به گزراش صدای حوزه، آغاز هزارهی سوم و انقلاب اطلاعات و ارتباطات، با نفی زمینههای نگرش جنسیتی از قبیل محدود ساختن حضور بر اساس جنسیت در فضای تعاملی، جامعهی بشری را با چالش مواجه کرده است. رابطهی مبتنی بر کامپیوتر بین آدمها روز به روز فراگیرتر میشود. کامپیوترها روز به روز از طریق شبکههای محلی و جهانی و نیز از طریق فناوری بی سیم به یکدیگر پیوند میخورند. فناوریهای کامپیوتری امکان تعامل انسان ماشین را به شکلی کاملاً جدید و بدیع و مهمتر از آن امکان تعامل انسان انسان در فضایی مجازی را فراهم میکنند.
به طور طبیعی و منطقی این ارتباط و تعامل بدون آسیب نخواهد بود. زنان با توجه به جایگاه ویژهای که در جامعه دارند از این امر مستثنا نخواهند بود. از این رو برای بررسی دقیقتر این موضوع به سراغ خانم دکتر طالبی دارستانی، کارشناس خانواده و فعال حوزه رفتیم تا ابعاد بحث روشنتر شود.
به نظر شما مقدمی بحث جایگاه زنان در فضای مجازی از کجا شروع شد و نزاع و محل نزاع چیست؟
در خصوص موضوع آسیبشناسی حضور زنان و جایگاه زنان در فضای مجازی و حتی رسانه ابتدا لازم است که مبانی خود را از منظر اسلام بررسی کنیم، آیا اساساً لازم است که یک زن در فضای مجازی و رسانه حضور پیدا کند یا خیر و اگر لازم است، لوازم این حضور چیست؟
اگر این مبانی را بشناسیم متوجه میشویم چگونه باید در این فضا حضور پیدا کنیم که شاهد آسیبهایی که امروزه با آن دست و پنجه نرم میکنیم نباشیم. ما به جریان اسلام برمیگردیم که آیا بانوان اصیل ما از فضایی رسانهای زمان خودشان برای حرکتهای خودشان استفاده میکردند یا نه. یعنی آیا الگوهای ما از جمله حضرت زهرا «سلاماللهعلیها»، حضرت زینب «سلاماللهعلیها» و حضرت معصومه «سلاماللهعلیها» و همچنین امالبنین «سلاماللهعلیها» از فضای رسانهای زنانهی زمان خودشان برای انتقال گفتمان شیعه استفاده کردند یا نه؟ بنده با یک مثال به سراغ اصل موضوع میروم که خیلی از ما شنیدیم که به حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» گفتند که روز گریه کن یا شب، غافل از اینکه حضرت زهرا در حال استفاده از تنها رسانه زنانه زمان خودش است برای اینکه انتقال گفتمان شیعه را تا امروزه روز داشته باشد. یعنی با همین گریه بلندش و با حرکتهای دیگری که خدمت شما عرض میکنم تلاش میکرده که ندای مظلومیت و حقانیت شیعه را به امروز ما برساند که اگر این حرکتهای حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» نبود، قطعاً دشمن با تمام توان کل جریان شیعه را از جریان تاریخ پاککرده بود.
مدل حرکتی حضرت زهرا اینگونه بود که از هر ظرفیتی که در زمان خود مییافت، استفاده میکرد برای اینکه بتواند تربیت پایدار نسل شیعه را شکل دهد. چه جریان در و دیوار و مبارزهای که ایشان برای دفاع از ولایت داشتند. چه زمانی که به ایشان گفتند یا روز گریه کن یا شب و چه مدل حرکتی ایشان در جریان ایجاد راهیان نور. یعنی اولین راهیان نور که عدهای را همراه خودشان نموده و شنبهها به سمت قسمتی که جنگ احد اتفاق افتاده بود میرفتند و برای جریان دفاع مقدس راوی میشدند. میبینیم که همه اینها به ما زنها میآموزد که در قضیه رسانه کجا باید بایستیم و زمانی که یک فضای جدیدی را برای بانوان تعریف میکنیم باید حواسمان باشد آیا برای این فضای جدید تعریف دقیقی داریم یا نه. تا کسانی که به این فضا ورود میکنند بدانند از این فضا چگونه باید استفاده کرد تا آسیبی نداشته باشند.
اما متأسفانه ما این کار انجام ندادهایم و حداقل در فضای مجازی اتفاق نیفتاد و به یکباره با فضایی روبرو شدیم که محدودیتهایی مورد نظر ما در جریانات تربیتی ذیل جریان اسلامی را نداشت و بسیار باز بود. ایراداتی که ما در جریان تربیتی خود نداشتیم اینجا نمود بیشتری پیدا میکرد. خصوصاً در عرصه زنان، به این جهت که مدل سنتی تربیت ما برای بانوان تبیینی نبود و تقلیدی بود. متأسفانه اقتضای خانواده ما به این صورت بود که احساس میکردیم چون مادران ما کاری را انجام میدهند پس فرزندان ما هم باید همان کار را انجام دهند آنهم بدون تبیین دقیق و برخلاف مدلی که امروزه جامعه میپسندند. فرزندان ماتحت تأثیر قرار میگیرند یعنی اگر قرار است فرزندان ما مسئله را بپذیرند ما نیازمند این هستیم که حتماً تبیین شود و علت آن مسئله بیان شود.
خیلی از احکام و شرایطی که در احکام اسلام داریم به اینگونه نیست که ما بتوانیم با عقل ناقص بشری تبینشان کنیم. نیازمند این هستیم که قبل از اینکه ابزاری را در دست افراد قرار دهیم باید ابعاد مختلف این ابزار را بسنجیم و چگونگی استفاده از این ابزار را دقیق توضیح دهیم. محدودیتهایی قرار دهیم که این محدودیتها به ما کمک کند تا این فرد بهصورت صحیح از این ابزار استفاده کند.
هیچکدام از اینها در زمینه فضای مجازی اتفاق نیفتاد و ما به یکباره با فضایی روبرو شدیم که متأسفانه خانوادهها را غرق کرد. چگونه غرق کرد؟ در حال حاضر طی نظرسنجیهایی که صدا و سیما انجام داده بود میبینیم که تعداد کاربران بانو تقریباً برابر با کاربران آقا در فضای مجازی هستند اما ما چقدر به این بانوان آموزش دادهایم؟ چگونه در این فضا حرکت کنند که دچار آسیبهای آزادی این فضا نشوند. خب میدانیم که افراد در این فضا بهصورت فیک حضور پیدا میکنند و چگونه یک بانو میتواند از حریم خودش در مقابل این فضای فیکی که برای او ایجاد شده است حفاظت کند.
این ایراد فقط مختص فضای مجازی نیست، متأسفانه ما در جریان حرکتی بانوان در عرصه اجتماعی هم این ایراد را داریم. یعنی یک بانوی مسلمان جامعهی جمهوری اسلامی ایران نمیداند که من چگونه در عرصه اجتماع فعالیت دقیق ریز و حتی کلان داشته باشم و در عین اینکه بهعنوان یک بانو بروز و ظهور اجتماعی ایجاد میکنم آسیبهای ذیل نگاه جنسیت زده برای من ایجاد نشود.
این آموزشها را نداشتیم و بانوان ما اغلب نمیدانند که در سطح جامعه چگونه حضور پیدا کنند که مانند حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» در عین اینکه شناخته میشوند و همه ابراز ارادت دارند نسبت به ایشان، جنسیتشان دیده نشود و شخصیتشان دیده شود. همین ایراد در جریان فضای مجازی متأسفانه بهشدت آسیبزا ساری و جاری است تا جایی که ما میبینیم بسیاری از معضلات اجتماعی از همین منظر شکل میگیرد، بحث چشمهمچشمیهایی که شاید ما قبلاً در دورههای زنانه میدیدیم الان بهصورت وسیع در سطح اینستاگرام و جاهای دیگر متأسفانه صورت میگیرد، یکسری موارد ظاهری اتفاق میافتد که اساساً مرتبط با جریانات واقعی زندگی افرادی که این تبلیغات را انجام میدهند نیست و فقط ظاهر را نشان میدهد.
این آههای حسرتی که بانوان ما میکشند که زندگی دیگران چگونه است و زندگی من چطور میگذرد، باعث میشود که سطح توقعات بانوان، درعینحال کودکان و کل خانواده از کسی که قرار است مدیریت اقتصادی انجام دهد بالا برود و فشارهای شدیدی اتفاق افتد.
ما بهجای این که بر مبنای مکتب اسلام دنبالهرو علم و معنویت باشیم بهشدت مادیگرا شدهایم حتی این جریان را میتوان در جریان خانوادهی انقلابی و مذهبی دید که آنقدر تأثیرگذار بوده است. چیزی که مسئولان فرهنگی ما باید بهدقت روی آن فکر کنند و برنامهریزی کنند این است که اگر قرار است من یک ابزاری را در اختیار خانوادهها، بانوان و کودکان قرار دهم این ابزار قرار است چه کاری برای آنها انجام دهد؟ آیا فقط صرف این که سرگرم شوند یا اینکه ذیل این سرگرمی قرار است مدل تربیتی اسلام ارائه شود؟ یا ما این فضا را ایجاد کردیم که هر کس هرگونه که دلش میخواهد از این فضا استفاده کند؟
من عرض میکنم در همین لحظه که خدمت شما هستم این تکلیف مشخص نشده است. غیر از حضرت آقا که تاکید کردند بر روی سالمسازی فضای مجازی، حتی شورایعالی فضای مجازی بهجرئت عرض میکنم هنوز نتوانسته رسالت خودش را در این زمینه انجام دهد. شاید بتوان به این نتیجه رسید که شاید اساساً جرئت این را ندارند که به این جریان بهصورت صحیح ورود کنند.
زمانی که کلیپ فیلم تینیجر پخش شد، ما یک جریانی را با تعدادی از مادران به راه انداختیم تحت عنوان «مادران نگران آنلاین» باتوجهبه شرایط کرونا حتماً در جریان هستید که چقدر آسیبهای عمیق به خانوادههایی که تا الان گوشی و فضای مجازی را به این معنا از بچههایشان دور کرده بودند شکلگرفته است. متأسفانه بنده بهصورت مداوم در این جلسات مشاوره با آن رو در رو هستم و خانوادهها نمیدانند چه کنند. بعد از اینکه دیدیم این اتفاق خیلی جدی صورتگرفته است و نوجوانان و جوانان و کودکان ما بهشدت غرق این فضا شدهاند، احساس کردیم لازم است بهصورت مادرانه ورود کنیم و از دستگاههایی که وظیفهشان است برای سالمسازی فضای مجازی مطالبه کنیم که حرکت کنند و این اتفاق صورت نگرفته است.
خدمت این بزرگواران رفتیم ولی تا الان که من خدمت شما هستم جواب درستی نگرفتیم که مثلاً شبکه ملی اطلاعات ما چه شد؟ ردهبندی سنی فضای مجازی چیزی نیست که نتوانند انجام دهند. متخصصان میگویند دو ساعت وقت میبرد. پس چطور است که وزارت اطلاعات و ارتباطات ورود پیدا نمیکنند یا شورایعالی فضای مجازی این قدرت را ندارد یا نمیخواهد این کار را انجام دهد و تا صحبتی میکنیم بحث فیلترینگ مطرح میشود اما ما فیلترینگ را یکبار امتحان کردیم و دیدیم که جواب نمیدهد. اما این چه منطقی است که مداوم روی این بازی میکنند؟ باید یکبار برای همیشه با خودمان کنار بیاییم که این فضایی که ما ایجاد کردهایم چقدر آسیبرسان است و چقدر طلاقهای ما ناشی از همین فضای مجازی است که ما بهصورت مداوم درگیر آن هستیم.
خانمی که میگوید همسر من توسط ارتباطاتی که در فضای مجازی شکلگرفته است دچار معضلات متعددی شده، همینطور مردی که میگوید خانم من دچار معضلات فرهنگی شده است و همینطور بچههایی که با من درد دل میکنند که مادر و پدر ما دچار معضلی شدهاند و ما چطور آنها را نجات دهیم؟ یعنی موضوع اینگونه نیست که شما فرض کنید برای یک قشر خاص و یک سن خاص یا افراد خاصی است نه قشر خاکستری و حتی آنهایی که کل نظام را هم قبول ندارند اما با ما درد و دل میکنند که فضا اینگونه است و زندگی خانوادگی ما رو به نابودی است. ما قرار است برای اینها چکار کنیم؟
این سؤالاتی است که ما از مسئولان داریم و واقعاً بستههای پیشنهادی که ارائه میشود بستههایی نیست که ما بگوییم قابلیت ارائه به این معنا که اجرا شود را ندارد و واقعاً خودشان هم معتقدند که میشود این کار را انجام داد. البته یکسری دستهایی است که نمیخواهند این کار را انجام دهند و بنده عرض میکنم حس میشود که ذیل صنعت توسعه پایدار برای اینها برنامه عملی ریخته شده است. جریان wsis را قطعاً شنیدهاید. استفاده از دختران و این جشنواره که گفتند بابت جریان فعالیت بانوان ذیل فضای مجازی و رسانه، همه نشان میدهد که گویا برنامه بینالمللی ریخته شده، ذیل اهداف صنعت توسعه پایدار در راستای برابری جنسیتی که هدف اصل بَرده کردن زنان ما.
اینها تلاش خودشان را میکنند که این عنصر فعال و گفتمان ساز جامعه بشری را به سمت انحراف بکشانند که پس از آن بتوانند کل جامعه را به سمت انحراف بکشانند. این را اتفاقاً از جریان اسلام مهندسی معکوس کردند و اینجایی که حضرت زهرا یکتنه میایستد و موجی ایجاد میکند تا ۱۴۰۰ سال بعد صدایش میپیچد، درعینحال حضرت زینب «سلاماللهعلیها» همین راه را تکرار میکند، اینها متوجه شدند که اگر یک زن حتی بر مبنای عقیده و گفتمان خود بهتنهایی شروع به فعالیت اجتماعی کند میتواند موجی ایجاد کند.
این چیزی است که ما در جریان انقلاب اسلامی طی ۴۰ ساله هیچ هزینهای روی آن نکردیم و انواع و اقسام هزینهها را در جریانهای آسیبهای فرهنگی و فعالیتهای فرهنگی و حتی فعالیتهای سیاسی مرتبط با جریان فرهنگی انجام دادهایم ولی متأسفانه روی زنان «به ما هو زن» که تعریفش امابیها بودنی است و پیامبر به حضرت زهرا لقب داد.
یعنی مادر بودن جامعه، یعنی اینکه در این جامعه زنان ما چه دختر باشند، چه همسر باشند، چه والده باشند بهعنوان مادری که در ذهنمان نقش گرفته اینها همه میتوانند نقش مادری برای جامعه را داشته باشند. اگر مادر را از خانواده بگیری چه اتفاقی برای خانواده میافتد؟ همه چیز نا به سامان میشود و هیچچیز سر جای خودش نیست. ما این عنصر از جامعهمان گرفتهایم یعنی نمیداند که من بهعنوان مهمترین نقشه بشری مدیریت خانه را انجام میدهم. این موضوع را میتوان ثابت کرد و این در جریان اجتماع مؤثر است البته اگر من آگاهیهای کافی ذیل جریان اسلام را داشته باشم چون هم در تربیت ورود کردهام و هم در موضوعات ریز و کلان شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی جامعه.
مدلی که دشمنان ما بازخوانی کردن و ذیل جریان صنعت توسعه پایدار با مدل مسیح علینژادیها پیش میبرند و در ایران هم متأسفانه دستهای اجرای این اسناد کاملاً مشهود است و ما با مستندات آن را به دوستان سیاستگذار ارائه کردیم، در این جریان نیازمند بازخوانی دقیق از الگوی اصیل بانوان هستیم. این الگو دقیقاً به ما یاد داده که یک زن قرار است کجا بایستد و چگونه در همه عرصهها فعالیت کند. همه ما فعالیت اقتصادی حضرت زهرا (س) را در جریان فدک شنیدهایم.
در جریان فعالیت فرهنگی ایشان هستیم، دورهها و کلاسهایی که ایشان برگزار میکردند را کامل میدانیم، اینها را باید کجا بازخوانی کنیم برای بانوان که وقتی از حضرت زهرا صحبت میکنیم احساس نکنند از بانوی صحبت میکنیم که اساساً این بانو فعالیت اجتماعی نداشته است. آنجایی هم که جریان پشت در و دیوار و اینگونه مسائل پیش میآید، دقیقاً به این بر میگردد که یک بانوی مظلومی بوده که ظلمی در حق همسرش اتفاق افتاده و او از همسرش دفاع میکند، آیا این نگاه اسلام است؟
اگر این نگاه اسلام است چرا خداوند تبارک و تعالی در قرآن وقتی نمونهی انسان مؤمن را نام میبرد از دو زن نام میبرد و زمانی که نمونه انسان کافر را نام ببرد بازهم از دو زن نام میبرد چرا یک مرد نمیگذارد مگر مرد کافر نداریم، مگر مرد مؤمن نداریم چرا فقط زنان را نام میبرد؟ در این موضوع به ما میگوید که اگر این عنصر به سمت صلاحیت برود کل جامعه را به سمت صلاح میکشاند و اگر اینجا به سمت فساد برود کل جامعه به سمت فساد میرود.
حالا این را برمیگردانیم روی مدل حرکتی دشمنان ما که چقدر هزینه میکنند. ما برای حوزه زن، خانواده و حجاب چقدر برای این موضوع هزینه میکنیم؟ کارمان به جایی رسیده است که متأسفانه افراد انقلابی برای اینکه جذب قشر خاکستری داشته باشند روی مبانی اصیل ما پا میگذارند. آنقدر درکمان از اسلام ناقص و غلط بوده است که این یک جا باید تبیین شود. وظیفه اصلی حوزههای علمیه است.
من این موضوع را چندین بار عنوان کردم که ما واقعاً نیازمند مبلغانی هستیم تا صفر تا صد زن بودن بر مبنای مادر بودن اجتماع را بیاموزند. زن باید بداند که تأثیر گفتمان زنانهاش آنقدر زیاد است که در جریان عاشورا با همان شرایطی که وجود داشت و حضرت سجاد (ع) که بودند و سخنرانی کردند باز نیاز بود که حضرت زینب با همان شرایط بایستند و سخنرانی کند. برای این که صدای زنانه ایشان قطعاً مؤثرتر بوده است و ما این را باید بازخوانی کنیم و دقیقاً تبیین کنیم.
این از دست حوزههای علمیه بر میآید. در کنار این وظیفه اصلی و مهم سیاستگذاری در این عرصه با شورایعالی انقلاب فرهنگی است که فعالیتهایی انجام دادند ولی متأسفانه اتفاقی که افتاده این است که مصوبات این شورا به گوش بانوان ما و خانوادههای ما نرسیده است. مصوبههایی که وقتی مطالعه میکنیم متوجه میشویم اگر واقعاً هرکدام از اینها اجرایی شود کمک بسیاری در رفع بسیاری از آسیبهای خانوادهها میکند که این هم از عهده رسانههای انقلابی برمیآید که دقیقاً در موضوعات حوزه زنان و خانواده کار کنند.
حداقل قوانین و مصوبات این حوزه را در جریان انقلاب اسلامی به مردم بشناسانند. بله درست است که دولتهایی میآیند و این دولتها اساساً دنبال این نیستند که اینها را اجرا کنند و در زمینه همه مسائل فرهنگی بهجرئت عرض میکنم که بالای ۹۵ درصد مصوبات و قوانین مرتبط با حوزه فرهنگ و خانواده در جمهوری اسلامی اجرا نشده است. ما میگویم چرا شرایط اینگونه است؟ اصلاً مردم میدانند که ما قوانینمان را اجرا نمیکنیم و ایراد از اینجا ناشی میشود.
همه مردم ما فکر میکنند جمهوری اسلامی نتوانست. اینجاست که حضرت آقا میفرمایند دولت اسلامی هنوز تشکیل نشده است و مردم باید این موضوع را متوجه شوند و خودشان مطالبه کنند که این قوانین به سمت اجرا برود. اگر به سمت اجرا رود چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی ما نباید با چنین شرایط رو به رو باشیم.
مدلهایی که در صدر اسلام از ظرفیتهای زنان استفاده میکردند برای پیشبرد اهداف اسلام بسیار هستند. اولین مدل آن مدل حضرت خدیجه بود. من بارها عنوان کردم که شارع مقدس نمیتوانست بر اساس حکمتش بهجای حضرت خدیجه که پیامبر میفرمایند دو عامل باعث پا گرفتن دین من شد؛ یکی شمشیر حضرت علی و یکی دارایی حضرت خدیجه یعنی شارع مقدس نمیتوانست یک مرد بهجای حضرت خدیجه بگذارد؟ اما چه چیزی را به امروز ما منتقل میکند؟ علم جریان گفتمان اقتصادی هم به دوش بانوان است. اما ما در جریان اقتصاد مقاومتی چقدر باید این بانوان را فعال کنیم؟ اگر این را برای خانوادهها تبیین کنیم که اتفاقاً اقتصاد مقاومتی از خانه و خانواده آغاز میشود و مدیریت خانه و خانواده با بانو است.
ما این بانو را جایی مشغول میکنیم که مداوم مسائل روزمره مادی به ذهن او تزریق میشود و بدون اینکه خود ما خوراکی داشته باشیم. یعنی ذهن آماده و نیازمند و ذهنی که میتواند دیگر ذهنها را پرورش دهد را به دست دشمن دادهایم و میگویم شما خوراکش را بده و توقع داریم وضعیت اجتماعی اینگونه نباشد. اینها همه موارد بههم پیوستهای است که ما نمیتوانیم آنها را مجزا کنیم و نیازمند تعریف دقیق اسلام هستیم که مدل حرکتی حضرت زهرا است.
نمیتوانیم با نگاه دانشگاهی غربزده مسائل را صرف تخصصی مجزا و بین هرکدام سد قراردادن پیش ببریم. این نگاه غربزده طوری با ما عمل کرده که میگوید اگر یکی متخصص اقتصاد است ،حق ندارد اساساً نگاه فرهنگی داشته باشد و کسی که متخصص فرهنگی است اصلاً نباید درباره اقتصاد حرف بزند، یکی که متخصص جریان سیاسی است کلاً باید فرهنگ و اقتصاد را خط بزنند که این مدل غلط ماست.
یعنی به ما تزریق کردهاند و خودشان این کار را نمیکنند، شما مدل حضرت زهرا را در جریان فدک نگاه کنید. مثلاً وقتی که ایشان از خانه به سمت جایی که میخواهند بروند و خطبه بخوانند حرکت میکنند ۵ لایه حجاب میگذارند، فرهنگ با جریان سیاسی که پیش میبرند اما در مورد چه چیزی صحبت میکنند؟ فدک، یک جریان اقتصادی، ما چگونه میتوانیم این جریان را برای زنان امروزمان از هم جدا و تبیین کنیم که یک بانو در عین اینکه اصل کارش مادر بودن است و زندگی شخصی خودش را به بهترین نحو اداره میکند اجتماع را اینگونه مدیریت کند و در همه ابعاد هم ورود کرده است.
اما ما این موضوع را کجا برای خانمهای جامعه تعریف و تبیین کردهایم؟ اینجاست که خانم رسانهای در مقابل من در خصوص عفاف و حجاب صحبت میکند ما میگوییم الگویمان حضرت زهرا است که ایشان میفرمایند آن الگو که به درد زنان امروز نمیخورد. غافل از اینکه این جذابیت الگویی که ما از آن صحبت میکنیم اساساً در هیچ جای تاریخ بشریت تعریف نشده که اگر تعریف میشد هیچ جایی برای فمینیست و مباحثه فمینیستی باقی نمیماند. چون آنقدر این الگو جذاب است که کافی است. من در این زمینه برای دختران دانشجو صحبت می کردم، دانشجوهایی که قبل از این که من به خوابگاه آنها بروم به من تذکر دادند که اینها بهشدت غربزده هستند و شرایطشان به گونه خاصی است و امکان اینکه برخورد کنند وجود دارد.
زمانی که من مدل زندگانی حضرت زهرا را طی نیم ساعت با چند مصداق تبیین کردم دختران با تعجب نگاه میکردند که واقعاً حضرت زهرا این است پس چرا به ما گفتن حضرت زهرا آنی است که هیچکس نباید او را ببیند و یک آدم مظلومی بوده کتکخورده است. گفتم همین کتک خوردن حضرت زهرا هم فلسفه داشته است، آنجا هم تربیت نسل میکند ولی آنقدر برایشان جذاب بود با اینکه تربیتشان کاملاً با ما متفاوت بود تا همینالان که یک سال و نیم گذشته از آن سخنرانی هنوز که هنوز است این بچهها با من در ارتباط هستند و من به آنها محتوا میدهم چرا؟ چون واقعیت را فهمیدند.
یعنی من بهعنوان یک زن که میل به دیدهشدن در اجتماع را دارم میتوانم بهگونهای فعالیت کنم که اینگونه مدل حضرت زهرا است و به صورتی است که همه مردها من را میشناسند ولی دیگر جنسیت من را نگاه نمیکند بلکه شخصیت من را نگاه میکند. آیا ما نمیتوانیم این موضوع را در فضای مجازی یا در رسانه بانوان آموزش دهیم؟ ذیل همین جریان ما تعدادی از بانوان را داریم که بهعنوان افسر جنگ نرم آموزش دادهایم.
در جریان انقلاب اسلامی حضرت آقا یک صحبتی را میفرمایند، بزرگواران انقلاب اسلامی هم علاقهمند میشوند که دستورات حضرت آقا را بر مبنای علاقه ذاتی که همه ما به ولایت داریم انجام دهیم و برای انجامدادن آن یک حرکت علمی دقیق تخصصی انجام دهیم و بعد ورود کنیم به ماجرا چون در همین جریان ما آسیبهای شدیدی حتی در جرگههای انقلابی بچهها میبینیم.
ازاینجهت که خانم میخواهد فعالیت فضای مجازی انجام دهد و واقعاً نیتش همین بوده آقا هم همینطور بعد دچار روابطی میشود که نمیتوان این روابط را کنترل کند. پس چرا نباید قبل از اینکه این خانم دچار مشکل شود اما به او یاد دهیم که چطور حرکت کند که دچار این آسیبها نشوید؟
اینها نیازمند این دورههاست که ما برای چند تا خواهران همین کار را کردیم که الان با گروه ما فعالیت خیلی هم قوی دارند، ابتداً دو دوره کارشناسی دقیق برای آنها گذاشتیم که اگر قرار است شما افسر جنگ نرم باشید باید شیوههای اغوای شیطان را بشناسید ما قرار است بر اساس آن اقناع ورود بکنیم و اینجا برای قرار است چهکار کنیم و برای چه اینجا هستیم و اگر من اینجا هستم باید چگونه حرکت کنم که اولاً خودم آسیب نبینم دوماً بتوانم به جریان گفتمان انقلاب اسلامی کمک کنم.
اما چند درصد از بزرگوارانی که در فضای مجازی حتی در جرگه انقلابی فعالیت میکنند اینگونه ورود کردند؟ وقتی ما میگوییم افسر جنگ نرم و نمیگوییم سرباز و نمیگوییم هرکسی که از راه رسید، افسر باید یکسری ملزوماتی داشته باشد. یعنی قبل از اینکه به جنگ نرم ورود کند باید یکسری آموزشهایی دیده باشد، برای بانوان که هیچ برای آقایان هم بهصورت کامل و جامع نگذاشتهایم اما آقایان دستشان بازتر است. ولی برای خانمها اینطوری نبوده است و آسیبهایی که در جرگه انقلابی میبینیم از اینجا نشأت میگیرد حال این را بسط میدهیم در این که بهصورت آزاد به فضای مجازی و رسانه ورود کردند و متأسفانه آسیبهایی که ما از این طریق مداوم با آنها روبهرو هستیم.