انحصاری و پایدار دارد که از نظر داخلی، بر تمام قلمرو اعمال حاکمیت دارد و از نظر خارجی، حافظ تمامیت سرزمین و منافع ملت و یکایک شهروندان خویش است. این ساخت قدرت دارای تشکیلات سیاسی، نهادها و سازمان‌های اداری، سیاسی، قضایی و نظامی است. بر اساس آنچه درباب نظام حاکمیت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است حکومت با عناوین مختلفی چون “‌دولت”، “جمهوری اسلامی”، “ولایت امر”، “امامت امت”، “رهبری مستمر”، “ولایت مطلقه فقیه” و”ولایت مطلقه امر” یاد شده است.

حکومت، ضلع سوم نظام‌سازی

حجت‌الاسلام مهاجرنیا حکومت را ضلع سوم نظام‌سازی دانست و گفت: حکومت اسلامی ضلع سوم مثلث نظام‌سازی سیاسی است. ضلع نخست آن حاکمیت الهی” است و ضلع دوم آن “حاکمیت خدادادی مردمی” و ضلع سوم آن “حاکمیت کارگزاری حکومت” است. حکومت اسلامی در مقام اثبات به صورت مستقیم با حاکمیت خدادادی مردم پیوند دارد و در مقام ثبوت به صورت غیر مستقیم با “حاکمیت الهی” نسبت دارد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مفهوم حکومت، چهار ویژگی اساسی دارد:تحقق آن مستقیماً ناشی از “حاکمیت الهی” نیست،حکومت با انتخاب شهروندان جامعه اسلامی در چارچوب حق “واگذاری حاکمیت الهی به انسان‌ها” است، همه امور حکومت و حاکمان در چارچوب ضوابط و موازین اسلامی است و سرانجام اینکهحکومت مهم‌ترین سازوکار و سازمان تشکیلاتی برای تحقق حاکمیت الهی در اداره کشور و تدبیر امور اجتماعی شهروندان جامعه اسلامی است. بنابراین “نظام سازی” در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از طریق پیوند هدفمند میان سه عنصر اساسی حاکمیت الهی، خدادادی و کارگزاری، امکان‌پذیر شده است.

لینک کوتاه : https://v-o-h.ir/?p=21388
  • منبع : تسنیم

مطالب مرتبط

19اردیبهشت
تفاوت مخرج مشترک نداشتن با صورت مشترک داشتن
حواشی دیدار رهبر معظم انقلاب با دانشجویان؛

تفاوت مخرج مشترک نداشتن با صورت مشترک داشتن

12اردیبهشت
عصر فعالان رسانه «اهل گِل» رو به پایان است!
10اردیبهشت
نادر طالب‌زاده، نماد انقلابی‌گری و عدالت‌خواهی بود

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.