به گزارش خبرنگار صدای حوزه، محمدرضا آتشین صدف، روحانی اهل قلم و طنز نویس حوزوی طی یادداشتی اختصاصی برای “صدای حوزه”، از تخریب نامعقول امر” صیغه موقت” در سریال “یاور” انتقاد کرده است. بدیهی است موضوع صیغه موقت موضوعی پرچالش و دارای موافقان و مخالفان بسیاری است و طرح دیدگاه های مختلف می تواند زمینه ای برای شکل گیری نشستی عالمانه و نقادانه پیرامون ماهیت مساله صیغه موقت در صدای حوزه باشد. منتظر یادداشت ها و دیدگاه های مخالف و موافق مخاطبانمان هستیم. در ادامه متن یادداشت حجه الاسلام آتشین صدف را از نظر می گذرانیم:
سریال یاور که امسال ماه رمضان، به قول مجریهای تلویزیون، مهمان خانههای ما شده است؛ شباهتهای متعددی با سریال ستایش دارد؛ به همین خاطر ما در خانه آن را ستایش ۴ صدا میزنیم.
یکی از شباهتهای مضمونی این دو سریال؛ نگاه منفی و محکومکننده به عقد موقت است؛ چیزی که در این سالها بارها و بارها دستمایهی نویسندگان و کارگردانان سریالهای تلویزیونی شده است؛ روش کار هم ساده است؛ شخصیت منفی سریال (صابر در سریال ستایش و جلال در سریال یاور) که معمولاً آدم بیخاصیتی است که همه چیز دارد و خوشی زده است زیر دلش، علاوه بر همهی جرائمی که در طی قسمتهای متعدد سریال انجام داده است، عقد موقت میکند که به طور طبیعی از نظر بیننده، جرمی به جرائمش افزوده میشود.
در سریال یاور البته سازندگان سریال، قدمی جلوتر برمیدارند و از زبان «یاور» (با بازی دیدنی داریوش ارجمند)، موقع کشف سند عقد موقت، صریحاً عقد موقت رسمی را «خیانت» مینامند. (البته در بیشتر نسخههایی که بعداً در تلوبیون) و برخی وبگاههای دیگر منتشر شده، این بخش (خیانت نامیدن آن) حذف شده؛ اما در اصل ماجرا فرقی نمیکند؛ چون هم در یاور و هم در ستایش، با روشهای گوناگونی متنی و تکنیکی و بازیگری، عقد موقت به عنوان خیانت و چیزی در حد زنا و شاید بدتر از زنا معرفی میشود؛ یعنی کافی است شما واکنش خانوادهی یاور و البته بسیاری از خانوادههای ایرانی در جامعه را در برابر عقد موقت بررسی کنید و از خود بپرسید؛ اگر مثلاً این شخص زنا کرده بود؛ اینها چه واکنشی باید انجام میدادند؛ خواهید دید که در بسیاری از موارد کار بیشتری نمیتوانند انجام دهند؛ با آنکه عقد موقت ازدواجی است شرعی و تأییدشدهی خدای تعالی و رسول و اهل بیت علیهم السلام؛ درحالیکه زنا از گناهان کبیره است.
کار به جایی رسیده است که عقد موقت یکی از «تابو» جامعهی ما شده که کسی جرئت نمیکند در دفاع از آن سخنی بگوید و زود متهمش میکنند که حتماً میخواهد از این نمد کلاهی برای خودش بدوزد؛ چیزی که اهل فن مغالطهی «در هم آمیختن انگیزه و انگیخته» مینامندش.
سر خود و شما را به درد نیاورم؛ چون من که بعید میدانم تا پیش از ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دیدگاه عمومی جامعهی ما نسبت به این حلال تغییر کند؛ حلال و بلکه ضرورت اجتماعیای که می تواند گرههای کوری را در بحران جنسی جامعهی ما را باز کند؛ بله انگار باید مثل برخی دیگر از باورهای عمومی جامعهی ما که با دیدگاه دینی زاویه دارد و زیر بار هم نمیرود؛ تنها باید منتظر آمدن آن حضرت باشیم؛ چون اوست که تازهکنندهی احکام تعطیل شدهی کتاب الهی است. (مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ)
بگذریم فقط میخواهم به حدیثی اشاره کنم و بعد اعتقاد خودم را که مبتنی بر آن حدیث میدانمش. در کتاب شریف کافی از امام صادق علیهالسلام از جد بزرگوارش امام علی علیهالسلام نقل کرده است که «لولا ما سبقنی به بنی الخطاب ما زنی إلا شقی» (کلینی، کافی، ج ۵، ص ۴۴۸) اگر عمر متعه را تحریم نمیکرد، جز انسان شقی و تیره بخت، کسی زنا نمیکرد.
از این روایت میفهمیم، زناکاران دو دسته هستند: آنهایی که شقی هستند و چه عقد موقت باشد یا نباشد زنا میکردند و میکنند و آنهایی که چون ازدواج موقت ممنوع شد؛ دچار زنا شدند و میشوند و اگر راه ازدواج موقت برایشان هموار بود و باشد دچار زنا نمیشدند و نمیشوند؛ حال پرسش این است که آیا کسانی که طوری با ازدواج موقت دشمنی میکنند که انگار حلالی از حلالهای دین نیست و به هر ترتیبی مانع ترویج صحیح آن میشوند و سوءاستفادههای موردی از آن را بهانهای برای انکار اصل آن قرار میدهند؛ در بخشی از زناهایی که در جامعه میشود، شریک نیستند و مسئولیتش گردنشان نیست؟ من که معتقدم شریک هستند و مسئولیتش بر گردنشان هست. خود دانند.