اشاره؛
مسأله تبلیغ دین به عنوان مهمترین رسالت طلاب و روحانیون مطرح است، اما هر طلبهای بنابر دید شخصی خود و اطلاعات و دانستههایی که در اختیار دارد وارد این فضا میشود، نبود هدایتگر تحصیلی و شغلی در حوزه علمیه موجب میشود تا طلاب بسیاری از فضاهای مهم فرهنگی تبلیغی کشور را کمتر بشناسند و طبیعتا این عدم شناخت نسبت به ظرفیتها باعث استقبال کمتر و حضور کم رنگ طلاب در آن عرصه خواهد شد.
نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاهها از جمله بسترهایی است که علیرغم ظرفیتهای بسیار زیاد برای مبلغین و نیازهای مبرم و ضروری که در این مجموعه به طلاب وجود دارد، کمتر مورد توجه طلاب و روحانیون قرار گرفته است و شاید یکی از علتهای این مسأله عدم آگاهی و شناخت طلاب نسبت به فرصتها و ظرفیتهای نهاد رهبری در دانشگاهها است، از این رو به گفتوگو با حجت الاسلام مهدی عباسی مسؤول نهاد نمایندگی رهبر معظم انقلاب در دانشگاه ملایر پرداختیم تا از ظرفیتها و فرصتها و البته آسیب شناسی حضور طلاب در این مجموعه مهم فرهنگی تبلیغی بگوید.
وی به عنوان یکی از موفقترین مسئولین نهاد نمایندگی در دانشگاههای کشور، توانسته است با اخلاقمداری و رفاقت با دانشجویان مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. در این گفتوگو تلاش کردیم تجربیات موفق و عوامل موفقیت ایشان در این سمت را مرور کنیم.
در ادامه شرح گفتوگوی خبرنگار صدای حوزه را با حجت الاسلام عباسی را میخوانید:
صدای حوزه:خودتان را معرفی کنید و بگویید چگونه وارد حوزه علمیه و پس از آن دانشگاه شدید.
مهدی عباسی متولد ۱۳۵۹ در شهرستان ملایر و خانوادهای مذهبی هستم، پدرم آیت الله محمدصادق عباسی که پیش از انقلاب اسلامی ۷ سال در نجف و کربلا تحصیل میکردند و با انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و فعالیتهای انقلابی مردم ملایر را به سفارش دوست قدیمی خود آیت الله مدنی رهبری و هدایت میکرده است. به واسطه پدرم با حوزه علمیه و نقاط ضعف و قوت حوزه علمیه آشنا شدم.
ویژگی جالبی که پدرم داشت این بود که پدر مدیر حوزه علمیه و روحانی شهر بود و همه انتظار داشتند که من به عنوان پسرش خیلی زود روحانی بشوم، اما پدرم حتی یکبار هم به من نگفت وارد حوزه علمیه بشو و این برای من بسیار عجیب بود، تا اینکه دانشگاه قبول شدم؛ تا قبل از این هرگز پیرامون حوزه علمیه با پدرم گفتگو نکرده بودم اما بین دو راهی حوزه و دانشگاه خودم حوزه علمیه را انتخاب کردم و پس از آن به پدرم گفتم من وارد حوزه علمیه شدم.
اگر من شخص موفقی باشم عامل موفقیت من این بود که بخاطر بیماری پدرم از تهران به ملایر برگشتم و مشغول خدمت به ایشان شدم، علیرغم اینکه در تهران طلبه موفقی بودم و از نظر درسی موقعیت بسیار خوبی داشتم اما پس از فوت مادرم و تنهایی پدرم از حوزه شاداب و فعال تهران که اساتید برجستهای داشت ببه حوزه علمیه ملایر برگشتم که در آن زمان از حوزه علمیه تهران در مرتبه پایین تری قرار داشت (الحمدلله امروزه حوزه علمیه ملایر یکی از موفق ترین حوزه های غرب کشور است) و در این برزخ سخت خداوند عنایت کرد خدمت به پدرم را انتخاب کردم. وقتی به حوزه علمیه ملایر وارد شدم سطح پایین آن و فشار روانی فوت مادر و مشکلات زندگی باعث شد به سختی تحصیل در حوزه علمیه را ادامه دادم و دچار افت تحصیلی شدم.
تا اینکه سال ۸۴ وارد دفتر فرهنگی دانشگاه آزاد شدم. ابتدای کار در دانشگاه آزاد در قسمت دفتر فرهنگ بودم اما بعد از سال ۹۳ که وارد نهاد رهبری شدم. از ابتدا تا الان در دانشگاه دولتی ملایر هستم.
آن زمان رییس دانشگاه آزاد آقای جاسبی بود و رؤسای دانشگاهها اکثرا افرادی بودند که با فضای حوزوی و انقلاب اسلامی ارتباط مناسبی نداشتند(الحمدلله الان دانشگاه آزاد ملایر به خاطر داشتن مدیریت انقلابی و مومن در شرایط خوب فرهنگی است)؛ شاید حضورم در این فضا عامل ادامه تحصیل من شد. رابطه عاطفی و دوستانهای با جوانان دانشگاه داشتم و ارتباط گرم و صمیمی میان من با دانشجویان بود و بسیاری از اسرار زندگی خود را هم به من بازگو میکردند و همیشه صندوقچه اسرار آنها بودم.
اما رییس دانشگاه به شدت برخورد تند و زنندهای با من داشت، چند برنامه فرهنگی خوب در دانشگاه برگزار کردم و عامل این موفقیت در برگزاری برنامهها هم ارتباط صمیمی من با دانشجویان بود، نگاه من ارزشی بود و رییس دانشگاه این نوع نگاه را برنمیتابید و تلاش میکرد من را تحقیر بکند.
در حوزه علمیه همیشه بحث اخلاص و خدمت به دین و امام زمان(عج) مطرح است و همین مسأله باعث میشود طلاب فراموش کنند که ده سال دیگر باید شاغل بشوند و جامعه از آنها مدرک و تخصص میخواهد، صرفا فقه و اصول خواندن به درد حضور در جامعه نمیخورد، حتی فقهی که در حوزه علمیه میخوانیم برای مردم کاربردی نیست چرا که ما در حوزه مبانی را فراگرفتهایم و مجتهد نیستیم که اجازه استفاده از مبانی برای رفع نیازهای جامعه را داشته باشیم، خیلی خوبه که طلاب دنبال مدرک نباشند اما باید به فکر آینده بود و تخصص داشتن و مدرک داشتن برای خدمت به جامعه را نباید فراموش کرد.
مدرک سطح سه حوزه معادل ارشد فقه و اصول است و این تخصص در بسیاری از جذب ها و استخدام ارگان ها در اولویت نیست و به تخصص بیشتری نیاز است. همین موضوع فرصت حضور در جامعه و خدمت به مردم را از آنها خواهد گرفت، طلابی را در حوزه علمیه داریم که فقط فقه و اصول خوانده و هیچ تخصصی ندارند و سالها است در درس خارج مشغول هستند، این موضوع برای اجتهاد خوب است اما برای تربیت جامعه و رفع نیازهای جامعه کافی نیست، طلبه باید جامعه و نیازهای جامعه و مسائل عرفی را به درستی بشناسد.
نظام آموزشی حوزه علمیه باید هدفمند باشد،طلبه باید تخصص داشته باشد، نظام آموزشی حوزه باید به این صورت باشد که بعد از پایه ششم طلبه آموزشهای تخصصی نظیر مسائل خانواده را فرابگیرد و از ظرفیت های عظیم و گرانمایه حوزه علمیه به درستی استفاده بشود، اما متأسفانه تمام حوزه علمیه درگیر فقه و اصول و مباحثی از این دست شده است و کسی هم نیست که راهنمای طلاب در این زمینه باشد.
من بعد از ۸ سال تحصیل در حوزه و فعالیت در دانشگاه آزاد به خاطر اختلاف با رییس دانشگاه از دانشگاه آزاد خارج شدم و تصمیم گرفتم وارد عرصه تحصیل در دانشگاه بشوم. رشته مدرسی معارف رشته بسیار خوبی است که برای طلاب بسیار مطلوب است، در آزمون ارشد این رشته شرکت کردم و با رتبه ۳۶ در دانشگاه قم پذیرفته شدم و به اتفاق پدرم که آن زمان بیمار بودند به قم هجرت کردیم و وارد دانشگاه شدم.
من علاقه شدیدی به محیط دانشگاه دارم البته این به معنای این نیست که بخواهم حوزوی نباشم یا اینکه از حوزوی بودن فاصله بگیرم بلکه با روحیات حوزوی در دانشگاه بودن برای من جذاب است، همانطور که رهبر معظم انقلاب میفرمایند نهاد رهبری در دانشگاه برای ریاست کردن نیست بلکه مانند روحانی مساجد باید باشد؛ اگر مسؤول نهاد رهبری بخواهد ریاست کند موفق نخواهد بود، کسی که ریاست کند نمیتواند ارتباط درستی با دانشجویان و اساتید داشته باشد.
بعد از اخذ مدرک کارشناسی ارشد از قم به ملایر بازگشتم و در سال ۹۳ معاون نهاد رهبری در دانشگاه ملایر شدم و این یکی از برنامههای زندگی من بود، همه طلاب باید هدف گذاری داشته باشند و تلاش کنند تا به اهداف خود به ویژه در حوزه تبلیغی و شغلی دست پیدا کنند و این نیازمند برنامه ریزی و تلاش و فراگیری تخصصهای مختلف است.
صدای حوزه: مهمترین عوامل رشد و موفقیت خودتان را چه مسائلی میدانید؟
مهمترین عامل برای من دعای والدین است، این موضوع بسیار مهم است، همه باید قدردان پدر و مادر باشیم، امام صادق(ع) میفرمایند بهشت و جهنم تو والدین تو هستند و همه باید بدانیم مهمترین عامل موفقیت ما دعای پدر و مادر است.
یکی از نقاط ضعف طلاب امروزه مسأله اعتماد به نفس است، لازم است مسؤولان و مدیران حوزه های علمیه نسبت به قوت بخشیدن به اعتماد به نفس طلاب برنامه ریزی داشته باشند و به نحو احسن به این کار بپردازند،گاهی آنقدر نصیحتها در حوزه علمیه زیاد میشود که اعتماد به نفس طلاب را از بین میبرد، نصیحت باید در عمل باشد و من این نصیحت عملی را از پدرم یادگرفتم.
اعتماد به نفس من در سخنرانی و تبلیغ خوب بود و برای من فرقی نمیکرد چه کسانی مخاطب من هستند، سال ۸۸ من جوانترین روحانی شهر بودم که منبر مسجد جامع شهر را که جمعیت چند هزار نفری در آن حاضر میشدند را در اختیار داشتم، اما بخاطر اعتماد به نفس خوبی که داشتم ترسی از چنین منبری نداشتم.
شب تاسوعا پدرم در بستر بیماری بود و من باید محتوای سخنرانی منبر را آماده میکردم اما بیشتر مشغول مراقبت از پدرم بودم و بدون آمادگی آن شب که اوج مراسمات محرم بود مهیا شدم برای منبر رفتن، پیش از رفتن به مسجد دست پدرم را بوسیدم و از ایشان خواستم برای دعا کند، دعای ایشان به من امید بسیاری داد و البته فایده این دعا را در تمام زندگی درک کردم.
آن شب بدون آمادگی به روی منبر رفتم، وقتی دعای سلامتی امام زمان(عج) را شروع کردم همه مجلس گریه میکردند و من هم همراه آنها گریه میکردم، در ادامه روضه خوانی کردم و سپس سخنرانی و دوباره روضه خوانی و مردم همراه من بودند و یکی از بهترین مجلسهای سخنرانی و روضه خوانی من شده بود، حتی چند نفر با من تماس گرفتند که توبه کردند از گناهان خود و بسیار آن شب اثرگذار بود.
بعد از این موضوع چندجا من را دعوت کردند، آن زمان دچار غرور شدم و بسیار آماده و با مطالعه وارد مجالس میشدم اما آن نتیجه را نداشت، علت این بود که دعای پدرم برای آن مراسم به صورت ویژه شامل حال من شده بود و این تجربه را هرگز فراموش نکردم و به همین دلیل به طلاب میگویم دنیا و آخرت ما با دعای والدین تأمین خواهد شد.
توسل به اهل بیت(ع) از دیگر عوامل موفقیت است که نمیشود از آن چشم پوشی کرد، اما عوامل غیرمعنوی که باعث موفقیت ما خواهد شد هم اهمیت دارند؛ رفاقت با جوانان بسیار سازنده است، به طلاب توصیه میکنم ارتباط با جوانان را به درستی داشته باشند، حالت نصیحت و استادی مطلوب جوانان نیست و باید از رفتار اینچنین پرهیز کرد اگر کسی میخواهد جوانان را جذب کند باید برای آنها گوش شنوا داشته باشد، پیامبر اکرم(ص) هم گوش شنوای مردم بودند، نگاه بالا به پایین داشتن به مردم صحیح نیست، نباید از مردم فاصله بگیریم و بگوییم که ما علما هستیم و نباید زیاد با مردم همراه بشویم.
زمانی در مسجدی نماز میخواندم، موقع کار هم لباس روحانیت را بیرون میآوردم با جوانان و مردم تیرآهن و مصالح جابجا میکردم و جالب اینکه حرفهای من در ذهن مردم نمانده است اما تیرآهن جابجا کردن من را به خاطر دارند. یکی از عوامل موفقیت روحانیت این است که در کنار جوانان باشد با آنها رفاقت کند و از نصیحت کردن و نگاه بالا به پایین پرهیز کند، البته باید دقت کرد که حدود و شئون را هم رعایت کنیم ولی همرنگ مردم بودن بسیار اثرگذار و ضروری است.
اینکه از قبل هدف خود را شناسایی کنیم و برای آن برنامه ریزی و مطالعه داشته باشیم بسیار مؤثر و مهم است، من هدف داشتم و میدانستم که قرار است به کدام سمت و سو بروم و چه فعالیتهایی انجام بدهم، دنبال تخصصم رفتم، میخواستم وارد فضای تبلیغی دانشگاه بشوم و به همین دلیل تخصصهای لازم را دنبال کردم، هم تخصص های آکادمیک و هم از لحاظ مطالعاتی را کسب کردم و این موضوع در موفقیت من بسیار اثرگذار بود.
در دانشگاه دنبال کارهای اداری نبودم و سریع رفتم به سراغ جوانان، کلاس داری از کارهای مورد علاقه من است که حقوق چندانی هم ندارد، اما من این کار را خیلی دوست دارم چرا که فرصت گفتگو و ارتباط گرفتن با جوانان را برای من فراهم میکند، این موضوع در موفقیت من بسیار اثرگذار بوده است.
کلاسهای من فضای بازی داشته است و همواره دانشجویان امکان بیان نظرات و گفتگو و ارائه دیدگاههای خود را داشتند، در کلاس من کیک و چیپس و پفک و چایی از هزینه شخصی به دانشجویان میدهم، فضای کلاس من به نحوی است که کسی نمره منفی قرار نیست بگیرد و اجازه میدهم دانشجویان از من انتقاد کنند، اینگونه معایب و نواقص خود را هم برطرف میکنم.
دانشجویان باید فرصت داشته باشند حرفهای خود را مطرح کنند، من گوش شنوای آنها هستم، این گوش کردن به مشکلات و درد و دلها و دغدغههای جوانان باعث میشود مطالب مهم و جدیدی را هم در خصوص رسالتها و فعالیتهای حوزه علمیه و طلاب و مبلغین فرابگیرم.
دانشجویی داشتم که از نظر اخلاقی در شرایط خوبی نبود و به اعتراف خودش روزی ۱۲ ساعت فیلم نگاه می کرد که برخی فیلم متاسفانه صحنههای غیر اخلاقی داشتند. همچین موردی در دانشگاه بود و من اطلاع نداشتم، این دانشجو مدام مشغول بهم ریختن کلاس من و اذیت کردن من بود، اما من گارد نمیگرفتم و پرهیز جدی داشتم از عصبانیت. به طلاب توصیه جدی دارم که خط قرمز آنها در دانشگاه باید عصبانیت باشد، بالا بردن آستانه تحمل در تعامل با جوانان به ویژه دانشجویان بسیار ضروری و لازم است.
چند روزی این دانشجو غایب شد؛ بعد از چند جلسه به کلاس بازگشت. به او گفتم دلم برای تو تنگ شده، بدون تو کلاس بی روح بود و جات در کلاس خالی بود، با ابراز محبت من این دانشجو ابراز شرمندگی کرد، فردای این کلاس به دفتر من آمد در را بست و مثل ابر بهار گریه میکرد، میگفت میخواهم برگردم، توبه کرده بود و دیگر با من رفاقت داشت، حتی مسؤول نماز جماعت صبح دانشگاه ما شده بود و این درحالی است که در کل کشور اصلا نماز جماعت صبح برگزار نمیشود.
لازم است ارتباط مناسب با جوانان بگیریم و غبارها از دل آنها کنار برود، این جوانان ایران ما ظرفیت بسیاری دارند و با کنار زدن این زنگارها و غبارها بال پرواز پیدا می کنند، لازم است که بتوانیم ارتباط مناسبی برقرار کنیم تا بتوانیم مسیر هدایت را برای آنها ایجاد کنیم.
صدای حوزه: فلسفه تأسیس نهاد رهبری در دانشگاه و وظایف آن چیست و چه ظرفیتهایی برای طلاب دارد؟
نهاد رهبری موظف به هدایت، حمایت و نظارت است، هدایت یعنی تشکلهای دانشجویی و اساتید و دانشجویان را به اندازه وسع طلبگی خود باید هدایت و راهبری کند و در کنار آنها باشد، حمایت شامل چند کار می شود، مثلا حمایت از برگزاری رویدادهای انقلابی و فعالیتهای انقلابی یا انتصاب اساتید انقلابی یا حمایت از دانشجویان انقلابی که تحت فشار هستند یا نیاز به کمکهایی دارند.
رویکرد نهاد به هیچ وجه سیاسی نیست و اصلاح طلبی و اصولگرایی برای نهاد اهمیت ندارد. در حوزه نظارتی هم همیشه به ما تأکید شده است که قرار نیست نقش حراست را بازی کنیم،نباید نقش نظارتی ما در نهاد رهبری دانشگاه سایه بیاندازد بر وظایف حمایتی و هدایتی که برعهده داریم، نظارت یعنی اینکه وقتی خلاف انقلاب اسلامی حرکتی صورت میگیرد وارد عمل بشویم ولی قرار نیست در همه موارد و مسائل ورود حراستی داشته باشیم.
باید در مسائل حساس و مهم وارد عمل بشویم و از اصول و ارزشها حمایت کنیم و در عین حال نقش هدایتی و حمایتی خود را هم محفوظ بداریم، اگر سبقه نظارتی ما در نهاد رهبری در دانشگاه بر فعالیت هدایتی و حمایتی ما غلبه کند موفق نخواهیم بود، نهاد رهبری در دانشگاه باید نقش پدرانه برای دانشجویان و دانشگاه داشته باشد و رمز موفقیت نهاد رهبری این مسأله است.
رهبر معظم انقلاب به مسؤولان نهاد رهبری دانشگاه مؤکدا توصیه میکنند که دانشگاه رییس دارد و ریاست وظیفه نهاد رهبری نیست بلکه باید کار طلبگی در دانشگاه انجام داد، روحانیت نباید در دانشگاه کار ریاستی و اداری انجام بدهد بلکه باید نقش پدری و دوستی با دانشجویان داشته باشد.
مسؤول نهاد رهبری باید عامل تبلیغ دین و جذب جوانان باشد و تمام توان خود را باید صرف فعالیت های تبلیغی کند، ارتباط گرفتن با اساتید و دانشجویان در دانشگاه برای مسؤول نهاد رهبری بسیار مهم است و کسی که بتواند ارتباط سازنده برقرار کند قطعا در انجام مأموریت و وظایف خود موفق خواهد بود.
صدای حوزه: ظرفیتها و ویژگیهای نهاد رهبری برای حضور طلاب چیست؟
یکی از مهمترین فضاها برای تبلیغ دین دانشگاه است، وقتی وارد محیط دانشگاهی میشوید منبری به شما هدیه داده میشود که ۳۶۵ روز سال از ساعت ۵ صبح تا حدود ۳ شب فعال است؛ چرا که بازه خواب دانشجویان نیمه های شب است و این شرایط فرصت تبلیغی بسیار سازندهای را برای ما فراهم میکند.
اصل فعالیت ما و رسالت ما در حوزه علمیه تبلیغ اسلام ناب است، آیات و روایات متعدد و مختلفی نیز در این زمینه وجود دارد؛ اگر کسی واقعا میخواهد وارد فضای تبلیغی بشود و رسالت طلبگی خود را انجام بدهد بهترین جا برای این کار دانشگاه است، بازه سنی دانشجویان ۱۸ سال تا حدود ۳۰ سال است و این یعنی یک منبر یک دست و نسبتا هم سطح در اختیار ما قرار دارد، اوج جوانی و شکل گیری شخصیت و انتخاب مسیرهای زندگی در همین سنین است.
فضای تبلیغی دانشگاه بسیار گستردهتر و بهتر از هر فضای دیگری است؛ در شرایطی که نسل جوان ما کمتر در نماز جمعه و مساجد حاضر میشوند اینکه طلبه بتواند در دانشگاه فرصت ویژه ارتباط با جوانان را پیدا کند بسیار سازنده و مهم است. روح جوانان ما مستعد و آماده فراگیری معارف دین است و در دانشگاه این فرصت مهم ارتباط گیری با نسل جوان برای ما فراهم آمده است.
هیچ کجا منبری که تمام سال مهیا باشد وجود ندارد، در همه ایام سال فرصت ارتباط گیری با این جوانان تشنه معارف و حقایق دینی فراهم است، در هیچکدام از ایام سال به اندازه دانشگاه فرصت تبلیغی وجود ندارد، فرصت جذب قشر خاکستری که برای ما بسیار مهم است در دانشگاه بیشتر از مراسمات دینی و روضهها و مجالس عزاداری فراهم است.
ویژگی دیگر فضای دانشگاه این است آخوند دانشگاه چون استاد دانشگاه هم هست مخصوصا در نهاد رهبری جایگاه سازمانی هم دارد به عنوان یک الگو برای دانشجو مطرح است، همه دانشجویان اساتید خود را می پرستند، فضای آکادمیک و علمی دانشگاه برای دانشجویی که فرصت بروز و ظهور پیدا کرده است چنین نگرشی را برای دانشجو ایجاد میکند.
تحصیل در دانشگاه مؤثرترین بخش زندگی جوانان است، در این ایام شخصیت و آینده و نگرش دانشجویان شکل میگیرد. ما در دانشگاه حداقل ۱۰ ساعت درسی با دانشجویان کلاس داریم یعنی ۱۰ منبر کامل که مخاطب یک ساعت و نیم به ما گوش میدهد، دانشجو آمده است که به درس شما و گفتههای شما گوش کند و ذهن و قلب دانشجو در کلاس اماده پذیرش محتوای تبلیغی است.
کلاس درس بهترین منبر است، چرا که میتوانیم ارتباط نزدیک و صمیمی با دانشجو برقرار کنیم، ویژگی حضور طلاب در دانشگاه این است که چهار سال با جوانان ارتباط مستمر داریم، ما در دانشگاه مستقر هستیم و این موجب میشود در دسترس جوانان باشیم و انها بتوانند برای امور و مسائل مختلف خود با ما ارتباط بگیرند؛ فضای تبلیغی عالی و بسیار سازندهای در دانشگاه در اختیار ما قرار گرفته است.
جوانهای ما مشکلات گستردهای را در کشور میبینند و خودشان هم با مشکلات متعددی مواجه هستند به همین خاطر تضادهای موجود باعث میشود که نسل جوان نسبت به مسائل دینی و اعتقادی و انقلابی بدبین باشند، اما ما باید آنها را به درستی درک کرده و بدانیم از روی ظاهرشان نباید قضاوت کنیم بلکه لازم است حقایق فکری و نگرشی آنها را دریابیم.
معتقدم اگر مشکلات کشور به ویژه مشکلات اقتصادی برطرف بشود و طلاب هم در جامعه در میان مردم حضور مؤثری داشته باشند بسیاری از مشکلات فرهنگی و اعتقادی ما حل خواهد شد. مردم ما بسیار پاک هستند و فطرت پاکی دارند و ما باید درک درستی از آنها داشته باشیم.
نقطه ضعف امروز جوانان ما برخاسته از عدم اعتماد به نفس است، فضای مجازی و فیلمهای ما و تبلیغات دشمن که برخاسته از توطئههای شیطان است به جوان ایرانی میگوید تو نمیتوانی، ولی من به جوانان میگویم شما میتوانید، اعتماد به نفس دادن به نسل جوان در جذب آنها و هدایت آنها بسیار سازنده است. طلاب باید بدانند چگونه با جوانی که مرتکب خطا و گناه شده است ارتباط بگیرند که از بازگشت به مسیر عبودیت و بندگی ناامید نشود.
خداوند در قرآن کریم مؤکدا میفرماید توبه پذیر است و کسانی که توبه کنند سیئات آنها تبدیل به حسنه خواهد شد، وقتی این مسائل را برای آنها بازگو میکنم پرواز می کنند و مسیر جدیدی را در پیش می گیرند و این موضوع به دفعات متعددی را عینا مشاهده کردهام و لازم است طلاب به صورت ویژه به این موضوع در فضای دانشگاه و ارتباط با جوانان توجه داشته باشند.