به گزارش صدای حوزه، حجت الاسلام والمسلمین هادی عباسی خراسانی از اساتید برجسته حوزه علمیه درس خارج مسائل مستحدثه امسال خود را با موضوع «بورس» آغاز کرده که در ادامه متن آن تقدیم حضورتان میگردد:
خلاصه جلسه گذشته
بحمد الله در بحث فقه و مطالب راجع به بورس به این نتیجه رسیدیم که بورس بازاری است که در آن کارگزارهای مختلف و اشخاص حقیقی و حقوقی، عملیات خرید و فروش را در این بازار امروزی معروف به بورس مشغول فعالیت هستند. خرید و فروش میکنند. آنچه مورد معامله آنها است اوراق بهادار یا اجناس و کالاهای دیگر است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم خرید و فروش میشود.
از مجموع صحبتهای جلسات گذشته به این نتیجه رسیدیم که شخصیت حقیقی و حقوقی داریم. در شخصیت حقیقی معاملات شک و شبههای نداشت و در عصر نبی صلی الله علیه و آله و شارع مقدس هم رایج بود. تا حدودی رسیدیم که نه مثل نمونههای امروزی بلکه مشابه نمونههای امروزی در زمان ائمه معصومین علیهم السلام و در زمان نبی معظم مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و شارع وجود داشت. از باب تمثیل میتوان گفت معاملاتی که امروز هستند از این باب که منشأ سیره عقلا که آن زمان بود الان هم هست. به ادله لفظی هم جایز است.
این بورس که آداب خاصی در تجارت و بازرگانی امروز دارد مورد تایید شارع مقدس است و شارع مقدس نفیای برایش ثابت نشده است.
اولین مرحله ورود در بورس وکالت دادن به کارگزار بورس
روش معاملات این است که کسی که وارد بورس میشود یکی از شرایطش این است سراغ یکی از کارگزاران در بورس برود. کارگزاران در بورس کارشناسها یا واسطهها یا دلالهایی هستند که اینها در بورس مشغول کارشناسی هستند.
یا به عبارت بهتر کار اصلیشان مشورت دادن و مشورت گرفتن در خرید و فروش است. درست است که شاید برخی جهات الآن رعایت نشود.
برای همین برای پذیرش کارگزارها وقتی به شرایط بورس مراجعه میکنیم (با توجه به مواد بورس و قوانین تالار بورس عرض میکنم و فرق نمیکند چه بورس جهانی و چه ایران. بخصوص که الآن بورس ایران را میگوییم) کارگزاران باید افراد خبره باشند. و به قول خود سازمان بورس باید کارگزاری آنها احراز شود. باید مورد اعتماد باید باشند. حسن سابقه داشته باشند. تخصص این کار را داشته باشند.
شخصی که به بورس مراجعه میکند اول کاری که باید بکند این است که باید انتخاب کارگزار کند یعنی تحت اشراف کارگزارها کار کند. ۱۱۸ یا ۱۱۹ کارگزار داریم. در بورس ایران کارگزاران اصلی همین تعداد است. البته منظور شرکت کارگزاری است نه کارگزار مطلق.
اقسام وکالت بین افراد در بورس
وکالت سهامداران جزیی با کارگزاران
اولین کاری شرکتهای کارگزاری که میکنند واسطه بین کارگزاران جزئی یا سهامداران جزیی هستند. معمولا شخصی که وارد بورس میشود برای معامله با بورس و در بورس (ما به این تعبیر عنایت داریم چون بورس را بازار خرید و فروش آزاد میدانیم)، اینها به کارگزار یک وکالت میدهند. یک قرارداد میِبندند. خاطر مبارکتان هست در بحث دیروز روایت صحیحه از امام صادق علیه السلام عرض کردیم. که حضرت فرمودند: «من وکل رجلا علی امضاء امر من الامور فالوکاله ثابته ابدا حتی بالخروج عنها کما اعلمه بالدخول فیها».[۵]
بیشتر بخوانید: جایگاه بورس در تقسیم ابواب فقهی
وکالت کارگزار اصلی با مدیریت بورس
زمان ورود و خروجش باید اعلام کند. وکالت مشخص است. کارگزار جزیی به کارگزار اصلی و دلال، وکالت در معامله میدهد. امضا و تعهد میدهد کارها را انجام دهد. گرچه او هم با مدیریت شرکت و بازار بورس چه جهانی و چه ایرانی قراردادهایی با کارگزاران اصلی دارند. منظور ما از کارگزاران اصلی لیدرهای معامله و واسطهگرها هستند که سودی دارند و معاملات را انجام میدهند. آنها هم با بورس قرارداد دارند و بورس آنها را هم مدیریت میکنند. و کسی که معامله در بورس دارد سهم عاملگری یا کارگزاری باید به کارگزار بدهد یا سهمیبرای محل معامله به بورس بدهد.
تشبیه معامله در بورس با معاملات حقیقی
در تشبیه مناقشه نیست. مثل این که زمان قدیم یا الآن برود در بازار تهران، قم، نجف، مشهد یا هر کجا مغازهای را اجاره کند یا بخرد و در آنجا افراد معاملاتشان را انجام دهند. مثل اینکه در بازار کلی هم حجره دارهای مختلف و مغازههای مختلف اجناس مختلف را خرید و فروش کند. بورس را چنین شخصیت حقوقی میدانیم که به شخصیت حقیقی و حقوقی اداره میشود. و اینها هر یک کار خودشان را انجام میدهند. البته باید بحث کنیم و بررسی کنیم که کار اینها در معاملههای مختلف و سهامهای مختلف شرعیت دارد یا خیر؟
اقسام وکالت در فقه
پس اولین چیزی که در ورود شخص به بورس اتفاق میافتد قرارداد است که در قرارداد کارهایش را محول به دیگری میکند. برای همین اصرار داریم که اولین عنوانی که در آن متعبد هستیم وکالت است. وکالت هم شرایط مختلفی دارد. در کتاب الوکاله در فقه بحث شده است. وکالت مدتدار و بیمدت است. یا طولانی است یا با خصوصیاتی. در مورد خاص یا عام است. در ملک است یا غیر آن است.
معاملات الکترونیکی و جدید
قطعا در بورس هم کسی که تعهد میدهد کارگزار کارش را انجام دهد ما عرضمان این است که همه اینها اختیاراتشان را میسپارند به فعالیتهایی که امروز الکترونیک و لحظهای و ساعتی است. با دستگاههای کارگزاری که گاهی رباتها معامله میکنند. هر چند در زمان قدیم دستی انجام میشد. حتی در ساعتهای مشخصی دو یا سه ساعت باشد، صبح یا عصر باشد، بازار جهانی یا داخلی باشد فرقی ندارد. ما عرضمان این است که یک بازار گردانی و یک معامله سیال جریانی است که به روز است و شاید در آینده هم به روزتر شود و طور دیگری شود.
وجوب آشنایی به فقه برای ورود به بازار سرمایه
با توجه به اینکه ما آداب التجاره داریم باید آداب تجارت را با توجه به مسائل روز که اصل تجارت قدیمیاست و احوالش جدید است الغای خصوصیت کنیم یا سیره را به جریان بیندازیم یا اطلاقات که گفتیم بررسی خواهیم کرد؛ نظرمان این است که شامل میشود.
ضرورت نظارت شرعی بر بازار بورس داخلی
اول فقه یاد بگیرید بعد تجارت. سه بار فرمودند: الفقه ثم المتجر و تکرار کردند. این دلیل بر اهمیت است. بحث تجارت و آداب تجارت. ببینید حضرت نهیب عجیبی زدند. این نهیب برای همه بورسیها چه کارگزاران اصلی و چه فرعی چه سازمان و چه مدیران ناظر بر این معاملات و چه کمیتههای ناظر بر فعالیتهای بورس هست. ان شاء الله به امید روزی که حوزه فقاهتی و حوزه نظریهپردازی ما ناظر بر کارهای بورس باشد. ما دستمان به بورس جهانی نمیرسد. فقط باید نظر بدهیم. اما نسبت به بورس داخل عرض میکنیم حداقل یک فقیه جوان را ناظر بر مسائل بورس بگذارند و نظرش چیزی باشد که قابل اجرا باشد. یعنی نظر ولی فقیه و مراجع را بگیرد و حداقل فقیه بورسشناسی باشد که نظریههای احتیاطی را بداند و عمل کند.
وظایف حوزههای علمیه در مباحث جدید مانند بورس
از اینگونه احادیث استفاده میکنیم که تجارت و بورس نیاز به فقاهت دارد. به حوزهها عرض میکنیم بیایید بورس را بسازیم. بگوییم کدام معامله جایز است و کدام نیست. قسم خوردند که والله ربا هست. معاملهای که در آن سود نباشد رغبت و پیشرفت نیست. ممکلتی هم که در آن سود نباشد پیشرفت نمیکند. حضرت از همین هم پرهیز دادند. هنر حوزهها این باشد که معاملات ربوی را از غیر آن جدا کنیم. حوزه هم مانند پزشک متخصص باید نظر بدهد و نظرش باید برای مجامع تجاری قابل پسند و اجرا باشد. ما عرضمان این است که بورس نیاز به آداب بورس و آداب تجارت دارد.
ضرورت واگذاری بورس به کارگزاران صالح
نکته: بعضی از کسانی که با کارگزاریها قرارداد میبندند یکی از شرایط بعضی از کارگزاری این است که شرط میکنند آن شخص با معامله در بورس آشنایی دارد و ممکن است فرمهایی هم پر کنند. اینجا شرط معرفتی به آداب بورس میگذارند. ولی شاید بعضی همین را هم دور بزنند و ضرر و زیان کنند. ما عرضمان این است که اگر کارگزاریهای بورس به کارگزاران صالح واگذار شود هیچ گاه خریدها به صورت گترهای نخواهد بود.
نتیجه
نتیجه اینکه اولین کاری که انجام میشود کار واگذاری شرکتها به کارگزاران بورس است که وارد معاملات در بورس و با بورس میشوند.