در مرحله اول پس از طلاق والدین؛ نوجوان نمی تواند با این شرایط کنار بیاید و آن قدر مشکلاتش زیاد می شود که نمی تواند یک لحظه خود را با شرایط وفق دهد. البته عکس العمل همه نوجوانان در رابطه با این اتفاق تلخ یکی نیست و ممکن است متفاوت باشد.
مثلا برخی نوجوانان ساکت و گوشه گیر می شوند. برخی از آن ها پرخاشگر و ناسازگار و برخی از نوجوانان احساس گناه می کنند و خدا می داند بعد از آن چه چیز انتظار آن را می کشد.
وارد رابطه عاشقانه نمی شوند
از مهم ترین آثار مخرب طلاق بر نوجوانان این است که به ندرت عاشق می شوند و از داشتن روابط با دیگران وحشت دارند. این نوجوانان در آینده نمی توانند یک خانواده تشکیل دهند و نمی توانند خود را آن چنان که باید در نقش پدر و مادر ببینند.
این افراد در زنگی و عشق هراس دارند و متعهد نیستند. عدم تعهد آن ها ممکن است آثار مخربی بر روی خود فرد و اجتماع گذاشته و حتی آمار فساد اجتماعی را نیز زیاد کنند. به همین دلیل توصیه می شود حتی اگر مجبور به طلاق شدید با فرزندتان در این مورد صحبت کنید که تمام انسان ها مثل هم نیستند و قطعا با دید باز وارد رابطه عاشقانه و ازدواج شود دچار چنین مشکلاتی نخواهد شد.
افت تحصیلی
از مهم ترین مخرب طلاق بر نوجوانان، افت شدید تحصیلی آن هاست. قطعا تمام نوجوانان دچار این افت خواهند شد و علاوه بر آن قدرت یادگیری و تمرکز آن ها بسیار پایین می آید. به همین دلیل بعد از طلاق باید بیشتر مراقب درس فرزند خود باشید. زیرا ممکن است او به یک باره دوست نداشته باشد درسش را ادامه دهد و یا انگیزه ای برای درس خواندن نداشته باشد.
وابستگی به دوستان و گرایش به اعتیاد و مواد مخدر
از جمله اثرات مخرب طلاق بر نوجوانان وابستگی شدید ان ها به دوستان شان است. این افراد علاقه ای به خانه و خانواده نخواهند داشت و دوست دارند وقت خود را بیرون از خانه و با دوستان خود بگذرانند. به دلیل اینکه در این سن نفوذ دوستان بر روی او بسیار است و از طرفی دچار مرگ عاطفی والدین شده اند.
طبیعی است که به سمت آن ها گرایش داشته باشند. اما مشکل به همین جا ختم نمی شود. دوستان ناباب در این شرایط برای این نوجوان فاجعه به حساب می آید. به دلیل پایین آمدن قدرت تصمیم گیری او و عدم تمرکز و تاثیرپذیری شدیدش احتمال سیگاری شدن و گرایش او به مواد مخدر بسیار زیاد است و از طرفی دچار مرگ عاطفی والدین شده اند.
متنفر شدن از پدر و مادر
به دلیل مشکلاتی که قبل از طلاق روی نوجوان اتفاق می افتد او رفته رفته از والدین خود متنفر می شود. این حس تنفر باعث از هم گسیختگی کامل روابط او با پدر و مادر شده و در واقع خانواده کاملا از هم می پاشد. نا آرامی و پرتنش بودن خانواده و از طرفی کنار آمدن با نوجوان در این حالت سخت و طاقت فرسا خواهد بود.
بهتر است قبل از طلاق به این مسائل توجه ویژه ای داشته باشید و اگر قطعا قصد طلاق دارید باید این مشکلات را از قبل برنامه ریزی کنید و برای آن ها راه حل های ویژه ای ارائه دهید.
از اثرات مخرب طلاق، بزرگ شدن سریع و بلوغ زودرس است
از دیگر اثرات مخرب طلاق بر نوجوانان بلوغ زودرس درنوجوانان است. نوجوانان به دلیل فشار روحی بسیار زیادی که به دلایل مشکلات خانوادگی تحمل می کنند دچار بلوغ زودرس شده و عملا دیگر در سن خود نیستند.
در شرایطی که باید با آرامش درس بخوانند و برای آینده تحصیلی و کاری خود برنامه ریزی کنند و مسیر خود را انتخاب کنند باید شاهد مشکلات و جر و بحث ها و طلاق باشند. به همین دلیل به دنبال راه درآمد می گردد تا مستقل شود و درس و زندگی را دیگر نادیده می گیرد. این معضل بسیار بزرگی است. خصوصا اگر طلاق زمانی اتفاق بیافتد که فرزندشان در سن نوجوانی است.
افسردگی
از شایع ترین اثرات مخرب طلاق بر نوجوانان افسردگی آن هاست. این واکنش بسیار متداول و معمول است و ممکن است تا مدت ها ایت آثار بر روی فرزندشان بماند. می دانید که فرزنان در این سن وابستگی عاطفی شدیدی به پدر و مادر خود پیدا می نند به همین دلیل زمانی که مجبور هستند از میان پدر و مادر خود یکی را انتخاب کنند قطعا دلشان برای والدین شان تنگ خواهد شد.
این حالات در پسران بیشتر از دختران است. زیرا آن ها درون ریز هستند و نمی توانند احساسات خود را به خوبی بروز دهند. به همین دلیل دچار افسردگی حاد شده و کارشان حتی به خودکشی هم خواهد رسید. تا آنجا که می توانید سعی کنید به خاطر فرزندتان از خود بگذرید و زندگی را ادامه دهید. مگر اینکه شرایط بسیار بد باشد و نتوانید به هیچ وجه با این شرایط کنار بیایید.
عدم تربیت صحیح
از دیگر اثرات مخرب طلاق بر نوجوانان عدم تربیت صحیح آن ها در زندگی است. زمانی که پدر و مادر بالای سر بچه نباشد ممکن است اثرات تربیتی بسیار بدی روی آن ها داشته باشد. بر اساس قوانین که در طلاق است معمولا فرزندان بیشتر تمایل دارند که کنار مادرشان باشند.
مادران هم به دلیل سرپرستی خانواده مجبورند بیرون از خانه کار کنند و بار زندگی را به دوش بکشند. خوب در این صورت دیگر وقتی برای تربیت فرزندشان ندارند. به همین دلیل نمی توانند روی رفتارهای فرزندشان نظارت کافی داشته باشند و این اصلا به صلاح فرزندشان نخواهد بود.