به گزارش صدای حوزه، حجت الاسلام ناصر فاطمی تبار با توجه به کلیپ زیر، یادداشتی را با عنوان “ادعایی به وسعت یک قهرمانی” برای علیرضت دبیر منتشر کرده است که در ادامه مطالعه می نمایید:
علیرضا دبیر، قهرمان بیادعای کشتی ایران، جملهای گفته که فراتر از یک شعار است و بهمثابه معیار سنجش مدیران جمهوری اسلامی باید تلقی شود:
«من باید هزینه نظام بشوم، نه اینکه نظام را هزینه خودم کنم.»
این جمله، نهتنها منش فردی او را نشان میدهد، بلکه خطکش اخلاقی و سیاسیای است برای تمایز میان مدیرانی که ستونهای نظاماند با آنان که به بار اضافه آن تبدیل شدهاند.
در شرایطی که مردم زیر بار گرانی، بیکاری، و شرمندگی روزافزون خم شدهاند، بخش قابلتوجهی از مدیران نهتنها حاضر نیستند برای نظام و ملت هزینه بدهند، بلکه با وقاحت، خود را طلبکار نیز میدانند.
طلبکار از مردمی که صدایشان شنیده نمیشود، طلبکار از نظامی که فرصت خدمت را عطا کرده اما برهیها آنرا به نردبان صعود شخصی بدل کردهاند، و طلبکار از رسانههایی که صدای مردماند، نه بلندگوی قدرت.
این طلبکاری، در میدان عمل، جلوههای متعددی دارد. مدیری که برای آقازادهاش خودروی میلیاردی هدیه میدهد، چگونه میتواند درد کارگری را درک کند که با روزی ۳۰۰ هزار تومان، نان شب خانوادهاش را تأمین میکند؟
مدیری که خبرنگار را «یه الف بچه» مینامد، چگونه میتواند مطالبهی صدای مردمی را بشنود که حیاتشان به یارانه گره خورده است؟
مدیری که در برابر فساد اطرافیانش سکوت میکند، چگونه میتواند مدعی مبارزه با ظلم باشد؟
و مدیری که در جلسات رسمی، مردم را تحقیر میکند، چه نسبتی با اصل جمهوریت نظام دارد؟
شکاف و فرسایش
نتیجهی این رویکرد، چیزی جز تعمیق شکاف طبقاتی و فرسایش اعتماد عمومی نیست. شکافی که امروز از هر زمان عمیقتر شده و اعتمادی که از هر بحران اقتصادی خطرناکتر فرسوده شده است. مردم حق دارند بپرسند: چرا دبیرها تکثیر نمیشوند؟
چرا مدیران مردمی و جهادی به حاشیه رانده میشوند؟
چرا الگوهای اخلاقی و خدمتگزار، جای خود را به مدیران جاهطلب و طلبکار دادهاند؟
پاسخ به این پرسشها، در بازگشت به معیار دبیر نهفته است. مدیرانی مانند او، خود را بدهکار مردم میدانند، نه طلبکار. آنان نظام را ابزار قدرت نمیبینند، بلکه میدان خدمت میدانند.
تکثیر دبیرها، نه تکثیر طلبکارها
امروز، بیش از هر زمان، به چنین مدیرانی نیاز داریم؛ مدیرانی که شکافها را نپوشانند، مردم را تحقیر نکنند، از رسانهها نترسند، و مهمتر از همه، خود را هزینهی دین و حکومت بدانند، نه آنکه دین و حکومت را هزینهی رفاه خود سازند.
اگر دبیرها تکثیر نشوند، شکافها عمیقتر و اعتمادها کمرنگتر خواهد شد. ما نیازمند مدیرانی هستیم که بهجای طلبکاری، با فروتنی بگویند: «من آمدهام تا هزینه بدهم، نه اینکه هزینهتراشی کنم.»