یک کافه رستوران در تهرانپارس که مراسم ولنتاین گرفته و قلیان به مشتری هایش می داد، پلمب شد. این خبر در حد یک خبر اگر باشد، خیلی دل و جگر نمی سوزاند و اهمیت آن چنانی هم ندارد. ماجرا وقتی قابل تأمل می شود که یک اتفاق تبدیل به ویروس شود. جهان بیگانه و ذهنیات وارداتی مرزهای ما را درنوردیده و آرام آرام زیرپوست شهر جای می گیرد.
جهان اجتماعی ما هنوز حصارهای نرم افزاری مصونیت بخشش کامل نشده و لایه اوزون فرهنگ ما در اثر سیاست گذاری دولت های سازندگی و جامعه باز پوپری دولت اصلاحات و فقدان راهبرد دولت های بعدی، پارگی های جدی برداشته است.
قوانین متناسب با فرهنگ مقبول خودی یک طرف قضیه است و جانب دیگر ماجرا، راهبرد درستی است که در نتیجه یک درک دقیق از مفاهیم فرهنگی و تمدنی به منصه ظهور خواهد رسید.
درک درست از فرهنگ، زندگی، عشق، معنا که با توجه به فلسفه های گوناگون حاکم بر جغرافیاهای متفاوت امروزی یک امر ضروری است والا که بدون دروازه بانی و دقت، جهان وطنی را نسخه بی رقیب دانسته و فیلتر فرهنگی ـ تمدنی را به تمسخر خواهد گرفت.
تغییر سبک زندگی؛ محصول فرهنگ وارداتی
ولنتاین یک روز فرهنگی است و ماحصل یک تمدن برای جبران نهیلیسم برخاسته از ایسم های سرکوبگر و نافی زندگی. روز عشق برای جبران تمام روزهایی است که معنا را از سراسر زندگی زدوده و انگیزه برای حرکت و انرژی برای اثربخشی را از بین برده است.
ویروس وارداتی فقط یک روز نیست تنها یک حادثه و یک خلق خاطره نیست که ارزش بار بوده و یک رفتار فرهنگی است که از یک جهان بینی خمود و دچار بحران در آفرینش معنا، نشأت می گیرد.
سبک زندگی محصول جهان فرهنگی است و ایده و معنا و تفکر را در پس خود دارد ولی وقتی وارد یک جامعه دیگری می شود از طریق نمادها و نشانه ها نفوذ کرده و با تکرار عده ای و حمایت عده ای دیگر و مارپیچ سکوت همگانی در فرهنگ جامعه رقیب رسوب می بندد و نهادینه می شود.
پیامد رفتار فرهنگی وارداتی چون ولنتاین و کریسمس و چارشنبه سوری و… تولید یک معنای جدید از زندگی، عشق، دوستی، وفاداری و مفاهیم مرتبط با اینهاست که در مجموعه و به تدریج مفصل بندی جدیدی از ارتباطات را رقم می زند و جهان فرهنگی متعارض و متفاوتی را با چالش های تمام عیارش به ارمغان می آورد.