به گزارش خبرنگار صدای حوزه، حجت الاسلام حسین ایزدی، طی یادداشتی به بررسی و مداقه مفهوم “زمستان دینداری” که در روزهای اخیر از سوی رسانه های معاند نظام مقدس جمهوری اسلامی تبدیل به کلیدواژه ای پرتکرار شده است، پرداخته که در ادامه می خوانیم:
جنگ روایت از خود
گام اول برای حل مسئله داشتن تصویری صحیح از واقعیت مسئله است. شناخت مسئله بر اساس واقعیت و نه بر اساس آنچه رسانه سعی در تصویرسازی آن دارد، گام اصلی برای حل مسئله است.
بعد از مسئله اغتشاشات اخیر همه به پدیده دهه هشتادیها و خلاءهای جدی در این نسل اشاره کردند و اینکه ما دیگر این نسل را از دست دادیم. اما در گام بعدی پا را فراتر نهاده و سخن از «زمستان دینداری» به میان آوردند.
یعنی تلاش برای القای یک خوانش خاص و جدید از ایران و ایرانی عصر انقلاب اسلامی. حال باید پرسید آیا واقعاً ما همه نسل جدید یا قاطبه آنان را از دست دادهایم؟ اگر به این باور برسیم، همانطور که رسانه چنین میگوید، دچار یأس فراگیر و احساس قرارداشتن در لبه پرتگاه پیدا خواهیم کرد و یقیناً ترس برادر مرگ است…
پس شیوه منطقی مواجهه با مسئله آن است که هم دچار یأس نشویم و هم دچار تبختر و اعتماد به نفس کاذب. مسئله را در همان حدود واقعی آن ببینیم و برای آن تدبیر کنیم. این نوع از مواجهه یعنی خروج از افراط و تفریط در پرداختن به مسئله.
رزمایشهای بزرگ فرهنگی امت اسلام، زمینه ساز احساس خطر غرب
مهمترین عامل حرکت وپویایی یک جامعه، «عزم و انگیزه» موجود در آن جامعه است. اما عزم زمانی شکل میگیرد که اعتماد به نفس وجود داشته باشد. وقتی ملتی خود را در آستانه موفقیت میبیند، عازم میشود و یا اگر عزم دارد در عزم خود مستحکم تر میشود.
دقیقا زمانی که جبهه حق رزمایشهای بزرگ فرهنگی خود را به رخ جهان کشید، به گونه ای که همه مقیاسهای کنش ملی را جابجا کرد و تحلیلهای جامعه شناختی یارای توصیف و تحلیل این رخداد را نداشتند، اتاق فکر غرب به این نتیجه منطقی میرسد که باید این مسیر را کنترل و این حرکت را تخریب کرد.
بیش از ۵ سال بود که «راهپیمایی میلیونی اربعین» تحلیل گران غربی را به چالش کشیده بود. جبهه حق با همه وجود در حال نظاره قدرت خود با محوریت ولایت بود. این یک رزمایش بزرگ در مقیاس امت اسلام بود.
از سوی دیگر رویداد ««سلام فرمانده» از یک سرود و اجرای معمولی فراتر رفته و وارد فرهنگ عمومیملتهای مسلمان و حتی فراتر از کشورهای جبهه مقاومت شده بود. سرودی که دیگر یک سرود معمولی و یا حتی ندبه انتظار نبود، بلکه عنصر ایجاد «هویت امتی» برای مسلمین جهان با رویکرد «مبارزه با طاغوت» با محوریت ایران برای نفی ظلم و زمینه سازی ظهور بود.
روند رو به گسترش اجرای مردمیسلام فرمانده نشان از وجود جان مایهها و بسترهای فرهنگی آماده در ملل اسلامیداشت که برافروخته شدن و زنده شدن و عازم شدن و شعله ور شدن آنها میتواند خرمن غرب را بسوزاند.
برگزاری مراسمات مذهبی چون اعتکاف، شب قدر، عاشورا، فاطمیه، عید غدیر و … همه موجب شده بود عناصر فرهنگی جبهه حق جلوه گری کرده و خود را به رخ غرب بکشد. در چنین فضایی جبهه حق «مصصم تر از قبل» و عازم تر از همیشه آماده کنش گری میشد.
ظرفیت ایجاد وحدت ملی و جذب اقشار خاکستری
این گارد اجتماعی و این اعتماد به نفس ملی که زمینه ساز اقدام ملی است، موجب تجمیع ارادههای سست در میدان که از آن به عنوان قشر خاکستری یاد میشود نیز بود. یعنی توان یارگیری از همه اقشار را دارد. اساسا امور مذهبی چون اربعین، عاشورا، غدیر و جلوههای این چنینی از فرهنگ اسلامیاز ظرفیت فوق العاده ای برای ایجاد وحدت و گردهم آیی امتی برخوردار است.
در چنین شرایطی شما حتی میتوانید به اقشاری که به سادگی و تا پیش از این دسترسی نداشتید، طمع داشته باشید. چرا که دایره پذیرش در آن بالاست. یعنی شما در حال برگزاری رفراندومهای متعدد مذهبی در مقیاس ملی هستید که هویت ملی شما بعد از انقلاب اسلامیرا تأیید و تقویت میکند. این امر برای غرب نگران کننده است.
مهم نیست که انتخاب و کنش سیاسی خرد این افراد چیست. مهم آن است که حضور آنها در این میتینگهای مذهبی – فرهنگی یعنی تأیید رویکرد فرهنگی انقلاب اسلامیو این تأیید یعنی برخورداری انقلاب اسلامیاز پشتوانه مردمی.
یعنی همه تلاشهای غرب طی این سالها برای ایجاد شکاف بین اقشار مختلف و هویت سازی برای قشری به نام قشر خاکستری یا نسلی به نام نسل z همه به چالش کشیده شده است. پس باید برای این وضعیت چاره ای بیاندیشد.
راهبرد جبهه طاغوت دربرابر قدرت نمایی جبهه حق
برای این مقصود باید «عنصر عزم ملی» شکل گرفته در ایران را مخدوش کنیم. برای این امر به تغییر در نظام محاسباتی ملی به ویژه در گام دوم اقدام خود با تمرکز بر جامعه دینی روی آوردند.
إنَّما ذلِکُمُ الشَّیطانُ یُخَوِّفُ أَولِیاءَهُ فَلا تَخافوهُم وَخافونِ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ﴿۱۷۵﴾ این راهبرد شیطان برای ایجاد تزلزل در جبهه حق است که با توسعه خوف، عزم آنها را به چالش میکشد. این همان چیزی است که رهبری از آن بهعنوان نظام محاسباتی یاد کردند. جامعه ای که تصویر مثبتی از خود دارد، و در نبرد تمدنی خود را فاتح میداند، میکوشد فتوحات خود را گسترش دهد.
اما اگر به همین جبهه گفتید شما در اقلیت هستید، جامعه از دست رفته است، دهه هشتادیها نسل سوخته اند، مردم از دین و مذهب رویگردان شده اند، همه اینها موجب برهم خوردن عزم و تصویر این ملت از خود و آینده میشود.
حتی بدحجابی و تظاهر به آن هم نباید تصویر واقعی ما را از متن حقیقت جاری در جامعه تغییر دهد و دشمن میکوشد با برجستهسازی برخی هنجارشکنیها و زیاد نشان دادن آنچه در واقعیت محدود است اما جلوه ظاهری دارد، نظام محاسباتی ما را تغییر دهد. از این روی باید واقعیت را بر اساس حدود آن و نه متأثر از رسانه خوانش کرد.
بیشتر بخوانید: