به گزارش صدای حوزه ، حضرت آیت الله خامنهای پیرامون چگونگی جهت گیری کلان هیات مذهبی می فرمایند: «هیئت ها نمی توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقهمند به امام حسین است، یعنی علاقهمند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است.» (۱۳۹۲/۸/۲۰) رهبر انقلاب همچنین در دیدارهای متعدد با شاعران و مداحان نسبت به تقویت مضمون متقن و انقلابی در شعر آیینی تاکید کرده اند. بایسته ها و شایسته های شعر آیینی و هیئات مذهبی در تحقق جامعه انقلابی، موضوعی گفت وگویی است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ایام عزاداری سیدالشهدا( علیه السلام) با حجتالاسلام والمسلمین جواد محمدزمانی، شاعر آیینی کشور انجام داده است.
به عنوان سوال اول بفرمائید که شعر آئینی پس از انقلاب اسلامی چه رشدی کرد و چه پیشرفتهایی در اشعار و مدایح سرودهشده برای اهل بیت ( علیه السلام) دیده میشود؟
کشور ما در جهان به شعر شناختهشده و ما ادبیات هزارسالهی بسیار فاخری داریم که باید قدر بدانیم. ما بعد از انقلاب از چند جهت رشد داشتیم؛ یکی از جهت کمیّت بود که رشد فزآیندهی شاعر داشتیم؛ یعنی از لحاظ کمیّت شعر بسیار رشد کرد. ما الآن چند هزار شاعر در سراسر کشور داریم که نزدیک به ۵۰۰ شاعر جوان روحانی و طلبه هستند. این آمار اصلاً قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست.
از جهت کیفیت هم شاعران جوان و متعهد و خوبی داریم که مضامین بسیار فاخری بهویژه در عرصهی شعر آئینی خلق کردند. شعر آئینی پیش از انقلاب به چند شاعر محدود میشد، امّا بعد از انقلاب با یک زبان تازه و بهروز مواجه شدیم که مردم توانستند ارتباط برقرار کنند. شعرای فراوانی داشتیم و ویژگیشان هم این بود که فقط به مرثیه در شعر آئینی بسنده نکردند، بلکه افقهای تازهای را با شعر آئینی گشودند و از حماسهها، از موضوع بیداری، از عقل و عقلانیت و منطق دینی و از ارزشها و عزّت و مبارزهی با ذلّت فراوان سخن گفتند؛ یعنی سعی کردند رویکردهای تازهای داشته باشند و این هم محصول معلّمان انقلاب بود که تلاش کردند ابعاد تازهای را پیش روی شاعران و نویسندگان بگذارند. مثلاً، پرداختن به بُعد حماسی عاشورا و ذلّتنپذیرفتن امام حسین علیهالسلام. البته قبل از انقلاب هم شاعرانی مثل اقبال لاهوری بودند که در اشعارشان به واقعهی عاشورا اشاره میکنند. مثلاً اقبال در اینباره میگوید:
خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کرد
تیغ لا چون از میان بیرون کشید از رگ ارباب باطل خون کشید
نقش الا الله بر صحرا نوشت سطر عنوان نجات ما نوشت
رمز قرآن از حسین آموختیم ز آتش او شعلهها اندوختیم
شوکت شام و فر بغداد رفت سطوت غرناطه هم از یاد رفت
تار ما از زخمهاش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز
ای صبا ای پیک دور افتادگان اشک ما بر خاک پاک او رسان
امّا این شاعران قبل از انقلاب در اقلیت بودند و مفاهیم گسترده نبود. انقلاب مقتبس از فرهنگ عاشورا و نهضتهای اهل بیت است. درواقع مانیفست اصلی انقلاب مبارزهی با زور و ظلم و مبارزهی با استکبار است که توانست مفاهیم تازهای را در اختیار شاعران قرار دهد و شاعران هم خصوصاً در سالهای اوّل انقلاب بهخاطر حال و هوای حماسی که حاکم بود انصافاً شعرهای بسیار خوبی گفتند. مثلاً، در دوران جنگ هشتساله مضامین عاشورایی زیادی برای جنگ سروده شد و سعی کردند روح حماسی، عقلانیت و منطقی که اهل بیت داشتند، در این اشعار بیاورند.
رهبر انقلاب در مناسبتهای مختلف با مداحان، هیئات و شاعران، تأکید فراوانی در مورد چگونگی برگزاری اجتماعات مذهبی و همچنین کیفیت آن دارند مثلاً، ایشان میفرمایند هیئتها نباید سکولار باشند و اشعار باید به بحثهای انقلابی و بصیرتافزایی اشاره داشته باشد. به نظر شما این موارد چه اهمیتی دارد و تا چه اندازه محقق شده است؟
انقلاب ما چیرهشدن بر قدرتهای بزرگ جهان بود و این همان پیام عاشوراست. رهبر انقلاب هم نگاهشان این است که بُعد حماسی و سیاسی عاشورا نباید مورد غفلت واقع نشود. همانطور که حضرت امام میفرمودند که بُعد حماسی و سیاسی عاشورا نباید فراموش نشود. تأکید حضرت آقا هم برای همین است؛ چون عدهی قلیلی هستند که اصلاً با این ابعاد کاری ندارند و فقط روضهشان را میخوانند. امام حسینی ( علیه السلام) که ما برایش روضه میخوانیم این مسائل برایش مهم بوده و ما نمیتوانیم بگوییم این مسائل برای ما مهم نیست و نباید به آن بپردازیم. به قول شهید مطهری اگر جریانی از اصالت و هویت اصلیاش خارج شود، طرف مقابل اصلاً بدش نمیآید که در این جریان حضور داشته باشد. همانطوری که بعضی از قاتلین سیدالشهداء گریه هم کردند؛ امّا اگر میان عاشورا و عصر خودمان پیوند برقرار باشد، طرف مقابل هیچوقت داخل این جریان نمیشود.
شاید انگلیسیها و آمریکاییها با عزاداری ما خیلی کاری نداشته باشند، ولی وقتی میگوییم زیر بار ظلم نمیرویم و در مقابل طاغوت زمان میایستیم، این مسئله برایشان قابل تحمل نخواهد بود؛ چون ما میخواهیم از سیطرهشان خارج شویم و آنها کاری میکنند که حتی مجالس عزاداری ما هم تعطیل شود. همانطوری که در زمان شاه در دورهای مجالس عزاداری را تعطیل کردند؛ چون دیدند این مجالس در جامعه دارد حرکتآفرین میشود.
پس ما نیاز به ادبیات سیاسی و عبور از جریانهای سکولار داریم. درواقع امام حسینمان نباید امام حسینی باشد که در سال ۶۱ شهید شد، بلکه امام حسین امتداد دار روزگار ما باشد؛ امام حسینی که برای جامعهی امروز ما هم پیام دارد و اگر بخواهیم الگوگیری کنیم باید راه او را برویم.
وقتی میگوییم شاعر و مداح باید سیاسی باشد، یعنی روح حاکم بر سیاست اسلامی را بشناسد و موضعگیری دقیقی نسبت به مسائل داشته باشد. شاعر باید برای روزگار خودش حرف داشته باشد. مثلاً، جریانی میخواهد انقلاب اسلامی را مورد هدف بگیرد، خب باید در مقابل این جریان ایستاد. اگر ما میگوییم شعر سیاسی، منظور اینگونه از شعرهاست. اگر ما میگوییم مباحث روز در شعر بیاید، یعنی نسبت به مباحث روز واکنش و موضع داشته باشیم، از جبههی حق دفاع کنیم و جبههی باطل را منکوب کنیم. حسینهای زمان را تقویت کنیم و یزیدهای زمان را تقبیح کنیم. شاعر باید به بحثهایی ورود کند که کلان و ارزشمند است. مثلاً، شهید سلیمانی نماد مبارزه با استکبار و ظلم وقتی در کشور عراق مورد تهاجم قرار میگیرد و مظلومانه کشته میشود، شاعر باید مثل بقیهی مردم واکنش نشان دهد و شعر بگوید. همانطور که گفتم ما باید حسینهای زمانمان را تقویت کنیم.
شاعر باید ببیند اهم موضوعات مهم چیست، یکی از مشکلات شعرای روشنفکر همین است که موضوعات را الاهم فالاهم نمیکنند. مثلاً، گربهای در دنیا کشته میشود و برایش شعر میگویند، ولی نسبت به کشتهشدن هزاران نفر در افغانستان، پاکستان، عراق، سوریه، یمن و … هیچ واکنشی نشان نمیدهند. خب مشخص است که اولویت بندی نمیکنند. به قول خودشان میگویند ما در عالم سیاست و بحثهای حاکمیتی وارد نمیشویم، ولی در عالم سیاست هم وارد میشوند. منتها ظلم و ستمها را نمیبینند. درصورتی که دنیا پُر از ظلم به مسلمانان، ظلم به مؤمنین و ظلم به انسانهای بیگناه است، ولی موضوع کوچکی را میبینند و به آن میپردازند.
البته در بحث شعر سیاسی باید جانب اعتدال را هم رعایت کرد. بعضی اوقات موضوعی اینقدر پُررنگ میشود که به اصل شعر و ماهیت آن موضوع ضربه میزند. کسی هم توقع ندارد شعری که برای امام حسین سروده میشود فقط سیاسی باشد. اتفاقاً باید ابعاد دیگر عاشورا را هم به تناسب خودش دید. اگر موضعگیری هم میشود، باید معتدل، درست و عقلانی باشد.
یکی از تأکیدات رهبر انقلاب ترویج اخلاق در جامعه و سبک زندگی اسلامی است. شاعران آیینی، مداحان و مسئولان هیئات مذهبی چه نقشی میتوانند در تغییر سبک زندگی دینی و بهینهشدن اخلاق اجتماعی داشته باشند؟
اگر ما میگوییم عاشورا مدرسه است بهخاطر اینکه ابعاد مختلفی (عقاید، توحید، نبوت، ولایت، عدل، معاد، اخلاق و …) برای درسآموزی دارد. یک بُعدش اخلاق که همان فضیلتها و مبارزه با رذیلتهاست. در بحث اخلاق مبارزهی با کبر، عُجب، دنیادوستی، ریا، شرک و توصیهی به اخلاق عمومی و خانواده هم هست. ما دربارهی خانواده، آموزههای زیادی از عاشورا داریم. وداع امام حسین علیهالسلام با حضرت زینب و حضرت سکینه را ببینید چقدر درسآموز است. امام حسین علیهالسلام در وداع با دخترش سه بیت شعر میخواند که مضمونش این است تا زنده هستم با اشکهایت دل من را نسوزان. یا موقع فرستادن علیاکبر به میدان امام حسین علیهالسلام در عین اقتدار فرزندش را تکریم میکند. امام حسین علیهالسلام به حضرت عباس علیهالسلام میگوید بنفسی انت. با اینکه برادر کوچکتر است، امّا برای سیدالشهداء بسیار محترم است و او را تکریم میکند. عاطفهی نسبت به خانواده خیلی اهمیت دارد. همهی اینها درس سبک زندگی است. البته ما کمتر به بُعد سبک زندگی و خانواده در اشعارمان میپردازیم.
مناسک و عزاداری سیدالشهداء در انسان رقت قلب ایجاد میکند. اشکی که عزادار برای امام حسین علیهالسلام میریزد، قلبش را پاک میکند. درواقع طهارت باطنی پیدا میکند، قلبش رئوف و مهربانی میشود و به کمالات میرسد؛ چون نهضت امام حسین علیهالسلام جهالت را از بین میبرد، انسانها را بهسمت عقلانیت، منطق و استدلال میبرد و رشد معرفتی و محبّتی ایجاد میکند. انسان وقتی اهل محبّت خدا و اولیاء خدا شد، خودبهخود، نسبت به خلایق خدا هم محبّتش بیشتر میشود. به نظر من خیلی جا دارد که به این ابعاد پرداخته شود تا عاشورای ما از تکبُعدیبودن خارج شود.
البته من به شکل کلی با اشعار امروزی و مرثیه مخالف نیستم. خیلی از این اشعار مربوط به حسرت و دوری از کربلاست و بعضیهایش هم قشنگ است و با آن گریه میکنیم، امّا اگر نگاه تکبُعدی به عاشورا داشته باشیم و بقیهی زوایای عاشورا را نبینیم، جفا به عاشوراست. الآن خیلی از شعرها و نوحههای ما فقط دربارهی فراق از کربلاست. زیارت امام حسین علیهالسلام افضل زیارات است و همهی ما مشتاقش هستیم، امّا عاشورا فقط در فراق و دلتنگی زیارت کربلا خلاصه نمیشود. ما سخنان نابی از امام حسین علیهالسلام داریم که پُر از مضمون و حرف است. رجزخواندن امام حسین علیهالسلام، حضرت عباس، قاسمابنالحسن، علیاکبر و بقیهی اصحاب پُر از حماسه است؛ حماسهای که جوانان ما به آن نیاز دارند. نباید از این محتوا غفلت شود.
خاطرم هست حضرت آقا خودشان به حقیر فرمودند در نوحه کارهایی انجامشده، منتها نوحهی خوب و متعالی همان نوحههای اوّل انقلاب است. فرمودند در یزد و جهرم نوحههایی خوانده میشد که یک بندش به اندازهی ده منبر مطلب داشت، ولی الآن از این نوحهها خبری نیست. صرفاً یک عاطفه است، آن هم عاطفهای در یک موضوع خاص که اگر یکبار گفته شود، کفایت میکند و نیاز نیست در همهی نوحهها باشد.
رهبر انقلاب از ابتدای شیوع کرونا و به خصوص امسال در مورد عزاداری در ماه محرم تأکیدات فراوانی در مورد رعایت پروتکلهای بهداشتی از جانب هیئات مذهبی داشتند که این نشان از اهمیت حفظ جان مؤمن و جلوگیری از سوءاستفادهی رسانههای مخالف و دشمن دارد؛ به نظر شما هیئات و آقایان مداحان و منبری چه وظایفی در اینباره دارند؟
بله، متأسفانه در این یکی دو سال شیوع بیماری کرونا یکسری جریانهای سکولار در بعضی از هیئتها تبلیغات منفی انجام دادند که شیوهنامههای بهداشتی رعایت نشود، یا میگویند اصلاً این شیوهنامهها تأثیری ندارد. در واقع، از ادبیات عوامفریبانهای استفاده میکنند تا مردم به این موضوعات اهمیت ندهند. مثلاً، میگویند حرمها مطهرند و ویروس جایی در حرم ندارد، یا ویروس داخل هیئت امام حسین علیهالسلام نمیآید. کأنه عدهای با رعایتنکردن شیوهنامهها میخواهند اهل بیت را مجبور کنند که ما را شفا بدهید و کاری کنید که ویروس به ما منتقل نشود. خب، این چه حرفی است! در هیئت و غیر هیئت باید مراعات کنیم. در روزگار گذشته، حتی در مکه و مدینه بیماریهایی مثل وبا و طاعون بود و خیلیها هم همان زمانها رعایت میکردند و اگر رعایت نمیکردند از دنیا میرفتند. این از عظمت کعبه و مدینه کم نمیکرد. اینها روال عادی دارد و افراد باید رعایت کنند تا حتیالمقدور مبتلا نشوند و جان بقیه را به خطر نیندازند.
خود حضرت آقا هم تأکید کردند که مبادا با عدم رعایت هیئتیها، طعن و کنایههای مخالفان به تشیع و دستگاه امام حسین علیهالسلام زیاد شود؛ یعنی به متدین و هیئتیها سفارش کردند که شیوهنامهها را رعایت کنند. این رعایت هم هیچ منافاتی با شفابخشی اهل بیت ندارد. ما بعضی مواقع مقولهی شفاعت را خیلی محدود میکنیم، در صورتی که شفاعت مقولهاش خیلی گسترده است. شفابخشی اهل بیت هم مقولهی گستردهای است. بعضی وقتها مثلاً ممکن است شفابخشی معنوی باشد. همین که وارد حرم امام و یا مجلس امام معصوم میشویم، بسیاری از دنیا خواهیهایمان کم میشود. این شفای معنوی است که خیلی عظمت دارد.
این نکته را هم اشاره کنم که در قضیهی کرونا هم حضرت آقا، هم مراجع معظّم تقلید و هم علمای اعلام دربارهی رعایت شیوهنامهها تقریباً ۹۵درصد اتفاق نظر دارند. این اتفاق نظر برای ما درس است و عقل حکم میکند که همه این سفارش ها را دستکم نگیرند و حقوق مؤمنین را رعایت کنند تا مبادا حقالناسی گریبانگیر عدهای شود.